-
زنم بددهن است
سلام خدمت دوستان گرامی من 29 سالمه و سه ساله که ازدواج کردم. کارمندم و خانومم لیسانسه ولی خانه دار. یه بچه یک ساله دارم. خودم خیلی مشکل دارم(کمرویی اعتماد به نفس پایین، بداخلاقی) و می دونم اون داره باهام کنار میاد اما وقتی تحملش تموم میشه(که اخیرا هم خیلی زود کاسه صبرش لبریز میشه)به شدت عصبی میشه و زشت ترین الفاظ رو نثار خونوادم و خودم میکنه حتی اگه بیشتر تحریک بشه بهم حمله می کنه.من هم ممکنه حرف زشتی بهش بگم اما وقتی می بینم اینجوریه سعی می کنم سکوت کنم و حتی اجازه بدم منو بزنه تا دلش خالی بشه.اما بعضی وقتا حرفاش واقعا دلمو میشکنه.همین دیشب خونه داییش مهمونی بودیم فامیلای خودش و عروس داییش هم بودن من خسته و کوفته از سر کار به اونجا اومده بودم و چون کمرو هم هستم و اصولا فاز فکری ام با اونا فرق میکنه(فامیلای خانومم همه از دم کامیوندار و راننده ان و منی که فقط با کتاب و دانشجو و استاد مانوس بودم واقعا هیچ حرفی برای گفتن با اونها ندارم و در بین اونها همیشه تنها و منزوی ام)باز بین اون هیکلهای ورزیده مثل یه گنجشک لاغر گیر کرده بودم که خانومم بلند گفت میخوای بچه رو نگه داری که من به خاطر کمرویی م گفتم نه(دلم میخواست خودش بچه رو بیاره پیشم از طرف دیگه چون پسرم زیاد با من مانوس نیست میدونستم اگه بیاد پیشم نمیمونه و میخواد بره و زیر دست و پا باشه)این حرفم خیلی برای خانومم گرون تموم شد و بعد از مهمونی بهم توپید که تو بی عاطفه ای شخصیت منو پیش فامیلام خوردکردی کلی متلک بارم کردن که شوهرت چقدر بی عاطفه است(شاید هم این تیکه رو عمدا میگفت و همچین حرفی نزده بودن) من عصبانی شدم و ناسزایی نثار گوینده ها کردم. اما تو خونه از این رفتار ش ناراحت بودم و یه جنجال حسابی به پا شد اون منو به خاطر ضعف بیناییم که از بچگی دارم باهاش دست و پنجه نرم می کنم و تازه درمان شده دستمایه قرار داد و به من گفت "بوزینه کور" یا اینکه بیچاره آرامشتو از صدقه سر من داری(آخه من هرکاری بخوام بکنم ازش می پرسم تا دچار اظطراب بیشتری نشم)این حرفاش دلمو خیلی شکسته. حتی اگه بدنمو با ناخناش خونین مالین کنه(که بارها کرده) اینقدر اذیت نمیشم که بخواد ضعف بیناییمو که باعث خنده و مسخره همکلاسیام و مردم کوچه بازار بوده دستمایه فحش قرار بده. شما بودین از اینکه عشقتون اینجوری شخصیتتونو له کنه و به پدر مادرتون هم فحش بار کنه ناراحت نمی شدین. من چیکار کنم چون بعدا که پشیمون میشه میاد معذرت میخواد اما اینجور حرفاشو واقعا نمی تونم فراموش کنم. از طرف دیگه فردا قراره خونواده مادرش از یه شهر دیگه دسته جمعی بیان خونمون به خاطر عروسیه پسر دایش و دو سه روزی بمونن و من میترسم بویی ببرن و من باب حمایت از دخترشون کار و خرابتر کنن. غرض درد دل بود ولی ممنون میشم اگه حرفی دارید بگید
-
RE: زنم بددهن است
سلام خوش آمدید
خوب خودتون عیوب خودتون را می دونید"کمرویی اعتماد به نفس پایین، بداخلاقی" چرا سعی در اصلاح اونا نمی کنید.سعی کنید کم رویی رو کنار بزارید و خودتون جلو خانمتون مقتدر نشون بدید.جلو خانوادش نشون بدین که براتون ارزش داره مثلا همون موقعی که از شما خواست بچه را بگیرید باید با اشتیاق قبول می کردید نه اینکه طوری نشون بدید که انگار علاقه ای به بچه ندارید. به نظر من شما اول باید خودتون را اصلاح کنید و آرام باشید خانومتون هم آرام میشن.
-
RE: زنم بددهن است
شادزی گرامی تو به من راهکار بده یا منابعی رو معرفی کن برای مقابله با عیوبم تازه بگو بین جمعی که حرفی برای گفتن ندارم چطور عذاب تنهایی را کم کنم
-
RE: زنم بددهن است
سلام به شما دوست عزیز
اول از اینکه و در درجه اول به خودتون قول بدین که زود عصبانی نشین چون با این کار 80 درصد راه را رفته اید و من بهتون توصیه می کنم کتابها یا سی دی های دکتر آزمندیان رو بگیرید در ایجاد آرامش و اعتماد به نفس کمکتون می کنه و بعد هم تا اونجایی که می تونید علاقه خود را به خانمتون ابراز کنید و ارام باشید و زودی از کوره در نرید.موفق باشید
-
RE: زنم بددهن است
دوست عزیز
کتاب اعتماد به نفس در 10 روز هم به شما کمک میکنه
موفق باشی
-
RE: زنم بددهن است
برادر خوبم یعنی شما هیچ حرفی با یه راننده نداری که بگی؟بلاخره هر دو ادمین هر ددو توی یه شهرین مشترکاتی پیدا میشه که راجع بهشون حرف زد از طرف دیگه هم نباید خودتونو ضعیف و نحیف نشون بدین!!خود کم بینی شما باعث شده که در توضیحاتتون خودتون رو (یه مرد و یک پدر رو)به یه گنجشک لااااااااااااااغر تشبیه کنین!!!ابن چه تشابهی اخه یه کم قوی تر محکمتر و......
نمیدونم چرا با نوشته های شما یاد فیلم امریکن بیوتی افتادم!!!؟
-
RE: زنم بددهن است
خواهر یا برادر بزرگوار من هروقت تصمیم می گیرم قوی و محکم باشم دسته گلهای بزرگتری به آب می دهم یاد گرفته ام دست به عصا و سربه زیر راه بروم این رویه بیمارگونه با همه رنج و سختی اش دستکم مرا زمین نزده است. تو بگو چطور می شود قوی بود و قاطع اما درست تصمیم گرفت و بدون دخالت احساساتی نظیر کینه و خشم و... راستی من چه شباهت با کدام شخصیت فیلم زیبایی آمریکایی داشتم
-
RE: زنم بددهن است
گذشته از اينكه استفاده از الفاظ زشت (فحش) مي تونه بر حسب عادت باشه، آدمها وقتي فحش مي دهند كه قدرت انجام كار ديگري را ندارند! مثلا اگه زور داشته باشن! حتما دعوا راه مي اندارن!
وقتي همسر شما بددهني مي كنه، يا روي شما دست بلند مي كنه، نشون ميده كه از يه چيزي دلخوره! (خيلي باهوشم ها!!!!) دلش مي خواد يه تغييري ايجاد كنه، اما نمي دونه چطور؛ براي همين فحش ميده، دعوا ميكنه و اينجوري ناراحتيش رو ابراز مي كنه! چون عاجزه و كار ديگه اي (ظاهرا) از دستش بر نمي آد!
1. چه چيز شما همسرتون رو دلخور مي كنه؟ كم حرفي؟ بد اخلاقي؟ اولين كار اينه كه سعي كنيد خرده خرده، خودتون رو اصلاح كنيد.
2. مهارتهاي ارتباطي بين خودتون رو افزايش بديد.
3. به همسرتون نشون بديد كه براي گفتن خواسته هاش، راههاي ديگه اي هم هست. به اون نشون بديد كه قدرت تغيير دادن شما رو داره (در برابر شما عاجز نميشه) البته بايد حتما مطالعه داشته باشيد.
-
RE: زنم بددهن است
برادر خوبممن دقيقا نميدونم شما بايد چيكار كني تا قوي باشي ام شايد لازمه مثل پدر خانواده در اين فيلم يه تلنگر اساسي به خودت بزني و عزمت رو جزم كني تا ديگه خجالت و كمرويي نتونه مانع بغل كردن و گرفتن بچه ات بشه!!!من فقط از اين جهت تشابه به اين فيلم رو بيان كردما يه وقت جسارت نشه خدمتتون.....
-
RE: زنم بددهن است
به نظر من هم همسر شما بعد از شاید 3 سال دیدن بداخلاقی های شما حالا اوست که کاسه ی صبرش لبریز شده و به خودش اجازه میده که جواب تندی های شما رو با روش خودتون بهتون نشون بده،(یعنی مقابله به مثل)، شاید میخواد به شما بگه که آیا خوب هست که من هم مدام یا سریع عصبانی بشم و شروع کنم به گفتن حرفها و کلماتی که نباید بزنم؟
به نظر من، شما می تونستید از فرصت دیشب برای جذب عشق همسرتون استفاده کنید اگر مهارت های ارتباطی رو بلد بودید، یعنی چیکار می کردید؟ وقتی همسرتون ازتون انتقاد کرد بابت این موضوع که با نگرفتن بچه، "همه بهش گفتن که شوهرت بی عاطفه ست"، شما به جای جبهه گرفتن خیلی راحت می گفتید: " آره، راست میگی؟ یعنی با نگرفتن بچه دیگرون همچین احساسی کردن؟ خودت هم واقعا همچین احساسی بهت دست داد؟ راستش من اصلا منظوری نداشتم، فقط فکر کردم اگه بچه رو بگیرم شاید پیشم آروم نگیره و یه موقع زیر دست و پا باشه! ولی اگه واقعا این احساس بهت دست داد، باشه یادم میمونه دفعه ی دیگه (با یه لحن تقریبا خوش خندگی) حتما بچه رو می گیرم تا به تو و همه ثابت کنم من بی عاطفه نیستم، تازه زنم و بچه ام هم خیلی برام مهممن.
این جوری همسرتون احساس می کرد واقعا دوستش دارید و مهم تر از اون به حرفها و احساساتش توجه می کنید، در ضمن شما وقتی میگید که من دانشجو بودم و اونها راننده هستند، من خودم به شخصه احساس می کنم که دارید میگید که من چون از لحاظ تحصیلی بالاتر هستم بنابراین خط فکریم با اونها یکی نیست و نمی تونم هیچ صحبتی با اونها داشته باشم، بالاخره شما با هم تلویزیون نگاه می کنید، اخبار گوش می دید، حتما چیزی پیدا میشه که شما بخواید در موردش صحبت کنید.
در ضمن به نظر من شما باید سعی کنید که خودتون رو بیشتر به همسرتون اثبات کنید، این که اصلا اعتماد به نفس پایینی ندارید و خیلی هم مرد و مردونه هر مساله ای رو می پذیرید و روش فکر می کنید و به نتیجه می رسید، می دونید آخه (خیلی ببخشید ها!)، یه مرد با اعتماد به نفس پایین اصلا نمی تونه برای یه زن جالب باشه! من خودم با اینکه خانوم هستم و از خیلی جهات از همسرم سر هستم و حتی از لحاظ تحصیلی، اما همسرم همیشه جوری با من برخورد کردن که من اصلا احساس نکردم که ایشون چیزی کم دارن و همیشه از این بابت هم خوشحالم، چون احساس می کنم که انتخابم درست بوده و میتونم بهش اعتماد کنم.
من یه جورایی احساس می کنم که خصوصیات شما دقیقا مثل پدرشوهر بنده هست، ایشون هم توی جمع دایی های شوهرم و این ها اصلا حرف نمی زنه و ساکت و منزوی یه گوشه ای میشینه، تازه بعضی موقع ها هم دایی هاش متلک هم بارش می کنن، اما توی خونه، تا مادرشوهرم غرغر میکنه، یا حرف دیگه ای میزنه، سریع عصبانی میشه و شروع می کنه به فحش دادن به دیگرون، و همیشه هم دوست داره که خونه آروم باشه، صدا ها کم باشه، بیشتر بخوابه و این اصلا برای یه زن جذاب نیست و باعث شده که مادرشوهرم خودش همیشه مسئولیت همه ی کارها رو به عهده بگیره و تازه با شنیدن برخی از کلمات پدرشوهرم ، کاسه ی صبرش لبریز بشه و زود از کوره در بره.
لطفا در مورد ویژگیهای مثبتی که دارید و حتی اگه کم و کوچیکه برای خودتون بنویسید و سعی کنید اونها رو تقویت کنید و حتما در مورد انتظارات همسرتون از خودتون هم از ایشون سوال کنید و متقابلا انتظارات و خواسته های خودتون رو هم به گوششون برسونید.
امیدوارم که موفق باشید