-
کمک
با سلام مشکل من اینه که فهمیدم شوهر من دور از چشم من سیگار میکشه و گاهی اوقات هم مشروب الکلی استفاده میکنه.و میدونه که من از این چیزها بدم میاد.قبلا هم یک بار یواشکی این کار رو کرده بود من متوجه شدم و یه دعوای شدید داشتیم بعد قول داده بود که دیگه نکشه اما حالا دوباره.......
نمی دونم چه عکس العملی نشون بدم ؟بهش بگم که من میدونم ؟باز هم دعوا؟
اونقدر که من با هاش صادقم اون نیست و خیلی راحت بهم دروغ میگه .چیکار کنم؟
در ضمن من 22 سالمه و شوهرم 24.نزدیکه 2 سال که ازدواج کردیم.ممنونم.
-
RE: کمک
سلام. نیلوفر جان.
آروم باش. و خیلی کامل توضیح بده که چی شده ؟ از کی شروع شده ؟ چرا اینجوری شده ؟
-
RE: کمک
سلام
به نظر من اصلا به رو خودت نیار .هر وقت پیشش هستی همین طوری وانمود کن که داری مجله می خونی ناگاه می رسی به مطلبی در مورد عوارض بد سیگار و مشروب (البته اینارو خودت از تو اینترنت می تونی پیدا کنی) و براش بخون و در حینش بگو الهی شکر که دیگه سیگار نمی کشی و مشروب نمی خوری .شاید ترس از عوارضش باعث بشه ترک کنه.به امتحانش میارزه.اخه من بابام اینجوری از سیگار کشیدن مداوم ترک دادم اون قد ترسیده بود که دیگه نکشید
-
RE: کمک
دوست عزيزم يه چيزو بدون همه مثل هم عكس العمل نشون نمي دن
البته ترس از خطرات عملي مي تونه محرك باشه ولي حتمي عمل نمي كنه ... در مورد اينكه به روي خودت نياري موافقم چون اگر نشان بدي كه همه چيز را مي دوني با توجه به اينكه يكبار ديگه هم اينكار را كرده بوده ممكن نيست بتوني قانعش كني كه باز هم ترك كنه و اين باعث علني كردن عملش مي شه ... نگذار هيچوقت پرده هاي احترام و حيا بينتون از بين بره با هم دعوا و مشاجره سر اين موضوع نكنيد كه سودي نداره و بيشتر باعث مخفي كاري ديگر كارهاش مي شه و بي اعتنايي بيشتر به صحبتهاي شما ... اما سعي كن بفهمي براي چي به سيگار رو برده ... كمبودي چيزي احساس مي كنه ... دوستاني كه باهاش در ارتباط هستند نامطلوبند...
-
RE: کمک
بدون دعوا و فقط با صحبتي ملايم و كاملاً دوستانه مي توانيد دلايلتان را براي انزجار از اين موارد به او اعلام كنيد
-
RE: کمک
نیلوفر ابی عزیز
عزیزم با توجه به مطالب کمی که داده بودی به نظرم اومد که شوهر ت هنوز سنش کم است وامادگی لازم را برای مشکلات و زندگی مشترک ندارد.
عزیزم خیلی سخت نگیر حالا مشروب بخوره یا سیگار بکشه مگه چی میشه فقط باعث میشه پنهان کار بشه و دروغ گو .اون هنوز با دوستانی سر وکار دارد که در دوران تجرد هستند خودش را با انها مقایسه میکند وگه گداری دوست دارد مانند انها ازاد و خوش باشد به قول معرو ف دوست ندارد جلوی انها کم بیاره.
اگر تو سخت بگیری امکان هر چیزی هست . کاری کن که دوستت داشته باشد و زن نق نق و نباش."منو ببخش راحت باهات صحبت کردم " چون میخواهم قدر زندگیت را بدانی .
اگر تو سخت بگیری اول خودت بعد زندگیت را تباه میکنی.
با محبت و صحبت دوستانه نه خصمانه و نصیحت با او صحبت کن.
دوست دارت سپیده
-
RE: کمک
به نظر من هم اصلا و ابدا باهاشون در این مورد بحث نکنید و خصوصا دعوا. به نظر من بهتره که شما یه کم بیشتر به رابطه تون اهمیت بدید و به همسرتون. بدون اینکه وانمود کنید که از چیزی خبر دارید بهشون نزدیک تر بشید و به ایشون عشق بورزید و حتما یه روزی خیلی آروم مثلا در مورد اتفاقی که برای دوستتون افتاده و همسر ایشون سیگار می کشن و شما به دوستتون خیلی با ذوق تعریف کردید که همسر من هم قبلا یکی دوبار این کار رو می کرد و اونقدر اراده شون قوی بود که ترک کردن، و بهشون بگید و به صورت سوالی و عاشقانه ازشون بپرسید که راستی تو چه جوری این کار رو ترک کردی و یا به نظرت دوست من چه جوری میتونه به شوهرش کمک کنه که این کار رو ترک کنه و یا ازشون سوال کنید که به نظرشون چه چیزی باعث شده که همسرش به سمت این جور چیزها کشیده بشه؟
شما می تونید از این داستان و پاسخ های همسرتون به راهکارهای عملی که می تونید در قبال خودشون به کار ببرید استفاده کنید و حتما بگید (چند تا از ویژگیهای مثبتش رو بشمارید) و این طور جمع و جور کنید که من که واقعا به داشتن همسر با اراده ی مثل شما افتخار می کنم؟
لطفا عجول نباشید و با سیاست و به مرور زمان و با محبت سعی کنید ایشون رو مجبور به ترک ارادی و عاشقانه کنید، یعنی اول به خاطر خودش بعد به خاطر شما ترک کنه.
سخته اما اگه یه کم زیرک باشید و صبور حتما می تونید
-
RE: کمک
به نظر من هم شما بايد عواملي كه ايشون سراغ سيگار و مشروب ميره رو پيدا كني.
مهمترين دليلش رسيدن به آرامشه البته!! (كه البته ايشون ميخوان از راه نادرست كسب كنن). به ايشون آرامش بديد. كاري كنيد وقتي پيش شماس، دنياش بهشت باشه.
-
RE: کمک
از راهنمایی های همتون تشکر میکنم.اخه مساله اینجاس که اون قبل از ازدواج pip میکشید وقتی با من اشنا شد بهم گفت کهpip میکشه من هم شرط گذاشتم که ترک کنه و به قول خودش ترک کرد اما بعد از ازدواج دوباره شروع کرد.خیلی ناراحت شدم اخه ما توی خانواده و فامیلمون سیگاری نداریم و سیگار رو خیلی بد میدونیم.بعد هم همون چیزایی که توی ارسال قبلی گفتم...یعنی هم pipوهم سیگار.هر وقت هم بهش میگم میگه سلامتیم به خودم ربط داره.احساس ادمای سر خورده رو دارم .این جریان واقعا داره عذابم میده.باور کنید شوهرم خیلی خوبه و تنها نقصش همینه.در مورد مشروب چی؟حالا سیگار میگم بی خیالش میشم مشروب چی؟واقعا نمیتونم بی خیال باشم.من حتی این چند روز به طلاق هم فکر کردم.......
-
RE: کمک
نیلوفر عزیز
برو خداتو شکر کن که مشکلت اینه؟
طلاق؟؟؟؟
واسه مشروب و سیگار!!!!!
من کارهای شوهرت و تایید نمی کنم .اما از عکس العمل های تو هم برای اینده ی زندگیت نگرانم.
عزیزم مگه ماتو قرون وسطی زندگی میکنیم که به خاطر سیگار و مشروب کسی بخواهد طلاق بگیرد؟
کار درستی نیست اما اینم در نظر بگیر شوهرت 24 سالشه .اون هنوز خیلی فرصت داره برای بالغ شدن فکری هنوز یک مقدار احساسی و شیطنتهای جوانی رو داره اگر تو هم زیاد اذیت کنی جز این که حریم ها و حرمت ها رو زیر سوال ببری و زندگی خودت را خراب کنی چیزی عایدت نمی شود.
عزیزم کمی عاقلانه تر بی اندیش و احساسی عمل نکن.دوستانه در فرصت مناسب با او صحبت کن و سعی کن تهدیدش نکنی که جواب عکس داره.