با بیرون رفتن های مکرر و مشکوک همسرم چه کنم؟
دوستان عزیز سلام
من مشکلی دارم که امیدوارم مورد توجه دوستان قرار بگیرد و از راهنماییهای ارزشمندتان بهره مند شوم.پیشاپیش ممنونم
ما در شهری از استان همدان زندگی می کنیم و خانواده شوهرم در شهری نزدیک محل سکونت ما زندگی می کنند.کار شوهر من به صورتی است که معمولا 2 روز تعطیل است و ما به خواست شوهرم معمولا هر هفته به آنجا میرویم و 2روزی هستیم.حالا اگر یه هفته هم نرویم هفته بعد زودتر میرویم.بماند که به دلایل مختلف من هیچ علاقه ای ندارم که هر هفته 2 یا 3 روز پیش خانواده شوهرم باشم.مشکل من با این مسافرتها اینه که از لحظه ای که به خانه آنها میرسیم شوهرم به بیرون از منزل میرود و در این یکی دو روز معمولا من فقط موقع ناهار و شام میبینمش.حالا کجا میره خدا میدونه؟
نکته جالب اینه که به هیچ وجه دوست نداره که کسی ازش بپرسه کجا میری یا کجا بودی!اونقدر سر این مساله باهم بحث یا حتی دعوا داشتیم که دیگه نمی تونم ازش این سوالو بکنم.
اینو هم بگم که یک باربه من ثابت شد که به من خیانت کرده.بگذریم که چطوری فهمیدم و چی شد فقط میتونم بگم شک نبود.همونجوری که گفتم اطمینان پیدا کردم.البته اون ماجرا حل شد و اون ارتباط به اتمام رسید.اما خودتون هم درک می کنید که من دیگه نمیتونم به ایشون اطمینان کامل داشته باشم.
از طرفی یک بار مقداری تریاک در وسایلش دیدم که اون موقع به دلیل اینکه نمی دونستم تریاکه یا چیزه دیگه ای و شرایطی که پیش اومد نتونستم که باهاش مطرح کنم.
حالا وقتی اونجا میریم از صبح تا شب بیشترش بیرونه فقط دو فکر به ذهنم میرسه.یا با کسی رابطه داره و پیش او میره یا اینکه با دوستاش به قول معروف به الواتی و احتمالا کشیدن تریاک مشغوله.وگرنه آخه کی این همه بیرون میره و کجا میره؟!
تازگی ها هر وقت هم
بهش زنگ میزنم و کارش دارم میفهمم که توی خونه است و توی خیابون نیست.
وای اصلا نمیدونم باید چکار کنم.بارها ازش خواستم هر هفته به اونجا نریم ولی فایده ای نداره.میگه من کار دارم و....تو اگه میخوای بمون من میرم .چند باری هم من موندم که مثلا مانعش بشم و کمتر به اونجا بره ولی همش بی فایده بوده.منم که بمونم او میره و میاد.هیچ جوری هم نمی تونم خودمو قانع کنم که کار داره.چون کاری نداره.ثانیا هیچ کاری اینهمه زمان نمیبره.نمیتونم تعقیبش هم کنم ببینم کجا میره.
دوستان عزیز به نظرتون من چکار کنم؟اعصابم خیلی خورده و احساس می کنم کاری از دستم ساخته نیست.خواهش می کنم راهنماییم کنید.
به: با بیرون رفتن های مکرر و مشکوک همسرم چه کنم؟
سلام بر دوست عزیز وگرامی...
به تالار همدردی خوش آمدید...
اصولا مردان زیاد تمایلی ندارند از آنان سوالی شود که انان را زیر سوال می برد....مثلا:: بعضی از مردان از پاسخ دادن به سوال های همسر خود بسیار ناراحت می شوند چرا؟؟؟ چون همسرشان نحوی سوال کردن با چنین مردانی را نمی داند....
سوال هایی از قبیل >>>کجا می روی این وقت شب....چرا به خانه او می روی....و کلا سوال هایی که جنبه دستوری دارند بعضی از مردان را آشفته می کند زیرا دوست ندارند مانند کودکی با آنان برخورد شود...
حال شما می توانید به نحوی گمرا کننده هم سوال کنید و هم دل او راببرید مانند سوال زیر::
عزیزم....هر کجا می روی زود برگرد...اخه دلم برات تنگ میشه..نمی دانی وقتی خانه ای چه لذتی از با تو بودن می برم...
و یک ایده بسیار موثر در این مورد که هم رفتار او را عوض می کند و هم شما می توانید جواب سوالتان را بگیرید.... >>> وقتی او به بیرون می رود قبل از رفتن در کفش هایش قطعه های کوچک کاغذی بگذارید و روی انها بنویسید"" خوشگلم زود برگرد دلم برایت تنگ می شود"""
می بیند نحوی سوال کردن را///>>>>هم نوعی ابراز عشق برای جلوگیری کردن از رفتارها ی ناشایست او و هم شنیدن پاسخ سوالتان......
چرا فکر می کنید از دست شما کاری ساخته نیست....تحقیقات نشان می دهند همسرانی که با روبه رو شدن با "خیانت" یا "بی وفایی" شوهرشان میدان را خالی نکرده و چندان به موضوع حساسیت نشان نداده و به جای اینکه فشار ناشی از این بی وفایی آنان را به فرد انتقام گیر و دلسرد تبدیل کند ... تلاش کردند بجای اینکه در آن لحظه برای شوهرشان نقش همسری را بازی کنند ""نقش مادری را بازی کنند....یعنی مادری که بی وفایی فرزندش را می بیند اما باز دلش از مهر او پر است...
امروز شوهر تان بدلیل اشتباهاتش بیش از هر روزی به شما و حضور گرمتان و توجه تان نیاز دارد...تا این مرحله خطرناک را پشت سر گذارد......با او باشید...دردودل کنید....
هیچوقت احساس واقعی خود را از مردتان پنهان نفرمایید....متاسفانه زنان هیچگاه نمی توانند به طور مستقیم به شوهرشان بگویند که "">>>من به این کار تو مشکوک شده ام .یا چرا به من بی وفایی کردی....آنان می کوشند به تنهایی مشکل را حل کنند که فشار روحی شدیدی به آنان وارد می شود.....آنان می ترسند اگر از همسر خود سوال کنند و پاسخ ایشان "مثبت" باشد...فکر می کنند دیگر زندگی کردن با چنین مردی ناممکن است و می ترسند اگر سوال کنند و جواب او ""منفی " باشد در واقع دروغ گفته و این آنان را بیشتر عذاب می دهد....
اما تنها راه خلاصی از این فشار .....مطرح کردن و بیان نمودن احساس واقعی خود با مرد زندگی است و همراهی با او تا از این مرحله عبور کند..
روابطی که آقایان بعد از ازدواج با خانومی دیگر دارند ....احتمالش بسیار کم است که عمیق شود یا ادامه داشته باشد....پس اگر میدان را خالی نکنید و با او باشید قطعا مشکل حل خواهد شد...
موفق باشید
به: با بیرون رفتن های مکرر و مشکوک همسرم چه کنم؟
میدان چیه نقاب!!!!!!!!!!!
آرزو خانم اول خوب حواست رو جمع کن ببین داره چیکار می کنه.
اگه دیدی خیانت می کنه، با لگد از زندگیت بندازش بیرون.
RE: به: با بیرون رفتن های مکرر و مشکوک همسرم چه کنم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط philosara
میدان چیه نقاب!!!!!!!!!!!
آرزو خانم اول خوب حواست رو جمع کن ببین داره چیکار می کنه.
اگه دیدی خیانت می کنه، با لگد از زندگیت بندازش بیرون.
سلام بر دوست گرامی..شما احتمالا تازه وارد هستید....
و اینکه شاید اطلاعات لازم را در مورد خیانت همسران نمی دانید.....
دوست خوبم این تالار یک تالار روان شناسی هست و همه حق نظر دان دارند و نظر و اعتقاد هر کسی محترم است...پی بهتر به جای بمباران نظر کسی نظر خود را با رعایت جوانب امر بیان نمایم.. به نظرتان این چنین بهتر نیست دوست گرامی
به: با بیرون رفتن های مکرر و مشکوک همسرم چه کنم؟
عزیزم تنها این را می توانم به شما بگویم که اصلا مسئله تعقیب و گریز را که فکر می کنید ، نمی توانید انجام بدهید از ذهن تان بیرون کنید که اوضاع و احوال را بدتر می کند وبه خودتان بگو یید " اگر موقعیت تعقیب همسرم را هم داشته باشم این کار را به هیچ وجه انجام نخواهم داد" .
و نکته بعدی اینکه شما می فرمائید بارها با همسرتان در مورد دل نگرانی و بی باوری هایتان صحبت کرده اید . اگر می توانید از طریق ریش سفیدان خانواده همسرتان و پادر میانی از مسئله سر دربیاورید و از خانواده همسرتان بخواهید که با وی صحبت کنند و مانع این تردد هفتگی شوند .
و در نهایت با یک مشاور صحبت کنید و به اتفاق همسرتان نزد مشاور بروید و از این طریق مشکل را بررسی و رفع بفرمائید .
به: با بیرون رفتن های مکرر و مشکوک همسرم چه کنم؟
سلام دوست خوبم،
بله من تازه واردم، البته قصد بمباران کردن نظرات شما رو نداشتم.
به هر حال فرمایش شما متینه و حتما مدنظر قرار می دم.
ممنون از راهنماییتون.
به: با بیرون رفتن های مکرر و مشکوک همسرم چه کنم؟
به نظرم نميشه وضعيت آرزو خانم رو ، اونطور كه نقاب گفته، عشقولانه و با قربون صدقه رفتن حل كرد. البته محبت كردن اساسي ترين راهه، بالاخره بايد شروع كرد؛ ولي نميشه كه يك شبه سيل محبت رو سرازير كرد. بايد ديد كه آيا در رابطه فعلي زن و شوهر، پتانسيل ابراز همچين جملاتي وجود داره يا نه؟ به هر حال آرزو خانم براي حفظ زندگيش راهي پيش رو داره كه بايد توش خيلي صبور باشه.
آرزو خانم از خيانتي صحبت كرده بودند كه ظاهرا حل شده، بهتره راجع به اينكه چطور اين مساله حل شده يه خورده توضيح بدن. شايد در خلال همون جريان، در رابطه ايشون و همسرشون يه مشكلاتي بوجود آمده باشه.
به: با بیرون رفتن های مکرر و مشکوک همسرم چه کنم؟
آرزو خانم آیا توی اون دو روزی که اونجا هستید شوهرت صبح تا شب بیرونه و یا شما کمی زیاد حساس شدید ، عزیزم اون شهر زادگاه همسرته و حتما دوستان زیادی داره که دلش می خواد زمانی هم با آنها باشه ولی شما باید با سیاست زمانی از وقتش رو در اختیار بگیری مثلا ازش بخواه با هم برین بیرون یا گردش البته در جهت حل مشکل میتونی از پدر و مادرش هم کمک بگیری سعی کن بیشتر توضیح بدی ولی مشکل اساسی مسئله اعتیاده اگر شوهرت معتاد شده باشه باید خیلی سریع کمکش کنی وگرنه زندگیت در خطره سعی کن با بزرگترها مشورت کنی ولی با احتیاط نه به صورت تند و با بدگویی از همسرت موفق باشی
RE: با بیرون رفتن های مکرر و مشکوک همسرم چه کنم؟
دوست عزیز
به نظر من سعی کن در اون دو روز خودتو بیشتر به همسرت نزدیک کنی {جسمی و کلامی}.
زیاد جبهه نگیر کی میره ؟ کجا می ره؟
کنترل نا محسوس و بی خیالی بیشتر جواب می ده تا جیغ ودعوا و جبهه گرفتن. یادت نره مردها لجبازن و دست روی نقطه ضعف زنها می زارن
با عرض پوزش از مردان:D
قدر زیبایی و جوانیت را بدان و پای نگرانی هدر نده.
سپیده
RE: با بیرون رفتن های مکرر و مشکوک همسرم چه کنم؟
رابطه شما با مادر شوهرتون خوبه؟اگه اينطوره از ايشون كمك بخواين
و در مورد اون رابطه كه ازش حرف ميزنين .مطمئن هستين كه رابطه تموم شده؟
ميشه كمي راجع به نوع رابطتون با همسرتون بگين؟
در ضمن شما ميتونين به بهانه هاي مختلف مثل خريد و گردش و.... به همراهش بري بيرون و ببيني چه حالي داره؟كلافه ميشه؟يا نه
به نظر من هم در اين مورد نميشه با محبت با قضيه كنار اومد!!
موفق باشي:46:
توكل كن به خدا