-
سرگردان
با سلام
مشکل من اینه که نمی دونم چکار کنم دارم دیونه میشم هر کار می کنم به درس خوندن علاقه پیدا کنم موفق نمیشم کتاب که جلوم قرار بگیره بیزار میشم واقعا موندم دیگه چکار کنم مرکز مشاوره رفتم کتابخونه مطالعه غیر درسی نشد که نشد رشته ام فیزیکه وقتی وارد دانشگاه شدم نمیگم عاشقش بودم اما بدمم نمی اومد اما الان واسم غیر قابل تحمل شده مشکل دیگهم اینه که خودمم نمی دونم چی دوست دارم نمی دونم کدوم راهو برم که موفق باشم 6سال پیش افت کردم وقتی 3دبیرستان بودم قبلش معدلم همیشه بالای 19.90بوده المپیادی بودم تو ریاضی.فیزیک .شیمی نمیدونم چرا یک دفعه بیزار شدم از درس دیگه خودمم از این اوضاع خسته شدم زندگی واسم خیلی بی معنی فاصله گرفتن از درس باعث شد به کارای دیگه مثل دوست پسر رو بیارم منم برا فراموش کردن دردام به این کارا رو اوردم راستی همون طور که قبلا گفتم من پام مشکل داره این موضوع قدیما خیلی اذیتم میکرد اما الان نمی دونم چه مرگمه روزی سیانور پیدا میکنم که خودمو بکشم روزی شادم البته شادیام هم بی هدفه هیچ انگیزه ایی ندارم دلم میخواست منم یه امیدی واسه زندگی داشتم از همه عقب افتادم برام مهم نیست اما دارم نابود میشم خواهش میکنم کمک کنید تحت درمانم اما این قرصای اعصاب بهترم که نکرده افسرده ترم کرده دوست ندارم درس بخونم متنفرم از این کار اما وقتی به خونوادم میگم انصراف میدم اشکی که توی چشمای بابام جمع میشه عذابم میده خسته شدم کاش منم میتونستم مثه آدم نفس بکشم چکار کنم خیلی از خدا خواستم کمکم کنه اما اونم فراموشم کرده خسته شدم از زندگی لعنتی
-
RE: سرگردان
سلام.سال نو مبارک.حرف خاصی ندارم اما تا حدی مثل خودمی.فکر خودکشی یا نابودی،از طرفی تمایل به بودن.اما سعی کن افکار منفی رو از ذهنت بیرون کنی و به جاشون می تونم ها ، میشه ها به کار ببری.زندگی رو از هر دری نگاه کنی مطابق با افکار و دید تو باز میشه.هر چقدر بیشتر فکر کنی بیشتر درگیر میشی.به خدا توکل کن و همه امور رو به اون بسپار.کی بهتر از اون می تونه کمکت کنه؟ یه وقتایی منم میگم خدا اینقدر سرش شلوغه که نگاهی به ما نمیندازه ولی اینطور نیست.این ما هستیم که چون فکر می کنیم بی توجهه به ما ازش دور میشیم.مطمئن باش که حکمتی داره.تو عالم تری یا اون؟حکمت هر چیزی به مرور زمان رویت میشه فقط صبر داشته باش.اینم بدون ممکنه تا لبه تیغ تو رو ببره فقط صبرتو آزمایش کنه.
در مورد دوست پسر هم بگم احتمالا واسه دوری و فکر نکردن به اینها به این طرف کشیده شدی.نمی دونم شاید دوستش داری یا قراره ازدواج کنی ولی احساسات یک دختر با پسر کاملا فرق داره.فکر نکن اگه تو بمیری اون هم میمیره.مواظب احساساتت باش که باز به خاطر دوری یا جدایی فکر خودکشی نکنی.که مقصر خودتی نه کس دیگه.
چشماتو خوب باز کن ، روی هر پله ای که پا می ذاری مطمئن شو قرص و محکمه یا نه.
اصلا فکر بد نکن.مثبت فکر کن.همیشه تصمیم نهایی با خودته.ما اطرافیانتیم و حرفایی پیشنهاداتی بهت می دیم اما تصمیم با خودته.
در مورد درس خوندن اگه به نتیجه ای رسیدی منم خبر کن.کتاب درسی جلوم می گیرم بخونم خوابم می بره وگرنه می خوام فوق شرکت کنم و ادامه بدم.همش به خودم می گم ادامه بده ، دو روز دیگه فزندت می گه مگه خودت چقدر سواد داری که اصرار داری من ادامه بدم.می دونم با خوندن و به بهانه ادامه تحصیل و رفتن به محیط خارج از خونه و برخورد با ادمای تحصیل کرده سطح فکرو عوض می کنه اما کتابهای درسی ،فقط و فقط کتابهای درسی لالایی می خونن واسم.
خیلی حرف زدم.امیدوارم تو زندگیت موفق باشی..سعی کن به خودت بقبولونی که می تونی.به خودت بگو یه مقطعی از زندگیم بود.یه تجربه ای بود.محکم و با اراده گام بردار.
-
RE: سرگردان
بهاره جون سلام یکم یواش تر کجا با این عجله؟ نمیخوام نصیحت کنم اما چرا همه چیزای خوبی که داری رو گذاشتی کنار و چسبیدی به افکار منفی؟ یکم آرومتر یعنی چی سیانور پیدا میکنم!!! چرا فکر میکنی تو زندگی دلیلی واسه ادامه نداری؟ همون خانواده ای که نگرانت هستند همون پدری که برای تو اشک توی چشماش جمع میشه همون خدایی که شاید تو فراموشش کردی نه اون تور رو همون.... عزیزم دوست پسر دردت رو دوا میکنه؟ آره؟ بگو ما هم استفاده کنیم!!! دوست پسر جز اضافه کردن یه درد، دری رو دوا نمیکنه. چرا از مشکلاتت فرار میکنی؟ چرا باهاشون روبرو نمیشی؟ چرا سعی نمیکنی عزمت رو جزم کنی و حلشون کنی؟ تا زمانی که از مشکلات فرار کنی همیشه باعث عذابت هستند اما وقتی حل بشن دیگه وجود ندارند که اذیت بشی. چرا فکر میکنی که در زندگی نباید مشکلات و سختی باشه؟ همه تو زندگیشون مشکل دارند باور نمیکنی؟ خیلی ها صورتشون رو با سیلی سرخ نگه میدارند و تو از درونشون خبر نداری . . .
برای زندگیت هدف تعیین کن یکم تفریح کن به نکته های مثبت زندگیت، به داشته هات فکر کن ... ببین چند نفر دوست دارند به جای تو دانشجو بودن؟ چند نفر دوست دارند پدرشون نگرانشون بشه؟ حق داری گاهی زندگی روتین و تکراری میشه اما خوب این هم بخشی از زندگیه چه بخواهی و نخواهی زندگی میگذره پس بهتره به شادی و خوشی بگذرونیش که راحت تر باشه. به این تاپیک یه سری بزن عمری که گذشت، گذر ثانیه ها را حس کنیم ببین چقدر دیگه وقت داری!!!
یکم به خودت برس و بیشتر به خودت توجه کن من هم یه زمانی خودمو وقف زندگی کردم کم آوردم اما الان دارم از زندگیم استفاده میکنم و ازش لذت میبرم چون یه بار بیشتر زندگی نمیکنم و میخوام وقتی به گذشته نگاه میکنم حسرت نخورم. زنده ام که زندگی کنم زندگی نمیکنم که زنده باشم. باور کن خدا همین نزدیکیه اما صلاح کارش رو بعدا میفهمی اصلا چه بهتر که این شد برات یه تجربه که از این به بعد بیشتر از زندگیت استفاده کنی و کمتر غصه بخوری مثل من!. شاید هم تو زمان حال زندگی نمیکنی یا تو گذشته ای یا تو آینده بهتره تو حال زندگی کنی این چیزی بود که من از همدردی یاد گرفتم و بهم کمک میکنه. ببین هیچ کس بجز خودت به دردت نمیخوره پس به خودت کمک کن و شروع کن...
زمان خوشبختی
درس خوندن هم به درد خودت میخوره نمیخواد به خاطر کسی درس بخونی، اگه الان یکم سختی میکشی بعدا نتیجه اش شیرینه. شاید پشتت باد خورده، تنبل شدی و حوصله درس نداری! د دری شدی ها!!! یه چیزهایی تو زندگی به کام آدم خوش نمیاد این طبیعیه عزیزم. بهتره رو دوستانت هم تجدید نظر کنی!
درسته مشکل جسمی داری اما باید باهاش کنار بیای چاره ای نیست خانمم این تاپیک رو هم نگاه کن خدای من منو ببخش! چقدر ناشکر و ناز نازی هستم
مواظب خودت باش گلم :72: اگه زیاد نصیحت کردم معذرت میخوام میدونم حرفام به مشاور تحصیلی ربط نداشت اما بهتر اول به فکر خودت باشی بعد درس هم درست میشه.
-
RE: سرگردان
من فکر کنم داشتن دوست پسر تو رو از محیط درسی دور کرده باشه و ذهنت رو از درس خارج کرده. فیزیک هم رشته سختیه اما ببین این همه آدم که توی این رشته فارغ التحصیل شدن چیزی بیشتر از تو نداشتن که هیچ تازه تو از خیلی هاشون بیشتر هم داری (المپیادی بودی بابا) . پاشو پاشو خودتو جمع و جور کن درست و تموم کن برو دنبال زندگیت حیفه عمرت تلف شه....
موفق باشی
-
به: سرگردان
سلام بهار
مي دونم همه خوب بلدن بگن چكار نبايد بكنيد و نصيحت كن كه اينكار خوبه اون كار بده اما هيچ كسي هست كه راه زندگي را ياد بده وقتي كه مشكل داري راه حلي داشته باشه كه به دردت بخوره ، همه ما اينجا نشستيم درداي همو مي خونيم و هر چي كه به ذهنمون مي رسه يا قبلا براي خودمون استفاده كرديم بهت پيشنهاد مي ديم باهات همدردي مي كنيم اما اولين و مهمترين مسئله اينجاست كه واقعا مي خواي از كمكي كه بهت مي كنن استفاده كني يا اينكه مي خواي فقط بشنوي و اگر با اون چيزي كه دوست داري بشنوي مخالف بود بگذاري اش كنار ... خوب فرض را بر اين بذاريم كه واقعا ميخواي خودت را و زندگي ات را از سردرگمي نجات بدي و بدوني چي دوست داري اينو خودت بايد پيدا كني اول بخودت فشار نيار و سعي كن با توكل كردن به خدا آرامش بدست بياري به چيزها و زماني كه از دست مي دي كاري نداشته باش برو سراغ چيزهايي كه داري ببين در چه كاري استعداد داري به سلامتي ات فكر كن با دوستان موافقم كه دوست پسر راهي براي از بين بردن دردهات نيست بلكه خودش مشكلي است كه به مشكلات خودت اضافه مي كني هيچ وقت فكر نكن كه تو بدبختترين انسان روي زمين هستي چون هميشه بدشانستر و بدبخت تر هم هست خودكشي هم يعني به جاي مبارزه براي رسيدن به اونچه هستي بيايي صورت مسئله ات را پاك كني و اين يعني كه از ياد خدا غافل ماندي و اينو بدون كه خدا اينقدر بزرگه كه مشكلات تو در مقابلش هيچه پس اگر واقعا بهش اعتماد كني و هميشه به يادش باشي همه جوره كمكت مي كنه شما بهترين چيز را الان داري و اون هم قدرت جواني است كه باهاش هر كاري مي توني انجام بدي افكار مثبت را در ذهنت تقويت كن و براي خودت آرزوهاي زيبا داشته باش آرزوها مي تونن هدفي باشن براي رسيدن به آنچه كه مي خواي و يه محرك براي ادامه راهت زندگي مي تونه زيبا باشه اگر بخواي و زيبايي هاشو ببيني همه ما مشكلاتي داريم همه ما لحظاتي شده كه خودمون را تنهاترين ديديم اما هيچ كس اونقدر كه فكر مي كنه تنها نيست درست از لحظه اي كه بدنيا اومدي خداوند در تمام لحظات حتي وقتي در خواب بودي با تو بوده و منتظر اينكه صداش كني باهاش حرف بزني و ازش بخواي كمكت كنه و حتي اگر تو نخواي و فراموش كني كه يكي هست كه تو را مي بينه و دوستداره شاد باشي و از زندگي ات لذت ببري اون هست و اگر ببيني راه درست را نشونت مي ده فقط خودت را بشناس و با خودت وجودي ات مهربان باش
-
RE: سرگردان
دوستان خیلی داغون تر از اون چیزیم که فکر میکنید انقد ترافیک ذهنی دارم که واقعا کم اوردم بزرگترین مشکلم بی پولی توی غربته
من تو شرایط بی نهایت سختیم خورد و خوراک ندارم با لباس پلاسیده دارم میرم دانشگاه
آیا شما میتونید با همچین مسائلی کنار بیاید همش دنبال کارم اما هیچی پیدا نکردم پیر شدم غذایی که میخورم شاید 2 3 روز یه باره
خانوادم به خاطر افت تحصیلیم ازم فاصله گرفتن هر روز هفته کلاس دارم پوستم خیلی شکسته و خورد شده هر کی نگام میکنه فک میکنه 10 20 سال بزرگتر از سنم هستم خسته شدم پیر و فرسوده شدم جوونی کجا بود دل خوش سیری چند ؟
نفستون از جای گرم بلند میشه
من هر کار بکنم اما زندگی نمی کنم هیچ امید و اعتماد بنفسی واسم نمونده بدم از زندگی
-
RE: سرگردان
میگن بابا غصه میخورد کفش نداره آدمی را دید که اصلا" پا نداره!!
از روز اول که امدی دانشگاه مگه با هماهنگی خانواده وبا اراده خودت نبود ؟حالا هم به مشگل خوردی اول خودت بعد هم خانوادهات میتوانند مشگل را حل کنند چه جوری ؟چند پیشنهاد:1- یه ترم مرخصی بگیر برگرد پیش خانواده
2-تغییر رشته بده 3-سعی کن صادقانه مشگلت را با پدر ومادر بعد فامیل نزدیک در میان بذاری 4-میتوانی انتقالی بگیر دانشگاه دیگر
واز همه مهمتر درس بخشی از زندگی است کل زندگی نیست !مسئله پای شما هم یک فرصت است نه تهدید ! چون باعث میشود در زندگی تانی و دقت بیشتری داشته باشی هر کسی اگر دوستت شد باطن شما برایش از ظاهر شما مهمتر باشد و خدا شاهد است دوستی داشتم با مشگلات بیشتر (بدون کمک عصا راه نمیرفت )ولی خوشبختر از بقیه برادر ها و خواهر هایش شد در آخر خانم محترم :
هر چه فکر کنی همانی !پوستم خرابه ،لباسم پلاسیده ،غذایم کمه ،....بریز دور
اگه یک لقمه نان میخوری با خوشحالی بخور (باور کن میلیونها بنده خدا همین را ندارن )
لباست از سرما و گرما حفظت میکنند پس قشنگترین لباسند
خواهرم امتحان کن تلقین مثبت معجزه میکند و اگر میتوانی راز و نیاز تنهایی
-
RE: سرگردان
ببخشيد ها ولي شما كه اينقدر نااميدو مأيوس هستي و مشكل داري چطور كه به فكر مشكل دوست پسر افتادي و فكر كردي كه ايشون ميتونه كمكتون كنه كه از قديم گفتن (هيچ گربه اي راه رضاي خدا موش نمي گيره) اگر هم فكر مي كني كسي حاضر هست بدون چشم داشت كمكت كنه بايد بگم بدجوري در اشتباهي ... در بقيه موارد با دوست عزيزمان omed موافقم چون كاملا راهكارهايي را گفتن كه قابل اجرا هست ... توكل به خدا نياز به پول و لباس عالي نداره و انجام هر كاري اراده مي خواد نه پوست و قيافه عالي ... اگر زنده ايد و نفس مي كشيد بخاطرش بايدشاكر باشي اينكه چشمهات مي بينه و دستهات كار مي كنه ... هيچ وقت به خدا نگو مشكل بزرگي دارم ... به مشكلات بگو خداي بزرگي دارم اگر اعتقادت محكم باشه هيچ وقت درنمي موني
-
RE: سرگردان
عزیزم من که بهت گفتم اول به فکر خودت باش بعدا به فکر درست. ببین گلم اول خودت رو باید معالجه کنی، وقتی مشکل روحیت حل بشه خود به خود نسبت به درس خوندن راغب میشی و بهتر ادامه میدی الان ببین چی داره رنجت میده چی اذیتت میکنه بعد یه راه حل پیدا کن یا باهاشون کنار بیا. واقعیت های زندگی رو قبول کن، ببین یه چیزایی در زندگی رو نمیشه تغییر داد پس باهاش کنار بیا بالاخره در زندگی پستی و بلندی زیاد هست و بعد از هر سختی آسانی. میدونم الان انگیزه نداری و زندگی برات خسته کننده و یک نواخت شده اما بیا و یکم با زندگی کنار بیا، دقت کن ببین کجایی و میخواهی کجا بری؟ به سمت نابودی و فنا یا به سمت خدا و راه مستقیم زندگی؟ لطفا اینقدر منفی نباش آره الان داری سختی میکشی ولی اگه ازش سربلند بیرون بیایی هم یه تجربه ست برات و هم نتیجه خوبی خواهی گرفت و در آینده و در شرایط مشابه میتونی از پسش بر بیایی یکم محکم باش و بدون که روزها داره میگذره حالا یا با غصه خوردن یا با شادی منتها اونش دیگه دست خودته.
-
RE: سرگردان
ممنون از راهنمایی هاتون
همه درد من با این چیزا دوا نشد