چطوری طلاق بگیرم؟؟؟؟؟؟؟

سلام دوستان
عید همتون مبارک، فردا عیده، کاش عیده منم مبارک بود. کاش منم عید داشتم.
دیشب دوباره همسرم روم دست بلند کرد. 2 بار 110 زنگ زدم کسی به دادم نرسید. امروز هم همه جا تعطیله، دیگه نمی تونم پزشک قانونی برم.
کتکم می زنه بعدش می گه خواسته نا معقول داره، می گه داشت خودشو می زد، من فقط جلوشو گرفتم.
می خوام ازش جدا شم، اما حق طلاق ندارم.
می گه اگه مهرتو اجرا بذاری، می رم زندان ولی آدم دارم اون بیرون پدرتو در بیاره.
چرا هیچکس داده منو نمی گیره؟
دیگه این زندگی رو نمی خوام. می خوام ازش طلاق بگیرم، اما نمی دونم چجوری!
یکی بهم بگه چی کار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
همش دارم به خودکشی فکر می کنم، اما می ترسم، دارم تو ذهنم دنبال یه راه کم درد و راحت می گردم.
چرا باید اینقدر تو جامعه بی پناه باشم؟ چون زنم باید بمیرم؟ چرا هیچ حقی ندارم؟
کی می تونه منو کمک کنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ای بابا:97:
جملات آخرت من رو یاد آهنگ "آی مردم" گوگوش انداخت
مهات جان این اتفاق جدیدی نیست و تو هم اولیش نیستی و مطمئن هم هستم که آخریش هم نیستی:161:
اگه واقعا قصد شکایت داری، پزشکی قانونی بازه خانم
من هم دیروز توی خیابون توی جایی که همیشه خرید می کردم و من رو می شناسن هم خودم هم خانواده ام رو می شناسن نامزدم چند تا سیلی محکم زد تو گوشم :47: به حدی که یکی از چشمام لخته خون شده و گوشم سنگین شده و جای دستاش هنوز رو صورتمه
من که تصمیم گرفتم برای یه مدتی از ایران خارج بشم و دیشب هم رفتم کلانتری شکایت کردم و بعدشم پزشکی قانونی و .....
بهم 20 روز طول درمان دادن و روز پنچم فروردین هم باید برم برای معاینه مجدد گوشم و با این دردی که الان دارم فک کنم دیه بالایی ببرن چون مشکل شنوایی پیدا کردم
حکم جلبش رو برادرم گرفته و نامزدمم فراریه و الان دیگه اصلا امنیت ندارم حتی اون امنیت چند روز پیش رو هم ندارم
بهت پیشنهاد می کنم قضیه رو با خانواده ات در میون بذار
توی زندگی که مرد، مردیش رو توی ضرب و زورش می بینه و وسیله حل مشکلاتش مشت و لگد باشه این مرد(البته نامرد!) مردی نخواهد بود که بتونی بهش تکیه کنی و برای آینده ات با او برنامه ریزی کنی:305:
امروز تصمیم به خودکشی می گیری فردا که عرصه رو بهت تنگتر کنه خودزنی می کنی و اگه جون سال به در ببری دفعه بعد دیگه نه ترسی داری نه قبه عملی برات مونده و با تجربه تر از دفعه قبل خودزنی خواهی کرد و در نتیجه خواهی مرد این دنیات که سوخته اون دنیاتم می سوزه برای چی؟ برای کی؟ چرا؟ چرا باید این دنیا و اون دنیامون رو خراب کنیم؟ چرا؟:301:
خواهر خوبم بهترین کار اینکه با پدرت درمیون بذاری ایشون از شما عاقلتر و دوراندیشتر
و یه چیزه دیگه!
آیا به خانواده و پدر و مادرت فک کردی که اگه دست به چنین عملی بزنی اونها توی چه شرایطی قرار می گیرن؟ آبروشون چی میشه؟ دل سوخته شون رو با چی آروم کنن؟
و اگه این کار رو بکنی بهترین بهانه میشه واسه شوهرت که بگه زنم تعادل روحی نداشت و خودکشی کرد!:97:
اگه مصمم در طلاق هستی من تا فردا شب ایرانم بهم پیغام بده تا راهنماییت کنم:43:
نازنین، تنهایی قسمتی از زندگی ماست و فراری ازش نیست ولی یکی هست که همیشه هوامون رو داره، می دونی کیه؟!
خدا عزیزم خدا
ازش غافل نشو و عاشق او باش چون او عاشق ماست:228:

سلام خانم
خیلی ناراحت شدم. امیدوارم خدا حق نامردها را کف دستشان بگذارد.
من مصمم به طلاق هستم. در مورد پدر و مادرم، آنها به طلاق اعتقاد ندارند. ولی همه چیز را می دانند.
من دفعه پیش پزشکی قانونی رفتم، تا کلانتری هم رفتم، آنها شاهد می خواستند و ما هم چون در منزل خودمان بودیم که شاهد نداشتیم.
ایندفعه هم که تعطیلات است و من راه به جایی ندارم و تا بعد از تعطیلات جای ضربه ها خواهد رفت. در ضمن همسر من کلا کتمان می کند که کتک زده است و می گوید که من داشتم خودزنی می کردم و او فقط جلوی من را گرفته است.
او دوست وکیل و ... زیاد دارد و راهنماییش می کنند.
در ضمن به شدت دروغگو است.
دیشب هم هنگام دعوا 2 بار زنگ زدم 110 ولی کسی نیامد. نمی دانم به کجا استغاثه کنم؟
اگر می توانی راهنماییم کن که بدون داشتم حق طلاق چگونه طلاق بگیرم؟

نمی خواستم چنین راهی پیش پات بذارم و می دونم سیلی از انتقاد و کلمات قلمبه سلمبه در مورد انصاف و عدل و خدا بسمتم روونه میشه ولی...
مهریه ات رو بذار اجرا بگو من می خوام باهاش زندگی کنم ولی مهریه ام رو هم می خوام
از این بدتر هم که نمیشه! میشه؟!
دست روت بلند می کنه خانواده ات در جریانن کاری نمی کنن مهریه ات رو بگیر
از لحاظ مالی ثبت شده چیزی به نامش هست؟

محل سکونتت آپارتمانه؟
از همسایه ها کسی تو ساختمان هست؟

عزیزم واقعا متاسف شدم شب عیذی هم حیا نداره ...
ببین بدون حق طلاق تو هیچ کاری نمی تونی بکنی ..خواهر من هم مثل تو بود بارها از ÷زشک قانونی 20 روز 20 روز طول ذرمان می گرفت اما تا مرد نیاد نمی تونی کاری بکنی متاسفانه قوانین ما طوریه که زنان اصلا خقی ندارن ومرد هر کاری که دلش بخواد می تونه به همسرش بکنه و زن هم باید تمکین کنه ...باید با ریش سفیدی یه جوری مشکلتو حل کنی ...تو عزیزم حتی اگه به دادگاه خانواده هم مراجعه کنی و دادخواست طلاق بدی تا شوهرت راضی نشه هیچ کاری نمی تونی بکنی ..یه جوری راضیش کن که خودش بیاد دادگاه از هم توافقی جدا شید اگر البته واقعا تصمیمت اینه ...به نظر من سلامتی ادم خیلی بیشتر از اینا ارزش داره مهریه می خواهی چکار کنی وقتی طوری بزندت که خدای نکرده ناقص بشی ...و از مسئله ی تحقیر شدن که بگذریم ...که زن در این جامعه همش در حال تحقیر شدنه و اگه حرفی بزنه میشه ..؟؟؟؟؟ واقعا دست مردی که به روی زن دراز میشه باید قطع بشه به نظر من ...

خانوما ، خااانووومااا !

چرااا ؟ چرا دفاع شخصی بلد نیستید ؟! :47::47::47:

انقدر ناراحت شدم که قلبم درد گرفت ... :47:

غلط کرده که دست روت بلند میکنه.هیچ چیز به این اندازه کفر منو در نمیاره.
هیچ غلطی نمیتونه بکنه.
ازش سریع جدا شو.مرد بداخلاق آدمو پیر می کنه.
مهرتو بزار اجرا تا از تو دماغش بکشن بیرون.

قلب سپید خوب گفت.مهرتو بزار اجرا و بگو میخام باهاش زندگی کنم.
کشور بزرگی داریم.از دست این نامرد بزن برو.برادرات غیرت ندارن؟
اگر جای خواهر من داماد رو پاره می کردم.
من هم عرب هستم هم فارس.
شرمنده از همه شما.آمپر چسبوندم.البته یکطرفه هم نباید قضاوت کرد .تاجایی که میتونی ناراحتش نکن.من با اینکه مرد هستم ولی بعضی از مردا بلانسبت مردهای صالح، مثل گاو میمونن.
مهرتو بگیر.مهرتو بگیر.مهرتو بگیر.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط قلب سپید

نمی خواستم چنین راهی پیش پات بذارم و می دونم سیلی از انتقاد و کلمات قلمبه سلمبه در مورد انصاف و عدل و خدا بسمتم روونه میشه ولی...
مهریه ات رو بذار اجرا بگو من می خوام باهاش زندگی کنم ولی مهریه ام رو هم می خوام
از این بدتر هم که نمیشه! میشه؟!
دست روت بلند می کنه خانواده ات در جریانن کاری نمی کنن مهریه ات رو بگیر
از لحاظ مالی ثبت شده چیزی به نامش هست؟

---

حتی سیم کارتشم کرده به اسم کس دیگه، اتفاقی فهمیدم. یه خونه هم داره که سند نداره و من آدرسشم نمی دونم.
الان تو خونه من می شینیم، خونه ای که با زحمت به دستش اوردم، براش کار کردم، از جوونیم گذشتم.

شوهرم 16 سالش بود، رفته بود جبهه، همیشه فکر می کردم کسی که به خاطر دیگران از جونش بگذره، خوب تو زندگی شخصییش هم حتما اهل گذشته!!!! ولی چه احمقانه فکر می کردم. نصیبم شده فقط یه مردی که از محبت چیزی نمی دونه، به قول خانم دوستش، اینها تو سن نوجوانی که در اوج نیاز به محبت خانواده بودن، رفتن میدون جنگ، محبت ندیدن که محبت کنن!
بارها خواستم بهش محبت کنم، ولی هربار تا به جایی می رسیم، میگه من نمی خوام پایبند کسی بشم........
گفته اگه مهرتو بذاری اجرا، می رم زندان ولی آدم دارم اون بیرون پدرتو در بیارن.
فکر کنم مجبور شم بعد تعطیلات با یه وکیل صحبت کنم.
چقدر یه زن تو جامعه ما بدبخته، بی پناهه!!!
مهندس این مملکت باشی، تخصصت و توانت رو در خدمت این مملکت بزاری، بعد در چنین مواقعی حتی یه نفر یه قانون به نفعت ننوشته باشه!!!!!!!!!!

خیلی فکر تو سرمه، انشاا.. ازش جدا بشم، شاید بعدش از این کشور رفتم، کاش بتونم برم یه جایی که قانونش پشتم باشه. خوش به حال همه اون همکارام که از ایران رفتن.

چقدر حرف زدم ..