احساس ميكنم ميل جنسي در شوهرم كم شده

با سلام.
من تازه با اين سايت آشنا شدم و خيلي هم از اين موضوع خوشحالم.
من 24 سالمه و سه ماهه عقد كردم.يك سال هم با نامزدم دوست و همكار بوديم.راستش سوالي داشتم از دوستان و البته قبل از پرسيدن سوال از همگي معذرت خواهي هم مي كنم به خاطر نوع سوالم
راستش احساس مي كنم ميل جنسي در شوهرم خيلي كمتر شده و با اينكه همش 3 ماهه عقد كرديم ولي اونجوري كه تو دوران آشنايي قبل از عقد ازش حرف ميزد ديگه نيست.يه ماه اول عقد هم هر وقت كه يه وقتي گير مي آورد و يا خونه خالي مي شد خيلي ذوق و شوق داشت ولي الان حتي خونه هم كسي نباشه آنچنان ذوق از خودش نشون نميده.البته اين رو هم بگم نامزدم منو فوق العاده دوست داره و منو با زحمت بدست آورده.از محبت هم واسم كم نميذاره.ولي از اون جهات خيلي موقع ها اصلا حسشو نداره.مثلا ميگه خسته ام يا ضعيف شدم و اين چيزا.
اين رو هم بگم نامزدم چون تو شهر ما غريبه هر شب خونه ماست.و با هم مي خوابيم.
اين مسئله فكر منو خيلي به خودش مشغول كرده گاهي با خودم مي گم شايد به خاطر اينه كه هر وقت خواسته من در اختيارش بودم براش عاذي شده يه مدت خودمو بي ميل نشون بدم كه تشنه بشه.نمي دونم چيكار كنم.
براي توضيح بيشتر اين رو هم بگم كه من هنوز اجازه ي خيلي چيزها رو بهش نمي دم و نامزدم هم گاهي مي گه اين روشي كه الان داريم مثل مجرديه و ...
در حال حاضر شايد هفته اي يه با تا دو بار آقا حسشو داشته باشه.اونم تو سه ماه اول عقد.نمي دونم چند سال زندگي كرديم چي مي شه؟؟

سلام به نظر من خیلی زود که شما در مورد آینده ی زندگیتون تصمیم بگیرید و بخواهید که نگران باشید. اول از همه سوالی از شما دارم و اون اینکه آیا همسر شما در تمام طول این سه ماه پیش شما بوده و با شما می خوابیدند؟ و یا ماهی و هفته ای پیش شما می آیند؟
در مورد آمد و رفت ایشون لطفا توضیح بدید و دوم اینکه این روزها آیا اتفاقی، یا مسئولیتی و یا کاری برای همسر شما پیش نیامده که فکر ایشون رو مشغول کرده باشه؟ و اینکه از نظر عاطفی و روحی رابطه ی شما با همسرتون در چه حدی هست؟ و همین طور رابطه ی جنسی شما در حد دوران نامزدی هست یا نه؟ یا اینکه فقط در حد همون لحظات اولیه ی رابطه های زناشوئی هست؟ لطفا به این سوالات پاسخ دهید تا بتونیم بهتر کمکتون کنیم؟

سلام دوست عزيز.به نظر من زياد سخت نگير.گاهي وقتا مردها بر اثر يك سري مشكلات حسشون كم ميشه و همون طور كه خودت گفتي چون تو رو خيلي دوست داره وقتي مشكلاتش حل بشه دوباره حسش قوي ميشه.آخه اين رابطه جدا از نياز جنسي يه بحث كاملا حسيه.
از همه ي مشكلاتي كه امكان داره بيرون از خونه واسش پيش بياد خبر داري؟اگه واقعا تمام 24 ساعت رو در كنارش هستي و ميدوني بهش چي ميگذره و هيچ مشكلي نداره اون وقت حق با توئه.مثلا شوهر من وقتي پدرش فوت كرد از لحاظ روحي خيلي داغون بود و تا يك ماه يا شايدم بيشتر اصلا نزديكي نداشتيم ولي مطمئن بودم ربطي به عشقمون نداره،يا مثلا اگه مشكلات و زندگي خيلي بهش فشار بياره همين طور،پس شايد ناراحتيه داره يا فكرش به خاطر مسئله مشغوله .
راستي نگفتي چند وقته اين جوري شده؟؟؟دقيقا بگو چند روزه تا بيشتر بتونيم كمك كنيم.

سلام
رابطه جنسی (تا اونجا که من اطلاع دارم)در آقایون مثل خانوم ها نیست و در واقع مثل خانوم ها نیستند اگر خسته باشن دیگه حسی برای برقراری رابطه نداشته باشن آقایون بدنشون به شکلیه که انگار یک موتور جداگانه دارند برای این رابطه یعنی حتی اگر خیلی هم خسته باشن باز هم برای رابطه جنسی اماده هستن...
به نظر من شما به نوع برخوردتون و رفتار خودتون در حین این رابطه با شوهرتون بیشتر فکر کنید احتمال اینکه شما طوری برخورد کردید که باعث این حس در شوهرتون شده باشه خیلی بیشتر از اینه که ایشون به دلیل خستگی حس جنسیشون کمتر شده باشه...
بعضی از رفتارهای خانوما در موقع رابطه جنسیشون باعث بی میلی یا کم میلی طرف مقابلشون میشه..

تقريبا از همون هفته اول ديگه هر شب خونه ما بود و شب پيش هم مي خوابيم.رابطه جنسي ما محدود و كنترل شده هست و در واقع وارد مسايل اصلي نشديم.
اينكه پرسيديد كه از اول اينطور بود يا نه بايد بگم كه راستش تو دوران دوستي موقعي كه ازدواجمون قطعي شده بود و سر صحبت به اينجور مسايل باز شده بود اونطوري كه من تشخيص داده بودم خيلي ميل جنسي اش زياد بود طوري كه حتي اگه شلوارم يه ذره كوتاه بود و پام ديده مي شد ميديدم كه تحريك مي شه.ولي الان اينجوري نيست.در واقع فقط يكي دو هفته اول عقد اينجوري بود و بعد ديگه انگار براش عادي شد.اين در حاليه كه در دوران دوستي صد بار سر همين چيزا با هم دعوا مي كرديم.اون مي خواست مثلا بوسم كنه و من مي گفتم بذار عقد كنيم بعد.اونقد اصرار مي كرد تا دعوامون بشه.من فكر مي كردم خيلي شور و هيجان داره ولي الان برام خيلي سواله.
در مورد شغلش هم بايد بگم كار پر استرسي داره و تمام فكرش به كارش مشغوله.خودم گاهي احتمال مي دم شايد از اون باشه.در روز 1000 تا تلفن بهش مي شه و در كل فكرش خيلي مشغول كاره.ولي باز مي گم پس چرا تو دوران دوستي اينجوري نبود.
مخصوصا كه منم نظر جناب ester رو قبلا هم شنيده بودم و بيشتر فكرم مشغول مي شه.همين حالا هم كه دارم اينو مي نويسم اون خوابه در حالي كه به نظر من كسي كه 3 ماهه نامزد كرده و خيلي هم نامزدشو دوست داشته باشه بايد خيلي گرم تر از اين باشه

البته اينم بگم كه من نمي دونم مرداي ديگه چجوري ان؟من اينجوري فكر مي كنم كه مرداي ديگه اكثر اوقات كه خانومشونو با لباس باز مي بينن تحريك مي شن و به فكر رابطه مي افتن.آيا من درست فكر مي كنم؟نامزد من اينطوري نيست.گاهي مي شه كه خونمون كسي نيست و من لباس باز مي پوشم بعد ميبينم داره با ماشين حساب كار مي كنه و تلفن مي زنه تلفن ها ي كاري. !!! اين خيلي لجمو در مياره
البته هميشه هم اينطور نيستا.نه اينكه بگم كلا اين چيزا تعطيله ولي خب از اون چيزي كه من انتظارشو دارم به نظرم كمتره

سلام به نظر من سعی کن خودت رو از لحاظ روحی بیشتر بهش نزدیک کنی و بیشتر همدلش باشی تا احساس کنه که تو همیشه نزدیکش هستی و وقتی از لحاظ جسمی ازش دور هستی سعی کنه که خودش رو به همدلش نزدیک کنه تا در کنارش از هر لحاظ احساس آرامش بکنه و اینکه گاهی موقع ها اگه دیدی یه کم رابطه تون سرد میشه و کم سعی کن خودت شروع کننده باشی و رابطه ی بینتون رو گرم نگه داری و اینکه حتما با خودش در مورد این احساست به روش صحیح مکالمه صحبت کن و نظرش و احساس همسرت رو هم جویا شو
امیدوارم موفق باشی

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط maryjooon

تقريبا از همون هفته اول ديگه هر شب خونه ما بود و شب پيش هم مي خوابيم.رابطه جنسي ما محدود و كنترل شده هست و در واقع وارد مسايل اصلي نشديم.
اينكه پرسيديد كه از اول اينطور بود يا نه بايد بگم كه راستش تو دوران دوستي موقعي كه ازدواجمون قطعي شده بود و سر صحبت به اينجور مسايل باز شده بود اونطوري كه من تشخيص داده بودم خيلي ميل جنسي اش زياد بود طوري كه حتي اگه شلوارم يه ذره كوتاه بود و پام ديده مي شد ميديدم كه تحريك مي شه.ولي الان اينجوري نيست.در واقع فقط يكي دو هفته اول عقد اينجوري بود و بعد ديگه انگار براش عادي شد.اين در حاليه كه در دوران دوستي صد بار سر همين چيزا با هم دعوا مي كرديم.اون مي خواست مثلا بوسم كنه و من مي گفتم بذار عقد كنيم بعد.اونقد اصرار مي كرد تا دعوامون بشه.من فكر مي كردم خيلي شور و هيجان داره ولي الان برام خيلي سواله.
در مورد شغلش هم بايد بگم كار پر استرسي داره و تمام فكرش به كارش مشغوله.خودم گاهي احتمال مي دم شايد از اون باشه.در روز 1000 تا تلفن بهش مي شه و در كل فكرش خيلي مشغول كاره.ولي باز مي گم پس چرا تو دوران دوستي اينجوري نبود.
مخصوصا كه منم نظر جناب ester رو قبلا هم شنيده بودم و بيشتر فكرم مشغول مي شه.همين حالا هم كه دارم اينو مي نويسم اون خوابه در حالي كه به نظر من كسي كه 3 ماهه نامزد كرده و خيلي هم نامزدشو دوست داشته باشه بايد خيلي گرم تر از اين باشه

---

دوست من خودتون جواب خودتون رو دادین سطرهایی رو که بولد کردم رو ببینین:303:خودتون با چنین رفتارهایی از س.ک.س زدش کردین دیگه,خیلی مردها همینطورن.توی این مملکت هم که خوشبختانه هیچ آموزشی نیست تا......:300:

خب اون موقع هنوز عقد نبوديم واسه همين نمي ذاشتم.تازه گاهي هم زوركي بوسم مي كرد.ولي بعد از عقد هر وقت مي خواست در اختيارش بودم.تازه الان تصميم گرفتم اگه هر وقت خواست من ok ندم بذار يه ذره تشنه بشه.به نظرتون كار درستيه؟؟مي خوام يه چند باري كه ازم خواست بهانه بيارم.يه جوري كه تشنه بشه و زياد تر بخواد؟؟؟؟
راستي يه سوال ديگه : حد طبيعي اش چقدره؟ دوستايي كه مثل من نامزد هستن و محدوديت گذاشتن نامزداشون هر چند وقت نياز پيدا ميكنن؟؟شايد نامزد من ميليش طبيعي باشه و من ندونم.من فكر مي كنم هر وقت يه لباس باز مي پوشم اون بايد دلش بخواد ولي اينطور نيست.

سلام دوست عزیز
به نظر من بهتر هست که شما در این مورد با همسرتون صحبت کنید و همین مسئله رو با او مطرح نمایید
اینگونه بهتر میتونید درباره دلیل این موضوع آگاه بشید
البته باید در بیانتون سرزنش نباشه بلکه خیلی دوستانه دلیل این موضوع رو از همسرتون سوال کنید
این خیلی خوب هست که زن و شوهر از روابط صمیمانه خودشون برای بیان دغدغه های فکریشون استفاده کنند
شاید ایشون پاسخی رو به شما بدهند که نگرانیتون برطرف بشه
خوشحال میشم پاسخ همسرتون رو بیان کنید تا بهتر بشه راهنمایی کرد
شاد و موفق باشید