اخر فهمیدم حشیش میکشه باورم نمیشه حالا چه کنم؟
خلاصه بعد از 3 ماه که از هم دوریم یعنی ارتباط داریم ولی با هم زندگی نمی کنیم دو شنبه هفته پیش بطوراتفاقی ازش خواستم که یه جا بریم بهش نگفتم کجا وقتی رسیدیم گفت اینجا برای چی منو اوردی گفتم خوب می خوام شکم بر طرف شه رفتیم و خودش از دکتر خواست هر ازمایشی که من می خوامو براش بنویسه تست حشیش مورفین و شیشه نوشت تست حشیشش مثبت در اومد وقتی تو اتاق مشاوره بود و من فهمیدم زدم بیرون بعد از اینکه اومد بیرون گفت چرا فرار کردی گفتم بخاطر جوابت گفت من نمی کشمواز این حرفا ولی دیگه حرفاشو باور نمی کنم دیروز رفتم یه مشاور و با توجه به حرفایی که من زدم گفت دچار اختلال شخصیت و شک نکن که حشیش می کشه دکتر گفت از من معجزه می خوای گفتم اخرین تلاشمم می کنم بعد اگه نشد........حالا قرار امروز باهاش برم پیش دکتر اما اون نمیدونه که من قبلا رفتم پیش مشاور خلاصه بگم خیلی داغونم و باورش برام خیلی سخته .........اخه چرا منیکه تنها از ازدواج یه زندگی اروم می خواستم عاقبتم این شد برام سخته پسری که می ره ورزش حجامت میکنه چه میدونم امپول انفولانزا برای سلامتیش میزنه و .....اینقدر به فکر سلامتیش چرا حشیش مصرف می کنه راستی شما می دونین کسی که حشیش مصرف می کنه دهنش چه بویی میده 27 سال خدا بهم سن داد تو این 8 ماهه شدم یه زن 54 ساله دعا کنین برام
RE: اخر فهمیدم حشیش میکشه باورم نمیشه حالا چه کنم؟
سلام دوستای عزیز من یکماه پیش مشکلمو فرستادم اما متاسفانه دوستان به مشکل من بی توجه بودن
اول خودمو معرفی کنم 27 سالمه و فوق دیپلم کامپیوترم و مسئول شبکه یه شرکتم و دانشجوی ترم 3 مدیریت بازرگانی همسرم 24 ساله قبلا نگهبان شرکتمون بود زیر دیپلم و در ظاهر بسیار پسر مودب و مهربونیه من اواخر سال پیش از علاقه همسرم اگاه شدم و خوب با خانوادم در میون گذاشتم و همسر و مامان همسرم با خانوادم صحبت کردن و ما تا اول عید با هم در ارتباط بودیم برای شناخت بیشتر از همدیگه اخه مامانم اینا شهرستان زندگی می کنن خلاصه عید اونا اومدن خواستگاری و ما با هم نامزد شدیم البته مامانش اصرار داشت که ما سریع عقد کنیم اما پدرم نظرش به نامزدی بود تو اردیبهشت ماه با هم عقد کردیم و تو 2 ماه اول من خونه اونا زندگی می کردم خوب گهگاه با هم دعوا می کردیم تو حین دعوا اون شروع به گریه کردن می کرد و خودشو می زد اوایل زیاد جدی نمی گرفتم بعد از دو ماه چون خواهر همسرم با شوهرش قرار شد بیان خونشون من و همسرم به خونه پدربزرگم نقل مکان کردیم چون من و اون با هم تو یه شرکت کار می کردیم با وجود اینکه خوب ارتباط من رو قبلا با همکارام دیده بود بسیار حساس شده بود و من چون می دونستم اذیت میشه خوب رابطمو با همکارام کمتر کرده بودم اما روز بروز اختلافات ما بیشترو بیشتر شد تا اینکه من خانوادمو در جریان گذاشتم و اومدن یه روز که ما بازهم دعوا کردیم اون جلو من قرص خورد و گفت می خوام خودمو بکشم و من چون ترسیده بودم پدرمو صدا زدم و اون زجه می زد و گریه می کرد من از اینکه میدیدم اون اینقدر خودشو ازار میده اذیت میشدم و پدرم با مادر ایشون صحبت کردن که ما نگران اون هستیم و باید یه راه پیدا کنیم مادر ایشون با خواهرش اومدن و من گفتم من نمی تونم ببینم که اون خودزنی می کنه یا دست به خودکشی میزنه و من عذاب می کشم اینم بگم که همسرم گذشته بسیار بدی داشته فرزند طلاق و یه مدت با نامادریش زندگی می کرده مادرش گفت عزیزم دوست دختر داره یا تو رو می زنه خودشو می زنه کار بدی نکرده گفتن براش دعا بخون خوب میشه گفتم شما چرا منظور منو نمی فهمید من ازاینکه اون روز بروز لاغرتر میشه عذاب می کشم خلاصه گفتن اره تو پسر مارو دیونه کردی و می خوای مهریه تو 300 به اجرا بذاری منم گفتم من اگه اینکارو می خواستم بکنم که به شمانمی گفتم و هر چی خواستن گفتن خلاصه همسرم از شرکت استعفا داد و یه روز که منو کتک زد با خانوادش وسایلشو از خونمون جمع کرد وحتی 2تا سکه و عطری رو که مال من بودمادرش ورداشته بود و گفته بود دختر شما شهرستانی و کسی نمیاد بگیردش و پسر منو خام کرده حدود 3 ماه که ما از هم جدا زندگی می کنیم اما ارتباط داریم البته پیش یه مشاور رفتیم گفتن گرایش به جنون جوانی داره و زندگی با اون خیلی سخته و پیش یه روانپزشک رفتیم بهش قرص داد و گفت افسردگی شدید داره خلاصه درس کار اخلاق همه اینا شده مشکل من اخلاق و مهربونی اون که باعث شد من انتخابش کنم ازار م داد اما مشکل من اینه که اون اصلا نمی پذیره که مریضه و باید قرص بخوره و فکر می کنه همه بدن تو رو خدا بمن راهکار بدید چه کنم بهش گفتم دوست دارم و به فکر حل مشکلم هستم نه اینکه بخوام تحقیرت کنم میگه چرا من باید قرص بخورم و از این حرفا ................47
RE: اخر فهمیدم حشیش میکشه باورم نمیشه حالا چه کنم؟
شب تاریک جان مشکل همسر شما یک مشکل روانی هست و با توصیه های ما نمیشه کار زیادی کرد . شما باید پیش یک مشاور خوب بری و دقیق مشکلتو بهش بگی و طبق پیشنهاد های اون عمل کنی .
RE: اخر فهمیدم حشیش میکشه باورم نمیشه حالا چه کنم؟
مشكل شما خيلي حاده. رفتارهاي شوهرتو بسيار غير منطقيه. تنها مشاور مي تونه به شما كمك كنه. شما خودتون هم يه تصميم منطقي بگيريد. آيا مي تونيد يه عمر با همچين آدمي سر كنيد؟ از نظر من ازدواج شما از اول هم اشتباه بود.
RE: اخر فهمیدم حشیش میکشه باورم نمیشه حالا چه کنم؟
فيلم پارك وي رو ديدي. من يه جورايي ياد اون فيلم افتادم. دفت كن.
RE: اخر فهمیدم حشیش میکشه باورم نمیشه حالا چه کنم؟
دوست خوبم شوهرت چون فرزند طلاقه احتمالا دچار مشکلات شخصیتی است اگر هنوز عقدید و عروسی نکردید از همین حالا خیلی جدی با او به یک مشاور مراجعه کن و تصمیم درستی در مورد آیندت بگیر اگر هم عروسی کردی خیلی مواظب باش بچه دار نشی تا وضعیت شخصیتی شوهرت و حالتهای روانی او مشخص بشه ، عزیزم خیلی مراقب بشه هنوز اول راهی اشتباه نکنی حتما مراجعات را با شوهرت به مشاور به صورت مستمر ادامه بده ، درسته که طلاق از نظر خداوند منفوره ولی حلال است ودر بسیاری موارد لازم
RE: اخر فهمیدم حشیش میکشه باورم نمیشه حالا چه کنم؟
به تستی که داده اطمینان دارید؟
من درمورد مواد مخدر اطلاعات زیادی ندارم ولی می دونم اگه قرص کدئین استفاده کرده باشی جواب آزمایش اعتیاد مثبته!!! شاید شوهر شما هم قرصی استفاده کرده که برای مریضیش بوده و جواب آزمایش مثبت بوده
توی یکی از این موضوعهای تالار خوندم که نوشته بود یه کنگره ای هست به اسم گروه 60 که هم کمک به ترک اعتیاد می کنه هم باعث تغییر اخلاق میشه
یادم میاد که دوستان آدرس مشاور رو توی اون مشکلتون "شما نمی خواین به منم کمک کنین؟" دادن رفتید پیش مشاور که چه جوری شوهرت رو به خوردن قرص و دارو متقاعد کنید؟ یا نه؟
RE: اخر فهمیدم حشیش میکشه باورم نمیشه حالا چه کنم؟
بله درسته امروز دارم باهاش میرم پیش مشاور اما شوهرم نه اعتقاد به مریضیش داره نه حشیش کشیدنش اگه می خواست بخدا خودم همه جوره کمکش می کردم درمورد اعتیاد باید بگم تریاک اینا جوابش با خوردن قرص کدئین دار مثبت میشه نه حشیش چون حشیش در ظاهر اعتیاد اور نیست از بد روزگار من همسرمو خیلی خیلی دوس دارم و طلاق برای من خیلی سخته چون اغلب اونایی که تصمیم به طلاق می گیرن دیگه همو دوس ندارن که این شامل من و همسرم نمیشه می دونین یه جورایی گذشته تلخ همسرم باعث اختلال شخصیتش و رو اوردن به مصرف مواد شده هم عاشقانه دوسش دارم هم دلم براش خیلی میسوزه چون ادم بسیار تنهایی دلم بقدری درد داره که نمیدونم چه کنم فقط می دونم دوس داشتن تنها فایده نداره و تا خودش نخواد و اعتقاد نداشته باشه فایده نداره من اونو به چشم یه بیمار می بینم و نمی تونم بیشتر از اینا ازش انتظار داشته باشم اما چه حیف که خودش برا خودش تلاشی نمیکنه
RE: اخر فهمیدم حشیش میکشه باورم نمیشه حالا چه کنم؟
من نمي گم طلاق بگير. ولي با دوست داشتنت كاري نكن كه يه عمر پشيمون بشي. تصميم عاقلانه اي بگير. الان عقد هستيد بري سر خونه و زندگيت مشكلات ديگه اي به وجود مي ياد كه اين دوست داشتن رو هم تحت شعاع قرار مي دهد. بازم مي گم تمام جوانب رو بسنج بعد تصميم بگير.
RE: اخر فهمیدم حشیش میکشه باورم نمیشه حالا چه کنم؟
فكر مي كنم پيگيري هاي خودتو توسط مشاوري كه مي روي قطع نكن تا نتيجه بگيري