می ترسم از ازدواج به خاطر مسائل مالی و گرونی هاش ؟ تا این که ازدواج به لقایش ببخشیم ؟

درود

دوستان و همراهان.

بنده 32 سال سن دارم.

ترسی عجیبی به جونم افتاده و به این صورت که ازدواج فراموش کنم .

سال 98 می شد می خواستی عروسی بگیرید حداقل 100 میلیون باید داشته باشی در کنار سایر هزینه ای دیگه به صورت کلی .

سال 99 از اولش جهت گرونی ها 30 الی 40 درصد شاهد هستیم. باید 200 میلیون داشته باشی در کنار سایر هزینه ها به صورت کلی.

به خانواده ام گفتم دیگه نگردن دنبال دختر خانم برای ازدواج می خوام. مجردی زندگی کنم. تو این شرایط وحشتناک کشور و گرونی ها.

ولی خانواده ام میگن درست میشه با چی درست میشه دستشون خالیه منم همین طور.

به خاطر همین دیگه ازدواج به لقایش ببخشیم.

با سلام
من یکی از دوستام برا ازدواجش یه عقد محضری گرفتند ( ساده ) - جشن عروسی هم نگرفتند و مهمانی آنچنانی هم دعوت نگرفتند ( قبل کرونا )
خونه اشون هم پایین شهر هست - اجاره ای
آقا پسر هم شاید باورت نشه درآمدش زیر 3 میلیون هست .( چند شیفت کار می کنه )
یعنی یه زندگی ای کاملا ساده ...


دختر و پسرهایی زیادی هستند که تو این طیف هستند و زندگیشون را دارنند شروع می کنند ، با همین سختی ها
به نظرم طیف انتخاب هایت ، با شرایط خودت نزدیک و یا هماهنگ باشه ( نوع و سبک زندگیت - درآمدت و ...)
خیلی از دخترها شرایطشوون اینجوریه و بهت لبیک می گنند :)
بعضی از دخترها واقعا کم هزینه هستند ....فقط از همسرشون تلاش و روزی حلال و تکیه گاه می خوان .
به شرطی که حداقل بهشون بگی که مرد زندگی هستی و همیشه تلاش می کنی
بگردی هست



هر چی در وقتش ....ان شالله وقت ازدواج شما هم درست میشه
نا امید نباش ....توکلت به خدا باشه:72:

سلام
اگر یه بزرگی که خیلی قبولش داری، به شما قول بده همه هزینه های ازدواجت رو بده، قبول میکنی؟

حالا از اون شخص بزرگ، بزرگتر، یعنی بزرگتر و با عظمت تر از اون دیگه وجود نداره به شما قول مساعد داده نگران هزینه هاش نباش، همش تقبل می شود

نقل قول:

---

و البته باید مردان بی‌زن و زنان بی‌شوهر و کنیزان و بندگان شایسته خود را به نکاح یکدیگر درآورید، اگر آن مردان و زنان فقیرند خدا به لطف و فضل خود آنان را بی‌نیاز و مستغنی خواهد فرمود و خدا رحمتش وسیع و نامتناهی و (به احوال بندگان) آگاه است
نور آیه 32

---

شما توکل کن، دخترها هم این گرانی ها رو میفهمند، با هر درصد تورم خیلی از دختر ها به همون میزان از خواسته هاشون کم میکنند.

تو فقط ناامید نباش که اول و اخر ضرر و زیان هست. تلاشت رو بکن تو کسب روزی حلال و به خدا امید وار باشه.

به خانواده هم بگو، یه بزرگی بهم قول داده هزینه ها رو بده. من فقط باید بهش اعتماد کنم و تلاش.
شما هم تلاشتون رو ادامه بدین و ناامید نشین.

سپاس از شما .

والله من چندتا خواستگاری رفتم چه از خودمون پایین تر یا بالاتر بودن شرایط اقتصادی خانواده دختر خانم.

به جرات می تونم بگم همه اشون روی حقوق و ماشین و خونه و مدرک تحصیلی من تاکید بسیار داشتند. یعنی یک نفر نپرسید ببینیم پسره چطور شخصیتی داره .

اگر گزینه های بالا مورد تایید بودش اجازه میدادن مزاحم بشیم. و گرنه ندیده و نشناخته می گفتند جوابمون منفی هستش.

هفته گذشته یک دختر خانم معرفی شد ایشون پرستار هستند مادرم با مادرشون صحبت کردن گفتند عکس پسرتون بفرستید و این که مادر دختر خانم گفتند دختر ما پر توقع هستش و توقعاتی داره. جالبه این که دختر و خانواده اش از یک خانواده هم سطح ما ی مقداری پایین تر بودن. این توقعات داشتند بعدش که عکس خودم فرستادیم بعد از چند ساعت گفتند جواب دخترم منفی هستش.
من دهنم باز موند گفتم خدایا ما که هم ندیدیم صحبت نکردیم از چی من بدشون اومده جواب منفی دادن.

خلاصه برادر می خواد ازدواج کنه هزینه های سنگنین دارم می بینم. برای خرید هر چقدرم هم کم در نظر بگیریم بازم گرونه هر چی بخواهیم ساده باشه گرونه. الان برای برادر خرید کردن خدایی ترسیدم چه هزینه هایی باید بشه از کجا بیارم این همه هزینه کنم.


من پسر زشتی نیستم اتفاقا قیافم خوبه خوشگل هستند و خوشتیپ و شغلمم خوبه .

ممنون از پاسختتون
به نظرم سطح مالی طرفین زیاد مهم نیست ...مهم نوع نگرش طرفین نسبت به زندگی و جریان زندگی ست که اهمیت داره ( هم طیف و هم ریشه )
امکان داره یه دختر ثروتمند ( یا پسر ) ساده زیستی را انتخاب کنه..... یا یه دختر ( یا پسر ) با سطح مالی پایین تر توقع بالایی داشته باشه و....
بُعد نگاه به زندگی که طرفین دارنند خیلی مهمه ( توقع های قبل ازدواج + توقع های بعد ازدواج )
یعنی فلسفه زندگی طرفین مهمه


خیلی از دختر خانم ها اون اعتماد به نفس و اون حس تکیه گاه را در پسر ببیننند ، با طرف راه مییان ،،
البته منظورم این نیست که خدایی نکرده شما این طور نیستید ...
منظورم اینکه هنوز به موردی که بال هاتون در یه جریان و هماهنگ باشه ، برخورد نکردی ،،، و ان شاالله میرسی .


هر خواستگاری که میری ،، صرفه نظر از اینکه چه نتیجه ای داره،، یه تجربه ست برا شما ،،تجربه ای که یه قدم به هدف نزدیک تر میشی .
باید بسپاری به خدا و تلاش خودت را هم انجام بدی .
که قطعا همین طور هست .

نگرانی بابت هزینه ها یه طرف، نگرانی از اخلاقیات دختران طرف دیگر. دختری که با اخلاقیاتت همراستا باشه، خیلی بنظرم سخت پیدا میشه

سلام

میدونی چیه، شما داری درست میگی ازدواج هزینه مالی سنگینی داره، ولی قبول داری که هزینه های ازدواج بر اساس خواسته های ما سر به فلک کشیده؟ یعنی مفهوم ازدواج از قالب معنایی خودش خارج شده و رفته در قالب معنایی امیال، ارزوها، رقابت ها، خواسته ها و غیره.
از الان شما سعی کن در قالب مفهموم اصلی قدم بگذاری، این مفهوم اصلی در خودش نیازمندیهای مکفی ازدواج رو داره و همه جوانان از پسش برمیاند.
مفهمو اصلی ازدواج به زبان شما + شخص مقابلی که همزبان شماست و به دنبال چنین مفهونی است ( هم کفو) = یک ازدواج امکان پذیر


یادت باشه ازدواج اول راه است، اخرین مقصد نیست. یعنی این هزینه ها، خواسته ها و غیره اگر در مفهوم خودش جا نگیره، در تمام طول زندگی باید زوجین با این خواسته ها زندگی کنید نه با همدیگر.


توکلت به خدا قوی کنی، کمی هم زرنگ باش، به خدا بگو ممنون که نمیگذاری من در زندگی ام شکست بدی بخورم و هر دختری رو که به درد هم میخوریم، خودت به یه بهانه ای قضیه اش رو تموم میکنی. خدایا شکرت.

دستت را به خدا بسپار، خداوند هر آنچه که نیک و خیر است برایت فراهم میکند.

سلام

بله الان ازدواج کردن سخت و شاید غیرمنطقی باشه این مشکل فقط با گدشت زمان میتونه حل بشه

اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتادم این مشکل به وجود اومد اون زمان مهریه های به تعداد سال و چشم و هم چشمی بسیار زیاد شد در نتیجه افزایش ورود زنان در جامعه باعث شد سخت گیر تر بشند در نتیجه خیلی از دختران دهه شصت قربانی این تفکرات شدن ولی بعد از چندین سال جو جامعه مقبول تر شد و خانواده ها و دخترها ساده تر گرفتند الانم مثل اون دوران هست توقع داشتن خونه و ماشین و کار ثابت شده اولویت اولیه ولی از اون جا که کلا جامعه ما علاقه ای به تاریخ ندارند در حال تکرار اون شرایط هست تا چند سال دیگه توقع خانواده ها مقبول تر میشه هر چند که دیگه نمیشه این سال ها رو برگردوند

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Mvaz

سلام

میدونی چیه، شما داری درست میگی ازدواج هزینه مالی سنگینی داره، ولی قبول داری که هزینه های ازدواج بر اساس خواسته های ما سر به فلک کشیده؟ یعنی مفهوم ازدواج از قالب معنایی خودش خارج شده و رفته در قالب معنایی امیال، ارزوها، رقابت ها، خواسته ها و غیره.
از الان شما سعی کن در قالب مفهموم اصلی قدم بگذاری، این مفهوم اصلی در خودش نیازمندیهای مکفی ازدواج رو داره و همه جوانان از پسش برمیاند.
مفهمو اصلی ازدواج به زبان شما + شخص مقابلی که همزبان شماست و به دنبال چنین مفهونی است ( هم کفو) = یک ازدواج امکان پذیر


یادت باشه ازدواج اول راه است، اخرین مقصد نیست. یعنی این هزینه ها، خواسته ها و غیره اگر در مفهوم خودش جا نگیره، در تمام طول زندگی باید زوجین با این خواسته ها زندگی کنید نه با همدیگر.


توکلت به خدا قوی کنی، کمی هم زرنگ باش، به خدا بگو ممنون که نمیگذاری من در زندگی ام شکست بدی بخورم و هر دختری رو که به درد هم میخوریم، خودت به یه بهانه ای قضیه اش رو تموم میکنی. خدایا شکرت.

دستت را به خدا بسپار، خداوند هر آنچه که نیک و خیر است برایت فراهم میکند.

---

واقعا هر چقدر زور بزنی، باز باید آخرش چشماتو ببندی و بگی توکل به خودت یا خدا! چون واقعا اگه دقیق نگاه کنی، خیلی خیلی کار سختیه!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط 2JZ-Engine

هفته گذشته یک دختر خانم معرفی شد ایشون پرستار هستند مادرم با مادرشون صحبت کردن گفتند عکس پسرتون بفرستید

---

سلام مجدد

وقتی شما خودت رو خوب بشناسی، طرفی رو هم که می تونی انتخاب کنی رو خواهی شناخت،

مثلا تو همین مثال بالا که از شما عکس خواستن، بدیهی هست که الویت اصلی این خانم چی هست صرف نظر از اینکه خواسته اشون درسته یا نه، شما سریعا چرتکه باید برداری ببینی چنین دختری بدرد شما می خوره یا نه؟

اگر شما بر اساس شناختی که از خودت داری متوجه میشی با چنین خصوصیاتی بیگانه هستی، دیگه لزومی نداره عکس بفرستی که بعدا اعتماد به نفست هم کاهش پیدا کنه، در لحظه به مادرت میگی ازشون تشکر کن، به خدا هم میگی ممنون که یه گل و شیرینی به نفع ما کار کردی.:18:


پس سعی کن به جز مسائل مالی و ظاهری خودت، رو مسائل درونی و شناختی خودت هم کاری کنی که راحت تر بتونی طرفت رو بشناسی.

مثلا متوجه میشی یکی از ملاک هایی که شما نیاز داری خانه داری خوبه همسرته، خوب به مادرت میگی رفتی نونوایی اولین دختری که دیدی تو صف نونوایی رو برای من خواستگاری کن. :18:

این مزاح رو انجام دادم تا در موردش بیشتر تامل کنی و یادت نره.