ازدواج کنم یا برم خارج از کشور؟
من اون بلوغ اجتماعی و فردی که مقدمه ازدواج هست رو اکنون در خودم میبینم.الان میدونم که میتونم چه کسی یا چه تیپ شخصیتهایی رو انتخاب کنم و در مراحل شناخت و انتخاب باید چکار کنم.دوراهی جدیدی که فکر نمیکردم باهاش مواجه بشم دوراهی ازدواج یا خروج از کشور بود البته قصدم این نیست مجرد بمانم ازدواج رو به عنوان مرحله ای از زندگیم میدونم.
از دوران نوجوانی قصد خروج از کشور رو همیشه داشتم یک بار هم تا یکی از سفارتها و یک مقدماتی انجام دادم اما خیلی دلم گیر اینجا بود و نرفتم.الان دلایلی برای خروج دارم ؛بیشتر اولویت های کاری هست و اینکه فکر میکنم اونجا بیشتر پیشرفت میکنم ویک دلایل اقتصادی وهم تخصصی.و بعضی ویژگی های مثبت اجتماعی که فکر میکنم اونجا داره(چندتا کشور پیشرفته)
دلایلی که باعث میشه دوست نداشته باشم برم خانواده و پدرو مادرم واینکه خاک اینجا دو دوست دارم و میدونم چطور باید اینجا لذت ببرم اما مانع اصلیم اینه از آینده اقتصادی خودم در اینجا به خاطر تخصصم و (بعضی مشکلات) که مربوط به من نمیشود مطمئن نیستم.
اگر اقدام جدی کنم تقریبا ۱.۵ سال دیگه میتونم برم واگر اقدام کنم ونصفه نیمه ولش کنم این فرصت سوخته میشه چون دوستانی دارم که تا حدودی کمکم میکنند واگر نصفه نیمه پروسه خروج از کشور رها کنم وبعدن پشیمون بشم دیگه مشکل بتونم ازشون کمک بگیرم.نتونستم تصمیم درست بگیرم.
اگر اینجا ازدواج کنم تقریبا مساوی ایرام موندن هست ولی از آینده نگرانم .امیدوارم دوستانی هم که در خارج از کشور هستند و اینجا حضور دارند راهنمایی کنند.