+پدر و مادر بي خيال

سلام دوستان
من 5/1 ساله ازدواج كردم.همسر فوقالعاده زيبا و پا ك و مهربوني دارم شكر خدا.
تو اين مدت كه نامزديم ، با همه نداريم ساخت.توقعشو خيلي پايين آورد.پدر و مادرم به جاي اينكه به فكر فرستادن ما سر خونه زندگيمون باشن،ميگن هر وقت تونستيم يه كاري واسطون ميكنيم،نشدم جدا شين.در حالي كه واسه دختراشون همه كار انجام دادن و ميدن.من اولين پسرم.از اين كاراشون جفتمون داغونيم و دلسرد.ما عاشق هميم.اينقدر عصبيم و استرس دارم 2 ماهه شبا بيشتر از 2 ساعت نميتونم بخوابم.مغزم تير ميكشه.از وقتيم خانواده همسرم موضوع رو فهميدن نميذارن اونو ببينم،ولي اون مخفيانه به ديدنم مياد.يز نديدنش هر روز بدتر ميشم.خانوادش گفتن اگه تا قبل محرم واسه تعيين روز عروسي نيايين قيد دخترمونو بزنين.حالا بگين تو اين وضعيت چه كنم؟

دوستان عزيز من اين موضوع رو براي كمك و راهنمايي مطرح كردم نه تماشا.از همتون راهنمايي ميخوام

سلام بر دوست گرامی. خوش آمدی . آیا خانواده شما واقعا امکان فرستادن شما را به سر زندگی ندارند یا اینکه موضوع چیز دیگری است و اصلا به شما توجه ی ندارند؟ آیا با پدر ومادر خود صمیمی هستید و می تونید راحت باهاشون صحبت کنید. باهاشون حرف بزنید و بگید ما واقعا همدیگر را دوست داریم و من تلاشم را می کنم تا به او برسم و او را خوشبخت کنم ولی به کمک و یاری شما هم نیازمندم. بخصوص با پدرتون صحبت کنید و دل او را بدست آورید بگوید پدر جان اگر کمکم کنید قول می دهم جبران کنم. سعی کنید رابطه گرمی را با او برقرار سازید. عزیزم این مشکلات اول زندگیه باید تحملش کنی و نا امید نشی بابا هر کی رو نداشته باشی خدا رو داری ما هم که هستیم. دوست من اگر کمی بیشتر درباره خانواده ات توضیح دهی بهتر می توانیم راهنمایت کنیم. نگران نباش توکل به خدا.

سلام دوست عزيز
همه اين راهها رو رفتم.اونا مشكلشون پوله.ميخوان از آسمون يه پولي بياد كه واسمون خونه و عروسي بگيرن.تهيه همه چيزم انداختن گردن من.بابام پول داره ولي نميخواد واسم خرج كنه.حالم خيلي خرابه

اين وظيفه يك مرده كه قبل از شروع زندگي با يك كالسكه به دنبال خوشبختي سيندرلاي قصه ها بره و نويد زيباترين روزها رو به اون بده. حتي اگر به قيمت تحقير خودش تموم شه.رابطتون رو كمتر كنيدو تموم روز و شبتون رو به كار مشغول شيد.وام برداريد و.. ببينيد نداريد ازدواج نكنيد.وظيفه پدر و مادر هم نيست. ديگه نمي دونم چجوري اما بايد جور كنيد. واقع بين باشيد و سر احساسات زندگي خودتون و اون رو داغون نكنيد.اگر هم نتونستيد " با وجود اينكه مي دونم بهتون ضربه وارد مي شه و هم به اون" اما چشماتون رو مثل يك مرد باز كنيد و همه چيز رو با هم ببينيد.
اينكه خدا رو داريد شكي توش نيست. ولي ببينيد خيلي هاي ديگه هم خدا رو دارند. ولي زندگيشون رو دارن بعد از ازدواج از دست مي دن. اونها به اين باور نرسيدند كه زندگي ها عوض شده. براي يك زن همونقدر عاطفه شما مهمه كه قدرت حمايتي شما كه درآمد شما و.... شايد الان ايشون هم دارند احساسي برخورد مي كنند.
سنتون چقدره؟

دوست عزیز
موقعیت خود شما چطور است؟
آمادگی لازم برای تشکیل یک زندگی را ندارید؟

سلام به دوستان
من مهندس معدن هستم و 8 سال در هلال احمر مشغولم و 24 سالمه.كارمند پيماني هستم.ماشين من هم پژو هست.دارم وام كه خونه رهن كنم.همسرم ناراحتيش از بي خيالي خوانوادمو سر من خالي مي كنه و همش قهره باهام.خيلي عصبيم.اهل دود و مشروب و هيچ كار منفي هم نيستم

آرمان جان
بهتر با خانواده صحبت کنی و از اونها بخوای همگی به خانه دختر رفته مشکل خود را حل کنید.

نميان كه بريم.اصلا" براشون مهم نيست چه بلايي سرم بياد

ببخشبد بی پرده میگما حتما شما همه قضایا رو برای ما تعریف نکردید و گرنه غیر منطقی این حرف که خانوادتون بی خیالند اگر بی خیال بودند برای خواهرهاتونم همین طور بودند ولی این طور که شما میگید برای اونا همه کاری کردند پس یا شما مشکل داری یا از نظر خانوادتون اون خانوم بگردید ریشه رو پیدا کنید در مورد پولم خانواده مسئول نیست حالا اگر کمکی کنند لطف به پسرشون کردند وگرنه وظیفه ندارند