نمایش نسخه قابل چاپ
لیلی زیر درخت انار نشست
درخت انار عاشق شد گل داد سرخ سرخ
گلها انار شد
داغ داغ ,هر اناری هزار تا دانه داشت
دانه ها عاشق بودند
دانه ها تو انار جا نمی شدند انار کوچک بود دانه ها ترکیدند
انار ترک برداشت خون انار رو دست لیلی چکید
لیلی انار ترک خورده را از شاخه چید
مجنون به لیلی رسید
خدا گفت راز رسیدن فقط همین بود
کافیست انار دلت ترک بخوره
به تو تبریک می گویم! تا دیروز.. همه از عشق قفس می ساختند.. ولی امروز...... تو گاوصندوق ساخته ای!!!
عشق!
می شه کمتر این شعار مسخره و بی مفهوم تکرار بشه. بزرگترین زندگی های عاشقانه! به خاطر تامین نبودن لباس عروس خانوم یا اخم مادر شوهر درب وداغون می شه!... بابا مملکتو نگاه کن. دلایل طلاقو ببین! عشق!!!!
عشقی که در آغاز جوانی و دوران جهالت بروز می کند تنها بارسیدن به وصال ارضا شده ودر بستر وآغوش رشد می کند.اما عشقی که در دامان فلک زاده و در اسراشب نازل شده است،در کمال و جاودانگیخشنود میشود و درمقابلهیچ چیز جز اراده ی پروردگار سر فرو نمی آورد
عشق راهی برای ابراز احساسات...
عشق به معنی دوستی ومحبت زیاد....!!!!!!!!
البته اگه عشق رو دیدین سلام مارو هم بهش برسونید؟
عشق آغاز آدمیزادیست...
من فکر میکنم باید تو نامگذاری این نوع زندگیهایی که اشاره شد تجدیدنظر شه./زندگی عاشقانه! /
دلایل جدایی هایی که بعضیهاشو آوردن خودشون صرفاً دلیل نمیتونن باشن اینا همه شاخ و برگای یه ریشه بزرگه که من فکر میکنم بخشی از اون ریشه عدم تعقله...
« چیزی به نام عشق داشتن وجود ندارد؛ تنها «عشق ورزیدن» وجود دارد.عشق ورزیدن یک فعالیت بارور است. توجه به آگاهی، واکنش، تأئیدکردن و بهره مند شدن را میرساند. اگر عشق در شکل داشتن تجربه شود، دلالت بر محدود کردن، زندانی کردن و کنترل کردن چیزی خواهد داشت که شخص آن را دوست دارد چنین عشقی وحشتناک، کشنده، خفقان آور و مرگ آور است. » (اریک فروم)
عدم تعقل !؟ به هر حال من تصور می کنم عشق لااقل در زندگی های ایرانی جماعت جایی نداره.نقل قول:
نوشته اصلی توسط n_z_aram
دیگه من نمی تونم زندگی هایی که در گرو مسائل معمول زندگی ایرانی و تو منجلاب چشم و هم چشمی هاش داره فرو می ره اسم عشق بذارم. عشق مربوط به جامعه ای هست که توش دو نفر عاقل و بالغ در همه چیز 50درصد شریکن و می دونن برای بهتر شدن زندگی آینده خودشون هم که شده از خرده گیری ها و بهانه هاشون دست بردارن.
با نظر اریش فروم موافقم. اما اگه همچین عشقی رو دیدید باز هم سلام ما رو برسونید.
بابام یه چیز خیلی جالبی در مورد عشق می گه : عشق وقتیه که حتی اگه طرف تو رو ولت کنه و بره با کس دیگه ، تو براش آرزوی خوشبختی کنی .
حرف بابای شما متین و درست.
ولی حالا خودمونیم شما. من. همه. تا حالا کسی رو دیدیم که اینطوری برخورد کنه ؟!
خوب منم گفتم باید تو نامگذاری تجدیدنظر شه دیگه؛ چون من هم نمیتونم اسم زندگی عاشقانه رو روی اینجور زندگیا بذارم. اما جالبه فکر نکردن آدما رو که یه قسمتی از ریشه دونستم و با علامت ! شما همراه شده ! من رو هم برانگیخت.نقل قول:
نوشته اصلی توسط santatian
واقعاً این جامعه رو کیا میسازن؟ جماعت ایرانی کیا هستن؟! اگه من و توی نوعی همش نیستیم! جزئیش که هستیم... اگه واقعاً دلمون میخواد یه طور دیگه باشیم، چه چیزی یا چه چیزایی جلوی خواستمونو میگیره ...؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط santatian
من فکر میکنم اگه کسی دنبال به حقیقت پیوستن یه مسئله ایه خوبه اول از خودش شروع کنه ... احتمالاً عملکردش یا حتی طرز تفکرش روی اون جماعته! بی تأثیر نمیتونه باشه{فرافکنی ذهنی و...} ...