-
آرامشم رو ازم گرفتن
امروز دوست نداشتم بیام خونه و همینطور دیروز و پریروز...ولی مجبور بودم برگردم..جایی رو نداشتم...خونه ای ک به جای آرامش انواع و اقسام فشار های عصبی و روانی به آدم میده...خونه ای که همش دعواست خونه ای که همه توش دیوونه ان خونه نیست دیوونه خونست...خستم از همه چیز...
-
مرسی از توضیحاتتون ولی کسی نمیتونه به من کمک کنه و راستش هیچوقت درد و دل نکردم که بلد باشم و واقعنم نمیدونستم چی بگم!...هعی خدا
-
سلام
خانوم يا آقاي پرواز
چرا نميتونيد بگيد، لا اقل موضوع مشكل رو بگيد؟
يكم توضيح بدين در مورد خودتون تا بچه هاي همدردي شما رو بهتر بشناسن. اينجا دوست هاي خوبي هستن. منم اولش مثل شما بودم.
ولي اينقدر محبت هاي دوستان رو ديدم، الان كلي دوست پيدا كردم تو همدردي و هر روز ازشون دارم ياد ميگيرم.
دست به قلم ببرين ما منتظريم بيبينيم دوست خوبمون پرواز چي تو دلشه؟
-
مرسی اقای محمد رضا
من یه دخترم...پشت کنکورم...ولی اصلا بهم توجه نمیکنن و همش دعوا دعوا دعوا...من مامانمو خیلی دوست دارم اگه یه لحظه اخم بکنه دنیا رو سرم خراب میشه اونوقت بابام سر چیزای مسخره زندگیشو جهنم کرده
نمیدونم تا چقد اعتقاد دارین ولی یه زنیکه آشغال (عمم) بابام رو طلسم کرده...حتی یه جنگیر هم اینو گفت...بخاطر همین مامانمو بیچاره کرده
شاید بگین این دعا رو نکن ولی هرروز دعا میکنم بابام بمیره شاید اینجوری مامانم نفس بکشه
خدا اون زنیکه ه.ر.ز.ه رو لعنت کنه هیچوقت این دوتارو نمیبخشم
اگه جایی ابهام داشت واستون توضیح میدم
مرسی از توجهتون
-
سلام خانوم پرواز
ممنون که حرف دلتون رو نوشتین. زیاد هم سخت نبود که؟ به خوبی از پس اش بر اومدین.:72:
خانوم پرواز، براتون آرزوی موفقیت در کنکور پیش رو دارم و امیدوارم بهترین نتیجه ای که استحقاق اش رو دارین، بدست بیارید.
یه نکته اول بگم، از کنکور یه کوه نسازید.
من فهمیدم چی میگید، تعلق خاطر به عزیزان باعث میشه از عوامل رنجیده شدن آنها نیز ما احساس بدی داشته باشیم. خیلی سخته، میدونم خانوم پرواز.
نمی دونم شما با ذهنی منطقی قضیه پدر و عمه تون رو تحلیل کردین و نتیجه قطعی از نظر منطق رسیدین، یه به حرف ها و گفت و شنود ها بسنده کردین!؟
تا حالا با پدرتون صحبت کردین؟ دغدغه هاتون رو میتونید به راحتی باهاش درمیون بگذارید؟ رابطه مادر پدرتون همیشه آشوب هست و یا روز های خوب هم دارن؟
چقدر خودتون رو دوست دارین؟ جقدر برای زندگی خودتون برنامه دارین؟
پ ن : میتونم از تون خواهش کنم به احترام روح بلند و انسانیت والاتون، از القاب برای خطاب قرار دادن استفاده نکنید؟:72::203:
-
عزیزم هروقت داد و بیداد بود برو یه جایی هنزفری بزار زیادش کن. توجه نکن . سعی کن شاد باشی که غصه ی تو یه غم به غم های مادرت اضافه نکنه. سعی کن به یه جایی برسی که اون خیالش از بابت تو لااقل راحت باشه. مطمئن باش تو اکثر خونه ها یه سری مشکلات کم و زیاد هست. نگران مامانت نباش اونا عادت میکنند. خودت به خودت توجه کن. منتظر محبت کسی نباش. به خدا فکر کن و ازش کمک بخواه.
آروم باش و بدون اوضاع همیشه که یجور نمیمونه. مردا تا یه سنی تو اوج قلدر بازی هستند بعدن افتاده تر میشن. تجربه شو شدیدا دارم که بهت میگم.
-
-
سلام.
وقتی فکر میکنیم با مشکلی روبرو هستیم.بهتره اجازه ورود افکار غیرمنطقی رو هم ندیم که بدتر آشفته نشویم.
این طلسم که میگید یه مساله باطل که اصلا صحت نداره.فقط باعث میشه اراده خودتون رو نادیده بگیرید.پدرت ارادش دست خودشه مادرت میتونه اورو بیشتربه سمت خودش جذب کنه با منطق وسیاستهای جذبی زنانه.
شما هم آرامشت تا حدود زیادی دست خودته هرچند فضای خانه بسیار تاثیر داره.اما شما میتونید با عدم دخالت در روابط بین پدر ومادرت ونهایتا راهنمایی های سازنده به ارامش خودت کمک کنی.
وقتی کاری از دستت ساخته نیست بهتره روی کارهای خودت تمرکز کنی تا هم عقب نیفتی هم کمترآشفته بشی.
-
(من پرواز هستم) به دلایلی این اکانتو ساختم
باعرض پوزش باید بگم شما عادت کردین به امر و نهی کردن این کارو بکن اون کارو نکن
در حالیکه هیچ درکی از زندگی و مشکل طرفتون ندارید
نظر بعضیارو خوندم دلم شکست چون دلداریا و راه حلاشون مثل نمک رو زخم پاشیدنه
خانم یا اقا مجبور نیستین ادعای روانشناسی و مشاوره بودن کنین لطفا یکم درک قاطی نظرتون کنین
اقای امین من خوشی نزده زیر دلم که الکی به این چیزا اعتقاد پیدا کنم لطف کنین قضاوت بیجا نکنین
یا اقای محمدرضا و ...
شما هیچ درکی از زندگی و مشکلات ندارین وگرنه نظر نمیدادید من منتظر بودم ینفر ازم توضیح بیشتری بخواد و بعد نظر روانشناسانشو بده!
من طلبکار نیستم ولی شما رو مجبور نکردن که نظر بدین وقتی هیچی از طرف نمیدونین
خداروشکر من دیگه به این سایت نمیام
یاعلی
-
سلام فاطمه خانم:72:
دركتون مي كنم و مطمئنم شرايطي سختي را داريد تحمل مي كنيد.
ولي خانمي شايد دوستان خواستند ابتدا ارامش را به افكار و كلامتون بيارند بعد خواستار توضيحات بيشتري از جانب شما باشند.
يا شايد گاهي به ذهن طرف مقابل نرسه كه طرف صحبتش نياز به گفتن مسائلي داره .
حالا اگر امكان داره بيشتر از شرايط و اوضاعت برامون توضيح بده.
از روابط خودتون با پدر و مادرتون و اختلافاتي كه عمه ي شما ايجاد كردند ممنون ميشم توضيح بيشتري بدين؟
شرايط مادرتون چطور هست كه فكر مي كنيد طلسم شده باشند؟