-
شک و تردید در ازدواج دوم
سلام.خانوم 25 ساله ای هستم ک در سن 20 سالگی به دلیل اعتیاد همسرم و عدم تفاهم بعد از چند ماه ازدواج، جدا شدم.اینکه چقدر سختی کشیدم و چ خیانت ها دیدم بماند.5سال از ماجرا میگذرد و من همه گذشته ام را فراموش کردم..
در طی این 5 سال با پسرای زیادی آشنا شدم اما تجربه ام اجازه ازدواج با آنها را نداد.
خلاصه اینکه چند ماهی است با پسری 29ساله آشنا شدم ک ایشان قبلا در دانشگاهی ک من هستم تحصیل میکرده اما ما هیچوقت همدیگر را ندیدم اما به طور کاملا اتفاقی در فضای مجازی آشنا شدیم و .. 3 بار همدیگر را ملاقات کردیم.آشنایی ما از ابتدا با هدف ازدواج بود و در این چند ماه من راز گذشته ام(جدایی از همسرم) را فاش نکردم.اما همیشه در صحبت هایم گفتم ک من رازی دارم ک شاید باخبردار شدن آن از ازدواج با من پشیمان شوی.. اما او همیشه میگفت هیچ چیز نمیتواند مانع ازدواج من با تو شود.و در جلسه سوم بدون هیچ مقدمه ای همه گذشته ام را گفتم. و ایشان هیچ عکس العمل بدی نشان نداد و حتی تشکر کرد ک بهش اعتماد کردم و رازم رو گفتم. و همچنان اصرار بر ازدواج دارد.
سوال اول من: من بعد از ازدواج ناموفقی ک داشتم هنوز نمیدانم اصلا ازدواج کردن کار درستی است؟ اینکه زندگی مجردی و راحت را با یک زندگی پر دردسر و پرمسءولیت عوض کنم؟
سوال دوم راجع به ظاهر ایشان است: من قدی بلند دارم و ایشان هم قد من شاید کمی هم کوتاه تر باشد، این نمیتواند باعث تمسخر گردد؟
سوال سوم:با آشنایی متوجه شدم ک ایشان بسیارر ثروتمند می باشد اما من از یک خانواده متوسط هستم.. مشکلی بوجود نمی اورد؟
و در اخر از اینکه وقت گذاشتید و مطالعه کردید تشکر میکنم.
-
باسلام / ازدواج اول یا دوم مهم نیست.... مهم انتخاب درست و مناسب هست. توصیه می کنم روی این مساله تمرکز کنید.
موفق باشید
-
سلام خانون ساده دل
خیلی کار خوبی کردین که با همدردی، مسیله خودتون رو مطرح کردین.
------
اینکه دارید از تجارب گذشته خودتون استفاده میکنید و حساب شده قدم بر میدارید، خیلی عالی هست و نشان از رشد شما دارد.
------
به این مسیله من شخصا از دو دیدگاه نگاه میکنم.
اول از دیدگاه یک پسر بیست و نه ساله تحصیل کرده و ثروتمند که احتمالا ظاهر مناسبی هم داره( چون از ظاهر ایشان ایراد نگرفتید) به قضیه نگاه کنم.
چرا این پسر با توجه به شرایطی که داره در دنیای واقعی برای انتخاب همسر قدم برنداشته؟
اگر جسارتی به شما نباشه، این پسر مشکلی داره که با شرایط شما کنار اومده؟
-----
این دو تا نکته که گفتم احتمالا برای شما ناراحت کننده باشه، ولی انتظار میره از خانوم با تجربه مثل شما سنجیده عمل کنه!
تو هر تصمیمی ما باید هم جانب خودمون رو بسنجیم و هم جانب طرفمون رو!
مثلا شما اگر بگید من تمام قوانین رانندگی رو رعایت میکنم، پس لزوما هیچوقت تصادف نمیکنم، درسته؟
خیر ، بعضی وقتها ماشین مقابل بی احتیاطی میکنه و ما باید شرایط اون طرف رو هم در نظر بگیریم تا تصادف نکنیم.
------
خوب اگر تا اینجا همه چی خوب پیشرفت و اقا پسر واقعا به خاطر انسانیت و شخص شما دل بسته شده است. میرسیم سر شما و سوالات شما!
خانوم ساده دل، ما انسانها چرا ازدواح میکنیم؟
تو زندگی شما چه خلایی بوده که تصمیم به ازدواج گرفتین؟
وقتی میگید حیف زندگی مجردی نیست، نشان از عدم اماده گی شما برای ازدواج نداره؟
در ارتباط با عدم تناسب ظاهری، یک معیار دلی هست. اگر شما همدیگر رو پسندیدید، نباید حرف مردم براتون مهم باشه. یعنی تلاش کنید هیچ جای زندگی حرف مردم براتون مهم باشه!
در ارتباط با کفویت در مسایل مالی. بهتره که پسر یه پله بالاتر باشه، ولی این اختلاف فاحش نباشه بهتره.
اگر هم اختلاف بیشتر باشه به طرفین بستگی داره.
---------
پیشنهاد:
تحقیقات بسیار زیادی بکنید از پسر و خانواده شون!
حتما مشاوره برید!
-
خیلی ممنون.حتما همینکارو میکنم winter عزیز
-
Mohammadrezaمحترم: اول تشکر میکنم بابت اهمیت دادن به پست و پاسخ و بعد نیاز میبینم صحبت هایتان را تکمیل کنم.. بله ایشان هم اکنون در یک جایگاه بسیار عالی قرار گرفته..با مدرک دکتری و ثروت میلیاردی و خانواده ی محترم(انطور ک من فهمیده ام) و با احساس و اخلاق خوب،بسیار علاقه مند به من می باشد.. و این در ابتدا بسیار باعث تعجب من بود.. اما ایشان توضیحات زیادی در این خصوص داشت: یک:او تا سالها بعد قصد ازدواج نداشته اما با دیدن عکس من در فضای مجازی و دنبال کردن مطالبم وتا حدودی آشنا شدن با اخلاقیات به من علاقه مند شد تا چند ماه راجع به من فکر میکرد اما جرات نزدیک شدن من را نداشت از ترس بلاک شدن و از دست دادنم برای همیشه.. او بلاخره صحبت کرد... او نمیدانست من ازدواج ناموفق داشته ام مشکلی ندارد فقط این مساله براش هیچ اهمیتی نداشت...
او هیچوقت در دنیای مجازی دنبال ازدواج نبوده.. اما پیش امده..
بله بله بله مشکل اینجاست ""معیار دلی""
خیلی وقت است ک دلم از کار افتاده..
درست است ک باید احساس هم باشد..
اما من سعی بر انجام منطقی امور دارم بدون هیچ احساسی..
چرا ک ازدواج قبلی من با یک مرد خوش قیافه و جذاب بود.. و من هیچی را در نظر نگرفتم..الا ظاهر...
اما ایشان چهره ای معمولی دارند..
او عاشقم است(آنطور ک میگوید) اما من نه.
من دنبال تصمیم درست هستم.
ازدواج قبلی من فقط به دلیل احساس بیش از حد و رفتار بچگانه ام بود.بدون هیچ فکری!
اگر الان هم به ازدواج فکر میکنم فقط برای ادامه دادن به رسومات خانواده است.
و میخواهم خانه ای مستقل داشته باشم و اینده ام را بهتر بسازم
-
-
سلاااام دوست عزیز :72:
انسان بعد از اینکه سختی میبینه کامل تر میشه بهتون تبریک میگم که تونستی خودتو پیدا کنی
اینکه میگی باهاش صحبت میکردی این یک نوع نیاز هست از طرف شما خیلی خوب تونستی به اون اقا حس تامین کنندگی بدی
اره باور کن این حسو بهش دادی که این جوری پای همه چیز ایستاده
ولی عزیز فراموش نکن شما میخای به ارامش برسی نه دستی دستی ارامشو از خودت سلب کنی
با احتیاط عمل کن تا حالا شده ازش بپرسی ایا خانوادشم راضی به این ازدواج هستن در پستات اینو نگفتی
اینکه میگی هم کفو هم نیستین بازم جای سوال داره تمرکز دقت بیشتر میطلبه
به نظرم شمام خیلی دوسش داری انگاری نیمه گمشده تو پیدا کردی اینا خوبه ولی کافی نیست
اگه خانوادش راضی باشن باز م شما مسوولیتت بیشتر میشه که بتونی باهاشون کنار بیای
محکم باش شما میتونی تصمیم درست بگیری وارد زندگیت شدی به همین نحو ادامه بده می خام بگم این حس تامین کنندگیرو از دست نده
موفق باشین
-
سلام. هلنا عزیز،از پاسخ و تعریف خوبتون از بنده متشکرم.
هیچوقت از عکس العمل خانوادش نسبت به گذشته ام نپرسیدم. او هم هیچی نگفت. چرا ک همیشه از استقلال مالی و فکری و تصمیم گیری هایش میگوید و رابطه بسیار خوبی با خانواده اش دارد. در واقع هنوز نمیدانم دوسش دارم یا نه؟!
ولی فکر میکنم ارزش این را دارد که وقت بگذارم و آشنا شم. ایشان بسیار مهربان باشخصیت و آرام هست.شغل مناسبی دارد و دوستم دارد..
اما از تصمیمم مطمءن نیستم.. و این مشکل من است.. و حالا ک بیشتر فکر میکنم شاید به خاطر قد ایشان میباشد!
کیج شده ام..
-
سلام
عذر خواهي بابت تاخير در پاسخ گويي. فكر مي كردم تاپيكتون رو ديگه بعد از پست 4 ادامه ندين.
----------------
تبريك بابت استفاده از تجربه و اينكه از احساسي عمل كردن تو اين زمينه فاصله دارين
چند تا سوال:
1- دقيقا نگفتين تو چه فضاي مجازي همديگر رو پيدا كردين؟
2- نظر خانواده پسر در مورد شما و گذشته شما چي هست؟
3- شرايط مالي و تحصيلي پسر شما رو بيشتر جذب نكرده؟
4- اگر خير، چه چيزهايي شما رو جذب كرده؟
-----------------
در مورد ملاك قد من حرفي ندارم، چون ملاك ظاهري هست و خودتون بايد تصميم بگيرين، من شخضا برام مهم نيست. فقط شايد نتونيد كفش پاشنه بلند بپوشيد:18:
خيلي تحقيق كنيد.
اگر رابطه داريد ، رابطه رو قطع كنيد و بگيد با خانواده به خواستگاري شما بيايند! به مانند يك بانو با شخصيت رفتار كنيد كه خيلي عزت مند هست.
مشاوره حتما برويد. از پسر كه مطمين شديد و به شناخت كافي رسيدين، اول تنهايي به مشاوره بريد در مرحله بعد ميتونيد با هم به مشاوره بريد.
به اين نكته هم توجه كنيد كه نقش مادر شوهر هر چقدر هم پس مستقل باشه، خيلي پر رنگ هست تو زندگي. رابطه پسر و مادر يه رابطه خاصي هست. فقط تو دوران خواستگاري مي تونيد به اين موضوع آگاه بشيد.
-----
-
سلام.همین ک وقت میزارید به پست اهمیت میدهید و پاسخ میدهید بسیار سپاسگذارم.
درجواب سوال هایتان.
در کمال تعجب در تویتر و فیسبوک به طور همزمان آشنا شدیم...
آنطور ک ایشانت گفته ، خانواده اش با تعریف هایی ک از طرف پسرشان از من شنیده اند و چهره ام را دیده اند، تمایل زیادی به خواستگاری دارن اما تا الان هم من مخالف این مساله بودم (به دلیل مساءل خانوادگی ک اگر نیاز باشد توضیح میدهم) در واقع ایشان و خانواده اش دوست دارند هرچه زودتر رسمی شود.اما من باز هم برای آشنایی زمان میخواهم. و جدا از آشنایی،ایشان درگیر مساءل کاری هستند ک انجامش برای من مهم است و میخواهم مساءلی برایم روشن گردد.و اگر این دوستی وجود دارد صرفا به خواسته من است.
اطلاع ندارم ک خانواده اش از گذشته ام میدانند یا خیر... ایشان بسیار منطقی برخورد کردند و از نظرش اتفاقی ک ممکن است در زندگی هرکسی اتفاق بیافتد.. و خود من،حال و آینده ام برایش اهمیت دارد..نه گذشته.
دروغ چرا!از معیار های اصلی من وضعیت مالی و تحصیلی نیز میباشد.
و بسیار هم اهمیت دارد.. بسیار ..
میخواهم تصمیم درست بگیرم حتما پیش مشاور میروم..
نیازی هست از ایشان نظر خانواده اش راجع به گذشته ام را بپرسم؟