+پرســـــــش از شمـــــــــا !
به نام آنکه عشق را آفریــــــد
سلام به تمامه کاربران و به خصوص مدیر محترم سایت همدردی جناب آقای سنگ تراشان. امیدوارم که روزگار به کامتان باشد.
سوالاتی ذهنه مرا مدت ها مشغول کرده و سعی داشتم تا راه حلی منطقی برای آن پیدا کنم که متاسفانه موفق نشدم و دوباره مجبور شدم تا مزاحم وقت شما عزیزان شوم.
بنده اخیرا در رابطه ای شکست خورده ام که چند ماهی بطور وحشتناکی دجار افسردگی شده بودم. رابطه من با اون فرد حدودا 1 سال بطول انجامید که در آن انواع ابراز احساسات و رابطه جنسی بود و از این بابت واقعا متاسفم !
دیگر نمیخواهم مرتکب همچین اشتباهی بشوم و دوست ندارم نفره بعدی چیزی برای من باقی نگذارد. گذشته از این که در رابطه قبلی چه گذشت و چرا به پایان رسید, ابهامی برای من بوجود آمده که خدمت بزرگان عرض میکنم.
از طرفی بنده به هیچ عنوان موقعیت ازدواج با کسی را ندارم. مشکلاتی که اکثر جوانان در سن 21 سالگی دارند از قبیل : سربازی, کار و ... در حال حاضر بنده دانشجو هستم. موقعیت ارتباط با دختر های زیادی را داشته ام که اخیرا تاپیکی با عنوان " کمک کنید" در همین سایت زده ام که از راهنمایی های دوستان عزیز بهره بردم. از طرفی دیگر نمیتوانم تنها باشم. احساس میکنم به یک همزبان, هم صحبت, همدل نیازمندم و نمیتوانم این رابطه را با هم جنس خودم بر قرار کنم. صحبت های بسیار دلنشین جناب سنگ تراشان را مرور میکردم که یه مطلب ایشان برای من خیلی جالب و در عین حال کاملا درست بود. ایشان فرموده بودند که قبل از این که تعهدی بین طرفین بوجود بیاد ( عقد ) نباید وارد وادیه احساسات شوند. اما مگر میشود ؟ به محض اینکه رابطه ای شروع شود, در طول زمان علاقه ای شدید و علقه و وابستگی بوجود می آید. آیا تا قبل از ازدواج نباید با جنس مخالف رابطه داشت ؟ آیا تمامه این ارتباطات به شکست منتهی می شود ؟ پس تکلیف تنهایی چه میشود ؟
و سوالی دیگر :
من خیلی نگران و مضطرب به آینده می نگرم ! همیشه ترس از یک انتخاب اشتباه در وجود من ( بعد از شکست در رابطه قبلی ) بوده. چطور باید درست انتخاب کنم ؟ چطور بفهمم که ایشان همان نیمه ی گمشده من است. مشکلی برای من وجود دارد اینست که معمولا شناخت نسبی از افراد طی یک سیکل 2 یا 3 ماهه بدست می آید. خوب مشخص است !!! در این مدت باز هم علاقه بوجود می آید. چه باید کرد ؟
شرمنده که بنده همیشه با سوال های خود مزاحمه شما عزیزان میشوم. امیدوارم مانند تمام سوالاتی که از شما کردم جوابی دلنشین بگیرم.
متشکرم.
RE: پرســـــــش از شمـــــــــا !
سلام. سوال خوبی بود من هم منتظر جواب دوستان و مدیر هستم. cg artمیشه بپرسم چرا از عشق قبلیت شکست خوردی دلیلش چی بود؟ بنظر من ما نمی تونیم فردی رو در طی چند ماه یا یک سال به خوبی بشناسیم بخصوص اگه پای احساس در میان باشه پس اگه خواستیم با کسی رابطه داشته باشیم باید احساساتی برخورد نکنیم ولی نمیشه که! در ضمن شما گفتید نمی توانم تنها باشم. بنظر من اگر بخواهیم برای فرار از تنهایی با کسی رابطه داشته باشیم در اشتباهیم چون این رابطه خود نوعی تنهایی و دوری از فرد مورد نظر هم حساب میشه.
RE: پرســـــــش از شمـــــــــا !
ممنون از پاسخت نقاب عزیز.
راستش طرف قبلیم به خاطر اختلاف مذهبی و عقیدتی میان خانواده و خودمان منو تنها گذاشت و 1 شبه راهه ساخته شده ی 1 ساله رو ویران کرد. مهم نیست به قوله یکی از دوستان که میگه : باید از این شکست ها بخوری تا مرد و سنگ شی. نقاب عزیز منظوره من از این که عرض کردم نمیتونم تنها باشم اینه که دلم میخواد یه همفکر همدل و همزبون داشته باشم.
منتظر پاسخ دوستان و مدیر عزیز هستم.
RE: پرســـــــش از شمـــــــــا !
سلام عزیز من هم تو سن شما هستم و این چیزها برام اشنا هست
این احساس تنهایی را ما هم داریم و دوست دارم یکی کنارم باشه که باهاش صحبت کنم ولی ایا هر کسی می تونه؟ برای من که نه، پیدا کردن این شخص مهمه و تا پیدا کردنش باید تحمل کنم.
ترس از اینده هم بریز دور . هیچ کس از اینده خبر دار نیست و امروز را بچسب که مثل دیروز نشه
RE: پرســـــــش از شمـــــــــا !
سلام داوود عزیز.
مرسی دوسته گلم که همدردی میکنی.
من هم بر این باورم که هر کسی نمیتونه این تنهایی رو پر کنه و مسلما نه تنها برای من بلکه برای تمام انسان ها همین طوره.
دوسته عزیزم, ممنون از اینکه وقت گذاشتی ولی به سوالات جواب ندادی !
RE: پرســـــــش از شمـــــــــا !
سلام مجدد
راجع به این احساسی که نمی تونید تنها باشین به نظر من بعد اتمام یک رابطه احساس تنهایی و خلأ برای هر کسی به وجود میاد . ولی تا مدت کوتاهی و بعد عادی میشه البته اگه بخوای شبانه روز بهش فکر کنی همیشه این حس باهات می مونه . به نظر من در این طور موارد برقراری ارتباط با یه نفر دیگه وضع رو بدتر می کنه . ببین در کل یه کم اینجور سختیا رو که به خودمون بدیم اراده مونم قوی میشه .
یه چیز دیگه این که به نظر من شما خیلی احساساتی هستین یه خورده احساساتتو کنترل کن . تو 3 ماه نباید وابستگی به وجود بیاد حالا علاقه شاید که اونم سطحیه و بعد از اینکه به شناخت مناسب برسی اگر طرف به دردت نخوره علاقه هم از بین میره.
من خودم بعضی از این مشکلاتی که شما دارید رو داشتم و مورد ی که اول در موردش توضیح دادم الان خیلی کمرنگ تر شده و وقتم رو با چیزای دیگه پر می کنم . مطمئناً زمانی این رابطه ها خوبه که شما آمادگی برای ازدواج داشته باشین و تا قبل از اون می تونید فکرتونو روی کارای مهم تر متمرکز کنین .
به هر حال فعلاً اینا به ذهنم می رسید ، امیدوارم به دردت بخوره .
RE: پرســـــــش از شمـــــــــا !
سلام دوست عزيز
بذار بگم كه تو حق داري توي افراد مختلف دنبال همزبون و همدل بگردي و بخواي كه باهاش راحت و... باشي. ولي ببين كه توي اين راحتي و دوستي دنبال چي هستي؟ مگه جنس مخالفت چي داره كه با اون راحتتري؟ فهم، شعور، درك، زيبايي و... چي داره كه دنبال يه همزبون مي گردي؟ ببين كه چرا كشش تو به طرف جنس مخالفته. همينهايي رو كه گفتم همجنس خودتم داره. ولي اينطور كه معلومه چون شما سابقه ارتباط جنسي داشته اي ، مسلما دوست جنس مخالف را براي اين موضوع مي خواي نه راحتي و همدلي و... راحتتر بگم شما عادت كردي نه رعايت. حرف اقاي سنگتراشان درسته نبايد تا قبل از صيغه عقد با كسي ارتباطي داشته باشي و روي اون سرمايگذاري عاطفي كني (كاري كه اكثر ما مي كنيم) درسته وابستگي بوجود مياد ولي بايد اينقدر اراده و محكم باشي كه بتوني خودتو و احساساتتو كنترل كني. كسي كه نتونه توي ارتباطات احساسات و افكار و رفتارشو كنترل كنه فردا با ديدن و افراد جديد چكار مي خواد بكنه؟ و در اخر بگم كه از چيزي كه ميترسي سرت مياد پس مثبت فكر كن و درست.
RE: پرســـــــش از شمـــــــــا !
parmis08 عزیز خیلی ممنون از وقتی که گذاشتی و اما جواب شما. شما گفتی که " تو 3 ماه نباید وابستگی به وجود بیاد " فکر کنم منظوره منو متوجه نشدی ! من با اون خانوم قبلی حدودا 1 سال بودم نه 3 ماه الان نزدیکه 3 یا شایدم 4 ماهه که از جداییمون میگذره ! بازم ازت تشکر میکنم عزیز.
هاله نو عزیز از شما هم سپاسگذارم. فکر میکنم یه مقدار متنتون تند و کوبنده بود ! ببین دوست گلم اگه واسه ارتباط جنس مخالف مهم نبود, اونی که اون بالاست مذکر و مونث رو نمی آفرید ! مسلما اگه شما پسر/دختر هستی هیچ وقت واسه برقراری ارتباط عاطفی دنباله هم جنسه خودت نمی رفتی ! اینو مطئنم. فکر نمیکنم احساس تنهایی ربطی به اراده داشته باشه.
گفته بودید "كسي كه نتونه توي ارتباطات احساسات و افكار و رفتارشو كنترل كنه فردا با ديدن و افراد جديد چكار مي خواد بكنه؟" اصلا متوجه حرفتون نشدم و فکر میکنم اصلا ربطی به من نداشت ! اگه میشه واضح تر بگویید. من چه رفتاری رو نتونستم کنترل کنم ؟ یا همینطور چه حسی رو ؟ فکر میکنم شما من رو با پسرهای هرزه اشتباه گرفتید ! اونان که هر روز دنبال یه دخترن و نمیدونن هدفشون از رابطه با دختر چیه ؟
در ادامه صحبتاتون گفته بودید "ولي اينطور كه معلومه چون شما سابقه ارتباط جنسي داشته اي ، مسلما دوست جنس مخالف را براي اين موضوع مي خواي نه راحتي و همدلي و... راحتتر بگم شما عادت كردي نه رعايت" من اصلا اینطور نیستم ! فکر میکنی اگه کسی بخواد با جنس مخالفش رابطه بر قرار کنه صرفا به خاطر س ک س هستش !؟
RE: پرســـــــش از شمـــــــــا !
cg art عزیز، شما حق دارید، خواسته یا ناخواسته علاقه به وجود خواهد آمد، مخصوصا اگه شخصیت دو طرف یا یکی از آنها پیچیده و مخفی باشه، که شناخت اون زمان می بره و امکان داره وقتی شناخت نسبی حاصل بشه که دو طرف شدیدا به هم وابسته هستن.
اما من تعجب می کنم که شما چرا این حرف رو می زنید، من در جریان ارتباط قبلی شما هستم، و شاهد بودم که چطور منطقی و با فکر، با وجود علاقه ای که به اون خانم داشتین، به خاطر اینکه از لحاظ مذهبی و اعتقادی با هم دریک سطح نبودین، تصمیم گرفتین و از ایشون جدا شدین. خوب این کاریه که کمتر کسی از عهده اش برمیاد و شما اراده خوب و قوی دارین، فقط باید قبل از آشنا شدن این شرط رو داشته باشین که در صورتی که متوجه شدین با هم در یک سطح نیستین، این رابطه و آشنایی ادامه پیدا نکنه.
به نظر من هم بهتره که باقی روابط (روابط جنسی) رو موکول کنید به بعد از رسمی شدن رابطه، تا این آشنایی برای هیچ کدوم از طرفین زیان نداشته باشه و دردسرساز نشه. در ضمن اگه این روابط نباشه، در صورت عدم تفاهم راحت تر می تونید از هم جدا بشید.
یه چیز دیگه، سعی کنید قبل از اینکه اقدام به شناخت همسر می کنید (هم آقایون و هم خانمها)، خانواده اون طرف رو بشناسید. اینطوری زودتر به نتیجه می رسید و احتمال موفقیت هم بیشتره.
:72:
RE: پرســـــــش از شمـــــــــا !
سلام .مطالبی رو که دوستان ذکر کردن مفید بود .ولی من میخوام از تجربه ی خودم چیزی برات بنویسم. رابطه با جنس مخالف رو داشتم مثل شما و بعد ها این مشکلی رو که شما دارین برای من هم پیش اومد. اصولا"رابطه با جنس مخالف به هر نیتی عاقبت خوشی نداره.مثلا"اگه با نیت ازدواج باشه هزار جور مشکل در زندگی مشترک ایجاد میکنه که خود این موضوع بطور مفصل جای بحث داره .احساس تنهای میکنی حالا به هر دلیلی به نظر خودت اون طرفی که شما میخوای باهاش رابطه برقرار کنی حالا هر کی باشه تا ازتنهای در بیای و بتونی با هاش درد دل کنی و....چقدر وقت وزمان میخواد تا کاملا"همدیگرو بشناسین و با احساسات وخواسته های همدیگه آشنا بشین .و عقاید و نظر های خودتون رو به طور کامل بشناسین . تا بتونین حرفها و گفته های همدیگرو درک کنینو........ مشخصه که به زمان زیادی احتیاج داره .خوب تو این مدت بدون شک وابستگی هم به وجود میاد که دردی رو به درد های دیگه اضافه میکنه ودر مدت زمان کم فکر نکنم به اون چیزی که میخوای برسی البته راجب به این موضوع (.تا اینجا رو داشته باش) .من هم مثل تو احساس تنهای داشتم ولی بجای این کاری که تو میخوای انجام بدی من یه دوست از جنس خودم انتخاب کردم یه دوست قدیمی که هم با تجربست وهم کاملا" همدیگرو میشناسیم یعنی شناختمون راجب به هم کامله.هم راجب به خواسته هامون و نیازهامون . کمبودها و....که خودت بهتر میدونی من ودوستم خیلی باهم راحتیم راجب به هر موضوعی بی پرده صحبت میکنیم در کل همون کسی بود که تونست من رو از تنهای در بیاره وخیلی هم توزندگیم به من کمک کرد .حالا بیا وقضاوت کن که کدوم راه بهتره انتخاب من یا انتخاب تو .من که به نتیجه ی خوبی رسیدم .امیدوارم تجربه ی من کمکی به تو بکنه .(یکی از دوستان نوشتن که این احساس شما عادته .سوءتفاهم پیش نیاد گفته ی ایشون درسته )