فحاشی همسرم

سلام دوستان

سحرم،دیشب با شوهرم دعوای بدی داشتم،حرمت ها همه از بین رفت،هیچ چیز دیگه ای نمونده که

برام مهم باشه،هر چی دلش خواست،زشت ترین فحش ها را به خانواده ام داد،البته منم همین کارو کردم.

دیوار احترام از بین رفت،دلم طلاق میخواد.اولین بار بود به خانوادم توهین کرد،حرفهایی که مغزم

داره سوت میکشه.واقعا برای ادامه زندگی دلیلی هست؟

درود بانو

بلی تا دلت بخواد برای این زندگی دلیل هست مهمترینش میشه این:

نقل قول:

---

تحقیقات روان‌شناسی نشان داده که وقتی انسان هیجان‌ زده می‌شود،


(چه مثبت و چه منفی، چه عاشق و چه عصبانی، پر از خشم و نفرت و يا محبت افراطی و ... ) عقل و خِرد او «به یک‌ سوم، افت پیدا می‌کند» ! ! !


يعني اگر ما ۱۸۰ درجه IQ (ضریب هوشی) داشته باشیم و جزو نوابغ باشیم، وقتی هیجان‌زده شویم، ضریب هوشی‌ مان به ۶۰ می‌رسد (نُرمالِ ضریب هوشی، ۱۰۰ است)، یعنی مثل یک آدم عقب‌مانده تصمیم می‌گیریم !


خونسردی، آرامش و متانت و تصميم نگرفتن در لحظه های خشم و عصبانيت و يا عشق زياد (!) ، راهِ درست زندگی کردن و موفق و خوشبخت شدن است.

---

وقتی دعوا میشه حلوا خیرات نمیکنند!!!
حرف اصلی من اینه اصلا چرا باید کار به اینجا کشیده بشه که دوطرف به همدیگه فحاشی بکنند و نتیجه این کار نادرست چیه؟آیا مشکلتان حل شد آیا باعث شد سوء تفاهم ها برداشته بشه؟آیا نتیجه مثبتی در پی داشت؟

نقل قول:

---

پیتمن (روانشناس) می گوید:
ازدواج برای این نیست که شما را خوشبخت کند، برای این است که شما را متأهل کند. وقتی ازدواج می کنید، آزادید که کارهای مثبت و مفید انجام دهید، آزادید که انسان بهتری باشید." یک رابطه ی متعهد به شما کمک می کند تا جلوی وسوسه ها و اغواها مقاومت کنید، ضعف هایتان را ظاهر کنید و خودتان باشید و مطمئن باشید که با وجود همه ی اینها، کسی هست که دوستتان بدارد. یک رابطه واقعی باید برخوردی از انسانیت من و انسانیت طرف مقابل باشد، با همه ی لذت ها و محدودیت هایش. اینکه زوج ها چطور با این اختلافات و برخوردها کنار می آیند کیفیت رابطه شان را تعیین خواهد کرد.
این دیدگاه از ازدواج، ممکن است چندان عاشقانه و رمانتیک نباشد، اما بر این معنا نیست که عمق هم ندارد.
پیتمن عقیده دارد که همه ی ازدواج ها ناسازگارند چون بین افرادی از خانواده های مختلف شکل می گیرد، افرادی که دیدگاه ها و اعتقادات متفاوت دارند. جادوی داشتن یک ازدواج موفق این است که دیدگاهی دوچشمی داشته باشید و زندگی را علاوه بر چشم خودتان، از چشم همسرتان هم ببینید.

---

تصور میکنم این نوشته جواب خوبیست برای شما.ازدواج یعنی همین دونفر انسان با وجود تمام تفاوت هایی که دارند در کنار هم به شباهت هایی که دارند بیشتر توجه کنند و تلاش کنند دیدگاه های خودشان را در عین اینکه حفظ میکنند به دیدگاه طرف مقابلشان هم احترام بگزارند.
زندگی هیچ زوجی نیست که بی مشکل نباشه شما الان تصور میکنی جناب مدیر همدردی یا بانو فرشته مهربان یا بالهای صداقت چون مشاور و روانشناس هستند بی مشکله و اختلافی درش وجود نداره؟!!!!

پ.ن:نوشته بنده صرفا برای این تایپیک است و مسئله ای که مطرح کردید:72:

ممنون khaleghezey

من میتونم تو دعواها جلوی خودمو بگیرم ولی همسرم نه،این دفعه هم چون میخواستم درک کنه

که فحش دادن طرفو خیلی نارحت میکنه،اینکارو کردم.

آخرش هم بعد از این همه فحاشی و گفتن عیب های ظاهری و باطنی،چیزهایی که خیلی ناراحتم

کرد،چیزهایی که فکرشم نمیکردم.و گفتیم که باید از هم جدا شیم،میگه من دوستت دارم.

حالم بدشد،من تحمل اینکه ببینم به خانوادم چنین حرفایی میزنه رو ندارم.

دفعه بعد اگه این حرفا رو بزنه چی!واااای سرم داره می ترکه.

دوباره امروز اس ام اس داد من دوستت دارم،حالم بد میشه وقتی اینو میگه.

دیشب وسط دعوا ( تلفنی) الکی بهش گفتم مادرم صداتو شنید،داشت میمرد،گفت فردا میام سرتو میبرم

میذارم رو سینت،بعد بهش گفتم الکی گفتم.واقعا حسی برام وجود نداره،مطمئنم اونم هیچ حسی نداره،

واقعا دوتامون از ته دل اینو میخوایم ولی شرایط جور نیست،مخصوصا خانواده من.

ازش متنفرم.

سحر جان يهو چي شد

شما ك مشكلاتتون تقريباً حل شده بود ، قضيه شيطنتهاش ب كجا رسيد ، تو دعوا هركسي از خودش بيخود ميشه و هر حرفي رو ميزنه

خودتم ميگي همه حرفي زدي پس چرا شاكي شدي

سحر من الان تو مرحله عذاب وجدان وحشتناكي هستم ك اي كاش قهر نميكردم و زندگيمو خراب نميكردم ، خيلي اعصابم خورد ميشه مخصوصا صبحا

اونكه دوست داره ، برو مشاور خوب حرف بزن مشكلاتتو بگو

اميدوارم هر چي صلاحته برات پيش بياد

سلام سحر عزیزم

خوبی؟خیلی وقته ازت بیخبرم.در چه مرحله ای هستی عزیرم؟

از شیطنتهاش که خبر ندارم،برام هم مهم نیست.

تا یه مساله ای حل میشه،مساله دیگه ای پیش میاد.

انقدر عذاب وجدان نداشته باش.حتما یه حکمتی هست،انقدر خودتو با این افکار آزار نده.

من فقط از خانواده ها فعلا دارم حساب میبرم،اگه دست من بود یه لحظه هم تحمل نمیکردم،

هیچ دلخوشی ای هم ندارم،اگه بگم از شوهرم متنفرم دروغ نگفتم.

از مرد بد دهن متنفرم.

تو دعوا قربون صدقه نميرن...هر كسي عكس العمل بدي از خودش نشون ميده... يكي ميزنه ميشكونه يكي فحش ميده يكي گريه ميكنه يكي ميزنه بيرون...معمولا تو اين مدت سه ساله نامزديمم ديدم كه مردا سخت تر كوتاه ميان اونم بخاطر اينكه ميخوان بگن مردن! بايد ما زنا كوتاه بياييم لااقل اون هرچي ميگه ما زنا نبايد چيزي بگيم تا اوشاع اروم بشه و سر فرصت با استفاده از مهارت هاي گفتگو مشكلمونو حل كنيم...منم دو ماه پيش يه همچين اتفاقي افتاد برام كه الانم يادم ميوفته اعصابم داغون ميشه كه چه حرفاي بدي بهم گفتيم.. ولي ديگه ماريه كه شده ازين به بعد مهمه كه چطور رفتار كني مطمئن باش الان دلت طلاق ميخواد چند روز بگذره اروم ميشين هر دوتون و بشينين مشكلاتتونو تو ارامش حل كنين و نزارين كار به اينجا ها بكشه باز

قبول دارم خیلی سخته که بخوای سکوت کنی وقتی داره به خانوادت بی احترامی میکنه .خیلی
اما کار تو هم شبیه کار خودش بوده .واین بده.بنظرم مردا در این جور مواقع فک میکنن که زن داره لج میکنه و تلافی .در نتیجه اونام لجبازتر میشن.
الان سعی کن اوضاع رو آروم کنی...
دنبال یه راه حل هم باش که به قول خودت با مهارت بهش ناراحتیتو بگی...
احساسی تصمیم نگیر.3 سال نامزد بودین.پس دوسش داری که به 3 سال کشیده.نگو متنفرم.نذار بشه یه ذهنیت برات.
تا الان که کلی تلاش کردی و زحمت کشیدی یکم دیگه هم تلاش کن برای بهبود رابطتون...

سلام دوستان

ممنون از راهنمایی های شما

اصلا دلم رضایت نمیده باهاش خوب رفتار کنم،تا حرفاش یادم میاد آتیش میگیرم.
دلم هم نمیخواد همین جوری باهاش خوب رفتار کنم.

چه رفتاری باهاش در پیش بگیرم؟هنوز باهاش سرسنگینم.

چی بهش بگم که دفعه بعدی این کارو نکنه.

سلام سحر جان

به نظر من اشتباه بزرگ شما تو این بوده که ایشون فحش دادن و شما در جواب اون فحش دادین به نظرت وقتی

یکی در اوج ناراحتیه با فحش دادن شما اینو درک میکنه که حرفه زشتی زده و شما به این خاطر جوابش رو دادین

شما با این کار راه رو براش باز کردین که فحش های بدتری بهتون بگه و الان برا خودش دلیل مثلا قابل قبولی داره

که شما هم کم نیاوردین هر دلتون خواسته بهش گفتین درسته؟ به جای اینکار شما فقط اگر در مقابلش سر تکان

میدادن و اونجا رو ترک میکردین مطمئن باشین نتیجه خیلی بهتری میداد و با این کار ایشون متوجه اشتباهشون

میشدن حالا این اتفاقا افتاده و حرفا زده شده برای اینکه بیشتر از این دلتون نشکنه اولا عزیزم خواهرانه بهت میگم

با همسرتون زیاد بحث نکنین :81: سعی کنین حرفاتون زمانی که هر دوتاتون آرومین بگی بحث زیاد یه مسائلی رو

میاره وسط که شاید اصلا ربطی به دعوای الانتون نداشته باشه دوما هیچ وقت بدی رو با بدی جواب ندین ( در مقابل

فحش ، فحش ندین ) برای کار بد دلیل موجه بهش ندین و الان شما با آرومی میتونین بهش بفهمونین که خیلی از

حرفاش ناراحتین حتی از فحش هایی که خودتون دادین پشیمون هستین و بهم قول بدین که هیچ وقت حرمت همو

نشکنین و به خانواده هاتون توهین نکنین

موفق باشی:72:

سلام دل آرا جان،ممنون از راهنماییتون

فکر نمی کنم فحش های بدتری وجود داشته باشه دیگه،حقیقتش من روشی که شما گفتین رو انجام

میدادم،یعنی در برابر فحاشی همسرم،فحاشی نمیکردم.ولی همین مساله اونو گستاخ تر کرد و

فکر کرد اجازه داره هر چی دلش میخواد بگه.

ولی این دفعه دیگه نتونستم تحمل کنم،موقعی که با هم خوبیم،حرف گوش میده ولی تو عصبانیت

یادش میره،که اینجوری به درد من نمیخوره.

خودش میدونه من ناراحتم ولی این چیزا انگار درد منو دوا نمی کنه.