+قد کوتاه دوست اینترنتی من
سلام . امیدوارم نوشتن این پیام راه چاره ای رو برای من ایجاد کنه .
من یه دختر 23 ساله هستم و تازگی دوره ی لیسانس رو تموم کردم و امسال در آزمون ارشد قبول شدم ، قضیه از همین جا شروع شد . من لیسانس خودم رو تو دانشگاه شهر خودم گرفتم ولی علاقه ی زیادی داشتم برای این که تو مقطع فوق لیسانس به تهران بیام و توی دانشگاه تهران درس بخونم . به خاطر همین از و طریق یکی از دوستام حدود یک سال پیش با یک آقا پسر آشنا شدم که فوق لیسانس رو تو دانشگاه تهران و تو همون رشته ی من درس میخوند . من از طریق چت کردن تقریبا هر روز ازش در مورد درسا مشاوره می گرفتم و اون هم انصافا خیلی به من کمک کرد . این ارتباط از طریق چت بعد از یک ماه به چت صوتی تبدیل شد و کم کم مهر ما بیشتر به دل همدیگه افتاد . تا اینکه شش ماه پیش اون به من پیشنهاد ازدواج داد . داشتم از خوشحالی بال در می آوردم . سروش واقعا مرد مورد علاقه ی من بود . از همه نظر ، با هوش ، خوش بیان ، با ادب و هر چیز خوب دیگری که یک پسر می تونست برای من داشته باشه . من هم به همین دلیل به خواسته اش جواب مثبت دادم . هر دومون از این قضیه خوشحال بودیم کم کم چت صوتی رو هم به تصویری تبدیل کردیم و حرفامون کم کم شکل های تازه ای گرفت . مزیت تصویری چت کردن این بود که من تونستم چهره ی زیبای اون رو هم ببینم و علاقم خیلی بیشتر بشه .غیر از صحبتی که در مورد درس می کردیم درباره ی شب عروسی ماشین عروس اسم بچمون و همه چیز صحبت می کردیم . شوق همکلاسی شدن با سروش هر روز من رو به درس خوندن امیدوارتر می کرد . و نتیجش هم این بود که تو رشته ی مورد علاقم قبول شدم . سر از پا نمی شناختم . من می تونستم هر روز صبح تا شب رو با اون بگذرونم . در مورد سروش چیزی به کسی نگفته بودم و اون هم همینطور . تا اینکه روز ثبت نام رسید . برای ثبت نام با پدرم به تهران اومدیم . لحظه شماری می کردم تا کارهای ثبت نام تموم شه و بابا برگرده تا با سروش قرار ملاقات بذارم .این اتفاق افتاد صبح فردای روزی که بابا برگشت به خونه من با سروش قرار گذاشتم تا ببینمش . روی یکی از نیمکت های روبروی باشگاه اساتید . من پنج دقیقه قبل از قرار اونجا بودم صبر می کردم و دل تو دلم نبود که یهو مو های تنم سیخ شد . باورم نمیشد . مرد رویایی من وقتی پشت نیمکت ایستاده بود و اسم من رو صدا زد تقریبا هم قد منی بود که نشسته بودم . آب دهنم خشک شد . ولی انگار اون چیز عجیبی ندیده بود . قد من بلند هست ولی خیلی غیر معمولی نیست (183سانت) ولی قد اون واقعا کوتاه بود (شاید کمی بیشتر از 130سانت) کنارم نشست می خندید ولی من داشتم به پاهاش گریه می کردم . وقتی رو اون نیمکت کوتاه نشست پاهاش به زمین نمی رسید . درحین حرفاش به صورتش نگاه می کردم این همون مرد آرزوهام بود با همه ی معیار های خوبش ولی وقتی به اندازه ی دست و پاش نگاه می کردم . نا امید می شدم .ازم خواست که کمی راه بریم ولی اصلا برام قابل تصور نبود کنار کسی راه برم که اگه وقتی نه ساله بودم هم کنارش راه می رفتم ازش بلند تر بودم .خلاصه اون روز گفتم تو برو سر کلاست من میخوام اینجا بشینم و استراحت کنم . وقتی بلند شدم تا بهش دست بدم و خداحافظی کنم بیشتر این اختلاف به چشمم اومد . قد اون به اندازه ی چند انگشت از ناف من بالا تر بود . تو این جند روزه دارم از غصه می میرم . سعی کردم ارتباطم رو همون تلفنی ادامه بدم . از طرفی اون همه ی معیار های من رو داره و از طرفی این مشکل بزرگ . شاید اگه مثل بعضی از همکلاسیام یه دختر 150 سانتی بودم با این قضیه کنار می اومدم ولی اختلاف ما خیلی زیاده ولی بذارین به یه چیزی اعتراف کنم این کوچکی بیش از حد بدن اون تو اون روز و بعدش واقعا منو خیلی شدید تحریک کرد . ولی چیزی که منو به شک می اندازه بعضی مطلب های مشابهه که تو سایتتون خوندم .همه ی آقایون و خانوم هایی که شرایطی مثل ما داشتن (خانم درشت تر از شوهر) از روابط جنسی بدشون می نالیدند . می خواستم بدونم واقعا چه مشکلاتی به وجود میان ؟
RE: قد کوتاه دوست اینترنتی من
سلام سوسن جان
نمي دونم چطور بگم از خوندن مشكلتون هم ناراحت شدم هم خوشحال. خوشحال از اينكه اومدي و صادقانه مسئلتو مطرح كردي و ناراحت از اينكه تصورتان برخلاف حقيقت بود. عزيزم اين يه چيزي هست كه بخواي يا نخواي بايد بپذيري. مشكلاتش كاملا مشهود هست يكيش مي تونه اين باشه كه وقتي توي جمعي داريد مي ريد همه بهتون نگاه مي كنن و شايد كه نه حتما دربارتون حرف مي زنن و حتي با دست نشونتون مي دن. يكي ديگه اينكه وقتي بچه دار شدين بچه هاتون از شما دور مي شن و دوست ندارن كه با شما همزمان به مسافرت يا ... برن چون خجالت مي كشن. و هزاران مشكل ديگه كه قابل بحث و گفتن توي اين بخش نيست. فقط بگم كه علاوه بر اينها كه شايد يك در هزار بشه درستش كرد نارضايتي شما همانطور كه اشاره كرديد درباره روابط جنسي هست كه خوشايند نيست. اجازه مي خوام يه مطلبي را كه بنظرم مي رسه بگم شايد كمي ناراحت كننده باشه ولي باور كن كه قصد توهين يا مسخره كردن ندارم بذار اعتراف كنم كه اولين چيزي كه با خوندن اين مطلب به نظرم اومد و باعث خنديدنم شد (البته عذر مي خوام قصد توهين و مسخره ندارم بلكه مي خوام بگم شايد تو ذهن اكثر خواندگان اين مطلب پيش بياد را بگم) وقتي توي ذهنم تصور كردم كه يه عروس زيبا با لباس و قد بلند كنار يه داماد زيبا ولي قد كوتاه چقدر اعتماد بنفس زياد و شايد هم كاذب دارند كه بيان توي جمعي كه منتظرن و جشن ازدواجشونو بگيرن. البته بذار بگم كه يكي از دوستان دوران تحصيل من هم مشكل شما را داشت با اين تفاوت كه داماد دو برابر قد عروس بود. و اين خود دوست ما بود كه خودشونو اول مسخره مي كرد و ميدان را براي ما مهيا مي كرد اون مي گفت كه روز عقدمون وقتي كه ما كنار هم ايستاده بوديم من با وجود كفش پاشه دار و تاج بازم قدم كوتاهتر بود وقتي كه عكاس مي خواست عكس بندازه شوهرم مي گفت كه عسل جون بپر رو دستم تا تو عكس ديده بشي و ... خلاصه اينكه خانم گلم اين خودتي كه بايد تصميم بگيري . به نظر من اگر اين رابطه را تمام كني هم به نفع شماست هم اون اقا. اجازه بده فقط همرشته هم باقي بمونيد نه چيز ديگه و هيچ لزومي نداره كه بخواي تماس تلفني داشته باشي چون چيزي بين شما نيست. از اين رابطه و دوستي فقط به عنوان يه تجربه ياد كن تجربه اي كه باعث مي شه انتخابهاي بعدي رو با درايت و واقعيت انجام بدهي نه با چت و هم ربشته بودن و ...
باز هم از گفتن اين مسائل كه باعث ناراحتيتون مي شه عذر مي خوام
موفق باشي
RE: قد کوتاه دوست اینترنتی من
ممنون از پاسختون ولی میشه دقیقا بگین آیا دوستتون مشکل خاصی داشت یا نه ؟
RE: قد کوتاه دوست اینترنتی من
اگه الان از هم جدا شین ، شاید خاطره ائی زیبا در دل هر دوتون نقش ببنده ، اما اگه ازدواج کردین و مشکلات باعث تغییر دیدگاه شکا بشه ، شاید ناراحتی و رنج هر دوتون رو فرا بگیره .
باز هم با خودتون هست.
RE: قد کوتاه دوست اینترنتی من
عزيزم در جواب سوالت بايد بگم كه نه دوست من هيچ عيبي نداشت تنها عيبش قد كوتاهش بود. و دختير خنده رو و بشاش كه ظاهر زيبا و آراسته اي داشت. و كوتاهي قدشو قبول داشت و سعي مي كرد با ظاهري زيبا و شيك و با همه مچ بودن جبران كوتاهي قدشو داشته باشه
RE: قد کوتاه دوست اینترنتی من
اگه در یک نگاه اینقدر تحریک شدی فکر نمی کنی در گذر زندگی در اوج عصبانیت و ناراحتی این موضوع رو به او گوش زد نکنی؟!!!
این یکی از پیش پا افتاده ترین مشکلاتیه که در آینده برات بوجود میاد
به قول هاله نو بذار یه همکلاسی و دوست برات باقی بمونه
در پناه حق
RE: قد کوتاه دوست اینترنتی من
دوست عزیزم ازدواج به همین راحتی که فکر می کنی نیست و اینکه شاید اگر ازدواج کردی این مساله واست عادی بشه بلکه این رو بدون که این مساله بیش از پیش واست بزرگ و زجر اور میشه.سعی کن رابطه ات رو با هاش یواش یواش قطع کنی به طوری که ناراحت نشه بعد مطمئن باش نسبت بهش سرد می شی و این رو یه تجربه بدون
در پناه خدا
RE: قد کوتاه دوست اینترنتی من
ببخشید دوستان فکر کنم یه سوئ تفاهمی پیش اومده . من از نظرهاتون ممنونم ولی من ازتون تقاضا کردم اگه کسی رو می شناسید که چنین تجربه ای رو داشته باشه و از مشکلات اون فرد خبر دارین اون مشکلات رو به من بگین مثلا خانمی به نام ملیکا که احتمالا تا الان با نامزدشون ازدواج کردن یا آقای سامان 57 که به خاطر اذیت و آزار توسط زنشون در حال جدایی بودند . در ضمن من هنوز هم تلفنی با سروش ارتباط دارم و دو سه باری هم به خونش رفتم . باز هم خیلی ممنون از پیام هاتون .
RE: قد کوتاه دوست اینترنتی من
چند روز پیش رو باجه ی روزنامه فروشی یه مجله دیدم که روش نوشته بود یه مرد 100 سانتی با یه دختر 180 سانتی ازدواج کرده . وقتی مجله رو گرفتم و مطلبش رو خوندم واقعا از خودم خجالت کشیدم . یه زن ومرد روستایی اونقدر شعورشون رشد کرده که وقتی از همدیگه خوششون اومده راحت باهاش کنار اومدن . بعد از خوندن مصاحبه ی اون مرد به همه چیز فکر کردم . مثلا من با قدی که دارم نباید انتظار این رو داشته باشم که مردم من رو بغل کنه و تو تخت بذاره (در بهترین حالت یه مرد هم قد منه) یا مثلا سروش حتی اگه با یه زن 150 سانتی ازدواج کنه باز هم یه سر و گردن از زنش کوتاه تره . اگه من واقعا دوستش دارم . باید خودم رو با شرایط اون وقف بدم . همونطور که قد کوتاه اون براش یه مساله است ، قد بلند من هم برام یه مساله است یعنی هر دومون باید به خاطر علاقه با شرایط هم کنار بیاییم . فردای اون روز به خونه ی سروش رفتم و ازش خواستم که با هم تنها باشیم . خیلی برام سخت بود تا اون روز همیشه با اون مثل یه مرد صحبت کرده بودم . خیلی برام سخت بود بهش بگم میخوام باهات در باره ی قد کوتاهت صحبت کنم . ولی بالاخره یه جوری سر صحبت رو باهاش باز کردم . رفتم جلوی آینه ی تمام قدش ایستادم و شروع کردم به درست کردن موهام . وقتی اومد کنارم ایستاد و شروع به صحبت کرد یه دفعه گفتم : اِ سروش قد تو تا ناف من هم نمی رسه ، نیگا کن . در همین حین کشیدمش جلوی خودم و هر دوتایی به آینه نگاه کردیم . شرم از چشاش می بارید . از کارم پشیمون بودم ولی به خودم گفتم این دفعه دیگه باید کار رو تموم کنم . دستام رو زدم زیر کتف هاش و بغلش کردم . آوردمش بالا تا صورتش به صورتم برسه . با این که وزنش به زحمت به 30 کیلو می رسید ولی من از اوج استرس توانایی نگهداشتنش رو دستام رو نداشتم . چند قدمی در حالی که به سینم چسبونده بودمش راه رفتم و بعد رو مبل نشستم و اون رو رو پاهام نشوندم . سرش رو پایین گرفته بود . دستم رو بردم زیر چونش و سرش رو بلند کردم و یه بوسه به پیشونیش زدم . اشکاش رو پاک کردم . بهم گفت : شرمنده ای که با من دوست شدی؟ گفتم : نه . گفتم دوسش دارم و اون روز هم برای همین رفتم اونجا . بهش گفتم تو هیچ کتابی ننوشته حتما مرد باید از زنش بزرگتر باشه . بهش گفتم شاید اون نمیتونه کارهایی رو که مردا با زنشون انجام میدن روبا من انجام بده ولی من که میتونم . اون کافیه آلت مردونه داشته باشه و من هم نقش بدن مردونه رو براش بازی می کنم . اگه زورش نرسید کاری رو انجام بده یا قدش به جایی نرسید این منم که بهش کمک می کنم . دستای کوچیکش رو دور گردنم انداخت و لبم رو بوسید . دوست داشتم از خوشحالی گریه کنم ولی به جای گریه مرد قشنگم رو که کوچیکیش به بقیه ی قشنگیاش اضافه شده بودو محکم تو بغلم فشار دادم . آره ما تا چند روز دیگه با هم ازدواج می کنیم . من هم از همتون به خاطر نظراتتون که چشم من رو باز تر کرد متشکرم .
RE: قد کوتاه دوست اینترنتی من
سوسن شما واسه چی خواستید توی خونه با او تنها باشید؟ به عواقبش فکر کردید؟