سلام عزیزان. می خواستم بدونم وقتی وارد این تالار می شید چه حسی دارید منظورم اینکه الان که توی این تالارید چیکار می کنید و به کی فکر می کنید؟؟ اصلا حالتون خوبه یا بده.؟؟ الان چه حسی داری؟؟؟؟؟:300:
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام عزیزان. می خواستم بدونم وقتی وارد این تالار می شید چه حسی دارید منظورم اینکه الان که توی این تالارید چیکار می کنید و به کی فکر می کنید؟؟ اصلا حالتون خوبه یا بده.؟؟ الان چه حسی داری؟؟؟؟؟:300:
الان من خیلی دلتنگم. اخه عشقمو ندیدم. شما چطور؟
بوی تند مرگ ریه هامو پر کرده باز یک پرنده از قفس پرید و من وابستگی روبهانه میکنم تا جدایی رو انکار کنم منصفانه نیست ناگهان چقد زود دیر میشود .....
حالم خوب نیست
حس ميكنم دارم نوشمك ميخورم يه مقدار شيريني، يه كم رنگ شيميايي (براي قشنگتر شدنش) و 90 درصد آب (اونم معلوم نيست لوله كشيه، تصفيه شده است يا آب چاهه)
هنوز حرفام تموم نشده نوشمكم تموم شد! روي پلاستيك بي مصرفش نوشته همدردي!
نميدونم چه مرضي است كه بازم ميرم نوشمك ميخرم!
سلام
همين الان توي ذهنم ترافيك شديديه :33: اما حسم بيحوصله ام و خسته:162:
راستي fnh63 فكر نميكردم اينقدر فيلسوف باشي:73:
سلام
منم خسته ی ذهنی ام . درس و دانشگاه یه طرف ، دلم واسه عشقمم تنگ شده .
سرمم درد می کنه . دوست دارم یه بار دیگه مثل قدیم پیش هم باشیم . کاش ...
چه رؤیای بیهوده ای :47::223:
از اینکه دوباره نوشته های دوستانی مثل شما رو میخونم شادم.
باور کنید دیگه به این تالار و برو بچه هاش اعتیاد پیدا کردم تا کانکت میشم ی راست میام سراغه:
............ همدردی ............
دلم واسه عشق تنگ شده !
:18::18::18::18::18:نقل قول:
نوشته اصلی توسط yas
حس مي كنم بايد بيام. بايد. يك بايدي مرا به اينجا مي كشد.