دچار بحران شناختی در مورد خودم شدم.خودم رو پر از نقص میبینم
سلام.یه دختر 23 ساله هستم که کلی عیب و ایراد در خودم میبینم.که بیشترش رفتاری هست و گاهی انقد از خودم متنفر میشم که دوست دارم یا نابود بشم و اثری ازم نمونه یا جای کسه دیگه باشم.این حالات هم گاهی اوقات در من تشدید میشه.از همون دوران کودکی بدون اعتماد به نفس بزرگ شدم که اخیرا این مشکل عدم اعتماد به نفسم چندین برابر شده.حداقل قبلا اگه کسی ازم میپرسید :دوس داری جای کسه دیگه باشی؟ بدون درنگ جواب میدادم:نه! ولی الان از منی که هستم متنفرم و نمیدونم به چیه خودم باید اعتماد کنم؟؟یه نفر باید یه ویژگی مثبت در خودش ببینه که به واسطه اون به خودش اعتماد کنه!ولی من هرچه در خودم میبینم همه خسران و زیان و احساس شرم و شکست خوردگی هست.یه ویژگی حسود بودنو نداشتم که اونم الحمدالله به خاطر شرایط اخیرم بهم اضافه شده!!
به هیچ چیزی که میخاستم نرسیدم و هر روز دارم از اهدافم دور میشم.خودمو شایسته نمیدونم.ازین که انقد بی عرضم عصبانی ام.نه کار خاصی ازم بر میاد نه حوصله انجام کاری دارم!یه زمانی عاشق درس بودم ولی الان فقط دلم میخاد درسم تموم شه دیگه سمت دانشگاه و درس نرم!حتی امیدی هم ندارم با این ناتوانیم کاری هم بتونم پیدا کنم.وقتی به بقیه آدما نگاه میکنم که همه کار از دستشون بر میاد و شاد هم هستن بهشون حسودیم میشه.مدام حس میکنم باید یه انقلاب درونی در من صورت بگیره که من ازین وضعیت خلاص شم.از خدا چیزی میخام که شاید خیلی غیر منطقی باشه.دلم میخاد یه نفر باشه که نسبت به من علم داشته باشه و همه خصوصیات منو بدونه و بتونه منو ازین وضع افسردگی نجات بده.احساس تنهایی شدید میکنم و حس میکنم خدا منو همینطوری به حال خودم بین آدما رها کرده.به شدت مهر طلب شدم.حتی گاهی میشینم جلوی خواهر 8 سالم بهش میگم بهم محبت کن!!!!از درون احساس تهی و پوچی میکنم.به درد هیچ کاری نمیخورم و ویژگی خاصی هم ندارم که انتظر داشته باشم کسی عاشقم شه!همیشه فکرای منفی میاد سراغم و حس میکنم در آینده نه ازدواج خوبی خواهم داشت نه زندگی موفقی.من نمیتونم بحران زندگیم رو مدیریت کنم و در شناخت خودم عاجز موندم!هرچی مقاله توی سایت باشه بیشترشو خوندم و کلی هم کتاب روانشناسی و ... ولی هیچی نمیتونه حال منو بهتر کنه.وقتی این همه در خودم نقص میبینم ،از بودن بین آدمها و اجتماع متنفر میشم.میگم لااقل وقتی تنها باشم با کسی خودمو مقایسه نمیکنم.اینکه مردم راجع به من چه فکری میکنن خیلییییییییی آزارم میده.دوست داشتم همیشه بهترین باشم ولی دارم به سمت بدترین بودن سقوط میکنم...
کاش کسی بود حال منو میفهمید و مثل یه فرشته نجاتم میداد:((
ببخشید طولانی شد