چرا من راه زندگی را نشناختم ؟
سلام.قصدم از ایجاد این تاپیک شناخت مشکلات اساسی خودم و زنئگیم هست تا به رفع انها بپردازم
25ساله هستم وزمستان بیست و شش ساله میشوم اما مشکلات من
1/اصلا راه درست برخورد با انسانها رو بلد نیستم و نیت طرف مقلبل که در اینجا اکثرا منظورم هم جنس خودم هست رو مصبت فرض میکنم و بعد میفهه عجب رودست خوردم و طرف تمام وقت درحال ارزیابی و بیان حرفای نامطلبئ به صورت غیر مستقیم بوده
2/اینقدر در روابز و رفتارهای خودم مشکل دارم که حتی خواهر برادر خودم هر در شناخت من دچار اشتباه شده اند
3/هیچ چیزی از ازدواج نمیدانم و فکر میکنم ازدواج فقط همین خواستن دونفر و خواستگاری و عروسی ست
4/اصلا نمیدانم سیاست در رفتار چیست
5/نمیدانم از زندگی چه میخوام و باید در ادامه چه کار کنم.یکسالیست که کاملا متوقف و گیج و مبهوتم و قادر به استفاده از ذهن خود نیستم تا شرایط و موقعیت هایم را بررسی و کنترل کنم و هرچه یمیخوام بفهمم مکشل کجاست که ذهن من منتوقف شده و راه حلی برای مکشلاتم نمیدهد به جواب روشنی نمیرسم
به نظرشما باید برای مشکلاتم و شناخت خودم وزندگی و راه درست ارطباطاتم چه کنم ؟
- - - Updated - - -
6/ در روابط با اقایون یا طوری رفتار میکنم که فکر میکنن عاشقشان هستم یا اینقدر دوری میکنم که استفاده های مثبتی که میتواند در روابط باشد هم از من گرفته میشود مثل دانشگاه .
7/اصلا جرات سرکار رفتن ندارم و فکر میکنم توانایی هایم کم است که البته واقعا کم هست وفکر میکنم باید باز به درس ادامه دهم که ان هم به خاطر شرایطی که گفتم نتوانسته ام.مدرک من کارشناسی هست
- - - Updated - - -
عجیبه که این همه دختر با روابط اجتماعی درست توی این سایت هست ولی کسی اطلاعاتشو در اختیار دیگران نمیگذاره
لااقل بگید باید پیش کی برم که این چیزها رو یاد بگیرم؟
برم به روانشنلس بگم من بچه موندم؟ میدونید لااقل ده جلسه باسد برای این مشکلات برم و هزینشو ندارم خب