با ابراز پشیمانی شوهرم از آزارهایش چگونه تصمیم بگیرم؟
سلام، من 34 ساله هستم و الان 10 سال هست که ازدواج کردم. از همون ماه دوم دعواهای ما شروع شد. و همیشه با کوچکترین دعوا شوهرم پای پدر و مادر من رو وسط می کشید و اونها هم با فکر اینکه گوشتمون زیر دندونشه! ازش حمایت کردن. من روی خانواده ام و اینکه اونها از ناراحتی و اوضاع نابسامان من خبر دار نشن خیلی واسم مهم بود. شوهرم بدبین هست و همیشه به عناوین مختلف همه چیز زندگیم رو چک می کنه، گوشیم، ای میلم و .... . همیشه هم بستری واسم فراهم می کنه که ببینه به خطا میرم یا نه و بعدش که همه چیز تموم میشه عذرخواهی می کنه و خلاص. از کاراش از توهین هاش خسته شدم رفته رفته علاقه ام بهش کمرنگ و کمرنگ تر شد. 5سال اول رو به خاطر نفهمیدن و اذیت نشدن خانواده ام و 5 سال دوم رو به خاطر پسرم ادامه دادم. الان حس می کنم واسه خودم زندگی نکردم.هیچ لذتی از زناشویی نبردم. و البته چند ساله که لذتی که باید یه زن واسه همسرش فراهم کنه رو هم نمی تونم درست انجام بدم. انجام وظیفه کردم ولی الان دیگه اون رو هم نمی تونم و نمی خوام. هیچ حسی نسبت بهش ندارم. حتی چند ماه پیش ازش خیانت دیدم ولی اصلا واسم مهم نبود. فقط به خاطر تهمتها و بدبینیهایی که توی این سال ها بهم داشت پیگیری کردم و فقط بهش گفتم که فهمیدم، همین.الان پیش مشاور میرم و وقتی مسئله رو به توصیه مشاور باهاش در میون گذاشتم فقط داره گریه می کنه و میگه قبو دارم فقط آزارت دادم تو حق داری هرچی بگی همون رو می کنم ولیاگه رفتی نابود میشم خودم رو می کشم یا تا آخر عمر تارک دنیا می شم. نگران پسرم هستم . فکر می کردم میشه جدا شد ولی وظایف پدر مادری رو درست انجام داد ولی با این روشی که همسرو پیش گرفته!!! از طرفی دیگه هر کاری بکنه دوستش نخواهم داشت. نمی دونم بمونم و باز نقش بازی کنم یا برم به خودم و اینکه هنوز جوونم و حق داشتن یه زندگی خوب و عاشقانه رو دارم فکر کنم