-
شوهرم قصد جدایی داره
دوستان سلام
من 29 سالمه و سه ساله ازدواج کردم و یک سال هم عقد بودم.شوهرم هم سن خودمه. مدت سه ماه هست که با شوهرم مشکل پیدا کردم. کلا سرد شده و جای خوابشو اول به بهانه فوتبال جام جهانی از من جدا کرد و بعد هم تا الان جدا میخوابه. هر چقدر هم که من پیش قدم میشم که برم پیشش مقاومت میکنه و حتی گاهی بد برخورد میکنه . نزدیک به یک ماه هست که حرف جدایی میزنه و میگه بعد از امتحانات پایان ترمت از هم جدا میشیم. باور کنید مشکل خاصی نداریم با هم ولی اول به روابط جنسیمون گیر داد که تو سردی و توجیهش هم این بود که لباس های خاص نمی پوشی در صورتی که من همیشه تو خونه مرتبم و ایشون اوایل ازدواج بهم گفته بود که اون فرم لباس ها برام مهم نیست. من رابطه خوبی با خانواده و دوستاش دارم. البته نمی گم مقصر نبودم ولی ایشون خیلی آدم حساسی بودند ظاهرا. واقعا ناراحتم و اصلا نمیدونم چجوری درست کنم این قضیه رو و اصلا دلم نمی خواد جدا شم و از طرفی هم تحمل این مدل رفتارهاشو ندارم. بسیار رفیق بازه و وقتی قراره با دوستاش باشیم باهام خوبه و خوشحاله ولی تو خونه نه. با همکارهای خانمش هم بسیار صمیمیه. که البته من بهش گیر ندادم تا حالا سر این موضوع. به تازگی به طور اتفاقی فهمیدم با خانمی رابطه داره که وقتی فهمید اول انکار کرد و بعد دعوا کرد و بعد هم گفت که رابطه خاصی نیست!!! من چی کار کنم؟
- - - Updated - - -
البته اینو هم اضافه کنم که بعد از دیدن پیام های اون خانم یه سر به فیسبوکش هم زدم و دیدم که اونجا هم با چند نفر در ارتباطه و حتی از این که میخواد از من جدا شه باهاشون حرف زده:54:
واقعا نمیدونم چی کار کنم .
- - - Updated - - -
به مادرش تا حدی گفتم و اونها میگن سعی کن درستش کنی . به خانواده خودم هم به خواهرم گفتم که اون هم میگه درست میشه. ولی ایشون ظاهرا نمیخواد که درست شه.
-
سحرجان اول از همه باید به یه نوعی رابطش با دخترا رو قطع کنه به نظرت قصد ازدواج با اونا رو داره که میخواد ازت جدا شه یا نمیدونم والا آخه خودت هم میگی سر هیچی و دلیلش رو بطور واضح نمیدونی باهاش صحبت کن بگو چرا اسم جدایی رو میاره هدفش چیه؟چرا؟بگو از من ناراحتی>من کاری کردم؟آخه دلیلش رو که باید بدونم چرا اسم جدایی رو میاری
بعدش هم رابطه جنسیت رو باهاش خوب کن یعنی چی که سه ماهه پیشت نمیخوابه فوتبال رو چه ربطی داره که پیشت نخوابه امان از این فوتبال
یجوری سعی کن تحریکش کنی بری پیشش با روش های مختلف چه عاطفی چه فیزیکی
چیزی که من تو این مدت فهمیدم همه مردها بعد2سال رابطه جنسیشون رو کم میکنن ولی زن ها مشتاق هستن دلیلش هم فکرمیکنم فقط تنوع طلبی مردها باشه
به هرحال 3چیزی که گفتم به نظرم انجام بده
1-قطع کردن رابطش با دخترا 2- حتما رابطه جنسیت رو باهاش خوب کن3- بطور کامل و اساسی باهاش صحبت کن چرا میگه جدا شیم
-
نمیخواد رابطش با منو خوب کنه چون منو پس میزنه. باور کنید همه طایفه و دوستاش بارها جلوی خودم ازش تعریف کردن. من هم حتی اگه الان ازش دلخور باشم میدونم که رابطه جنسی قضیش فرق میکنه. ولی اصلا اصلاااا اجازه نمیده پیشش بخوابم . این هفته یه کم بهتر شده ها ولی فقط رفتارش . ولی همچنان مقاومت می کنه. خلی حس بدی دارم و چون به کسی نمی تونم بگم تو این چند ماه اخیر 6 کیلو لاغر شدم. همش میگم هر طور که تو بخوای من همونطور میشم ولی میگه نه , تو درست بشو نیستی.
-
سحرناز عزیز به نظرم مشکلت دوست دختراش هست یعنی هوایی شده وگرنه این چه حرفیه که درست بشو نیستی این چه حرفیه که بدون اختلاف جدی میگه جدایی مهریت چقدره که براش مهم نیست
واقعا راهی به ذهنم نمیرسه چون شوهرت خواب نیست که بشه بیدارش کرد خودش رو زده به خواب
فقط و فقط همونایی که مهسا گفت جدیدا چقدر اختلافات جنسی زیاد شده جالب اینه همش هم شده سردمزاجی مردها
باید به هر نحوی شده رابطت رو باهاش درست کنی تو این سه سالی اختلافات جنسی نداشتین چه از جانب تو چه از جانب شوهرت منظورم شاید چیزی یا نوع دیگه ای میخواد چون بعضی مردها تحت تاثیر فیلم های.... هستن
البته گفتی سه ماهه که باهاش مشکل پیدا کردی به نظرم مشکل اصلی دوست دختراش هستن به نظرت به اونا دل بسته؟؟؟
نمیدونم به هرنحوی شده یجوری باید تحریکش کنی و باهاش رابطه برقرار کنی تا وقتی نمیذاره پیشش بخوابی یعنی باهات مشکل داره
وقتی گفت تو درست بشو نیستی بگو حداقل بگو چی میخوای من بدونم هرچند که این حرفش بهونه بود به نظرم ولی به هرحال بپرس و ازش بخوا که بگه چی میخواد
به نظر خودت علت اینکه ازت دوری میکنه ذهنش هست که جای دیگه هست یا جسمش هست که ازت راضی نیست فکرکنم فکرش جای دیگه باشه وگرنه باید زودتر از این ها تو رابطه باهات به مشکل میخورد
fateme1985 هم عین تو29سالشه و با شوهرش هم سن هست شوهرش عین شوهر تو سرد بود آخرش معلوم شد که شوهرش فیلم... میدیده این قضیه سردی جنسی رو ساده نگیر
هرچند که مشکل تو فیلم دیدن شوهرت نیست و هوایی شدن شوهرت هست به نظرم ولی همه جوره مواظب باش و بهش محبت کن
-
من تو خونه همیشه خوب لباس می پوشم. ولی اهل آرایش سنگین نیستم و جالبه خودش اوایل ازدواج می گفت مهم نیست. انقدر هوای همکارای خانومشو داره و باهاشون گرم می گیره که حد نداره. من مشکلات خودم رو قبول دارم. من جلوی دیگران قربون صدقش نمیرم ولی باهاش خوبم ولی احترامشو دارم. همیشه تقریبا هر کاری خواسته کرده ولی اعتراض جدی نکردم . چون اکه اعتراض کنم میگه انرژی منفی هستی و غرغرو. باور کنید هر خانوم دیگه ای جای من بود حساس می شد. تو خانواده خودم سنگینه ولی تو روابطش با دوستاش خیلی لودگی می کنه و توقع داره من هم مثل اون باشم. من اهل بگو و بخند هستم ولی اینکه بخوام مضحکه باشم رو قبول نمی کنم. مثلا اکه یه جا از رفتار کسی خوشم نیومده همونا رو کرده علم. یا اینکه دوبار تو طول تحصیل من بدون من رفته تفریح با دوستاش که یه بارشو واقعا میتونست نره ,حالا میگه تو پایه من نیستی در صورتی که همه جا باهاش بودم و هستم. وقتی میره یه جا عروسی از اول تا آخرش وسطه در حدی که لباساش خیس میشه و توقع داره من هم مثل اون باشم. همش میکه ما مثل هم نیستیم! خوب معلومه نیستیم. من سطح انرژیم پایین تر از اونه ولی بی حال و سست هم نیستم و از نظر همه آدم خونگرمی هستم. خانواده خوبی دارم که خیلی هواشو دارن. من کاملا می فهمم که داره بهانه میاره. اصلا سه ماهه باهام حرف نزده و فقط من سوال کردم و اون جواب داده ولی وقتی فهمیدم با اون خانوم تا 6 صبح تو وایبر چت کرده و قربون صدقش رفته , حق ندارم ناراحت شم؟ من اگه جلوش بیفتم بمیرم هم براش مهم نیست. برای کدوم گناه؟ این که خودم بودم و سعی کردم خوب باشم ؟
خانوادش میپرستنش و حرف بالا حرفش نمیزنن . فکر میکنه همه بای اونجوری باشن
-
سلام
همسر شما از شما درخواست کرده که باب میل اون به خودتون برسید مثلا نحوه لباس پوشیدنتون و ...ولی شما امتناع کردید
این مسائل برای مردها خیلی مهمه اما متاسفانه کمتر زنی درک میکنه
برای خیلی از زنهای ایرانی رابطه جنسی با همسر یک عمل حیوانی و زشت و پست محسوب میشه
و وقتی مردی از همسرش درخواست رابطه میکنه رفتار های غیر منطقی میبینه که اصلا قابل توجیح نیست و مرد بعد از مدتی سرد میشه
در حالی که در سایر فرهنگ ها رابطه جنسی نشانه عشق طرفین به همه
و برای هر دو طرف مهمه که طرف مقابل از رابطه لذت ببره
همسر شما این حق رو داره که بهتون بگه برای رابطه چطور باشید و این وظیفه شماست که مطابق میل همسرتون باشید
من اگر همسری مثل شما داشتم اصلا و ابدا سعی نمیکردم جامو ازش جدا کنم و باهاش ادامه بدم همون اول کار طلاقش میدادم حتی اگر مهریه اشو اجرا میذاشت و قراربود زندان بی افتم با کمال میل اینکارو میکردم
چون وقتی نتونم تو خونه از لحاظ عاطفی تامین بشم یا مجبورم به سمت فیلم کشیده بشم یا به سمت زنهای هرز و چون این دو گناه های بزرگی هستند بهترین کار طلاق و ازدواج مجدده
و اگر زن بودم هیچی برای همسرم کم نمیذاشتم هر لباس و آرایشی که میخواست رو اجرا میکردم و در حق همسرم سنگ تموم میذاشتم
-
معاون کلانتر من هر پستت رو که خودم از زن ها ایراد گرفتی فقط بخاطر تعصب مردانه ات
سحرناز میگه من بهش گفتم من هرجور که تو بخوای میشم یعنی حاضره خودش رو تغییر بده بخاطر شوهرش یعنی شوهرش رو دوست داره میگه میرم سمتش بهم میگه نه تو درست بشو نیستی میگه دوست دختر داره میگه من دوست دارم که باهاش رابطه داشته باشم ولی اون قبول نمیکنه
اونوقت تو میگی سحرناز مقصره و اگه تو هم بودی طلاقش میدادی واقعا که خنده داره البته نمیگم سحرناز بی تقصیره و فقط شوهرش ایراد داره با این مقدار توضیح ما نمیتونیم دقیقا قضاوت کنیم
شوهر سحرناز هوایی شده با دیدن دخترای دیگه و فقط بخاطر تنوع طلبی هست وگرنه وقتی بهش میگه هرچی تو بخوای من میشم چرا نباید باهاش صحبت کنه
سحرناز عزیز تمام سعیت رو بکن شادتر شی دوای هر دردی شادی هست بازم میگم دوای هر دردی شادیه سعی کن بیشتر باهاش بگی بخندی بازم میگم باهاش صحبت کن ببین چی میخواد متاسفانه به سوالام جواب ندادی که به نظر خودت از نظر روحی و اخلاقی باهات مشکل داره یا بیشتر مشکلاتش بخاطر مسائل جنسی هست و از اول اختلافات جنسی داشتین یا نه
من که فکرمیکنم تماما تنوع طلب شده و تنها راهش اینه که تو خونه تامینش کنی هرچند که شکست دادن تنوع طلبی مردها وحشتناک سخته اما هیچ چیز نشد نداره همین امشب برو پیشش بخواب به هر نحوی که شده سیرابش کن
-
سلام بچه ها نم تقریبا مشکل سحرنازو دارم شوهرم کاملا قاطی کرده خیلی سخته چون من رابطشو با همکارش فهمیدم میگه تو میخوای از من آتو بگیری من بخاطر این نمیخوام ازت جدا شم . اگرم واقعا بخاطر اون نباشه اما وقتی یک ذره به من محبت نداره حتما دنبالش جای دیگه میگرده مگه میشه ناخداگاه وابسته میشه خیلیییییییی نامده بدتر از اون اون کسی باهاشه بمیدونه شوهرم زن داره خدا لعنتش کنهههه
-
شما به ایشون نگین که مطابق میل طرف میشین بلکه مطابقش بشین.
اگه قراره لباس هایی که می خواد رو بپوشید خب بپوشید.گفتنش چیزی رو حل نمی کنه.
بلکه با عمل بهش تحریکش کنید.غیر قابل پیشبینی باشید تو این زمینه.به دست آوردن توجه یک مرد تو این زمینه سخت نیست.
همین حل مشکلات جنسی تون می تونه کاملا ایشون رو به سمت شما برگردونه.
رابطه ی جنسی حتما نباید شب هنگام خواب و تو اتاق خواب آغاز بشه.
حق چنین انتخابی رو ازش بگیرین. زمان این ارتباط رو نگذارین واسه خواب که بتونه راحت رد کنه.
بلکه با تحریکش موجب بشین خودش بیاد سمتتون. چه موقع خواب باشه چه نباشه.چه اتاق خواب باشه و چه آشپزخونه و ....
-
Pasta و سارا و حتی معاون کلانتر ممنون!
من داشتم پست های شما رو میدیدم ولی چون بیشتر از سه بار تو یه روز نمیشد تو تاپیک پاسخ داد پس نمی تونستم کاری کنم. در مورد صحبت های معاون کلانتر باید بگم که اگه صحبت های من رو متوجه می شدید اینطوری صحبت نمی کردید هر چند با کلیت حرفتون موافقم. من تو خونه لباسای کاملا باز می پوشم و تو روابط جنسی همکاری می کنم و آدم تمیزی هستم و اصلااا هم از روابط جنسی بدم نمیاد و بسیار بسیار نادر بوده که رد کنم حتی به جرأت میگم زیر 5 بار. مشکل من این بود که معمولا تقاضا با ایشون بوده و من خیلی کم درخواست کننده بودم .و علاوه بر این ایشون منظورشون این بوده که لباس های زیر خاص و آرایش زیاد داشته باشم که می تونست زودتر از اینها بهم بگه و من با کمال میل انجام بدم. چرا گذاشته بعد از سه سال تازه صداش دراومده؟ اصلا من یه آدمی که این چیزها رو بلد نیست. مگه نه اینکه زن و شوهر باید یه چیزایی به هم یاد بدن؟ در ضمن منی که خودم در عذابم فکر نمی کنید این مدل حرف زدن فقط یه دردی به دردام اضافه می کنه؟ من که تقصیرات خودم رو قبول دارم.
پاستای عزیز! من الان تو خونه دقیقا اونجوری که ایشون میخوان می گردم ولی اصلا توجه نمی کنه. یعنی براش مهم نیست. حتی بارها در آغوش گرفتمش حتی بعد از اینکه پیغامهاشون رو به اون خانوم دیدم. و منو رسما هل میده و همش میگه دیگه فایده نداره! یا سمتش که میرم قبلش خیلی جدی هشدار میده که به من دست نزن! خوب انگیزه همه چی در من کشته میشه.
من اصلا نمیدونم باید چجوری درستش کنم و باز هم میگم من مقصرررررم ولی ایشون هم مقصر هستند که نگفتند تا کار به اینجا رسید. من مشکلات دیگه هم با شخصیت ایشون دارم که بالا بهش اشاره کردم. این که سعی کنی همه دوستات در هر شرایطی همیشه ازت راضی باشن به نظرتون کم مشکلیه؟ اون هم تو جامعه ما که همه دنبال یه همچین شخصی هستند که بخوان ازش سو استفاده کنن. بعد اینکه علنا بهانه جویی میکنه و توهین می کنه یعنی من کاملا حس می کنم که فقط داره میره به سمت جدایی و اصلا نمیخواد چیزی درست شه.
ایشون یه بار و یک جلسه پیش یه مشاور خانوم اومد و دیگه به خاطر مشغله زیاد حاضر نشد ادامه بده و حتی جلسات بعدی رو کنسل کرد و حالا همونو کرده بهانه و میگه مشاوره هم رفتیم فایده نداشت!!! اون خانوم مشاور هم من اصلا باهاش ارتباط برقرار نکردم چون هر چی می گفتم بهم می گفت: خوب حالا از من میخوای برات چی کار کنم؟!!
من یکی دو تا مشاور معروف و گرون پیدا کردم که با هزینه خودم حاضرم بریم پیشش ولی همسرم راضی نمیشه و انقدر بهم گفته تو نمیتونی و نمیشه که اعتماد به نفسم رو از دست دادم . فقط امیدم به خداست و بس. اگر هم مشکلم رو به خانوادم نمیگم به خاطر اینه که نمیخوام اگه یه موقع رابطمون درست شد دیدشون به همسرم بد شه. میریزم تو خودم و مدام دردهای عصبی عجیب و غریب دارم. کمر درد هایی که اصلا سابقه نداره و درست بعد از رفتارهای بد ایشون تشدید میشه.
در کل من اگر بخوام کسی رو نقد کنم کلی نقد می کنم و اگر کسی رو بخوام بزارم کنار به کل قضیه نگاه می کنم. من هم به اندازه ی خودم خوبی داشتم که به خاطر اونها بخواد بهم فرصت بده. اصلا تصور طلاق برام کشندس. به نظر شما اگه با منی که انقدر دوستش دارم به نتیجه برسه بهتر نیست تا اینکه بخواد این همه هزینه مالی و عاطفی بدیم , هم خودمون و هم خانواده هامون و بعد بریم از خونه اول با یکی دیگه شروع کنیم؟