دچار انجماد روحی شدم انگار چه کنم؟
سلام دوستان
نمیدونم تا چه حد منو یادتون هست؟ یک چند ماهی هست اینجا عضوم و خیلی روزها میام و از مطالب سابت استفاده میکنم
میدونید قبول دارم که من مدت طولانی افسردگی داشتم نا امیدی و....
اما الان مدتها است که نه زیاد ناراحتم ار چیزی و نه خیلی خوشحال
ان رابطه که تمام شد من تمام تلاشم برای حفظ روحیه ام و برنگشتن مجدد کردم واقعا هم موفق بودم
هر روز ورزش میکنم رژیم غذایی متعادلی هم گرفتم تو این هم موفق بودم
دوستان خوبی هم دارم گاهی میبینمشون بیرون میریم (البته کم)
برای خودم گاهی مینویسم
اما مساله بزرگ من یک انجماد روحی بد که مدت طولانی است که درگیرشم
تمرکز فکرم خیلی پایین امده و حوصله کاری ندارم کاهی حتی نمیتونم تکان بخورم انگار یخ زدم
و تو خونه خودمون بدتر هم هستم ....
یک حالت وحشتناکی مدام برنامه مینویسم برای خودم یادداشت میکذازم که بلند شو اما فقط روی تختم خوابیدم برق خاموش و بی صدا....
خیلی حالت بدی اصلا دوست ندارم کاری بکنم یا صدایی بشنوم یا کسی باهام حرف بزنه
دلم میخواهد کتاب بخونم اما حالش نیست سریع تمرکزم بهم میریزه
ذره ای تمرکز ندارم ....
درسام هم همه شکر خدا مونده ... اما حس نزدیک شدن بهش ندارم
نمیدونم چرا این طوری هستم؟ نمیتونم از جام تکون بخورممممممم