-
از خواهرشوهرم بدم میاد
تو خانواده شوهرم فقط ما دوربین داریم..خواهرشوهرم شوهر داره بچه داره هر دفعه که جایی دعوت میشیم به من میگه دوربین و بیار یا اس ام اس میده عزیزم دوربین میاری بعد تو جمع میگیره دستش همه شون زن دایی هاش و خاله و دختر خاله باهم عکس میگیرن تو کل این عکسا یکیش فقط من توشم عکس هایه دیگ جوری مینداره من نیوفتم الانم من9 ماهه عقدیم.به نظرتون این دفه گفت دوربین بیار من چجوری جوابشو نه بگم که بفهمه دوست ندارم بدم؟:103::103::103::103:
-
اصلا حساس نباش
عقده ای نیستی که تو عکسا باشی
لیاقت داشته باشه طوری عکس میندازه که تو هم باشی
بابا زندگی من سر چه گیر و دارهایی هست - شما به چه چیز های ساده ای گیر میدی
بزار هر جور عکس میندازه بندازه
در ضمن الان هر کسی یه موبایل داره با دوربین های 8 مگا پیکسلی و 12 مگا پیکسلی و ...
دوربین ندی با موبایل عکس میندازن
زندگی وادی بزرگ منشی و بخششه نه وادی انتقام
-
اینه این دفعه که اس ام اس داد:
.
خیلی راحت جواب بده نه!:97:
.
بهانه بیار که خرابه یا دست فلانیه یا... و بگو نه!:43:
.
ببرش ولی بگو رمش پره و اگه خواستن خالی کنن بگو وای نه! ویروسی میشه!:81:
.
اگه دوربین حرفه ایه جوری تنظیمش کن که نتونن باهاش کار کنن.:18:
.
ببرش ولی دست کسی نده. استند هم ببر اگه خواستی تو عکسا باشی خودت تنظیم کن و بزار روی پایه.
.
تمام مدت در حال عکس گرفتن از این و اون باش و هر وقت ازت خواست بگو الان میدم!:303:
-
ببرش اما جوری تنظیمش کن که نتونه باهاش عکس بگیره.رفتارش باهات چطوره؟فقط مشکل همین دوربینه؟
-
ایشون کوته فکره،عقده ایه ولی شما اینطور نباش!به قول آقای فرشید بزرگ منش باش!دوربینتو ببر بزار عکسم بگیره. بالاخره 1 روزی از این رفتارش شرمنده میشه.
-
من میفهمم شما چی میگی.من خودم از خواهرشوهرم و دختراش دلم خونه!بدتر از من نیست که دخترخواهرشوهرم برا شوهرم دوست دختر پیدا می کنه! خواهرشوهرم شوهر متاهل منه می بره جایی که دختر مجرد بی حجاب هست( این مساله توخانواده ما عرف نیست!)هر چقدر شوهرت خوب باشه مادر شوهر وخواهرشوهر اگر بخوان میتونن زندگیتوتباه کنن!این نظر منه! بازخوبه بت میگه یاسمن جون یعنی هنوز حرمت بینتون نشکسته پس توهم نشکونش.1 دوربین قرض دادن کسی رونکشته ولی اگر بات بیفته رو دنده دیگه خدا به دادت برسه!
-
آخه عزیزم مگه کادو دادن مبادله کالا به کالاست که انتظار داری همون قیمت باشه؟! خب شاید تو اون موقعیت دستشون تنگ بوده، یا فکر کردن یه شال خوشگل بیشتر برای شما مناسبه تا یه ظرف چینی!
به نظرم زیادی داری سخت میگیری. اینقدر روی این مسائل جزئی مثل حالت نگاه! حساس نشو. بالاخره وارد یه خونواده جدید شدی و طول می کشه تا بهشون عادت کنی. اگه خیلی ناراحتی می تونی فاصلتو حفظ کنی و کمی سرد برخورد کنی که فکر نکنن وظیفته هرچی خواستن بدی بهشون.
-
سلام یاسمن خانم، به نظر من دوربینت رو بشکن. بعد نشونش بده بگو از دستم افتاد شکست. اینطوری راحت میشی.
-
به نظر من اصلا تمرکزتو از مادرشوهر و خواهرشوهر بردار.متمرکز شو رو شوهرت.بهش برس،براش تیپ بزن، باهاش شاد باش، بهش محبت کن تا جذب تو بشه.
-
راستش از راهنمایی های دوستان یاد خاطره ای افتادم زیادم با ربط نیست
دوم راهنمایی بودم و مسئول بلندگو و سیستم صوت مدرسه
زنگ های تفریح اهنگ میزاشتمو برای ناظم که میخواست صحبت کنه با بچه ها تنظیمش میکردم
یه همچین حس مالکیتی بهش داشتم که نگو
یه روز دیدم یه پسره دیگه برای ناظم سیستم رو تنظیم کرده و منو مطلع نکردن و یکی دوبار دیگه اینکار رو کرد
خیلی ناراحت شدم و رفتم سیستم صوتی رو جوری دستکاری کردم که صدا ازش درنیاد
از شانس ما ایندفعه مدیر میخواست صحبت کنه و پسره هم تلاش کرد کنف شد:311: مدیر خودش سعی کرد اونم کنف شد:81:
هیچی دیگه ما رو صدا کردن بیا ببین چشه
منم رفتم دیدم مدیر تو اتاقه و منتظر درست شدنش
یکم جلوش با سیستم ور رفتم و بعد فیشی که اشتباه زده بودم و درستش کردم و مهارت خودم رو به رخ مدیر کشوندم مدیر هم یه لبخند خاصی زد و رفت (الان فهمیدم که اون موقع خیلی تابلو عمل کردم و معلوم شده من دستکاریش کردم ولی مدیر بروم نیاورد)
واقعا الان که فکرش رو میکنم می بینم چقدر بچه بازی دراوردم ولی اون موقع واقعا بچه بودم دیگه و مقتضایت سنم بود دیگه
خوب شد یادم افتاد تا یه خاطره جدید برای خانومم داشته باشم تا تعریف کنم