نمایش نسخه قابل چاپ
سلام به همه دوستان خوبم.يكي از عزيزان من دچار مشكل شده و من دوست دارم بهش كمك كنم ولي نميدونم چه جوري!موضوع اينه كه شوهرش داره بهش خيانت ميكنه ولي خودش نميدونه. اون يك بچه داره و اگه اين موضوع رو بفهمه زندگيش بهم ميريزه.از طرفي شوهرش اونو به بهانه اي ديگه فرستاده جايي تا چند ماه از هم دور باشن واون بي خبر از همه جا....
و من با چشم خودم ديدم كه شوهرش با كسي ديگست....من واقعاً نميدونم چكار كنم.لطفاً كمكم كنيد.ممنونم
اینکه به وفور در جامعه ما دیده میشه شما سعی کن ندیده بگیری هر کسی خودش باید به فکر زندگیش باشه احمق ترین آدمها کسانی هستند که نمی تونن بفهمند که همسرانشون با کسان دیگری رابطه ذارند اینها همون افرادی هستند که مستوجب هر بلایی هستند
و اما شما به توصیه های اسلامی "اگر گفتن چیزی که از شما پرسیده نشده باشد ایجاد مفسده کند بازگو کردن مطلب گناهی بزرگ و مجازات درجه گناه آن مجازات و حدود تهمت را دارد" فارسیه امروزیش میشه بیخیال
در پناه حق
اگه خيلي برات عزيزه نفر سوم رو پيدا كن و توسط يك فرد قريبه با او صحبت كن .اميد وارم موفق بشي.
شما باید نفر سوم رو از این میون حذف کنید وکاری کنید که دوستتان نزدیک شوهرش باشد تا حواس شان به همه چیز باشد
این نفر سوم رو حذف کردی با بعدیش چه می کنی؟از کجا معلوم که فقط یه نفر باشه و چند نفر نباشه؟!!
اینجوری هم میشه به قضیه نگاه کرد شما خواستید نفر سوم رو حذف بکنید یا باهاش صحبت بکنید قضیه بالا بگیره و همه در جریان قضیه قرار بگیرن اونوقت چی؟شاید دوست شما این موضوع رو می دونه و مثل خیلی از آدمهای دیگه از کنارش بی تفاوت رد میشه شما مگه چقدر از زندگی این خانم و شوهرش می دونی؟
این کار دخالت در امور شخصی دیگرون برای حریم زندگی دیگرون ارزش قائل بشیم هرچقدر که می خوان نزدیک و عزیز برامون باشن
در پناه حق
سلام به شما دوست عزیز
اول از همه باید بگم خوب درکتون میکنم نمیشه از این موضوع به آسانی گذشت ،به خاطراینکه خودت عذاب وجدان میگیری
اول خوب مطمئن شوکه هم چین موضوعی وجودداره،اون وقت با خوداون آقا مطرح کن وبفهمون که ازرابطه ایشون خبردارین ،وازشون بخوایین که فراموش کنن شماهم درعوض فراموش میکنین
امااگراین طورنشدبادوستتون درمیان بذاریدتا خودش تصمیم بگیره برای زندگیش
ابن بی انصافی درحق دوستتون میشه که خبرنداشته باشه
به هرحال اول اون آقا متقاعدکنین که کارشون اشتباهه
دوست عزيز ممنون از راهنماييتون.حرف شما كاملاً درسته ولي من نمي تونم از كنار اين قضيه بگذرم چون اين عزيز خواهرمه و چندين بار از من سوال كرده كه آيا من از كارهاي شوهرش چيزي ميدونم يا نه و من خودم رو بي اطلاع نشون دادم.ولي اين اواخر مي بينم كه شوهرش واقعاً داره سوء استفاده ميكنه ختي خواهرم رو به بهانه اينكه كارش زياده و شبها دير به منزل مياد و هزار تا بهانه ديگه فرستاده شهرستان و اينجا تنها ....خواهر بيچاره من هم در حال بزرگ كردن بچشه بي خبر يا باخبر نميدونم.ولي ميترسم كه اون نفر سوم( يا به قول شما شايد يه نفر نباشه؟) زندگيشون رو به هم بريزه...و در اين صورت من خودم رو مقصر ميدونم.نقل قول:
نوشته اصلی توسط noghte sare khat
خانم متاسفم که دارید چنین شرایطی رو تجربه می کنید ولی کوچکترین عکس العملی از جانب شما قضیه رو بدتر میکنه تمام این مسائل رو نادیده بگیرید
زندگی خواهر شما از هم پاشیده شده وکرنه شوهرش در کنار زن و بچه اش بود و خواهر شما هم می دونست که شوهرش معشوقه داره
لین به نوعی متارکه بی سر و صدات اگه خواهر شما یه زن کامل برای زندگیش بود و برای بقای زندگیش مشتاق بود حداقل می فهمید که شوهرش بهش داره خیانت میکنه از کجا معلوم هم که نمی دونه؟!!!
در پناه حق
اون فقط به خاطر بچش سكوت كرده.توي زندگيش هم هيچي كم نذاشته.تا حالا هم با همه بد و خوبش ساخته ولي حالا آقا شلوارش دو تا شده.و واقعاً نميدونم ادامه اين زندگي چي ميشه.اين مسئله واقيت داره كه هر چه بيشتر نجابت به خرج بدي بدتره.خيلي اين قضيه برام سخته تحملش.واقعاً نميدونم.............نقل قول:
نوشته اصلی توسط noghte sare khat
به نظر من بهتره که خواهرتون رو در جریان بذارید. اگه این کار براتون مشکله و یا به دلایلی درست نمی بینید از خواهرتون بخواین که به منزلشون برگردن و تحت هیچ شرایطی تنهایی مسافرت نرن.