چطوری به استادم نزدیک و دوست بشم؟؟

با سلام به همه ی عزیزان. من یه مدتی هست حدودا دوماه که به استادم علاقه مند شدم اما متاسفانه متوحه شدم که با یکی از دخترهای کلاس دوسته. الان حال روحی مناسبی ندارم اون دختر از لحاظ ظاهر و همه چی از من پایینتره امابه قدری اداو اطوار در میاره که باعث شده مورد توجه اون قرار بگیره در حالی که من تقریبا سنگین هستم همیشه همینطوره تابه یکی علاقه مند میشم به قدری طولش میدم که طرف با یکی دیگه اشنا میشه . میخوام بدونم که چطوری میشه به یکی فهموند که به اون علاقه داری متاسفانه من عشوه و ناز کردن هم بلد نیستم چیزی که دخترای امروزی فوق العاده در اون حرفه ای هستن و پیش میبرن.اینجا نمیخوام در مورد بحث ازدواج و این که اگر با استادم دوست شم اخرش چی میشه صحبت کنیم چون خودم عاقل هستم و موارد خوبی رو انتخاب میکنم اما راه نزدیک شدن رو بلد نیستم .:54:

- - - Updated - - -

یکی نیست یه راهنمایی کنه خاهشا بخصوص اقایون محترم:203:

ایا کسی هست که مرا یاری دهد؟؟؟:324:

سلام سحر جان، اصلا دليلي نداره شما نزديك بشيد. شما دانشجويد و حتما يه دختر خانم باوقار و خوب هستيد اين افكار و از ذهنتون بيرون كنيد. اصلا شما نبايد به استادتون به چشم ديگه نگاه ككنيد . حالا برسيم به جذب كردن. بهترين كار اينه كه به خودتون بها بديد يعني بگيد من اونقدر باارزشم كه نبايد طوري رفتار كنم كه هر كس و ناكسي بتونه من و بدست بياره.قرار نيست شما كاري بكنيد كه توجه اطرافيان رو به خودتون جلب كنيد. همين عادي بودن و خودت بودن بهترين راهه. 99% آقايون از خانم هاي باوقارو نجيب كه خانمي خودشون رو حفظ كنند خوششون مياد. كسي كه با ناز و عشوه و لوسبازي طرفدار داره اون طرفدارا واسه چيزاي ديگه مي خوانش نه چيزه ديگه. به خودمون ارزش بديم تا بقيه هم به ما ارزش بدن . و در آخر به فكر درستون باشيد نه استادتون

مجید جون واقعا نمیدونم از نگاهم چطور استفاده کنم که اون طرف متوجه علاقه من بشه.اخه متاسفانه اصلا عشوه و ناز کردن بلد نیستم که خیلی مهمه.نگاه با لبخند خب به هر حال سر یه کلاس نمیشه که اخم کرد.من اکثر مواقع لبخند میزنم خاهشا بیشتر راهنماییم کن:203:

- - - Updated - - -

دنیز عزیز در یه مرحله ای از زندگی واقعا به این میرسی که نیاز به یه همراه داری و میخوای یه همراه خوب انتخاب کنی. من پیشنهادهایی که میگیرم معمولا از طرف اقایون زبون باز و حرفه ای هستش یعنی با توجه به این که من ارومم و اونا شلوغ به سمت من میان که من همچین افرادی رو نمیپسندم اونایی که خوب هستن سنگین هستن وباید خودت بری طرفشون و ازیه جایی شروع کنی که متاسفانه من این قسمت رو بلد نیستم. در حالی که میبینم خانومهایی که اهل عشوه و ناز هستن واقعا موردهای خوبی رو به دست میارن . مثلا همین دختر خانوم سر کلاس. این افراد زرنگ هستن و میدونن برن سمت چه کسایی. منم در سنی نیستم که بخوام از روی یه احساس زودگذر به سمت استادم برم حالا فقط مسئله استاد نیست منظورم همه رو شامل میشه. جالب اینجاست که فقط من سر اون کلاس درسشو گوش میدم و می فهمم.من مواردی رو که در جامعه میبینم اینه که اقایون سنگین و خوب معمولا با همیچین دخترهایی که گفتم ازدواج میکنن.

.

مرسی مجید عزیز از این که راهنمایی میکنی. من لیسانسمو گرفتم این کلاسی که میرم خارج از دانشگاهه. یعنی این که گروه کوهنوردی یا همچین تورهای علمی رو نداریم. لبخند زدنم در حد نرماله منظورم اینه که در کل خیلی خوش اخلاق هستم و با همه اگه بشه صحبت میکنم درمورد درس و کتاب و یا مثلا بحثی پیش بیاد اینارو شرکت میکنم یا گاهگاهی شوخی هم میکنم . اما نزدیک شدن واسم خیلی سخته. الان که فکر کنم با اون دختر خانوم در ارتباط باشه به نظر شما دیگه از جانب من حرکتی صورت بگیره درسته یا غلط؟؟ و این که من میتونم از طریق شماره تلفن استادم به اون نزدیک شم یا نه؟

چه خوب که اینقدر طرزفکرت باز و روشن هست مجید. از نظر شماره تلفن نمیخواستم کار خاصی انجام بدم خواستم به بهونه اشکال درسی و این چیزها بتونم کمی نزدیک شم همه شماره اونو دارن . و این که رابطه ی اون دوتا با هم تازه شروع شده اینطور که من متوجه شدم اما بیشتر داخل کلاسه و باهم بیرون رفتنی ندارن. (حالا یکی نیست بگه این اطلاعات رو از کجا به دست اوردی که باهم بیرون میرن یا نه). سر کلاس که باهم صحبت میکردن یه مقداری رسمی نه زیادالبته متوجه شدم. ولی مجید این مشکل در مورد تموم اقایونی که باهاشون برخورد دارم و میدونم مناسب هستن اتفاق می افته تا من میام حرکت کنم با یکی دیگه اشنا میشن متاسفانه. فکر کنم روند حرکت من کند باشه و این که نمیتونم خوب جذب کنم ظاهر زیبایی هم دارم اما قدرت جذب ندارم متاسفانه.

سحر خانم . تصور میکنم قدری نگاهت از خودت دوره که گاها متوجه نگاه هایی که به سمتت میشه نمیشی. قطعا آقایونی هم که مناسب شخصیت شما باشن به شما توجه دارند. هر شخص انرژی جاذبه ای داره که ناخودآگاه افراد هم قطب خودش رو جذب میکنه. کمی رو این مقوله بیشتر تاُمل کن. شاید فرد مورد نظرت بقدری به تو نزدیکه که متوجه حضورش نمیشی. مثلا مثل برادرت دوستشون داری.
راجب جناب استاد هم هر چیزی ممکنه. شاید دوستیشون اونقدر نزدیک نباشه که شما فکر میکنی و برای خودت تصور کردی. شاید دوستی امروزشون فردا وجود نداشته باشه. ( البته بهتره شما دخالت نکنی. ) نمیخوام بی خود امیدوارت کنم اما هر چیزی ممکنه.
سحر خانم. یک راه دیگه که معمولا بیشتر بین خانمها طرفدار داره واسطه قرار دادن فردی دانا و زیرکه تا با هنرش به صورت غیر مستقیم به اون شخص بفمونه مورد توجه دختر خانومی قرار گرفته. البته بهتره به صورتی عمل کنه که پسره فکر کنه خودش پیشقدم شده.
خودمونیم من چقدر حرفه ای شدم خودم خبر نداشتم.:58: یکی نیست فکری به حال خودم کنه.:305:

این سی روز برای خودت برنامه مفید بذار که دوستی استادت و اون دختره بهت فشار روحی نیاره و اذیت بشی. بعد از سی روز خیلی چیزا تغییر میکنه. ببین اگه زندگیمو برات تعریف کنم چی شد به اینجا رسیدم از تعجب شاخ در میاری. تاپیکام تو تالا ر هست. خواستی بخون شاید اصلا پشیمون شدی از این که بخوای باهاش ادامه بدی
خیلی از این استادا زندگی عاطفی خوبی ندارند. فقط سر کلاس و از نظر کاری موجه و برجسته اند. نمونش همسر خودم

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sahar amiri

مرسی سعید جون . من برم روی این لبخنده کار کنم ببینم چی از اب درمیاد :203:

---

فعلا تا یه مدت طولانی لبخندو بیخیال شو. یه ماه صبر کن. شاید اصلا بعد از یه ماه خودت دیگه نخواستی. اون الان تازه یه رابطه رو شروع کرده.الان زوده بخوای جذبش کنی

مرسی سارای عزیزم حتما مطالبتو میخونم . امیدوارم که به اون خوشبختی که میخوای برسی. سارا مشکل من فقط استادم نیست مشکل من بیشتر طریقه ی جذب کردن افراده که این هنر رو زیاد ندارم. میدونم زندگی استادها اونطوری که میبینیم نیست ظاهرا زیباست اکثر مواقع.

دوستان مراقب توصیه ها باشند.
توصیه های بزرگان دین کاملا خلاف این "نگاهها" هست و این نگاهها را تخریب کننده دانسته .

نگاه به نامحرم (با قصد و منظور) تیری از تیرهای ابلیس است.

سحر گرامی
در ارتباطا تتون با نامحرم ، همیشه خدا را در نظر داشته باشید . و از او بهترینها رو بخواهید. اوست که مهر و محبت را در درون انسانها قرار میده. به برخی عزت و به برخی ذلت میده. از او عزت و سربلندی رو بخواید. خودتون باشید و در مسیر صحیح (که قطعا می دونید چیه) حرکت کنید. وقتی با خدا باشید نگران هیچی نباشید ، خداوند هر چه خیر و صلاحتون باشه سر راهتون قرار میده ، بنابراین تو این زمینه نمیخواد شما حرکت خاصی انجام بدید. یکی از مهمترین کارهائی که دوستان خدا انجام میدن دیدن این روابط (نازو عشوه هم کلاسیتون برا استادتون) و صبر بر اون هست. ارتباطتون رو با خدا بیشتر کنید ، دوستی ای عمیق تا موقعی که از او درخواستی داریم خجالت نکشیم و زبون ما در درخواست کردن از او باز بشه.



یه تلنگر برای همه ماها ، من جمله خودم:

ایحسب الانسان ان یترک سدی ؟؟!!




سرعت تاپیک بالاست. منظورم از توصیه ها ی سطر اول ، پست 13و 3 بود ، در عوض پست شماره 4 توصیه های خوبی براتون داره.