خواستگاری دارم که با وجود محاسن زیادش، معایبی دارد که مرا بر سر دوراهی قرار داده

با سلام.
من حدود 5 ماه است که با پسری آشنا شده ام. متأسفانه رابطه ی ما با وجود زمان کوتاهش خیلی عمیق شد. ایشون علاقه ی خیلی زیادی به من داره و به این موضوع مطمئنم. از نظر خودم و دیگران هم احترام و محبت خیلی زیادی نسبت به من داره. اما کارهایی کرده و میکنه که کم کم دارم مستأصل میشم. مثلا روزهای اول رابطه توی ماشینم شنود گذاشت تا به قول خودش ببینه میتونه بهم اعتماد کنه یا نه. یا مثلا الان وقتی خونه هستم باید از تلفن خونه بهش زنگ بزنم تا مطمئن شه. به نوعی وسواس داره. حتی با هم به روانپزشک هم مراجعه کردیم و الان دارو میخوره.
از یک طرف علاقه ی زیادی که به من داره و شرایط خوب دیگه مثل کار، تحصیلات، پول و ... نمیذاره براحتی ازش جدا شم و از یک طرف کنترلها و شکهای بی موردش کلافه ام کرده.
این نکته رو هم خاطرنشان بشم که 90% شکش به جامعه و میزان کمی به من هست.
میخوام بدونم این کنترلها ممکنه به مرور زمان از بین بره یا بیشتر میشه؟
سپاسگزارم.

سلام


واقعیتی که نمیشه نادیده گرفت اینه که شکاک بودن هر یک از طرفین، زندگی رو برای طرف مقابل بسیار سخت خواهد کرد.

من خودم به نوعی وسواس مبتلا بودم.با درمان دارویی خوب شدم.ولی هنوز گاهی اون افکار میاد سراغم.ولی نه در حدی که زندگیمو مختل کنه.گاهی به افراد شک هم میکردم.اما دیگه نه در حد شنود کار گذاشتن.نمیدونم شاید اگه پای زن و ازدواج در میان بود منم این کار رو توی اون برهه می کردم!!!!جالبه منم بیشتر به جامعه بد بین بودم.


تغییر رفتارش میتونه نشانه ای از بهبود باشه.


حالا ایشون با خوردن این دارو ها تغییر محسوسی هم کردن؟


به نظرم این سوال رو بهتره از پزشکشون بپرسید.ایشون قطعا به دفعات با اینگونه افراد برخورد داشته اند.و شاید بهتر باشه یه اطلاعاتی از شرایط اینگونه افراد قبل و بعد از درمان داشته باشید.این مورد اینقدر حائز اهمیت هست که شما حضورا نزد مشاور بروید.


فقط خدا

این آقا بیماری روانی دارد و پزشک هم تایید کرده است. درمان بیماری روانی کار آسانی نیست. صبر و تحمل زیادی لازم دارد. بعضی بیماری های روانی ماندگار هستند و با دارو فقط می توان عوارض و نشانه های بیماری را کنترل کرد. من سمینارهای ازدواج دکتر فرهنگ را شرکت کردم. ایشان می گفت با کسانی که بیماری اعصاب دارند نباید ازدواج کرد مگر اینکه پزشک تایید کند که شخص مورد نظر در مسیر بهبودی قرار گرفته است.تاکید هم می کرد با افرادی که بیماری شک دارند ازدواج نکنید چون بسیار سخت است. تازه زندگی با کسانی هم که در مسیر بهبودی هستند بسیار حساس است. چون هر استرسی برای آنها چند برابر فشار دارد و می تواند بیماری را شدت دهد. بنابراین این زندگی محدودیت هایش بیشتر از زندگی های عادی است و باید بسیار بیشتر از افراد عادی روی رفتارت دقت داشته باشی. با در نظر گرفتن این موارد باید با یک پزشک متخصص اعصاب هم مشورت کنی. حتما این کار را بکن.

ممنون ازینکه وقت گذاشتید.
ایشون بطور کلی تغییرات زیادی بخاطر من کردن. مثلا اینکه سیگار و مشروب رو کلا کنار گذاشتن و مطمئنم.
نکته مثبتی هم که هست اینه که میدونه بیماره و وسواس داره.
مشکلی که الان دارم اینه که حتی نمیتونم تنها برم پیش پزکشون که از تغییراتش باخبر بشم! :( به همین دلیله که این سایت رو پیدا کردم و خوشحالم.

سیگار و الکلی هم بوده !!

در عرض 5 ماه هم ترک کرد و به شما گفته بخاطر تو گذاشتم کنار؟؟

باور کردی؟

شکاک، الکلی، سیگاری ... تازه تعدادی از مشکلاتی هست که تو این 5 ماه متوجه شدی و به راحتی هم با یه جمله ازشون می گذری.
بخاطر تو ترک کردم
من شکاک نیستم. به تو هم شک ندارم. به جامعه شک دارم !!

اون آقا به خودش اجازه می ده تو ماشین شما شنود بذاره و تا نهایت اطمینان را کسب نکنه، قبولتون نکنه.
اما شما همه عیب هاش را می بینید و می گید مورد خوبی هست، نباید ازش بگذرم؟؟

چقدر ما خانمها ساده هستیم.
چقدر احساساتی هستیم.
چقدر عقلمون به گوشمونه و هر چی می شنویم باور می کنیم!!!!!!!

این آقا توی ماشین شما شنود می ذاره
اما شما حتی حق نداری بری پیش دکترش؟؟؟؟؟؟
متوجه تفاوت حق و حقوقی که برای خودش قایله ( جاسوسی در ابتدای رابطه در خصوصی ترین لایه های زندگیت، شاید شما با دوستت توی ماشین شوخی کردی، تلفنی به مادرت زدی که نخوای آقای تازه وارد بفهمه و .... )
و حق و حقوقی که شما به هیچ وجه ندارید ( تحقیق برای ازدواج ) هستید؟

به نظرم احساسات جلوی چشم شماروگرفته است وفکرمیکنیدمیتوانیدواقع بینانه به موضوع نگاه کنید
به نظرتون وقتی واردزندگی مشترک شدیدبعدازاینکه احساساتون فروکش کردبازهم میتونیدرفتارهاوشکاکیت های این اقاروتحمل کنید؟
به نظرتون میشه به راحتی سیگاروالکل رواززندگی حذف کرد؟
اگه شماشکاک باشیدوبخوایدکارهای این اقا روچک کنیدایشون قبول میکنند؟
احساسات روکناربذارچشمهات روبازکن کسی که هیچی نشده این همه شکاک باشه وای به روزی که واردزندگیش بشی مطمئن باش ازاین فراتر خواهدرفت فعلاچون رسمی نیستیدتاجایی که میتونه خودش روکنترل میکنه
به فکراینده وزندگیت باش بااحساسات تصمیم نگیروایندت روخراب نکن
شماواین اقاچندسالتونه؟
تحصیلاتتون درچه حده؟
نحوه اشناییتون چگونه بوده؟

من 21 سالمه و ایشون 27.
تغیییرات سیگار و الکل واقعا صورت گرفته. شایدم به همین راحتی که شما میفرمایین.
ایشون لیسانس دارن و من سال دیگه لیسانس میگیرم.
نحوه آشناییمون هم از طریق دوستان مشترکمون بوده.

مثل اینه که بگی شرایطش عاااااالیه . ولی ایدز داره . نمیشه باهاش کنار اومد ؟ دختر خوب از یه سری ایرادا نمیشه گذشت . چشماتو باز کن.

- - - Updated - - -

مثل اینه که بگی شرایطش عاااااالیه . ولی ایدز داره . نمیشه باهاش کنار اومد ؟ دختر خوب از یه سری ایرادا نمیشه گذشت . چشماتو باز کن.

شما خیلی احساسی به قضیه نگاه میکنین.یادتون باشه اوایل آشنایی همه با هم خوبن و مورد ایده آلی به حساب میان.مواظب باشین

شنود ؟ هضمش خیلی سخته !
اگه از شما چیزی دیده بود ، اره می شد یه جوری رد کرد ! ولی .... ! ! ! ! !