نمی دونم همدیگرو قبول داریم یا نه ؟
سلام . من دختر 27 ساله ای هستم که حدود یه ساله با همکارم که 29 ساله هست به قصد ازدواج آشنا شدیم . خانواده اون و خودش مذهبی تر از ما هستن و فکر می کنم این دلیل مشکلات ما باشه . راستش تو این مدت ما مدام با هم جر و بحث داشتیم که هر دومون هم مقصر بودیم . وقتی بهش جواب رد میدم طاقت نمیارم و دوباره وقتی برمی گرده طرفم قبولش می کنم . وقتی هم قبولش می کنم دوباره سر کوچکترین چیزا دعوامون میشه و پشیمون میشم از قبول کردنش . مسائلی که سرش اختلاف داریم بیشتر انگار تفاوت فرهنگیه
مثلا من دانشجو هستم و یه عکس یادگاری که با مجموعه کلاس گرفتم (کلاس ما هم خانم و هم آقا و هم متاهل و هم مجرد داره) باعث یه دعوای یه هفته ای شدید بین ما شد که هنوزم حل نشده و نظر اون اینه که نباید با نامحرم ها عکس می گرفتم .
یا مثلا اط نظر من ساعت هشت شب برای یرگشتن به خونه دیر نیست . ولی اون میگه زن باید ساعت 5 شب خونه باشه . یعنی بعد اذان
یا مثلا ایمیهای گروهی که دوستان برای هم می زنن رو قبول نداره و میگه نه باید برام ایمیل بزنن و نه من باید جواب بدم
و اینجور مسائل
خوبی هایی که داره هم زیاده . مثلا مهربونه . دست و دل بازه . سالم و با ایمانه و.....
لطفا کمکم کنید
RE: نمی دونم همدیگرو قبول داریم یا نه ؟
سلام يلداي عزيز
اول ملاكهاي ازدواجت رو ليست كن (بدون در نظر گرفتن اي آقا) ، وبعد ويژگي هاي اين آقا رو ليست كن!
حالا اين دوتا رو باهم مقايسه كن تا نتيجه بگيري!
ببين عزيزم مهم نيست كه اين آقا دست و دل بازه يا ... مهم اينه كه اين دست و دل بازي جزو ملاكهاي اصلي تو هست؟
مثلا ممكنه هزار تا خوبي داشته باشه كه واسه تو جزو ملاكهاي اصلي نيست و درمقابل 10تا بدي داره كه تو واقعا نميتوني تحمل كني !!!!!!!!!!!! يا برعكس !
پس تنها كسي كه ميتونه كمكت كنه اول از همه خودت هستي ، اول تكليفت رو با خودت روشن كن و بعد سوالات روشنتري بپرس تا دوستان همدردي كمكت كنند :72:
RE: نمی دونم همدیگرو قبول داریم یا نه ؟
با م . ش موافقم.
معیارات رو لیست کن و مقایسه کن .
مساله یه عمر زندگیه پس خواهشا خودت و یکی دیگه رو بدبخت نکن..
RE: نمی دونم همدیگرو قبول داریم یا نه ؟
مرسی دوستان که جواب دادین
راستش من انقدر افکارم به هم ریخته س که نتونستم درست توضیح بدم و جزییات رو بیشتر مطرح کردم
این یکی از مشکلات ما بود که مثلا میزان حریم بین مرد و زن برامون متفاوته . از دید ایشون حتی حرف زدن معمولی با همکار و همکلاسی و ... گناه حساب میشه و باید در حداقل ها قرار بگیره
یکی دیگه از مشکلاتمون یکسان نبودن سطح احساساتمونه . مثلا اون خیلی خیلی ابراز علاقه می کنه و روزی حدود هشتاد نود تا اس ام اس می زنه و مدام زنگ می زنه و اصلا به من فرصتی برای دلتنگی یا ابراز احساس نمیده
من از این موضوع عذاب می کشم . اونم همینطور. یه جورایی احساس می کنم تو رابطه ما جای من و اون عوض شده .
مورد بعدی اینکه مدام رنجور نمایی می کنه . البته شایدم اینطور میشه . اما من این رفتار رو از یه مرد قبول ندارم و احساس می کنم مرد باید غرور خاصی داشته باشه. اما اون همه ش خودش رو پیش من تحقیر می کنه . مثلا ازش می پررسم چه خبر ؟ میگه جز دلتنگی هیچی میگه خبری جز این که من دارم اذیت میشم نیست و ... من اینجوری دوس ندارم . من از آه و اشک های عاشقانه و این چیزا بدم میاد . اون روحیه خیلی حساس و ظریفی داره . خودشم میگه که با مردای دیگه فرق داره
اگه ممکنه کمکم کنید
RE: نمی دونم همدیگرو قبول داریم یا نه ؟
آیا آیا آیا آیا به خاستگاریت اومده یا روابطتون بین خودتونه؟اگر نامزد یا دوستت انقدر به نامحرمی حساسه بهش یادآور باش
خودتم بهش نامحرمی پس ابراز دلتنگی و احساسات یا تعیین تکلیف کردن برای شما،هیچ جایی نداره.
RE: نمی دونم همدیگرو قبول داریم یا نه ؟
یلدا جان سلام
این اقا رسما امده خواستگاری یا خیر؟
ببین خانومی
زندگی خیلی فراتر از این دیدگاه شماست.در واقع زندگی و ازدواج یک مقوله جدیه و شما هم باید جدی بگیریش.
اینکه با هر بار دعوا شما کلا بهم بزنی و ایشون دوباره بیاد و دوباره باهم ادامه بدید اصلا رفتار بالغانه و منطقی نیست.
راحت بهت بگم به سن و سال یه خانوم و اقای 27 و 29 ساله نمیخوره
مطمئن باش فردا در زندگی از این قهر و آشتهای فراواااان خواهی داشت.از همین الان یاد بگیر و بدون راه حل مناسب چیه.قهر کردن و بهم زندن و دوباره مردد شدن و ....اینها همه ناشی از عدم ثبات فکری شما و عدم پختگیته.
به چیز خوبی هم اشاره کردی...اختلاف فرهنگی
فرهنگ یکی از مهم ترین فاکتورهای انتخاب همسره.بنابراین رو این قضیه با دقت بیشتری فکر کن و سرسری از کنارش نگذر.
باید و نبایدهای عرفی و شرعی که قشر نرمال جامعه بهش معتقدن باید در نظر گرفته بشه.از طرفی باید مراقب باشی این رفتارها ناشی از تفاوت فاحش مذهبی نباشه که برایت در اینده بی شک مشکل ساز خواهد بود.
شما دقیقا توضیح ندادی که با این اقا الان نامزدی...امده خواستگاری یا خیر....خانواده ها خبر دارن یا نه....
یه سوال دیگه:
مثلا شما میای میگی برام ایمیل زدن؟یا خودش پسوردت رو داره؟
RE: نمی دونم همدیگرو قبول داریم یا نه ؟
مرسی مریم جان
اون یه ساله که میخواد بیاد خواستگاری و خیلی هم عجله داره
اما من اجازه ندادم
خانواده من هم در جریان هستن و خانواده اون چیزی نمی دونن . اما میگه مشکلی ندارن
در مورد ایمیل هم اون خیلی چیزا رو سوال می کنه و من با صداقت جواب میدم
مثلا ایمیلی معمولی براش می زنم و می پرسه که اینو کی برات فرستاده بود ؟ خب منم چون کارم اشتباه نبوده میگم
یا مثلا می پرسه در روز چند نفر بهت ایمیل میدن
خانم هستن یا آقا ؟
یا می پرسه آیا با همکلاسی های آقات چت می کنی یا نه ؟ و اینجور سوالا
نقل قول:
نوشته اصلی توسط maryam123
یلدا جان سلام
این اقا رسما امده خواستگاری یا خیر؟
ببین خانومی
زندگی خیلی فراتر از این دیدگاه شماست.در واقع زندگی و ازدواج یک مقوله جدیه و شما هم باید جدی بگیریش.
اینکه با هر بار دعوا شما کلا بهم بزنی و ایشون دوباره بیاد و دوباره باهم ادامه بدید اصلا رفتار بالغانه و منطقی نیست.
راحت بهت بگم به سن و سال یه خانوم و اقای 27 و 29 ساله نمیخوره
مطمئن باش فردا در زندگی از این قهر و آشتهای فراواااان خواهی داشت.از همین الان یاد بگیر و بدون راه حل مناسب چیه.قهر کردن و بهم زندن و دوباره مردد شدن و ....اینها همه ناشی از عدم ثبات فکری شما و عدم پختگیته.
به چیز خوبی هم اشاره کردی...اختلاف فرهنگی
فرهنگ یکی از مهم ترین فاکتورهای انتخاب همسره.بنابراین رو این قضیه با دقت بیشتری فکر کن و سرسری از کنارش نگذر.
باید و نبایدهای عرفی و شرعی که قشر نرمال جامعه بهش معتقدن باید در نظر گرفته بشه.از طرفی باید مراقب باشی این رفتارها ناشی از تفاوت فاحش مذهبی نباشه که برایت در اینده بی شک مشکل ساز خواهد بود.
شما دقیقا توضیح ندادی که با این اقا الان نامزدی...امده خواستگاری یا خیر....خانواده ها خبر دارن یا نه....
یه سوال دیگه:
مثلا شما میای میگی برام ایمیل زدن؟یا خودش پسوردت رو داره؟
مرسی مریم جان
اون یه ساله که میخواد بیاد خواستگاری و خیلی هم عجله داره
اما من اجازه ندادم
خانواده من هم در جریان هستن و خانواده اون چیزی نمی دونن . اما میگه مشکلی ندارن
در مورد ایمیل هم اون خیلی چیزا رو سوال می کنه و من با صداقت جواب میدم
مثلا ایمیلی معمولی براش می زنم و می پرسه که اینو کی برات فرستاده بود ؟ خب منم چون کارم اشتباه نبوده میگم
یا مثلا می پرسه در روز چند نفر بهت ایمیل میدن
خانم هستن یا آقا ؟
یا می پرسه آیا با همکلاسی های آقات چت می کنی یا نه ؟ و اینجور سوالا
RE: نمی دونم همدیگرو قبول داریم یا نه ؟
چرا نمی ذاری بیاد؟
آدم باید تو این دوران خیلی به نشونه ها دقت کنه،هیچ کس نمی گه من بدبینم،خسیسم،ولخرجم ... باید از رفتارهاش
متوجه بشی.سوالاتی که می پرسه به نظرم نشونه های آدم شکاک یا بدبین ـه.
RE: نمی دونم همدیگرو قبول داریم یا نه ؟
یلدا جان
حالا وضعیت مشخص تر شد
گفتن کلامی اینکه خانواده اش مشکلی ندارن و میان ....اینا همش حرفه.به خصوص خانواده ای که با شما اختلاف مذهبی دارن.یعنی تضمینی نیست بیان و با انتخاب پسرشون موافقت کنن.شاید هم قبول کنن..اما باید دقت کنی که شما یک خانومی و اگر احایانا این ازدواج جور نشه شما به مارتب لطمات بیشتری از این جدایی میخوری
برای من بسیار عجیبه که شما اجازه نمیدی ایشون بیاد خواستگاری و همین ارتباط شما با ایشون به این شکل(بدون در جریان بودن خانواده اقا) میتونه بعدها در زندگی مشترکت مسئله ساز بشهکه بازم میگم به دلیل اختلاف مذهبی این مسئله رو هم باید مد نظر داشته باشی
حالا شما واقعا با همکلاسی های اقا چت میکنی؟
اگر ایشون از همکلاسی یا همکار خانومش ایمیلی دریافت کنه شما چه حسی داری(به خوب و بد بودنش کاری ندارم..میخوام حس خودت رو ببینم)
یه پرانتز باز میکنم و اینجا توضیح میدم:
ایمیل هم یکی از راهای ارتباطیه مثل تلفن ..داشتن حساسیت روی ارسال و دریافت ایمیل به جنس مخالف در کل ایرادی بهش نیست و منطقیه.
اما....
کلید حل مشکلات شما خواستگاری رسمی این اقاست.مطمئن باش بسنده کردن به شناخت این اقا برای زندگی شما کافی نخواهد بود و نقش پررنگ خانواده اش رو فراموش نکن.
چه بسا اینکه شما هنوز با خود این اقا به یک تفاهم کلی و قابل اطمینان نرسیدی و بدون که برای خوشبختی در یک زندگی 50 درصد فرد و 50 درصد خانوادش باید مد نظر باشند که شما فعلا با این روند حداقل حداقل از 50 درصدش کاملا غافلی
RE: نمی دونم همدیگرو قبول داریم یا نه ؟
مریم عزیز،استناد من به بدبینی به این که می گه زن باید 5شب (5 که شب نیست) خونه باشه است.البته با حساسیت
روی راه ارتباطی م مخالفم.اون ساعت تازه مراکز خرید در حال باز شدنه.به نظرم غیرمنطقیه.البته تو شهرهای کوچیک کویری
بعد از غروب شهر کم کم خلوت می شه.