روش جدایی از عشقم (( لطفا کمک کنید ))
با سلام
نمی دونم از کجا شروع کنم...
تاپیک های زیادی رو در این انجمن خوندم ولی به جوابم نرسیدم
از این ماه به بعد 5 ساله که با یک دختری دوست هستم
از طریق اینترنت با هم آشنا شدیم
هر ماه به هم نزدیک تر میشیدم
اون موقع 15 سال بیشتر نداشتیم
خیلی دختر خوبی بود
بعد از گذشت 2 سال ، تصمیم گرفتیم به هم نزدیک تر شویم
و رابطه جنسی با هم پیدا کردیم
البته تا اون حد نه! و تنها مشکلمون هم برای جدایی الان همین هست
تقریبا هر چه تکرار مسائل جنسیمون بیشتر میشد ، دعوا ، بحث ها هم بینمون بیشتر می شد
طوری شده که یک ماه پیش حتی هر چی از دهنمون بیرون اومد به هم گفتیم و حتی دست رو هم ، هم بلند کردیم
از نظر تحصیل هر دو تحصیل کرده ایم
هر دو وفاداریم
هر دو مهربون بودیم.....!
هیچ کدوم به هم خیانت نمی کردیم
من با وجود همه این ها باز تحمل می کردم ،
ولی دیگه تحملم به صبر اومده.
چون توی شهر کوچکی هستیم روم نمیشه برم پیش مشاور
من فقط می خوام از هم جدا بشیم
ولی میترسم
اون زنگ میزنه به خونمون
سر راهم سبز میشه
حتی شده دم در خونمون هم میاد و زنگ میزنه....
دیگه دارم دیونه می شم
لطفا راهی بهم بگید که بتونم اونو از خودم دور نگه دارم
دیگه تحمله نگاه های خانوادم رو ندارم وقتی اون زنگ میزنه خونمون
RE: روش جدایی از عشقم (( لطفا کمک کنید ))
شما خربوزه خوردی ولی میخوای پای لرزش نشینی؟
اگه دیگه دختر نباشه کار شما خیلی مشکل میشه و احتمالا میخواد که بگیریش!! ولی اگه دختر بودنش مطمئنی بهترین راه اینه که بشینید و با هم صحبت کنید و جدا شید. اگه متقاعد بشه کمتر اذیت میکنه:310:
RE: روش جدایی از عشقم (( لطفا کمک کنید ))
نه دختر هست
اگر دقت کرده باشید گفتم که رابطمون به اونجاها کشیده نشده
ولی همون قدری که بوده هم خیلی تکرار شده
هر وقتم حرف از جدایی زدم ، این رابطه رو میاره وسط!!!!
بخدا اگر میدونستم به درد هم می خوریم رابطه رو درست میکردم
ولی الان بعد این همه مشکلات و هر روز دعواها میدونم به درد هم نمی خوریم
اونم به این راحتی قبول نمی کنه
یک راحل بگید که بدون اینکه ببینمش اجراش کنم
بخدا هم واسه اون خوبه هم من! ولی اون الان نمیفهمه
RE: روش جدایی از عشقم (( لطفا کمک کنید ))
سلام دوست عزیز
تا زمانی که در خودت باخودت میگویی (عشقم) جدا شده خیلی مشکلتر است .
و شما به مدت 5 سال باهم بودید و اول 15 سالتون بود و به نیازهای جنسی توجه انچنانی نداشتید
و به مرو سنت بالا رفت وغریزه جنسی در شما شکل گرفت و در خواست رابطه جنسی کردید و همراه با مشکلات خودش
حالا که سیراب شدید دل زده شدید فکر جدای ازش هستید .
یه سوال :شما که 5 سال باهم بودید چرا به فکر ازدواج باهم نیستید .دلیلی داره ؟؟؟؟
بقول دوستمون اگر بکارت در این رابطه ازدست رفته باشه و شما باعثش بودید بهتره باهم ازدواج کنید چون خداروخوش نمی آید که دختری رو با این حال رهایش کرد .
شما که از خوبیهایش گفتید از مهربونی هایش پس این وسط چه مشکلی هست که بفکر جدایی هستی .
من نمیگم اگر هدف ازدواج ندارید ادامه رابطه رابدهید . من و خیلی از دوستان شدیدا با این گونه رابطه ها مخالفیم.
RE: روش جدایی از عشقم (( لطفا کمک کنید ))
دوباره هم میگم که اون دختر هست!!! و رابطه ما تا به اون حد کشیده نشده است !!!
بله از اولش هم قصدمون ازدواج بود.... ولی میدونید که... توی سن 15 سالگی من کسی نبود من رو راهنمایی کنه
من از سال 4 روم خواستم ازش جدا بشم ولی به اصرار اون و تهدیدهایی که من رو کرد ، قادر به جدا شدن نبودم
مثلا:
زنگ میزد به خونه ما ، و همه متوجه شده بودند که این طرف که زنگ میزنه دختر هست و با من رابطه داره و این برای من سخت بود
یا مثلا میومد جلو دانشگاه من سبز میشد و منم حتما باید سوارش می کردم و راهی نداشتم
یا مثلا همین کاره بالا رو جلوی خونمون انجام میداد
تا الان 1 روزه که بعد از یک دعوا بسیار شدید من دیگه بهش زنگ و اس ام اس نزدم
دیشب 2-3 بار زنگ زد خونمون و با شماره های مختلف به خودم زنگ زد
دلم نمی خواد به دعوا های بیشتر کشیده بشه یا اتفاقی واسه اون بیفته
راه حلی بگید که بتونم بهش بفهمونم رابطه تموم بشه بهتره
بنظرتون چیکار کنم؟
RE: روش جدایی از عشقم (( لطفا کمک کنید ))
دوست عزیز
شما جواب سوال من راکه سوال دوستان هم میباشد را ندادید .
یه سوال :شما که 5 سال باهم بودید چرا به فکر ازدواج باهم نیستید .دلیلی داره ؟؟؟؟
دلیل منطقی بگوید . واقعیتی که در دلتون است رابگوید تا بهتر راهنمای شوید .
مگر هدف از ایجاد این پست حل مشکلت نیست پس باید واقعیت هارو گفت .
شما که از خوبیهایش گفتید از مهربونی هایش پس این وسط چه مشکلی هست که بفکر جدایی هستی .
RE: روش جدایی از عشقم (( لطفا کمک کنید ))
مورد اول اینه که :
هر چی بین ما بوده از حد خودش گذشته! یعنی کافیه یه دعوا درست بشه... راحت به هم توهین می کنیم و حتی به کتک کاری هم کشیده میشه
مورد دوم اینه که :
اصلا نمی تونیم به هم اعتماد داشته باشیم. البته هم من می دونم... هم اون میدونه که با کسی نیستیم... ولی نمی دونم چرا به هم اعتماد نداریم. و دعواهامون هم بیشتر از همین مشکل شکل میگیره
سوم اینه که :
من اشتباه کردم و خیلی مسائل خصوصی رو راجبه خانوادم رو بهش توی این چند سال گفتم و یه جورایی ذهنیتش در مورد خانوادم کمی تغییر کرده
چهارم اینه که :
هر مشکلی بین ما پیش بیاد اصلا نمی تونیم با یه گفتگو ساده حلش کنیم و همیشه به دعوا کشیده میشه
پنج اینه که :
من چون با تنها کسی که ارتباط جنسی داشتم ایشون بوده و وقتی میبینمش نمی تونم جلو خودم رو بگیرم ، و الان که به درک کافی رسیده فهمیدم که ، گناه داره من بهش نزدیک میشم ، البته نزدیکی ما اصلا به اون کارا کشیده نشده ، فقط در حد ارضاع خودم بوده
ششم اینه که :
قد اون کوتاه هست و خانواده من از قد کوتاه خوششون نمیاد
و چیزای دیگه
لطفا راه حلی بگید که بتونیم از هم جدا بشیم
در واقع بتونم راحت کاری کنم که بدون دعوا و اینکه مشکلی پیش بیاد اون منو فراموش کنه...
چون میدونم به این راحتی ها نمیتونه
و صد در صد یا بلایی سر خودش میاره یا مشکل خیلی بزرگی رو به وجود میاره
فکر می کنم یه روانشناس خانوم بتونه بهم کمک کنه
یا حداقل یه خانوم که حرف من رو بفهمه
چون خانوم ها بیشتر همدیگه رو میشناسن و میدونن چه کاری باید انجام بشه تا طرف مقابل به راحتی فراموشش کنه
RE: روش جدایی از عشقم (( لطفا کمک کنید ))
شما توی نوجوانی درگیر رابطه ای شدین و طبیعیه که با رشد احساسی و تکامل روحی به این نتیجه برسید که برای هم مناسب نیستین، صرف داشتن رابطه جنسی هم در هر سطحی دلیل ادامه یک رابطه نیست ، اگر شما لذت بردی اون دختر خانوم هم لذت برده و در این رابطه هیچکس به نفر دیگه بدهکار نیست.
یکبار برای همیشه بهش بگو که علاقه ای به ادامه این رابطه نداری و بعد از اون به هیچ عنوان تلفن ها و پیامها شو جواب نده ، شما وظیفه ای نداری که اونو سوار ماشین کنی یا از ترس اینکه بلایی سر خودش بیاره کاری کنی.
باید محکم بایستی و از چیزی نترسی ، اگر تهدید به خودکشی و مسائل دیگه کرد مساله رو با خانواده مطرح کن. وقتشه مردونه تصمیم بگیری و پای تصمیمت بایستی.
RE: روش جدایی از عشقم (( لطفا کمک کنید ))
pesar20sale عزیز سلام
به تالار همدردی خوش آمدی
رفتار گذشته شما رو سرزنش نمیکنم هر چند قابل تایید نیست!!
در این مرحله ای که قرار گرفتید اگر تصمیم قاطع دارید محکم همه پل های ارتباطی را قطع کنید....
ادامه این ارتباط به ضرر دو طرف هست....
پیشنهاد دارم لینک های زیر را مطالعه بفرمایید
فراموش کردن یک رابطه ناموفق
چگونه غم جدایی را تحمل کنیم؟
موفق باشید:72:
RE: روش جدایی از عشقم (( لطفا کمک کنید ))
آخه خانواده من زیاد باهام صمیمی نیستن
منتظرن که برم بهشون بگم اشتباه کردم!!!
اونجاست که دیگه داستان جدید شروع میشه
و اگر هم این داشتان تموم بشه.... داستان منو بابام شروع میشه... و هر روز سرکوفتم میزنه... و اعتماد و همه چیز از بین میره
اگر توی دانشگاه جلوم سبز شد یا جلو در خونمون یا توی کوچمون سبز شد ... چیکار باید بکنم؟
آخه توی دانشگاه آبرو دارم... اگر محل نزارم صد در صد میاد دنبالم و به زور سوار ماشین میشه و من به زور نمی تونم پیادش کنم
یا مثلا توی کوچه جلوم ماشینم سبز میشه... نمی تونم از روش رد بشم یا منتظر بمونم تا بره کنار که...
این رو راهنماییم بکنید...
ببینید من حاضرم هر چی باشه تحمل کنم... پس مشکل من تحمل نیست
مشکل من اینه که چطور خودم رو از ذهن اون پاک کنم
چطور کاری کنم که من رو فراموش کنه
چطور کاری کنم که واسه همیشه از من بیخیال بشه
اینا درده منه..
این تاپیک هایی که شما معرفی کردید فقط در مورد فراموشی غم جدایی بود.... و من گفتم که مشکلی با این قضیه ندارم
مشکل من این هست که بالا گفتم