ناديده گرفتن خانواده همسرم سر مهريه

سلام.ما يه ساليه كه نامزديمو ايشالا تابستون قراره عروسي بگيريم،تو اين دوره نامزديمون برادرشوهرمم نامزد كرده،سر قضيه مهريه من يكي دو ماهي اعصابم واقعا بهم ريخت كه آخرسرم هردو خانواده به تفاهم رسيدند،ولي واقعا اين دوران براي من واقعا خاطره ي بدي به جا گذاشته،ولي خداروشكر كه هيچ مشكلي نداريمو خوشبختيم و اين اساسي ترين چيزه.تا اينكه اونروز فيلم بله برون برادرشوهرمو ديدم و ناخودآگاه گريم گرفت،بااينكه اصلا به اين مسائل حساس نبودم.وقتي ديدم با مهريه ي تقريبا دوبرابر من به راحتي و بدون بحثي موافقت كردند و منو همسرمو (با اتفاقات مهريم كه تازه هنوز يه سال شده) ناديده گرفتند خيلي از دستشون دلخور شدمو همسرمم همينطور و قرار شده همسرم مسالمت آميز دلخوريمونو بشون منتقل كنه ( اين درحالي بود كه من و همسرم اصلا فكر ميكرديم بحث مهريه رو نكردن تا زمانيكه بخوان عقد كنن . خونوادشم چيزي بش نگفتن و اصلا نميدونن ما خبر داريم.) به نظرتون الان بگيم يا بمونه بعد عروسيمون؟يا با چه جملاتي عنوان كنيم؟چيكار كنيك اصلا؟

سلام دوست عزیز

شما چطوری نامزد کردید که مقدار مهریه رو نمیدانید . نکنه صیقه هستید ؟؟

یا من اشتباه متوجه شدم.

و مهریه برادر شوهرتون بر همسرش چقدربوده که شما بخاطر این گریه کردید .

میگید هیچ مشکلی ندارید خدارو صدهزار بارشکر خوش هستید .

میشه بیشتر توضیح بدید .

[b][b]

نقل قول:

---

ولي خداروشكر كه هيچ مشكلي نداريمو خوشبختيم و اين اساسي ترين چيزه

---

پس دیگه مشکلت چیه خانومی؟
نکنه حسودیت شده؟
میفهمم و درکت میکنم
این حالت طبیعی هست ولی اگر واقعا برات مهم نیست بیخیالش شو

تو دیگه مهریت رو تعیین کردی و با همین شرایط نامزدت، پذیرفتیشو باهم کنار اومدین و خوشبختین

اگر همین الان جلوی چشم و همچشمی رو نگیری
در آینده نه چندان دور
تمام زندگی و فکر و روح و همه چیزت رو در بر میگیره و نابودت میکنه

مثل خانومهای بزرگ و عاقل و بالغ فکر کن و عمل کن فدات شم

مهریه خیلی خوبه ولی به حد و اندازش و جوریکه به کسی فشار نیاد

اینم بدون که سنگ بزرگ علامت نزدنه

کسی رو ندیدم که مهریش به سنگینی مهریه من باشه
ولی آخرش چی شد؟؟؟


خوشبخت باشید

شیوا جان
اتفاقیه که افتاده
آیا با صحبت شما تغییری ایجاد میشه؟آیا تو دوس داری مهریه اونا سر عقد اندازه مهریه تو بشه؟ و جاریت یه عمر ازت کینه به دل بگیره؟

نظرم اینه که خودتو آزار ندی و به طور غیر محسوس ناراحتیتونو بروز بدین
مثلا یکی از دوستای من تو سالگرد ازدواجش همسرش 1000 تا سکه به مهریش اضافه کرد
شما هم میتونید اگه همسرت موافقه(یادت باشه رابطه خوب بین تو و همسرت از هر چیزی مهم تره) یه مقداری به مهریت اضافه کنی و بعد به خانواده همسرت بگی که همسرم به عنوان تولد یا یه چیز دیگه به مهریم اضافه کرده( کار خیلی حرص دراریه برای خانواده شوهر :) و البته به نظرم کار سطح پایینیه با این کار خودتو و ارزشتو با مهریه سنجیدی )

اما یادت باشه ارزش زنی که مهرش کمتر باشه تو خونه شوهر بیشتره
و درسته الان برای تو مهم اعصابیه که تو اون مدت خرد شده اما باید گذشت و بخشید .
گذشته رو فراموش کن

این کار به نفع تو شده همسرت الان تو میدون توئه و اونم از خانوادش ناراحته میتونی به بهتر برگزار کردن مراسم عروسی فکر کنی و اینکه شما خوشبختید و هیچی مهمتر از این خوشبختی نیست

بهتر همسرت به طور غیر مستقیم از خانوادش بخواد تو بقیه مراسم ها تساوی بین دو برادر رعایت شه تا دیگه باعث ناراحتی نشه

می گی مشکل ندارم
همین کافی هست
تو همین تالار ببین چند نفر از مهریشون گذشتن تا از دست مشکلشون رهایی پیدا کنند

مرد مسئول و مدیون پرداخت مهریه همسرش است، نه پدر و مادرش.

برادرشوهرتون قبول کرده که اون مقدار مهریه همسرش باشه.

شوهرتون می خواد بره به پدر و مادرش بگه من چرا کم مهر همسرم کردم؟؟؟

شوهرتون می خواد بره به پدر و مادرش بگه من چرا کم مهر همسرم کردم؟؟؟ :::311::311:

با عرض ارادت به خانم پيدا، ولي بعضي وقت ها من واقعاً فكر مي‌كنم كه تو يك مردي. آخه تحليل هات مردونه مردونه است. صرف جمله بالا نمي‌گم، كلي

شيوا خانم
به نظر من حق داري به دليل تفاوتي كه بين شما و عروس جديد گذاشتن ناراحت باشيد.

اما صلاح اينه كه به روشون نياريد. تا مبادا نقطه ضعف براتون تلقي بشه و انگ حسادت بخوريد. ارزش نداره از الان ذهنيت ايجاد كنيد. اما اگر در ساير موارد پيش‌رو اين تفاوت و تمايز را تشخيص داديد و احساس كرديد كه داره در حقتون اجحاف مي‌شه و در زندگي شما تاثيرگذاره، با رعايت انصاف و احترام مطرح كنيد.

با سلام
به نظر من موضوع رو مطرح نکنید چه بسا که گفتن این موضوع باعث پیشامدهای خدا نکرده بد بشه و خدای نکرده مشکلاتی براتون پیش بیاد ،سعی کنید این موضوع برای شما بی اهمیت تلقی بشه تا فراموش بشه.
http://ahlekhaneh.ir

عروس اول ما و خانواده ش سر قضیه مهریه اصلا ما رو اذیت نکردن و مهریه توافقی تعیین شد
عروس دوم و خانواده ش سر مهریه چنان بامبولی سر ما پیاده کردن که الان این خانم توی خانواده ی ما اسمش دختره!!!! است خیلی کم به اسم خودش بین خودمون صداش می زنیم آرزو داریم که برن سر خونه زندگیشون و مدت ها ریختشو نبینیم...من که خواهرشوهرشم اصلا دوست ندارم اسمشو بشنوم بهش حساسیت شدید پیدا کردم
ولی عروس اولی بقدری عزیزه که صدای دختره دراومده که چرا منو اندازه عروس اولشون دوست ندارن چرا من اندازه ی اون احترام ندارم!!!!!!(من همیشه در جوابش توی دلم می گم آخه علامت مخصوص حاکم بزرگ می تی کمانو نداری...دلیلش اینه!!!!)

سلام شیوا جان

به نظر من هم موضوع رو اصلا مطرح نکنین. همون طوری که نادیای عزیز کفت می شه جرقه ای برای حسادت و چشم و

هم چشمی و مشکل پشت مشکل. آرامشتون از هر چیزی ارزشش بیشتره :72: