دیدن جستجوهای اینترنتی شوهرم داغونم کرد
سلام
من اومدم با یه مشکل جدید که داره دیوونم میکنه
شوهرم به کامپیوتر و اینترنت وارد نیست اما دلش میخواد یاد بگیره
دیروز یه مودم قرضی از دوستم گرفتم به اینترنت وصل شدیم بعدش من رفتم بیرون چند ساعتی کار داشتم
دیشب که تاریخچه بروزرم رو دیدم حالم بد شد
دیدم 10، 15تایی سرچ از عکس س زده شده و همینطور سرچ بازیگرا
یه ده دقیقه ای خودم و آروم کردم
آخه من خیلی بهش اعتماد دارم تو دنیای واقعی که حاضرم قسم بخورم هیچ نوع خیانتی بهم نکرده و نخواهد کرد اما تو دنیای مجازی اینطوری اتفاق افتاد
دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم گفتم تو امروز از اینترنت استفاده کردی گفت آره اما انگار مشکل داشت هی قطع میشد
تموم تنم میلرزید با همون شکل بهش گفتم تو واسه چی انقدر علاقه داری اینترنت داشته باشیم
گفت همینطوری منظورت چیه گفتم اینا چیه امروز تو اینترنت گشتی واسشون
رنگش پرید گفت هیچی ندیدم اصلا باز نمیشدن تازه من میخواستم بنویسم سایت س رو که نوشتم اینا نوشته شد منم زدم اما چیزی باز نمیشد منم گفتم میدونم این چیزا باز نمیشه اما تو واسه چی اصلن انتخابشون میکردی
میخواستی ببینی که بالاخره اما خداروشکر باز نشدن(خدارو شکر فیلتر به درد من خورد)
دوباره قاطی کرد گفت مگه چکار کردم قتل که نکردم من که چیزی ندیدم
گفتم من چیزی کم گذاشتم که اینجا دنبالش میگردی بیشتر قاطی کرد گفت کامپوتر میشکونم گرتش میکنم بیرون
سعی کردم آرومش کنم گفتم من باهات دوستم دوساتانه دارم بات حرف میزنم می دونم از سر کنجکاوی زدیشون اما ازت انتظار نداشتم
باز دادو بیداد کرد یکم ساکت شدم دوباره باهاش آروم حرف زدم دیگه چیزی نگفت
دیشبم تو قیافه بود دیگه مثل قبل نبود
حالا دارم داغون میشم از یه طرف کاری که کرده از یه طرف این قیافه گرفتن و بد خلقیش اذیتم میکنه
دارم آب میشم
خسته شدم
تازه روابطمون خوب شده بود بعد از قفل شدن تاپیک قبلم روزای خوبی داشتیم
واقعا خیلی داغون شدم آخه طوری رفتار میکنه انگار من کار اشتباهی کردم دریغ از یه معذرت خواهی کوچیک
توروخدا بگید من چه کاری می تونم انجام بدم
خیلی حالم بده به دادم برسید دوباره مثل دو ماه پیش به هم ریختم
اقلیما جون بیا کمکم کن
رایحه جان تو همچین مشکلی داشتی توروخدا بیا کمکم کن
آقای خالهقزی کمک میخوام
آنی عزیزم حرفات تو همه تاپیکا دلنشینه به منم سری بزن
خواهش میکنم راهنماییم کنید روانشناسها و استادها و بقیه دوستای خوبم
RE: دیدن جستجوهای اینترنتی شوهرم داغونم کرد
سلام دوست عزیز
همینطور که خودتون عرض کردید همسرتون به اینترنت وارد نیست .
و چون نداشته براش تازگی داره .از دیگران شنیده کنج کاو بوده و دوست داشته ببینه در
اینترنت چه خبره .
جستجو از روی کنج کاوی جایی نگرانی نداره .اون عادته که به بعضی سایتهاآدم رو نگران میکنه
البته همینطوری هم نیست اکثر سایت ها فیلتر دارند . نهایتش چندتا دونه عکس معمولی میتونه پیداکنه.
اینا مشکل نیست که فکرتون رو مشغول میکنید .
بخاطره همین پست باز میکنید و هی این پست ادامه پیدا میکنه و هی میان انواع اقسام راههای نشون میدن
بعد آخر پست میبینیم. که از یه مشت خاک یه کوه ساخته شده .
دوست عزیز بهتر این گونه فکرهای که به ذهنتون میرسه رو با دوستان همدردی در میون بزاری تا اینکه یه پست
باز کنی که به خودت آسیب بزنه .
RE: دیدن جستجوهای اینترنتی شوهرم داغونم کرد
درود بانو
بابا بیخیال هر مردی بود همینکار رو میکرد از سر کنجکاوی یعنی بعنوان کسی که حداقل 5 سال اینترنت 24 ساعته دارم و روزی 7ساعت توی نت هستم میگم 80% مردا اگه پشت سیستم میشستم همین کارو میکردن یه کار کاملا عادی و معمولی هستش.در برابرتون دفاعی رفتار کرده اینکارشم معقوله بقیه مردا هم همین کارو میکنن توی اینجور مواقع:163: بنظرم بیخودی داری بزگش میکنی من خودم شاید چند ماه یکبارم نرم توی اینجور سایت ها و عکس ها با اینکه نرم افزار مخصوصشم دارم راحتم میتونم برم دلیل نداره واقعا چه قبل مجرد بودم چه الان متاهلم.
از روی تجربه میگم کارش عادی بوده زیاد نه خودتو حرص بده نه اونو اذیتش کن. همیشه چیز یکه اولش مورد استفاده قرار میگیره همینجوریه.3تا کار میتونی کنی.
1. کلا بزارین کنار دنیای مجازی رو
2. کاملا آزادش بزاری توی دنیای مجازی
3. مثل بقیه کارا یه زمانای معین براش بزاری و خودتم ازش استفاده کنی
ولی یادت باشه بهش اطمینان کن نزار حس کنه بهش اطمینان نداری و مشکوکی خودشم مطمئنا سراغ این چیزا نمیره واسه کنجکاوی بوده خیالت راحت:72:
ولی یکچیزی رو هم کلی به بانوان محترمه میگن شوربختانه دنیای مجازی رابطه ها چون از دوره و بصورت نوشتاری و عکس و اینچیزا کمتر آدم احساس گناه میکنه تا اینکه رابطه حضوری بشه.بعنواین مختلف مثلا خواهرم محسوب میشی یا ما فقط دوستیم یا فاصلمون دوره و از این چیزا. پس حواستون رو جمع کنین ولی جوری که به شخصیت مردتون برنخوره.
بهترین راه ولی بنظر من بشخصه همسرمم انجام میده با اینکه من روزی 7 تا 8 ساعت توی نت هستم و کاملا آزاد یعنی آزاد مطلق ولی بخودم اجازه اینکارا رو نمیدم دلیلش اینه : همسرم بهترین دوست منه.بهترین همراه منه.بهترین همدم منه.و بهترین همسر دنیا.
پس بجای کنترل و اعصاب خورد کردن سعی کنین برای همدیگه بهترنی باشین:104:
بدرود
RE: دیدن جستجوهای اینترنتی شوهرم داغونم کرد
وقتی کلمه ای رو تو گوگل سرچ میکنی تا حرف اول رو میزنی گوگل یه سری کلمات و جملات که بیشترین سرچ رو داشتن بهت پیشنهاد میکنه و یه لیست برات میاره .
به نظر میرسه این اتفاق هم باعث انحراف(از روی کنجکاوی) شوهرتون شده هم اشتباه شما .
اگر شوهرتون وارد بود میدونست 99.99 درصد سایتهایی با این مضمون یا فیلترن یا الکی .
مشکل خاصی نیست .
RE: دیدن جستجوهای اینترنتی شوهرم داغونم کرد
گاهی اوقات تغافل هم بد نیست!!!
بنده خدا باور اولش بوده
همشم فیلتره و هیچی هم ندیده!!!
اینجور مسائل اگه مستقیماً تذکر داده بشه فقط باعث می شه که حرمت ها کم کم شکسته بشه...
آرامش خودت رو حفط کن و برخورد عجولانه از خودت نشون نده.
بهترین کار اینه که هر وقت همچین مرودی دیدی تنها ناز و عشوه ی خودت رو بیشتر کنی که اگرم یه وقت رفت سراغ اینجور چیزا با خودش بگه خانوم من از همشون بهتره
اگرم دیدی این مورد داره تکرار می شه باید غیر مستقیم تذکر بدی؛ مستقیم به هیچ وجه:324:
RE: دیدن جستجوهای اینترنتی شوهرم داغونم کرد
:72:سلام گل ناز.عزیزم چه طور دلت اومد اینقد رک و بی پرده وبدتر از همه مثل یه مامان سختگیر... ناشی بازی همسرت رو به روش بیاری .کاری که تو کردی و من حتی جرات نکردم با پسر 12 ساله کنجکاوم که دقیقا همین اتفاق براش افتاد انجام بدم اصلا به روش نیاوردم و فقط همسرم که اومد با هم نشستیم چک کردیم و خوشبختانه دیدیم خبری نیست پسرم هم خیلی کنجکاوانه جستجو کرده بود اما خدا رو شکر فیلتر بود که البته اگه نبود شاید یک بار جواب کنجکاویشو میگرفت تا تو سن بالا اینطوری مچشو نگیرن .گل من به جای این کار با شوهرت مینشستی و همون جستجو رو میکردین هم حس دوستیتون بالا میرفت هم به هم نزدیکتر میشدید . در ضمن میتونی عاشقانه خودت کنجکاویهاشو جواب بدی اگه شوهرت جور دیگه رفتار میکرد باید به سلامتیش شک میکردی قبول کن کار اون طبیعی بوده برخورد تو اشتباه بود میتونستی از این فرصت برای نزدیکی بیشتر استفاده کنی شما به در کنار هم بودن برای اینده و برخورد صحیح مقابل فرزند کنجکاوتون نیاز دارید اگه الان تنهاش بزارید و متهمش کنید راه پنهان کاری رو خودت به او نشون میدی ودر نهایت در مقابل راهنمایی فرزندتون در اینده تنها خواهید ماند ....در ضمن تو این عصر تکنولوری شما نمیتونی اطلاعات رو بلوکه کنی یا همه جا کنترلش کنی ...موبایل...بلوتوس... دوستان...اما میتونی تنها پاسخگو و محرم نیازهاش .کنجکاویهاش وخواسته هاش باشی ....میدونم معنی حرفامو بعدا بهتر متوجه میشی.......و با این همه.......:72: عشق ودیگر هیچ
RE: دیدن جستجوهای اینترنتی شوهرم داغونم کرد
سلام مرسی از جواباتون و معذرت میخوام بابت ایجاد چنین تاپیکی
راستش دیشب بعد اون حرفا خودم به این نتیجه رسیدم که کار بدی کردم و از روی کنجکاوی بوده و نباید بهروش میوردم و همش آرزو می کردم که زمان به عقب برمیگشت و من این کارو نمیکردم
الان خیلی نگران اینم که حرمتها بینمون از بین رفته باشه داره گریم میگیره ازین به بعد اگه خواست میتونه ازم پنهون کنه
واقعا نمیشه همیشه کنترلش کرد همه اینا رو میدونم
و میدونم که شوهر خوبیه و این کارش تاحدودی عادیه
اما ازش انتطار تداشتم و میترسم جای دیگه اگه اینترنت در دسترسش بود دوباره تکرار بشه حتی من متوجه نشم
و ازینکه بهش گفتم و رومون به هم باز شد خیلی نگرانم
از طری هم اگه اون لحظه آرومم میکرد و میگفت اشتباه کرده و عذرخواهی میکرد کمی آروم میگرفتم
اما طوری رفتار میکنه که انگار من کار اشتیاهی ازم سر زده بدون کوچکترین حرق یا کاری که نشونه معذرت خواهی باشه این خیلی دلمو می سوزونه شبیه همه دعواهامون حق به جانب رقتار میکنه انگار من مقصرم
تا حالا هم باهام سر رفتار کرده از دیشب
حالا من این نگرانیهامو که داره دیییمونم میکنه و بغضم میگیره چه کار کنم
نمیدونم امروز که اومد خونه چطور باهاش رفتار کنم اون خیلی سرد رفتار میکنه
دلم میخواد باهام مثل دیروز و قبل ازین اتفاق بشه
خیلی دلم شکسته
هیچ فکری به ذهنم نمیرسه
دوباره آشفته شدم
(اگه چند ماه پیش این اتفاق افتاده بود دعوامون هزاربرابر شدیدتر بود)به لطف این سایت دو ماه دارم خوب زندگی میکنم خیلی چیزا یاد گرفته بودم و با آرامش رفتار میکردم اما دوباره بهم ریختم
نیاز به همدردی و راهنمایی شما دوستای خوبم داذم
RE: دیدن جستجوهای اینترنتی شوهرم داغونم کرد
زدین غرورش رو له کردین اونوقت میگین الان حالتون خوب نیست و چرا باهاتون بد رفتاری کرد!!؟
انتظار داشتین بشینه گریه کنه،بگه چشم همسر عزیزم! قول میدم دیگه از این کارا نکنم! منو ببخش! ؟؟
به نظرم دیگه اصلا به روی ایشون نیارین و خودتون هم فراموش کنید. یه عذرخواهی کوچیک هم از ایشون بکنید...به هیچ عنوان درباره اون اتفاق حرفی نزنید!!
چند روز صبر کنید.اوضاع بهتر میشه...
RE: دیدن جستجوهای اینترنتی شوهرم داغونم کرد
سلام
به نظر من عصبانیت شما طبیعی بوده ولی عکس العملتون اشتباه
الان هم دیر نشده باید زیاد کشش ندی بری معذرت خواهی کنی بگی ببخش دنیای مجازی خیلی دنیای پیچیده ای هست اگه درست استفاده نشه رابطمونو به نابودی میکشونه چون تازه داری استفاده میکنی خواستم راهنماییت کنم اینجوری شد منظوری نداشتم و بهت اعتماد دارم، خودتو بذار جای من ببین ناراحت نمیشی
( بعد به هم قول بدین که این جور عکس هارو نبینین تا خیالت راحت بشه)
اینکه دلخور شده هم نشونه خوبیه فکر کنم معنیش اینه که من که منظوری نداشتم تو چرا با من اینجوری برخورد کردی
نترس مساله خیلی بزرگی نیست که اگه حرمتش از بین رفت مساله ای ایحاد کنه خودت تو ذهنت انقدر بزرگش میکنی که مساله بیرون هم بزرگ میشه هر چقدر پیش خودت مساله ای رو کم اهمیت جلوه بدی بیرون هم کم اهمیت جلوه میکنه باید کمی رو خودت کار کنی مساله هاتو زیاد بزرگ نکنی که دعوای بزرگی راه نندازه
RE: دیدن جستجوهای اینترنتی شوهرم داغونم کرد
:72:عزیزم از اینکه روتون به هم باز شده غصه نخور . خوشحال باش که دارید همدیگه رو میشناسید. اتفاقا من احساس میکنم اشکال این رابطه بسته بودن روی شما به همه در حالی که شما عشق هم هستیدو مگه عاشقی بدون شناخت هم ممکنه؟.همیشه بدون... مطرح نشدن نیاز و خواسته معنیش نبودن اونها نیست .همه اینا لازمه داشتن یه رابطه صمیمیه .مگه غریبه اید که از شناخت کمبود های همدیگه ناراحت بشید شما زن و شو هرید و باید به زیر و بم خصوصیات هم اگاه بشید وبه نیازهای هم پاسخ بدید پس برای چی کنار همید ؟تجسس ؟دلیلی هم برای نقش بازی کردن نیست که مثلا ناز و عشوه بیشتر کنی مگه یه زن عروسکه کوکیه که تا اقا سرشو برگردوند برا جلب توجه شروع به حرکت کنه .نه گل من تو شخصیت داری و شخصیت قابل ارزیابیه .عمیقترین دوستیها بین زن وشوهر از همین جاها شروع میشه..........موضوع خیلی سادست صادق باش اگه دوسش داری عاشقی کن...............و دلیلی نداره چیزی بینتون پنهان بمونه وتا مطرح نشه حل نمیشه . گل من رها باش و ذهنتو هم مثل یه پرنده رها کن . بی توقع عاشقی کن نمیدونی چه حالی داره......:72::72::72: