از رو برو شدن با خواهر شوهرم میترسم
سلام من یه تایپیک دیگه داشتم ولی جواب مناسبی دریافت نکردم واسه همین اینجا سوالمو مطرح میکنم امیدوارم کمکم کنید.من 23 سالمه و شوهرم 31 سالست.مشکل من خواهر و مادر شوهرمه که واقعا به اسمه ناراحتی اعصاب میخوان دق مرگم کنن.با خواهر شوهرم به خاطر اینکه خیلی مغروره و تا حدی فقط خودش رو آدم حساب میکنه و چون باب دلش رفتار نکردم کلی مشکل برام درست کرد و منم مجبور به عکس العمل شدم یعنی دعوامون شد و حالا قهریم.مشکل اونجاست که این خانم به این راحتیا راضی به آشتی نمیشه و انتظار التماس کردن داره.پدر و مار شوهرم منو تو منگنه گذاشتن که در مقابل رفتارای گندش برخوردی نداشته باشم و اجازه هر رفتاری رو بهش بدم و دست آخر اگرم جایی دلخور شد سریع عذر خواهی کنم.اون میخواد شوهرم مثل یه آژانس دربست در اختیارش باشه ومنم همیشه خونه پدرش مثل یه کلفت کار کنم.واسه جمعه عروسی یکی از اقوام شوهرمم میان.از همین حالا استرس دارم که چه برخوردی میکنه.از شوهرمم بخاری در نمیاد که روش حساب کنم.به نظر شما من باید چی کار کنم.:303::303::303:
RE: از رو برو شدن با خواهر شوهرم میترسم
سلام Aphd عزیز
به نظر من شوهرتو اصلا این میونه دخالت نده این بهترین کاره! این مشکلیه بین شما و خواهر شوهرتون! اگه واقعا اعصاب نداره و شما نمیتونید تحمل کنید بهترین راه اینه که فاصله مناسب رو همیشه با ایشون حفظ کنید. با کمال احترام باهاشون برخورد کنید ولی خیلی خودمونی نشید. و اصلا توی روابط بین خواهر و برادر دخالت نکنید. اکثر اختلافات از همین جا شروع میشه که شما به شوهرتون میگید با خواهرش چه جوری رفتار بکنه! به نظر من که خیلی عادی باهاش رفتار کن ولی خیلی قاطی نشو!!
امیدوارم تونسته باشم کمکی بکنم عزیزم :43::43:
RE: از رو برو شدن با خواهر شوهرم میترسم
از کمکتون ممنون ولی به نظر شما داشتن حالت انفعال در برابر خواهر شوهر و مادر شوهرم دلیل بر اجازه من برای برخورد نامناص نیست.واقعا نمیدونم چطور میشه باهاش کنار اومد میترسم جمعه که باهاش روبرو بشم برخورد بدی تو مردم باهام بکنه از اون هر چیزی بر میاد نمیتوم عروسیم نرم.به نظر شما اگه توهین کرد من باید سکوت کنم یا.........:303::303::303:
RE: از رو برو شدن با خواهر شوهرم میترسم
عزیزم اینکار انفعال نیست فقط از اینکه برخورد بدی با شما اون هم جلوی جمع صورت بکیره جلوکیری میکنه.بعدا به صورت مسالمت آمیز ( البته اگه امکانش وجود داره ) باهم صحبت کنید.
به نظر من سعی کنید حتی به بهانه ای هم شده سر میزشون نشینید و یا اگه مجبورید. مدت طولانی به جاهای دیگه سر بزنید. این باعث میشه شانس اینکه شما یا اون حرف یا رفتاری انجام بدید که باعث دلخوری بیشتر بشه رو کم میکنید! خیلی سخت نگیر عزیزم توی این مسائل باید یک مقداری دست پایین رو گرفت حتی اگه حق با شما باشه! تا همه چیز درست بشه!!
چه کار میشه کرد عزیزم!! همیشه اید هوای خانواده شوهر رو بیشتر داشت! تا بوده همین بوده:311::311::311:
RE: از رو برو شدن با خواهر شوهرم میترسم
نمیدوم حرف شما درست ولی واقعا چاره ای براش پیدا نمیکنم .چند شبه پیش مادر و پدر شوهرم اومدن خونمون ولی مادر شوهرم حتی جواب سلامم نداد دختراش کمن خودشم حرف دهنم میزاره به خدا طی این چند ماه مجبور شدم دست رو قران بکشم و بگم که چی گفتم و چی نگفتم.خانواده شوهرم یه زیر تیشه میخوان که دم به دقیقه تو سرش بزنن.خواهر شوهرم واقعا کینه ایه خانواده شوهرمم خیلی فکرشون قدیمیه و از من میخوان مث عروسایه زمان قدیم براشون کار کنم و آخرش میگن زیاد کردی.وظیفته چون عروس این خانواده ای. اون یکی خواهر شوهرمم دم به دقیقه میخواد حرصمو در بیاره واقعا موزیه .واقعا که تو اینا گیر کردم.
RE: از رو برو شدن با خواهر شوهرم میترسم
اصلا نميفهمم يعني خواهرش علنا به تو بي احترامي ميكنه وميگه بايد عذر خواهي كني
ميشه راجع به مشكلت با خواهر شوهرت بيشتر توضيح بدي تا ببينيم واقعا كي مقصره؟
RE: از رو برو شدن با خواهر شوهرم میترسم
نیلای خوبم.
متاسفانه بله خواهر شوهرم علنا بهم توهین میکنهمثلا با عرض معذرت میگه که باید مثل الاق تو سرم بزنن تا کار کنم
یا برادرش صدقه سر منو گرفته وگرنه خونه بابام میگندیدم یا چون یه خورده قدم کوتاهه بهم میگه 50 سانتی چند وقته پیش زنگ زد به گوشی شوهرم و چون شوهرم خونه نبود گوشی رو ورداشتم و اونم هر چی دلش خواست بهم گفت بعدشم به شوهرم گفته بود که اگه بهش توهین نمیکردم آروم نمیشدم حالا آرومم بگو بیاد آشتی کنیم.تمام این بدبختیا واسه اینه که خیلی محترمانه گفتم که نمیتونم طویه کارای مردونه کمکه پدر شوهر اینام کنم.اگه خواهر شوهرمو ول کنی به شوهرم میگه تا غروب طلاقم بده.
RE: از رو برو شدن با خواهر شوهرم میترسم
خوب چرا شوهرت هيچي بهش نميگه ؟ يعني چرا به اين بي احترامي هاي علني بي تفاوته ؟
يعني تو خانوادشون اين همه بي احترامي وناسزا گويي مرسومه ؟ براي من كه خيلي عجيبه كه خواهر شوهر جرات كنه اين طوري با عروس حرف بزنه
برام عجيبه چه طور بهش اجازه ميدي بهت توهين كنه ؟
با هم زندگي ميكنيد ؟چند وقت يكبار خونشون ميري ؟
چند سالشه ؟
مادر وپدرش چيزي بهش نميگن ؟
من اگه به جاي تو بودم تا آخر عمر ديگه نگاشم نميكردم .شايد مقصر خودتي بهشون اجازه دادي بهت توهين كنن .محكم برخورد نكردي .سوئ استفاده كردن
مقصر اصلي خودتي .شخصيت محكمي نداشتي
RE: از رو برو شدن با خواهر شوهرم میترسم
نیلای عزیزم
با هم زندگی نمیکنیم .تقریبا 36 سالشه. تغریبا عادتشه با همه درگیره کسی هم جرات نداره چیزی بهش بگه. اگه چیزی بگن کلی داد و بی داد میکنه.اسمشو گذاشته ناراحتی اعصاب.ولی من میگم بهانشه اگه اعصابه بره خودشو درمان کنه من گناهم چیه.شوهرم بهم میگه تحمل کن خیلیا شرایطشون از تو بدتره.پدر و مادر شوهرم تا خواهر شوهرام کوچکترین اعتراضی میکنن زنگ میزنن به شوهرم و همش غر میزنن.میدونی از چی حرصم در میاد؟ من تو خونه بابام تک دختر بودم و خیلی خوب بزرگ شدم کار سنگین من خونه بابام یه ظرف شستن بوده ولی حالا که ازدواج کردم کلی اینا کارشون زیاده و از منم میخوان براشون کار کنم کارای مردونه.طی این دو سال واقعا براشون کار کردم یک سال اول که شوهرم بیکار بود هر وقت میومدن خونمون سعی میکردم بهترین امکاناتو فراهم کنم .من براشون خیلی خوب بود ولی چون یک کلمه گفتم که این کارا برای من سنگینه و ازم بر نمیاد دو تا از خواهر شوهرام و مادر شوهرم شدن آوارو ریختن رو سرم.خواهر شوهرم خیلی بد دهنه میترسم اگه جمعه باهاش روبرو بشم تو مردم ضایم کنه.البته دو ماهی میشه خونه پدر شوهرم و خواهر شوهرم نرفتم.:303::303:
RE: از رو برو شدن با خواهر شوهرم میترسم
به نظر من كه شما وظيفه نداري براشون كار كني .خودت عادتشون دادي وحالا كمكم بايد اين وظيفه را از دوش خودت برداري
يك كم فاصلتو ازشون بيشتر كن .بهشون بي اهميت باش .از شوهرت بخواه كه حمايتت كنه .
فكر كنم يك مقدار اعتماد به نفس پاييني داري .
توي مهموني خيلي با اعتماد به نفس باش باهاشون خيلي رسمي باش سعي كن همش با شوهرت باشي[color=#808000] .
با توجه به چيزهايي كه گفتي به نظر من بهترين راه حل دوري كردن از اين خانواده ميتونه باشه