چطوری جلوی مورد سوءاستفاده قرار گرفتنمو بگیرم؟؟؟
سلام
خوبید؟؟
ممنونم که تو تاپیکای قبلیم تنهام نذاشتین.
مسئله ای دارم که امیدوارم با کمکتون راه حل درستی براش پیدا کنم.
یه راست میرم سر اصل مطلب.
نمیدونم موضوع انقد که من فکر میکنم بزرگ هست یا نه؟؟
یکی از اقوام نزدیک من خواستگار من بوده..به مدتی طولانی اما بنا به دلایلی بهش جواب رد دادم.
اما در همون حین ما یه سری فعالیت داشتیم که منجر به یه سری حساب کتاب مالی شده که البته سند مدرک خاصی ازش نیست.حداقل از همش.
تو اون زمان فکر میکردیم تو رابطه فامیلی اصلا حرف حساب کتاب نیست که من میگفتم باید باشه.
البته این مسائل کاملا مخفیانه و بدور از اطلاع هر کسی بود و فقط یکی از عموهام بعدا مطلع شد.
اما بعد ازاینکه جواب رد شنید ورق برگشت..بحث بینمون بالا گرفته..اون سعی داشت و داره با سوءاستفاده از این موضوع منو ترغیب به دیدنش و .. کنه.
میدونه اگه خونواده من کوچکترین اطلاعی ببرن حسابم با کرام الکاتبینه.
ضمن اینکه مسئله فقط این نیست...من میشناسمش..هم خودشو و هم خونوادشو..
باز شدن همچین حرفی ادامه پیدا میکنه و حتما بحثی که راه میفته داشتن ارتباط بین من و اونه.
ادم لجبازیه..میدونم بزنه به سیم اخر یه کاری میکنه فاتحه هممون خونده بشه..میدونم مادر و خواهراش هم اگه بفهمن کم نمیذارن و اتیشو زیاد میکنن.
با اینکه سندی نیست در حال حساب کتاب کردنیم اما در واقع مبلغ معینی وجود نداره..و فکر میکنم کار داره به باجگیری و سوء استفاده کشیده میشه.
وحشتناکترین قسمت قضیه همینه که فامیلیم.
نمیدونم چیکار کنم.
گزینه اینکه خودم جریان رو به خونوادم بگم کاملا منتفیه.
ازاونطرف حساب کتاب همین پسر با عمو و پدربزرگم بهم خورده و یه جورایی در رفته..و حالا میخواد حساب کتاب من و اونا رو قاطی کنه.
خیلی دلم میخواد شمارمو عوض کنم اما میترسم لج کنه.
از اینکه مجبورم اونو که ادم حسابش نمیکنم تحمل کنم حالم خیلی بده.
اس ام اساشو دارم..گفتم شاید بتونم به جرم مزاحمت بعدا ازش شکایت کنم.
اما نه تا وقتی مجردم..جرئت اینکارو ندارم.
ازطرفی دلم نمیخواد حس کنم باج میدم..
دلم میخواد بمیره..
اینکه چرا با همچین شخصی وارد همچین بازی شدم مثنوی هفتاد منه.
اما فقط اینو بگم اگه رو اون دندش بیفته زندگی من و خودشو ابرو رو حاضره فدا کنه.
چیکار کنم؟؟
ضمنا عموم که در جریانه هم کاری ازش برنیومده چون با عموم هم ارتباطشو قطع کرده.
(راستی این تاپیکم به اون تاپیک تجربه تسویه عاطفی صورتحساب مالی ربطی نداره..اونو کلی گفتم)
موفق باشید
RE: چطوری جلوی مورد سوءاستفاده قرار گرفتنمو بگیرم؟؟؟
سلام خانم بهار.
میتونید از مشکلتون بیشتر و دقیقتر توضیح بدین ؟
من که تاپیکتون رو خوندم نکات مبهم زیادی توش بود.
اگه مشکلی نداشته باشه بگین که چه جور مشارکتی داشتین قبلا ؟
چه دیونی مالی و ... بر گردن شما و اون پسره هست ؟
چه درخواستی از شما داره ؟
مشکل انحصارا مالی هست یا .... ؟
.
میگین که "حتما بحثی که راه میفته داشتن ارتباط بین من و اونه." خلاف این مسئله هست ؟
.
بهتر نیست از طریق همون عموتون که از جریان اطلاع دارن مسئله رو از حالت (راز) بین خانوادتون خارج کنین ؟
RE: چطوری جلوی مورد سوءاستفاده قرار گرفتنمو بگیرم؟؟؟
با او چه برخورد و رفتاری داشتی ؟
رابطه پنهانی، رابطه بلند مدت، رابطه مبهم، رابطه خلط شده کاری با مسئله خواستگاری،برای شما و طرف مقابلتون ایجاد مشکل می کنه
چه اتفاقی میفته که خواستگار رسمی و خونوادگی شما، به خودش اجازه باج گیری و نهایتا درخواست ملاقات های پنهایی و اجباری میده ؟
ایا این همون نقطه دردناکی نیست که شما رو جذب ادم های بی پروا میکنه ؟
چارچوب روابطت رو با خواستگارهات مشخص کن
ممکنه شما نسبت به اونها احساس خاصی نداشته باشی و حتی برات کسل کننده باشن، اما هیچ تضمینی وجود نداره که ناخواسته دیگران رو به خودت علاقمند و یا حتی وابسته نکنی
اگر قرار هست به کسی جواب رد بدی، اجازه ایجاد رابطه عاطفی رو به خودت و طرف مقابلت نده
این عمویی که ازش حرف می زنی همون عمویی هست که از جریان لینک بالا هم مطلع بود؟
بنظر من بهترین کار این هست که عموت رو وارد قضیه بکنی و خودت کنار بکشی
حتی اگر قرار هست باج گیری و سواستفاده ای برای فیصله گرفتن قضیه صورت بگیره، شما طرف حساب نباش
قضیه خیلی بزرگ نیست
به شرط اینکه شما با اشتباهات متوالی بزرگ ترش نکنی
اگر لازم هست شمارت رو هم تغییر بده و هیچ گونه ارتباطی باهاش نداشته باش
حتی یه پیامک کوتاه هم میتونه طرف مقابلت رو به انجام هر کاری تحریک کنه
عصبی، خوشحال، ناراحت و یا حتی امیدوارش کنه
پس رابطه ات رو کاملا باهاش قطع کن
در مورد سواستفاده یا درخواست ملاقات،
بهتر هست این موضوع رو با خونوادت مطرح نکنی
اما به عموت همه جزییات موضوع رو بگو
مهم نیست ایشون رابطه اش رو با عموت قطع کرده
عموت باید پیگیر مسئله باشه
و نه با حالت طلبکارانه بلکه با نشون دادن حسن نیت و تلاش برای رفع مسئله باهاش برخورد کنه
بنظرم بهتر هست عموت وانمود کنه که چیزی از اتفاقاتی که بینتون گذشته نمی دونه
و فقط قصد داره قضایای مالی رو حل و فصل بکنه
RE: چطوری جلوی مورد سوءاستفاده قرار گرفتنمو بگیرم؟؟؟
بهار جان
آرام باش و به خدا توکل کن تا تدبیر درست را بیابی
عزیز جان اول بگذار اشتباهت در این موضوع را بگویم ، تا با همین اشتباه ادامه ندهی .
اشتباه تو این است که در تعاملات با اینگونه افراد خود را زن نمی بینی با در نظر گرفتن آسیب پذیری های طبیعی اش . بلکه خود را مرد می بینی و ریسک نابجا به خرج می دهی ، خود را مرد می بینی و مردانه وارد فضای تعامل کاری اینچنین می شوی ... تا آنجا که حتی نیاز نمی بینی چهارچوب خانواده را هم در نظر بگیری و مطلع بودن آنها ، مرد می بینی که مستقلم و لزومی نداره آنها خبر داشته باشند وقتی اگر خبر داشته باشند ممکن است مخالف باشند .
این زمان و این وقت که در معرض آسیب جدی قرار می گیری می توانی این نگرش را در بوته ارزیابی قرار دهی:
آیا الآن هم می توانی مرد باشی و برایت مهم نباشد آسیبی که به عنوان یک زن ، اونم یک دختر ببینی ؟
می توانی حالا مرد باشی و برایت مهم نباشد که خانواده هم متوجه شوند ؟
می توانی مرد باشی و به قول معروف پی همه چیز را به تن بمالی و نگران آبرو هم نباشی ؟
و......
عزیز دلم واقعیت اینه زن و مرد نقشهای خاص خود را دارند، حریمهای خاص خود را دارند ، ویژگیهای خاص خود را دارند و ..... که به هم زدن اینها یعنی خروج از تعادل و خروج از تعادل یعنی به هم زدن نظم خلقت و به هم زدن نظم یعنی آسیب،یعنی صدمه .
نقش راهنما و کارکرد دین همینجاست ، همینجا که ما وقتی پا به این کره خاکی نهاده ایم دستمان از آگاهی نسبت به نقش و جایگاه و حریم خود خالی بوده و هست و نیاز داریم اونی که خلقتمان بخشید به ما نشان دهد و رهنمون شود و .... او دستورالعملهایش برای آنکه ما بی آسیب زندگی کنیم و ره مقصد بپوییم را به وسیله برگزیدگانی که از عدم دخل و تصرف آنها در این دستورالعملها مطمئن است و می داند ، هم ، ابلاغ می کنند هم چراغ راه می شوند، برای ما فرستاد .
و در میان این دستور العملها :
وقتی مقرر کرده که بین زن و مرد حریم در تعاملات لحاظ شود و خلوت و راز در بین خود نداشته باشند برای جلوگیری از همین آسیب هاست .
وقتی برای زن و مرد حیطه هایی حتی در فعالیت و شغل منطبق با ویژگیهای جنسیتی لحاظ کرده برای همین آسیب ندیدنها هاست .
وقتی در معامله بین دونفر ضرروت شاهد تأکید می شود برای همین است .
وقتی اهمیت فوق العاده برای خانواده قائل شده که حتی با وجود نارساییهای اعضایشان باز هم حرمتشات از اهمیت نمی افتد برای همین است ..... که امروزه روزی نگران نباشیم یا از ابتدا راه اشتباه را نرویم .
و وقتی چیزی مثل ترس را برای زن پسندیده و برای مرد ناپسند می داند ، برای آنست که چنین ریسکهای آسیب زننده ای از یک زن سر نزند و اقدام شجاعانه در مسئولیت پذیری از مرد فرو نیافتد است .
بی باکی تو در این حیطه ها بهت آسیب می زند .
و اما حالا چه باید بکنی ؟
خانمی گلم قدم اول اینه که آرامش داشته باشی ، بگذار منشاء اصلی نا آرامی و آرامش را بگویم تا بتوانی آرامشت را حفظ کنی .
وقتی ما خود را به تدبیر خود واگذار شده می بینم و زمانی که در ورطه ای می افتیم که گویی بن بست است برای ما و یا پیچده و خطر ساز ، ذهن یاری نمی کند به تدبیری درست و آرامش ما به هم می خورد ، از طرف دیگر خود را عمیقاً تنها و دست خالی و و آسیب پذیر می بینیم و فقط خود را مصدر حل و فصل و .... اینجاست که آرامش به هم میخورد چون حد توان و تدبیر خود را ضعیف تر از مسئله می بینیم .
وقتی خود را تنها نبینیم ، وقتی تکیه گاه و یاری گر مطئنی سراغ داشته باشیم که بدانیم مدبری بی نظیر است و می دانیم حتی اگر ما راه را اشتباه رفته باشیم اما اینجا که گیر افتادیم به او رو بیاریم با غیظ و و طرد با ما برخورد نمی کند ، و یاریمان می کند و بدانیم او حتماً راه چاره ای دارد و به ما نشان می دهد :
آیا باز هم نا آرام خواهیم بود ؟ قطعاً خیر ، مگر اینکه در باورمان نسبت به این تواناییهای او و یاریگری او تردید داشته باشد.
فرض کن این فرد یک وکیل بسیار زبر دست و معروف در موفقیت است و تو برای یک مشکل بزرگ و بغرنج به او رو آورده ای به گونه ای که مطمئنی گره گشایی می کند ....آیا خیالت راحت نمی شود و این خیال راحت به تو آرامش نمی بخشد ؟
عزیز دلم اینگونه آرامشت را حفظ کن ، یعنی این منبع را پیدا کن و بهش تکیه کن و خیالت راحت باشد . راستی در این وضعیت :
کسی محرم تر و مطمئن تر از خدا را می توانی پیدا کنی ؟
می دانم او را دور می بینی یا شاید تصور کنی اصلاً از کجا معلوم که باشد ( که می گویم اگر به همین مشکل و حد توانی که در برابرش داری نظر کنی خواهی دید که هست چون ناتوانی ما حکم می کند که بدانیم آفریننده ای داریم که خیلی توانا تر از ماست و کجا ناتوان می تواند نسبت به توانا تر از خود تردید روا بدارد ... )
اما بدان که هست چه تو او را ببینی چه نبینی و انکارش کنی .
بدان که رئوف است و کریم و ..... و به او رو بیاوری ترا رها نخواهد کرد و تنهایت نمیگذارد و .... بدان هم اوست که در این لحظات که من کار مهمی دارم حضور ذهنم بخشیده و فی البداهه این کلمات را می دهد که به تو برسانم که ... ، می دانم به درت میخورد اگر بخواهی و هوشیار باشی .
پس :
قدم اول >>> توکل به خدا ، با او عاجزانه از دردت گفتن و از او یاری خواستن است ( که همین خود آرامش را نیز می بخشد ) و با او طرح کردن اینکه می دانی اشتباه کردی که وارد چنین برنامه ای شدی اونم بدون اطلاع خانواده و ملتمسانه بخواه که هزینه آبرویی و باج بخشی و.... به عنوان تبعات خود کرده برتو بخشیده بشه و عهدی با او در این زمینه ببند که جایگزین این هزینه کنی .
قدم دوم >>> پذیرفتن واقعیت و در نظر گرفتن تبعات ناخوشایند و آماده کردن خود برای آن بخصوص از نظر پذیرش هزینه یک روند و روش اشتباه ، باوجودی که از خدا خواسته ای که این هزینه را از تو برگیرد و معاوض برای آن قرار داده ای
قدم دوم >>> با توکل به او محاسبه وضعیت و لیست کردن تصمیم و اقداماتی که می توانی داشته باشی و اهم و مهم کردن آنها
قدم سوم >>> ارزیابی هرکدام از این تصمیمات از نظر تبعات و میزان آسیب پذیری و حل مسئله و به صرفه بودن با توجه به آسیب پذیریها ، وضعیت و اولویتهای زندگیت .
قدم چهارم >>> تصمیم درست را برگزیدن و قاطعانه آنرا به اجرا درآوردن و از خدا به جد یاری خواستن و امید به این یاری بستن .
قدم پنجم >>> درسهای نهفته در این مسئله را توجه کردن و حتی یادداشت کردن .
قدم ششم >>> برعهدی که با خدا به عنوان معاوض هزینه ناخوشایند بسته ای پایدار بمانی و وفای به عهد کنی .
خدا بزرگ است ، اگر بخواهی کمکت خواهد کرد ، مطمئن باش
موفق باشی .
.
RE: چطوری جلوی مورد سوءاستفاده قرار گرفتنمو بگیرم؟؟؟
سعید عزیز،خارپشت عزیز و فرشته مهربون عزیز ممنونم.:72:
سعی میکنم بر اساس نوشته هاتون یه توضیحی بدم.فقط ببخشید که طولانیه.
نقل قول:
اگه مشکلی نداشته باشه بگین که چه جور مشارکتی داشتین قبلا ؟
یه سری مسائل که وارد فاز مالی شده.
نقل قول:
میگین که "حتما بحثی که راه میفته داشتن ارتباط بین من و اونه." خلاف این مسئله هست ؟
تا منظور از ارتباط چی باشه؟؟بی ارتباط نبودیم اما بی مرز نبود.
اونچه که من ازش میترسم باز شدن بحث اینکه رابطه ما زیاد و یا حتی در حد جسمانی بوده.
یه توضیح دیگه بدم.
اخرین باری که ما صحبت کردیم و بعدش باز من جواب منفی دادم.یه سری صحبت بینمون شد و حرفایی زده شد که اون اینطور برداشت کرد که من بهش گفتم اگه تو این مدت بودم بخاطر همین فعالیتها و مسائل مالیه..یادمه خیلی داغ کرد.
و بعد که پدرش تماس گرفت تا ازمون جواب بگیره و ما اب پاکی رو ریختیم رو دستشون.همین پسر به فاصله یه روز پاشد رفت از یکی از اقوام پدرش خواستگاری کرد و فرداش عقد کردن.
و بعد بهم گفت همه مثه شما منو بازی نمیدن.
بعد باز اومد گفت تقصیر تو شد خودمو بدبخت کردم..لج کردم و نمی خوامشو ازاین حرفا.
من برام مهم نبود.
بعد یه اتفاق دیگه افتاد..من یه بار سهوا اس ام اسی که به دوستم میخواستم بدم رو به شماره اون دادم.اس ام اس خاصی نبود..اما زنش دید..و اینطور که میگن از جریان من باخبر بود.و قشقرقی به پا کرد که بیا و ببین.
و زنگ زد به پدرم..و با هم دعواشون شد..و پدرم گفت اگه دخترم میخواست باش باشه بهش جواب رد نمیداد.
و همون وقتا بین من و این پسر بحث بالا گرفت..مدام زنگ میزد و اس ام اس میداد.و میگفت تقصیر توئه..لج کردم..زندگیمو خراب کردم
بعد میگفت میخوام ببینمت..باید بیای...
و تا امروز کش پیدا کرده.
نقل قول:
با او چه برخورد و رفتاری داشتی ؟
جوابشو نمیدادم..بهش میگفتم هر کار میخواد بکنه اما بحث نمیکردم..
معمولا جوابشو نمیدم.
نقل قول:
چه اتفاقی میفته که خواستگار رسمی و خونوادگی شما، به خودش اجازه باج گیری و نهایتا درخواست ملاقات های پنهایی و اجباری میده ؟
ایا این همون نقطه دردناکی نیست که شما رو جذب ادم های بی پروا میکنه ؟
چارچوب روابطت رو با خواستگارهات مشخص کن
بالا گفتم چی شد.
اون ادم بی پروایی نبود..حتی به نظر مظلوم میومد..کلا حس میکردم توازن قدرت به نفع منه..اما الان کاملا وحشی و لجباز شده.
باشه.
نقل قول:
عموت باید پیگیر مسئله باشه
اون،منظورم پسره است یه شهر دیگه است و کسی ادرسی ازش نداره و همینطور تلفن.
چون همونطور که گفتم به عموم و پدربزرگم بدهکاره و دررفته..خونوادشم واسه همین جا و تلفنشو بروز نمیدن.
نقل قول:
اگر لازم هست شمارت رو هم تغییر بده و هیچ گونه ارتباطی باهاش نداشته باش
میترسم شمارمو عوض کنم..به نظرت لج نمیکنه؟؟؟
فرشته مهربون خوب چیکار کنم؟؟؟
ننه بابای دلسوزو فداکاری و مسئولیت پذیری دارم؟؟؟
فکر میکنید خوشم میاد انقد خودمو اذیت کنم؟؟
به خدا توکل دارم اما اخه تا کی قراره طول بکشه..؟؟
مگه من چند سال جوونم؟؟همش زمانمو دارم از دست میدم.
میترسم حتی بعد ازدواجم هم ول نکنه.
بخدا نمیدونم راه حل چیه؟؟اگه میدونستم که تاپیک نمیزدم.
ازش متنفرم..از اینکه انقد بخاطر اون عوضی اشغال باید حرص بخورم متنفرم..از اینکه زمانمو دارم از دست میدم..از اینکه اون برای من ادم محسوب نمیشه اما باید تحملش کنم..از اینکه نمیدونم اخرش چی میشه؟از اینکه نمیدونم کی و چطوری تموم میشه؟؟
بهم راه حل بدید...راه حل
موفق باشید
RE: چطوری جلوی مورد سوءاستفاده قرار گرفتنمو بگیرم؟؟؟
مرسی مینوش عزیز.:72:
من نمیدونم چرا در مورد من انقد زود قضاوت می کنی و شرایطمو با شرایط خودتت کاملا وفق میدی..؟؟
نمیدونم چرا به این نتیجه رسیدی من باش بدرفتار کردم؟؟یا بهش وعده سر خرمن دادم؟؟
اینطور نیست..اون میدونست من نمیخوامش..میدونست ما وصله تن هم نیستیم..هم کفو نیستیم..اما خودش ادامه داد..پاپیچ شد..رفت و اومد..منم خر شدم..با خونوادمم افتادم رو دنده لجبازی..از اونطرف ازسنگ نبودم (که باید میبودم) و به طرف مثلا محبتاش کشیده شدم..یه زمانی فکر کردم شاید بشه ازبدیاش و نواقصش چشم پوشید..اما اخر سر دیدم نمیشه..ما با هم جور نیستیم.و فقط زوری میخوایم وصل کنیم.
به من چه؟؟؟
وقتی از اول من میخواستم حساب کتابا رو و واضح باشه اما اون کلش باد داشت و عشق و عاشقی مغزشو شستشو داده بود و میگفت اگه عروسی هم نکردیم همه فدای یه تار موت..باید فکر این روزا رو هم میکرد.
این مسائل(که البته قضیه قرضو اینا نبوده) با توافق خودش بوده.
حالا هم که زن گرفته..حال و حولشو برده اومده واسه من انتر بازی در میاره که تقصیر تو بود؟؟
به درک..مگه من گفتم برو اونو بگیر..میخواس چشاشو وا کنه.
من هیچ وقت بهش بی احترامی نکردم..همیشه بهش احترام گذاشتم البته الان میفهمم لیاقتشو نداشت.اونم گفتم خودش اینطور برداشت کرد از حرفم..وگرنه من اینو نگفتم اما حوصله جر و بحث اضافه نداشتم.
حالا هم تاوانشو میدم..اما چقد؟؟تا کی؟؟چطوری؟؟
بله اون همونطور که قبل از اینکه خدا بزنه پس کلم میدونستم ادم مزخرفیه.عوضی اشغال هم هست.
ازشم بدم میاد.یه روزی هم تلافی میکنم.
اما فعلا برای شرایطم دنبال راه حلم.
خواهشا بجای شکافت روانی موضوع بگید چیکار کنم؟
مرسی.
موفق باشید
RE: چطوری جلوی مورد سوءاستفاده قرار گرفتنمو بگیرم؟؟؟
سلام بهار زندگی عزیز
البته فرشته مهربان و دوستان دیگه هستند و به خوبی راهنماییت میکنن ولی برای روشن شدن موضوع یک سوال ازت دارم طلب اون آدم از شما بیشتر از بدهیش به عموی شماست؟
آیا میتونی از عموت بخوای که بخشی از طلبش رو که معادل بدهی شماست با اون معامله کنه و اون مقدار رو شما به عموت بدهکار باشی نه به اون آقا!؟
راستی یک چیز دیگه آیا مدارکی از بودن با شما داره؟(منظورم روابط مالی نیست)
یک چیز دیگه هم به نظر من خانواده شما هر چقدر هم که اخلاقهای خاص داشته باشن اگه اون آقا بیاد و باهاشون قضیه رو مطرح کنه ممکنه با شما جر و بحث کنن ولی موضوع رو به بیرون انتقال نمیدن که روی آینده شما موثر باشه یادمه توی یک تاپیکت گقته بودی پیش همه میگن ما خیلی خرج بچه هامون میکنیم وهزینه هایی که شما میکنی رو هم پای خودشون مینویسن و تو انظار اونجوری مطرح میکنن پس هر چی که باشن و هر خصوصیت منفی که داشته باشن پوسته ظاهری خانوادتون رو زیبا جلوه میدن پس نگران اینکه اگه به خانوادت بگن همه جا پر بشه و مشکل آبرو و ... رو نداشته باش
از طرفی اون پسر اگه بیاد خودشو نشون بده و بخواد بیاد پیش خانواده شما ناچار هست که با عموت هم برخوردی داشته باشه یعنی برای گرفتن یک طلب که هیچ مدرکی هم براش وجود نداره باید در معرض دید یک طلبکار که ازش مدرک داره قرار بگیره پس هیچوقت چنین حماقتی نمیکنه
من اگر جای شما باشم اول سعی میکنم به اون قضیه که اگه بشه به جای اون مرد عموم ازم طلبکار باشه فکر میکنم و در صورت امکان این راه رو میرم (به هرحال باید پول اون آدم داده بشه حالا هر چقدر هم که آدم بدی باشه) بعدش هم که تکلیف اون رو با عددی که خودم قبول دارم و منصفانه میدونم مشخص کردم تمام پلهای ارتباطی رو می بندم میتونی فعلا یک خط اعتباری بگیری و ...
امیدوارم زودتر مشکلت حل بشه و به آرامش برسی :72::72::72:
RE: چطوری جلوی مورد سوءاستفاده قرار گرفتنمو بگیرم؟؟؟
کسی که زیاد سر و صدا می کنه کاری نمی کنه ! مطمئن باش !
اگه طلب داری و زیاده بحث جوری دیگ هست !
و الی مبلغ زیادی نیست و قابل چشم پوشی هست ، راهکار خانم فرشته مهربان بسیار عالی هست
شماره تلفن خودتو عوض کن ، شمارش رو هم پاک کن !
به همین راحتی !
تو یه فرصت مناسب هم برای خانوادت توضیح بده ! نهایت کلی دعوا و داد بیداد می شه ! ولی بعد چند روز خاموش می شه !
گفته باشی و بخواد کاری کنه ، مطمئن باش هیچ کاری از دستش بر نمی یاد ! چون می دونه حساسیت شما رو خانواده و ... هست !
باز خودت تصمیم باید بگیری
RE: چطوری جلوی مورد سوءاستفاده قرار گرفتنمو بگیرم؟؟؟
به نظرم بد نیست به سوالای زیر یه خرده روشن تر جواب بدید تا بشه بهتر راهنمایی کرد. مخصوصا برای شما که فقط دنبال راه حل هستید الان:
1. من دقیقا متوجه نشدم نگرانی شما بابت چیه؟ ظاهرا با این توصیفی که شما کردید خانواده های شما از رابطه شما تا قبل از خواستگاری با خبر هستند. حالا بعد اقتصادی و مالی قضیه چرا می تونه مشکل ساز باشه؟
2. واهمه شما از برملا شدن رابطه با ایشون هست (تا قبل از خواستگاری) یا داشتن رابطه ی اقتصادی با ایشون؟
3. ایشون که متواری هستند ظاهرا. آیا مانع از آمدن خواستگار برای شما می شوند؟ یا این موضوع فقط فکر شما رو درگیر کرده؟ می ترسید در آینده مزاحم زندگیتون باشه؟
4. اگه واقعا به ایشون بدهکارید چرا این بدهی رو پرداخت نمی کنید؟ فرض کنیم هیچ سندی نیست. آیا واقعا به ایشون بدهکار نیستید؟
5. شما چه جور فعالیت اقتصادی داشتید؟ شرکت مشترکی داشتید؟ (که در این صورت احتمالا با اطلاع خانواده ها بوده و برملا شدن مسایل مالی اون نباید زیاد مهم باشه) یا اینکه یه کار غیر معمول بوده (مثل شرکتهای هرمی یا دلالی و ...) البته من دقیقا نمی خوام این مطلب روشن بشه، اما برام سواله که چرا یک فعالیت اقتصادی باید مخفیانه و دور از چشم پدر و مادر انجام می گرفته.
RE: چطوری جلوی مورد سوءاستفاده قرار گرفتنمو بگیرم؟؟؟
فکور عزیز،داوود عزیز و mostafun عزیز ممنونم.:72:
مینوش خجالت بکش..قباحت داره بخدا یه دختره عاقل و بالغ انقد زود بهش بربخوره..من فقط گفتم اونطور که تو خیال میکنی باش بدرفتار نبودم..چرا انقد زود به تریج قبات برخورد..خجالت بکش..زود باش بکش..کشیدی؟؟
خوبه.من اینجا اومدم حرفای همه رو بشنوم اما دلیل نمیشه اگه حس کردم کسی برداشتش اشتباهه توضیح ندم.
خوب سعی میکنم یه توضیحی به سوالاتون بدم که مسئله واضحتر بشه.
نقل قول:
یک سوال ازت دارم طلب اون آدم از شما بیشتر از بدهیش به عموی شماست؟
من دقیقا نمیدونم طلب عموم چقدره..چون اونا با هم شریک بودن اما به دلایلی که نمیدونم بینشون بهم خورد و گویا حساب کتاب نکردن باهم.
نقل قول:
آیا میتونی از عموت بخوای که بخشی از طلبش رو که معادل بدهی شماست با اون معامله کنه و اون مقدار رو شما به عموت بدهکار باشی نه به اون آقا!؟
مسئله اینه که من دقیقا نمیدونم حساب بینمون چقده..اگه من باید ایکس تومن بهش بدم و اون وای تومن..و برایندش بشه بدهی من..معلوم نیست چقدره..و وقتی من میگم فلان مقدار میگه نه..
از همین زورم میاد..نمیدونم تا کی میخواد کش بده..با این حال من یه مقداری بهش پرداخت کردم بدون اینکه حساب کنیم اما حس میکنم اون میخواد کش بده.همه چی رو.
تازه میترسم وقتی تسویه شد جوری که اون راضی شد بازم اذیت کنه..ابرو بردن کاری نداره..
یه اس ام اس..یا یه کم دروغ..یا دو تا سند.
نقل قول:
راستی یک چیز دیگه آیا مدارکی از بودن با شما داره؟(منظورم روابط مالی نیست)
نمیدونم اس ام اس داره یا نه؟؟؟
اما اگه منظورت فیلم و عکس..نه اصلا نداره.
دیگران حتی از صحبت تلفنی هم بی خبرن و کاملا برام غدغن شده بود.
حتی الان هم میترسم صدامو ضبط کنه وقتی راجب مسائل مالی میحرفیم.
نقل قول:
پس نگران اینکه اگه به خانوادت بگن همه جا پر بشه و مشکل آبرو و ... رو نداشته باش
منظورم این نیست که به خونوادم بگه و خونوادم به بقیه بگن..مسلما اینکارو نمیکنن..منظورم اینه که به فامیلمون که همچینم پرجمعیت نیست بگه..فامیلی کاملا خاله زنک و فضول.
نقل قول:
یعنی برای گرفتن یک طلب که هیچ مدرکی هم براش وجود نداره باید در معرض دید یک طلبکار که ازش مدرک داره قرار بگیره
نمیدونم عموم ازش چک و سفته داره یا نه..اما اون انقد پرروئه..خودشو میزنه به اون راه..یا همه حساب کتابای خودمو خودشو عمو و پدربزرگمو قاطی پاتی میکنه..جوری که هیچکی نفهمه چی شد اما خودش قصر در بره.
نقل قول:
شماره تلفن خودتو عوض کن ، شمارش رو هم پاک کن !
شمارشو که پاک کردم..ولی نمیدونم خطمو عوض کنم یا نه؟؟بدتر نشه؟؟
نقل قول:
تو یه فرصت مناسب هم برای خانوادت توضیح بده ! نهایت کلی دعوا و داد بیداد می شه ! ولی بعد چند روز خاموش می شه !
اصـــــــــــــــلا...میدو ی چرا همچین تهدیدی رو انتخاب کرده؟؟چون اخلاق خونوادم کامل دستشه..
دیگه خودتون تا اخرشو بخونید..
اگه قرار بود به خونوادم بگم که انقد خودمو تا الان عذاب نمیدادم.
نقل قول:
ظاهرا با این توصیفی که شما کردید خانواده های شما از رابطه شما تا قبل از خواستگاری با خبر هستند. حالا بعد اقتصادی و مالی قضیه چرا می تونه مشکل ساز باشه؟
نه..اونا فقط از خواستگاری مطلعن که رسمی بوده..از ارتباط بی اطلاعن..حتی یه زمانی یه کم شک کردن و نزدیک بود پوستمو قلفتی بکنن که با سختی شکشونو برطرف کردم.
نقل قول:
ایشون که متواری هستند ظاهرا. آیا مانع از آمدن خواستگار برای شما می شوند؟ یا این موضوع فقط فکر شما رو درگیر کرده؟ می ترسید در آینده مزاحم زندگیتون باشه؟
مانع نمیشه..اما میترسم بعد ازدواج بخواد اذیت کنه.خیلی پرروئه..خصوصا حالا که اینطور شنیدم رابطش با زنش خوب نیست.البته فقط شنیدم.
نقل قول:
اگه واقعا به ایشون بدهکارید چرا این بدهی رو پرداخت نمی کنید؟ فرض کنیم هیچ سندی نیست. آیا واقعا به ایشون بدهکار نیستید؟
قبول دارم حساب کتاب داریم..منم دارم پرداخت میکنم..اما نمیدونم چقدره و من تا کی باید ادامه بدم؟؟
کلا شده حالت باجگیری..ضمن اینکه مجبورم صدا و شماره نحسشو تحمل کنم.
نقل قول:
اما برام سواله که چرا یک فعالیت اقتصادی باید مخفیانه و دور از چشم پدر و مادر انجام می گرفته.
چون اونا کاملا مخالف هر نوع ارتباطی حتی صحبت بودن.
جواب سوالا رو دادم.نمیدونم چقد موثره.
مرسی.
موفق باشید