زندگی خوب بعد از بخشش خیانت همسر
سلام دوستان
آیا از بین شما کسانی هستند که خیانت همسرشان را بخشیده باشند و زندگی خوبی داشته باشند؟ منظورم این است که همسرشان دیگه این کار رو تکرار نکرده بشند؟
من کسی هستم که شوهری که عاشقم بود، بهم خیانت کرد، البته نه در حد رابطه جنسی.
همیشه این جمله " کسی که یک بار خیانت کند دوباره خیانت می کند" توی ذهنمه و باعث می شود که نتونم ببخشمش و موضوع را فراموش کنم.الان 6 ماه از قضیه می گذره و من همچنان فکرم درگیره
اگه دوستان تجربیات خوبی از بخشش خیانت همسرانشون دارند می شه اینجا بگویند تا من دلم آروم بگیره؟
RE: زندگی خوب بعد از بخشش خیانت همسر
براي اينكه بتوانيد با مشكل مواجه شويد و بررسي كنيد كه ببخشيد يا نبخشيد
يك بار موقعيت و مساله رو دقيقا بررسي كنيد و با واقعيت ها مواجه شويد
راستي، خيانت رو تعريف كنيد! به چه عملي خيانت مي گويند و شما به چه عملي خيانت مي گوييد؟
RE: زندگی خوب بعد از بخشش خیانت همسر
سلام دوست عزيز...
خوشحالم كه ميخاي قدم در راهي بزاري كه بيش از همه موجب ارامش وسعادت خودته!
حقيقت اين كه من تجربه ي بخشيدن همسرم و صد البته خودم رو در موضوع ديگه اي(كه براي من كم ازخيانت نداشت) دارم!اما قبل از هر چيز بايد چندموضوعو از باب دوستي بهتون بگم:
1.وقتي بحث بخشش پيش مياد اينو بايد از اطمينان به اين كه اون فرد اون كارو بازم تكرار ميكنه يا نه بايد جدا كرد.در حقيقت هيچ تضميني نيست كه بشه به هيچ آدمي روي كره زمين اطمينان صد در صد داشت!اما بايد حاضر به اعتماد بود(خانم آني پستهاي زيادي در اين مورد داره،بگرد پيدا كن وبخون)
2.پس به اين ترتيب چرا بايد بخشيد؟به نظر من ميبخشيم چون احتمال خطا كردن براي هر آدمي وجود داره،حتي خود من وشما هم ازاين اصل مبرا نيستيم،ميبخشيم تا روح خودمونو از چنگال ناراحتي،ياس ونااميدي رها كنيم،چون تمام زندگي مثل يه رود در جريانه و اين اشتباهات مثه قلوه سنگهاي توي راه اين رود،تاحالا هيچ رودي روديدي كه از برخورد با يه قلوه سنگ از حركتش وايسه؟
3.با توجه به دونكته ي بالا همسرتو ببخش،اما ريشه يابي مشكل يادت نره،با كمك مشاور مجرب سعي كن تا مشكلات خودت،همسرت وزندگي مشتركتو ريشه يابي كني،تا درصد احتمال خطا رو كم وكمتر كني.
4.من به شخصه وقتي همه ي سنگا مو باخودم واكندم،يعني از نظر غقلي هم به اين نتيجه رسيدم كه بايد ببخشم از مراقبه بخشش كه آقاي sci بهم گفته بود استفاده كردم،اينم لينكش
http://www.hamdardi.net/thread-16935-page-4.html
5.يك موضع ديگه كه بايد در پس ذهنت بهش فكر كني اين هست،ما به عنوان يك انسان(صرف نظر از نقشي كه توي زندگي مشترك داريم) موظفيم كار درست رو انجام بديم،معمولا هم انتظار داريم كه كار درستمون توي زندگيمون بازتاب داشته باشه،خوب اين موضع كاملا منطقيه!اما گاهي بايد نتايج وبازتابهاي اين كار درست رو بسپاريم به دست خدا...خانم بالهاي صدافت در تاپيكم خيلي خوب اين موضوعو شرح دادن،بخون....اينم لينكش
http://www.hamdardi.net/thread-25013-post-233352.html#pid233352
6.و اما نتايج اين بخشش...براي خودمن قدم بزرگي بود به سمت انسان بهتر شدن،بايددريچه ي نگاهت رو يه كم دورتر بگيري،زندگي مشترك خوب،همسر خوب همه وهمه مهمه...اما اصل نيست،اصل اينه كه آدم بهتري بشيم،به سمت خدايي شدن قدم برداريم،اگه با اين ديد بهش نگاه كني (نه تنها دراين مورد بلكه همه ي كارهات تو زندگي)خداوندآرامشي در دلت قرار ميده كه تا نچشيش نميدوني چقدر خوش طعم وماندگاره.
برات آرزوي موفقيت ميكنم
RE: زندگی خوب بعد از بخشش خیانت همسر
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sci
براي اينكه بتوانيد با مشكل مواجه شويد و بررسي كنيد كه ببخشيد يا نبخشيد
يك بار موقعيت و مساله رو دقيقا بررسي كنيد و با واقعيت ها مواجه شويد
راستي، خيانت رو تعريف كنيد! به چه عملي خيانت مي گويند و شما به چه عملي خيانت مي گوييد؟
sci عزیز
خیانت از نظر من بعنی هر گونه رابطه مخفیانه خارج از عرف با جنس مخالف که همسرتون رو در صورت اطلاع برنجونه
مشکلم رو به طور مفصل در پست قبلیم گفتم. اینم لینکشه
http://www.hamdardi.net/thread-24901.html
شوهر من با این حال معتقده که کارش خیانت نبوده، به دو دلیل:
1- رابطه جنسی باهاش نداشته
2- هیچ ابراز احساسات و حرف عاشقانه ای از طرف شوهر من صورت نگرفته
شوهرم اصرار داره که این کارش فقط یه شیطنت بوده و بیشتر می خواسته اون زن رو که شوهر و بچه هم داره، سر کار بزاره
به هر حال همونطور که گفتم 6 ماه از این قضیه می گذره و من تبدیل شدم به یه آدم بسیار شکاک که هم دارم خودمو خیلی اذیت می کنم و هم شوهرمو
ممنونم " یک زن امیدوار" عزیز
حرفات آرامش بخش بود. اما منظورت رو از ریشه یابی مشکل نفهمیدم
من به خاطر این حرکت شوهرم اقدام به خودکشی کردم و یکی دو روزی هم بیمارستان بستری بودم. بعد از اون من و شوهرم هردو به روانپزشک مراجعه کردیم تا مشکلمونو حل کنیم.ایشون به من دارو تجویز کردند که هنوز دارم مصرف می کنم.شوهرم هم خیلی داره باهام راه میاد و سعی می کنه اعتماد منو به خودش جلب کنه. اما چند بار تو این مدت بهش تهمت خیانت مجدد زدم که بعد از روشن شدن موضوع فهمیدم که اشتباه می کنم و از کارم پشیمون شدم. اما این موضوع خیلی کش دار شده و شوهرم دیگه از دست کارهای من خسته شده و بهم گفته که از زندگیش داره دلسرد می شه.میگه بدترین چیز تو زندگی اینه که همسرت بهت اعتماد نداشته باشه و با تو مثل یه دزد رفتار کنه و دائم منتظر باشه تا یه روز مچتو بگیره.میگه شخصیت من هر روز داره له می شه
منم البته معتقدم که بدترین چیز تو زندگی اسنه که بدونی کسی که 7 سال عاشقش بودی و بخاطر اون به کس دیگه ای حتی نگاه هم نکردی، بهت وفادار نباشه. می دونی چیه؟ الان دیگه از یادآوری خاطرات خوب 7 سالمون عذاب می کشم و دیگه هیچ کدومشون برایم شیرین نیستند. خیلی حس بدیه.خییییییییییییییلی
RE: زندگی خوب بعد از بخشش خیانت همسر
shabe niloofari...
اگر تصميم داري ببخشي يعني ديگه قرار نيست كه مدام گذشته رو كنكاش كني ،شخم بزني وتكرار كني،مگر اين كه بخاي ازش درس بگيري...
توي تاپيك قبليتون هم گفتم از روانشناسي كه بهش مراجعه كردي بخواه كه كمكت كنه،
اما نكته ي مهم اينه كه قبل از اون خودت هم بايد كاملا وقلبا بخاي كه اين كاروبكني،در پست قبلي هم گفتم من كاملا سنگامو با خودم واكندم،همه جانبه با خودم فكر كرد،اما شما هنوز پر از ترديد و علامت سوالي!علامت سوال براي سوالهايي كه اساسا شايد خيليهاشون غلط ياشه،چيزي كه از خيانت همسرت گفتي از نظر من هم به اون بزرگي وزشتي كه در ذهنت ساختي نيست(رفتار همسرت غلط بوده اما نوع واكنش شما هم بيش ار حد بوده)،پس بايد بپذيري كه ابعادي كه به كار همسرت دادي ابعاد واقعي اون نيست،تا زماني كه اين موضوعو قبول نكني وخيانت رو عملا غير قابل بخشش بدوني، و مدام بخاي تمام كارها ورفتارهاشوزير سوال ببري چيزي حل نميشه...
بازم بهت توصيه ميكنم ازروانشناست بخواه كه در اين مورد باهات كار كنه...
اميدوارم اون لينكهايي كه بهتون گفتمو خونده باشيد،پاسخهاي فرشته مهربان هم در لينك دوم ميتونه خيلي برات راهگشا باشه،به شرط اين كه با دقت وبا قصدانجام دادن بخوني ...
موفق باشي
RE: زندگی خوب بعد از بخشش خیانت همسر
نقل قول:
نوشته اصلی توسط یک زن امیدوار
shabe niloofari...
اگر تصميم داري ببخشي يعني ديگه قرار نيست كه مدام گذشته رو كنكاش كني ،شخم بزني وتكرار كني،مگر اين كه بخاي ازش درس بگيري...
توي تاپيك قبليتون هم گفتم از روانشناسي كه بهش مراجعه كردي بخواه كه كمكت كنه،
اما نكته ي مهم اينه كه قبل از اون خودت هم بايد كاملا وقلبا بخاي كه اين كاروبكني،در پست قبلي هم گفتم من كاملا سنگامو با خودم واكندم،همه جانبه با خودم فكر كرد،اما شما هنوز پر از ترديد و علامت سوالي!علامت سوال براي سوالهايي كه اساسا شايد خيليهاشون غلط ياشه،چيزي كه از خيانت همسرت گفتي از نظر من هم به اون بزرگي وزشتي كه در ذهنت ساختي نيست(رفتار همسرت غلط بوده اما نوع واكنش شما هم بيش ار حد بوده)،پس بايد بپذيري كه ابعادي كه به كار همسرت دادي ابعاد واقعي اون نيست،تا زماني كه اين موضوعو قبول نكني وخيانت رو عملا غير قابل بخشش بدوني، و مدام بخاي تمام كارها ورفتارهاشوزير سوال ببري چيزي حل نميشه...
بازم بهت توصيه ميكنم ازروانشناست بخواه كه در اين مورد باهات كار كنه...
اميدوارم اون لينكهايي كه بهتون گفتمو خونده باشيد،پاسخهاي فرشته مهربان هم در لينك دوم ميتونه خيلي برات راهگشا باشه،به شرط اين كه با دقت وبا قصدانجام دادن بخوني ...
موفق باشي
یک زن امیدوار عزیز
لینک هایی که گذاشته بودی رو خوندم و سعی می کنم به کار بگیرمشون
الان حدود دو هفته است که سعی می کنم به زندگی عادیم برگردم و باز به شوهرم اعتماد کنم
ظاهرا همه چیز خوبه و این روزها شوهرم که از سرکار برمی گرده بهم می گه که چقدر برای اومدن به خونه لحظه شماری می کرده و دلش برایم تنگ شده بود
تنها مشکلی که وجود داره اینه که می ترسم خدایی نکرده بعدا از این اعتماد دوباره پشیمون
بشوم
امیدوارم خدا کمک کنه که اولا این حس رو از خودم دور کنم و بعد این که این اتفاق هرگز نیفته
یه مشکل دیگه این است که معمولا خانم هایی که مورد بی وفایی شوهرشون قرار می گیرند، اقرار می کنند که یه مدتی به زندگیشون بی توجه بودند و یا با هم مشکل داشتند. اما اون دورانی که شوهرم اون خطاها رو مرتکب شد دورانی بود که ما در عاشقانه ترین دوره رابطمون بودیم و قبل از اینکه من از اون ماجراها مطلع بشوم شوهرم تقریبا هرشب با صدای بلند خدا رو به خاطر این که من و سرراهش قرار داده شکر می کرد و بهم اقرار می کرد که چقدر احساس خوشبختی می کنه. اگه تو اون دوران برایش چیزی کم گذاشته بودم حداقل دلم به این خوش بود که از این به بعد سعی می کنم زن کاملی باشم و این طوری شوهرم و از هرنوع خطایی دور می کنم. اما الان چی؟ از این به بعد چی؟ تمام لحظاتی که من همه انرژیمو برای همسرم و زندگیمون می گذارم و سعی می کنم زن ایده آلی باشم، آیا نباید این فکر به سراغ من بیاید که نکند مثل دفعه پیش شوهرم سرش به یه جای دیگه هم گرم است؟
خدایا کمکم کن:316:
RE: زندگی خوب بعد از بخشش خیانت همسر
سلام عزیزم. من کسی هستم که شوهرم رو بعد ار خیانت بخشیدم ولی نمیتونم فراموش کنم. شوهر من هم میگه با اون رابطه جنسی نداشته و فقط یک شیطنت بوده ولی خود دختره به من تلفن کرد و گفت که همه جور رابطه با اون داشته و من نمیدونم حرفشو قبول کنم یا نه. ولی هنوز هم در عذاب هستم. چیزی به روی شوهرم نمیارم. ولی فکرم پر از چیزهای بد در موردشه.
من یک تعریف کوچیکی از داستانم برات میکنم شاید برات مفید باشه:
اردیبهشت ماه امسال به خیانت شوهرم پی بردم. راستش دو هفته قبل شوهرم بهم گفته بود که یک کارمندی داره که اگه دوست داری بهت معرفی کنم و با هم برید بیرون چون دختر خیلی خوبیه ولی من خوش خیال اصلا این حرف رو جدی نگرفتم. باید بگم که اعتماد کامل به شوهرم داشتم و توی این 16 سالی که با هم زندگی کردیم اصلا اهل این حرفا نبود. خلاصه وقتی فهمیدم کاملا انکار کرد و گفت هیچی نبوده و فقط یک شیطنت بوده من فقط برای سرگرمی به دختره اس ام اس زدم و با دختره هم حرف زدم و اون هم تایید کرد که هیچی بینشون نیست ولی ماجرا به اینجا ختم نشد. اکه دوست داشتی بگو تا بقیه ماجرا رو بعدا برات تعریف کنم. نمیخوام سرتو درد بیارم برو حتما صفحه من رو بخون
شب نیلوفری عزیز
شرایط من و شما خیلی شبیه همه و کلمه به کلمه حرفاتو با تمام وجودم درک میکنم. به نظر من اگر هم بهش شک داری نباید به روش بیاری بلکه هر چند وقت یکبار به صورت ناحسوس کنتریش کنی. من هم عاشقانه شوهرم رو دوست داشتم و اون هم یک جوری رفتار میکرد که انگار عاشقمه! وقتی داشت بهم خیانت میکرد هیچ مشکلی نداشتیم. حتی بیش از حد بهم محبت میکرد. الان هم خیلی هوامو داره و بهم محبت میکنه ولی نمیدونم راستکی یا فقط میخواد منو از سرش باز کنه نه ناری بهش نداشته باشم. خیلی دلم میخواد همه جیز رو فراموش کنم ولی نمیتونم امیدوارم خدا کمکم کنه
RE: زندگی خوب بعد از بخشش خیانت همسر
نقل قول:
نوشته اصلی توسط زیبا کردستانی
سلام عزیزم. من کسی هستم که شوهرم رو بعد ار خیانت بخشیدم ولی نمیتونم فراموش کنم. شوهر من هم میگه با اون رابطه جنسی نداشته و فقط یک شیطنت بوده ولی خود دختره به من تلفن کرد و گفت که همه جور رابطه با اون داشته و من نمیدونم حرفشو قبول کنم یا نه. ولی هنوز هم در عذاب هستم. چیزی به روی شوهرم نمیارم. ولی فکرم پر از چیزهای بد در موردشه.
من یک تعریف کوچیکی از داستانم برات میکنم شاید برات مفید باشه:
اردیبهشت ماه امسال به خیانت شوهرم پی بردم. راستش دو هفته قبل شوهرم بهم گفته بود که یک کارمندی داره که اگه دوست داری بهت معرفی کنم و با هم برید بیرون چون دختر خیلی خوبیه ولی من خوش خیال اصلا این حرف رو جدی نگرفتم. باید بگم که اعتماد کامل به شوهرم داشتم و توی این 16 سالی که با هم زندگی کردیم اصلا اهل این حرفا نبود. خلاصه وقتی فهمیدم کاملا انکار کرد و گفت هیچی نبوده و فقط یک شیطنت بوده من فقط برای سرگرمی به دختره اس ام اس زدم و با دختره هم حرف زدم و اون هم تایید کرد که هیچی بینشون نیست ولی ماجرا به اینجا ختم نشد. اکه دوست داشتی بگو تا بقیه ماجرا رو بعدا برات تعریف کنم. نمیخوام سرتو درد بیارم برو حتما صفحه من رو بخون
شب نیلوفری عزیز
شرایط من و شما خیلی شبیه همه و کلمه به کلمه حرفاتو با تمام وجودم درک میکنم. به نظر من اگر هم بهش شک داری نباید به روش بیاری بلکه هر چند وقت یکبار به صورت ناحسوس کنتریش کنی. من هم عاشقانه شوهرم رو دوست داشتم و اون هم یک جوری رفتار میکرد که انگار عاشقمه! وقتی داشت بهم خیانت میکرد هیچ مشکلی نداشتیم. حتی بیش از حد بهم محبت میکرد. الان هم خیلی هوامو داره و بهم محبت میکنه ولی نمیدونم راستکی یا فقط میخواد منو از سرش باز کنه نه ناری بهش نداشته باشم. خیلی دلم میخواد همه جیز رو فراموش کنم ولی نمیتونم امیدوارم خدا کمکم کنه
زیبای عزیزم
ممنون از پستی که دادی. منم دقیقا توی اردیبهشت امسال این مشکل برایم پیش اومد.چه اردیبهشتی!
آره. اگه ممکنه همه چیزو برایم تعریف کن. از منم هر سوالی داشتی بپرس. شاید با همفکری در خصوص درد مشترکمون بتوانیم به نتیجه برسیم.
RE: زندگی خوب بعد از بخشش خیانت همسر
سلام شب نیلوفری عزیز
ببخشش کار بزرگیه و این کار تنها از آدمهای بزرگ بر میاد.
و اینکه شما همسرت رو بخشیدی نشانه بزرگی شماست اما چند تا نکته خوب لازمه تا شما به آرامش برسین!
1- باید بدونی هر انسانی ممکنه خطا بکنه و انسان موجودی حتم الخطاست! پس ممکنه همه ما خطا بکنیم! اما مهم
اون هست که از انسانها یک بت بی نقص نسازیم که مجبور بشیم روزی اون رو بشکنیم. پس بپذیر که همسر شما هم
یک انسانه که خطا کرده و حالا پشیمانه! اگر قرار بود به آدمهای خطاکار فرصت داده نشه که اصلا عدالتی وجود نداشت
کل زندگی یک ریسکه و در زندگی هر چیزی ممکنه پیش بیاد اما با رعایت نکات ایمنی این اتفاقات رو میشه به حداقل
رسوند. یکی از راه های واکسینه شدن در برابر خطاهای اینچنینی ، افزایش ایمان و ارتباط با خدا و رعایت
حریم های الهی در زندگی هست که زندگی شما رو دچار یک مصونیت خوب می کنه!
ضمنا قرار نیست زندگی همه مثل هم باشه و نشه اعتماد کرد. وقتی خدا می بخشه چرا ما که بندشیم نبخشیم؟
2- مطمئنا زندگی شما حفره هایی داره که شاید خودت ندونی. پس بد نیست به روانشناسانی در این باب به
اتفاق همسرت مراجعه کنی که در زمینه موضوع خیانت و پس لرزه های درمانی آن تبحر دارن تا این حفره ها ریشه
یابی بشن و اعتماد شکسته شما دوباره بازسازی بشه.
به هر روی این خود شما هستین که باید به کمک همسرتون گل اعتماد زندگیتون رو آبیاری کنین تا انشالا دیگه این
مسائل دیده نشه. اما شک و تردید رو بهش اجازه رشد ندین چون به سان یک پیچک میتونه توی ذهن شما رشد
کنه و ناخودآگاه مسائل دیگه ای رو به دنبال بیاره. به جای انرژی گذاشتن روی افکار منفی ، بیشتر وققتون رو روی
ساختن زندگیتون و همسرتون بذارین که هیچ زنی نتونه جای شما رو براش بگیره.
موفق باشین.
:72:
RE: زندگی خوب بعد از بخشش خیانت همسر
شب نیلوفری عزیز شرایط بقیه ماجرا از این قراره که بعد از رو شدن ماجرا من میخواستم برم شرکتش و دختره رو با فضاحت بیرون کنم ولی شوهرم خیلی باهام صحبت کرد و گفت که پشیمون شده و من خوش خیال هم باور کردم و بخشیدمش. دوباره روابطمون خیلی خوب شد. چند روز بعدش باید یک سفر کاری خارج کشور میرفت و من ساده فکر نکردم کاسه ای زیر نیم کاسه باشه و با خیال راحت راهیش کردم. نمیدونی از اونجا چه ایمیلهای عاشقاده ای برام فرستاد و من هم عاشقانه تر جوابشو دادم. ولی غافل از اینکه در همون موقع برای اون دختره هم ایمیل عاشقانه میفرستاده!! هنوزم باورم نمیشه که شوهرم اینکارارو کرده باشه. توی این 16 سال اصلا اهل دروغ و اینکارا نبود انگار یکی دیگه توی جلدش رفته بود!! بعد هم فهمیدم که میخواسته با دختره دو روز بره دبی ولی در آخرین لحظات کنسلش کرده. خودش میگه که دلم نیومده اینکارو بکنم.ولی خداعالمه. خلاصه من خوش خیال از همه جا بی خبر فکر میکردم همه چیز تموم شده. دو هفته بعد من همیک مسافرت خارج ازکشور برام پیش اومد و رفتم. عافل از اینکه این دو نفر هنوز به رابطه شون ادامه دادند. هنوز هم حسرت میخورم که چرا از همون روز اول دختره رو ازشرکت بیرون نکردم. باید بگم که حریف قدری داشتم یک دختر تحصیل کرده، خوشگل، خوش سروزبون، مطلقه؛ 20 سال از شوهرم جوونتر و بسیار وارد به حال و روز مردا!!!
خلاصه اواسط خرداد دوباره به اینکه رابطه شون تموم نشده پی بردم و نمیدونی چه حالی داشتم در عرض یک هفته 6 کیلو کم کردم باورم نمیشد که بعد فهمیدن ماجرا توسط من هدوز وقیحانه به رابطه شون ادامه بدند و حتی با هم بخوان مسافرت برن!!!
باز هم ماجرای من تموم نشده عزیزم بقیه اش رو بعدا میگم که خسته نشی.