به نظر شما بايد اين رابطه رو تموم كنم؟(خواهش ميكنم راهنماييم كنيد)

با سلام من قبلا هم مشكلاتمو مطرح كرده بودم ولي الان مشكلم طوريه كه بايد تايبيك جديد باز ميكردم يه مختصري او خودمون ميكم تا بهتر بتونيد راهنماييم كنينزمن 28 سالمه و نامزدم 31 تقريبا 5 سال با همدوست بوديم اوايل قرار فقط قرارمون دوستي بود ولي بعد شد ازدواج كل خانواده و فاميل هردومون ميدونن البته هميشه اصرار از طرف من بوده و هيج وقت يادم نيست با خوشحالي از ازدواج يا ايندمون حرفي زده باشه با اينهمه باهاش موندم جون عاشقش هستم هميشه كمكش كردم از همه لحاظ خداييش اونم هواي منم داشت .الان مشكلم اينه نامزدم جند وقتي بود نسبت به من سرد شده بود اصلا دوست مداشت منو ببينه اس ميدادم ميكفت اس نده در حاليكه ميديدم با دوستاش بود اصلا خيلي عوض شده بود امروز يه دفعه كوشيشو ديدم فهميدم با دحتري تو اينترنت اشنا شده حتي وب هم داده تا حالا خيلي بهش اعتماد داشنم شماره ي دوستشو داده بود به دختره فكر كنم جون ميترسيده من بفهممالان نميدونم جيكار كنم حالا فهميدم زمانهايي كه حوصله منو نداشته و داد ميزد كه اس نده داشنه جت ميكرده به نظر شما بايد اين رابطه رو تموم كنم نورو خدا نكين برو تايبيك قبليتو ادامه بده خوادش ميكنم كمكم كنيد

سلام دوست عزیز

ایا ایشون رسما به خواستگاری شما امدن یا نه؟اگر بعد از 5 سال نیومده یعنی هدفش ازدواج نبوده

میشه بگی کنار این همه شکایت شما از بی توجهی ایشون چه چیزی شما رو عاشق ایشون کرده؟


شما باید ببینید هدفتون از شروع این رابطه چی بود...اگر هنوز با گذشت 5 سال ایشون به خواتسگاری شما نیومده که دیگه تکلیف مشخصه و این اتفاقی که برا ی شما افتاده دقیقا ازهمون آفتهای دوستی های قبل از ازدواجه.

اگر زن و مرد هیچ تعهدی نسبت به هم نداشته باشن و فقط لفظی بگن هدفمون ازدواجه از این قبیل اتفاقات هم میفته.تازه خیلی باید زودتر از اینها این اتفاق میفتاد.

ضمن اینکه برای موفق شدن در زندگی باید زن و مرد پا به پای هم قدم بردارن و زندگی و طرفشون رو واقعا دوست داشته باشن.

شما باید بدونی که عاشق چه کسی هستی و به چه بهایی داری عشقت رو خرج میکنی؟

کسی که با شما صحبت ازدواج کرده از الان دنبال ارتباط با دخترای دیگه هستش...فکر میکنی فرد قابل اعتمادی هست؟

در تاپیک قبلی شما هم مدیر همدردی گفتن که این چند سال دوستی منجر به شناخت سالمی نشده و صرفا روی محور احساسات حرکت کرده

به خصوص اینکه شما در تاپیک دیگه تون حرف از حضانت بچه و ..میزدید که این نشونه اینه که شما اعتماد لازم رو به زندگی با این اقا نداری.

همه این بی اعتمادی شما بر میگرده به انتخاب غلط و ادامه مسیر در همین راه غلط.

شما مدام از بی اهمتی اشون گله و شکایت داری...معلوم نیست این حالت بعد از ازدواج بیشتر بشه یا کمتر.ولی چیزی که هست باید ایشون رو همینطوری که هست بپذیری..میتونی؟

ممکنه فردا روزی که بابت رفتارش ازش گله کنی بگه من قبل از ازدواجم رفتارم همین بود...

دوست خوبم

شان خودت رو حفظ کن.ایشون باشد شما رو بخواد.ناز و نیاز رو فراموش نکن.
اگر جایگاه زن و مرد عوض بشه این چینین مشکلات هم پیش میاد.

عرت خودت رو حفظ کن و برای کسی بمیر که برات تب کنه


همیشه قبل از ازدواج دختر و پسرها قربون صدقه همدیگه میرن...بهم محبت میکنن..اما ایشون از الان سرد شده...

من توصیه ام به شما اینه که اگر ایشون هنوز رسما با خانواده نیومده خواستگاری شما بیش از این ارتباط رو ادامه نده .اگر این رابطه الان قطع بشه خیلی بهتره تا شما بعدها تاپیک بزنی و بگی از بی توجهی همسرم خسته شدم.

ممنونم كه راهنماييم ميكنين هميشه نه ايشون هنوز نيومدن خواستكاري من عليرغم اصراري كه خانواده خودش هم دارن يكبار خودش كفت من يه جوريم ميشه دوستام بكن زن كرفتم قبلا ميكفت بزار خونه بخريم بعد منم دارو ندارمو دادم بهش حتي از خانوادم قرض كرفتم روش كزاشتم ولي حالا ميكه دوست ندارم بياي اونجا قبلا فكر ميكردم به خاطر كار زياده ولي حالا فهميدم نه واسه اين ميكفته اس نده كه مزاحم جت كردنش ميشدم ,دلم خيلي ميسوزه از كارم از درسم از زندكيم موندم حالا جطوري به خانوادم بكم اخه؟به نطر شما الان صبر كنم ت و اصلا طرفش نرم تا بول دستش بياد كه بول منو بده حودش كفته يك ماهه ميده يا مجبورش كنم خونرو بفروشه ؟ قلبم شكسنه اين همه ازيت شدم اون راحت به همه جيز رسيد,به نظرتون اكه اومد بكم بايد بياد خواستكاريم يا اصلا بكم تموم ديكه ؟:325:

رابطه را تمام کن. دیگه ازش نخواه که بیاد خواستگاری. اگر خودش بخواد می دونه و بلده که باید بیاد.

شما 27 سالت است و از 22 سالگی عمرت و جوونیت را به پای یک دوستی به این سستی و بی آینده گذاشتی برای چی؟
ظاهرا اون کسی که مشتاق این رابطه است تو هستی. حتی به قیمت پول قرض گرفتن از خانواده ات ...

سعی کن پولت را به شکلی ازش پس بگیری.

ممنونم كه راهنماييم ميكنين هميشه نه ايشون هنوز نيومدن خواستكاري من عليرغم اصراري كه خانواده خودش هم دارن يكبار خودش كفت من يه جوريم ميشه دوستام بكن زن كرفتم قبلا ميكفت بزار خونه بخريم بعد منم دارو ندارمو دادم بهش حتي از خانوادم قرض كرفتم روش كزاشتم ولي حالا ميكه دوست ندارم بياي اونجا قبلا فكر ميكردم به خاطر كار زياده ولي حالا فهميدم نه واسه اين ميكفته اس نده كه مزاحم جت كردنش ميشدم ,دلم خيلي ميسوزه از كارم از درسم از زندكيم موندم حالا جطوري به خانوادم بكم اخه؟به نطر شما الان صبر كنم ت و اصلا طرفش نرم تا بول دستش بياد كه بول منو بده حودش كفته يك ماهه ميده يا مجبورش كنم خونرو بفروشه ؟ قلبم شكسنه اين همه ازيت شدم اون راحت به همه جيز رسيد,به نظرتون اكه اومد بكم بايد بياد خواستكاريم يا اصلا بكم تموم ديكه ؟

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

دارم ديونه ميشم از اين ناراحتم كه بيش اون اين اينترنت وفتن و جت كردن جيزي نيست ميكه منكه كاري نكردم ,به نطر شما به خانوادم بكم به هم زدم اخه همش سراغشو ميكيرن,اخه من جطوري اين همه وقتو فراموش كنم

با سلام

آرامش داشته باش و رهاش کن......همین!!!!

خواهش ميكنم زود جواب بديد وقت ندارم[/size][size=mediuبه نظر شما صبركنم تا بول دستش بياد بولمو بهم بده يا امشب برم در خونش مجبورش كنم جك شنبه رو بده تا حداقل يه كم اذيت بشه ,زطبش قلب كرفتم نميدونم جيكار كنم بايد يه كاري كنم كه اروم بشم فقط زود راهنماييم كنين خواهشا:323:

دوست عزیز
با اذیت کردن و لجبازی چیزی درست نمیشه
و گره دست به دندون میفته
قبل از به هم زدن رابطه سعی کن راهی برای گرفتن پولت پیدا کنی و بعد از اون رابطه رو تموم کن

سلام خانومی
فکر کنم خودت هم بهتر بدونی این آقا هیچ احساس مسئولیت و تعهدی به شما نمیکنه چه برسه به اینکه ازلحاظ عاطفی هم بخواد شما رو ساپورت کنه و جوابگوی احساسات عاشقانه شما باشه! برعکس باعث آشفتگی روحی شما هم هست
با خودت فکر کردی چرا ایشان از اول هم مایل به ازدواج با شما نبودن؟ چرا حداقل در این مدت دوستی علاقه ای به شما نداشتن؟ و اینکه چرا حتی در صورت حمایت مالی شما هنوز نسبت به شما هیچ احساس مسئولیت و همچنین عاطفی ندارن؟ جوابش تلخ هست ولی ایشان شما رو دوست ندارند فکر میکنند همیشه یک نفر بهتر از شما براش پیدا میشه و دائم وقتش در اینترنت و چت کردن هست.
عشق یکطرفه چیزی جز ضرر و زیان به شما نیست خانومی و اینکه هیچوقت نمیتونی یکنفر رو بر خلاف میلش عاشق خودتون کنید و اگه در این راه قدم بزارید فقط فرسایش روحی و جسمی برای خودتون به ارمغان آوردید!
پول خودتون رو پس بگیرید و در جواب خانواده بگید شخص مناسبی برای یک عمر زندگی نیست
خودت چی فکر میکنی؟ دوست داری بر فرض ازدواج با این آقا هم، یک عمر با یک شوهر بی مسولیت و بی عاطفه که همش چشمش به زنهای دیگه هم هست زندگی کنی؟

به نظر بنده هم شما باید رابطه رو تموم کنی وقتی کسی بهونه میاره دو عامل وجود داره یا به کسی دیگه علاقه مند
شده یا اینکه می بینه بعد از مدتی احساس می کنه شما جذابیت قدیمو ندارین بعد اونم 5 سال سن کمی نیست شما از 22 سالگی تا الان 27 سال یک کم زیاده اونهم اینکه شما سنتون داره میره بالا و بعد..............