احساس سرخوردگي در دوران عقد (همسرم هيچ جذابيتی براي من ندارد)
با سلام
من حدود هفت ماهه كه عقد كرده ام ولي عليرغم اينكه با همسرم كه حدود هفت سال از من كوچكتره و از طريق معرفي يكي از فاميل با او آشنا شدم و با چند جلسه صحبت و مشورت با يك مشاور(با انجام تست)و تاييد اقوام از نظر اخلاقي كه قبلا ملاك اصلي انتخاب من بود مشكل چنداني نداشته ام ولي الان احساس مي كنم كه همسرم هيچ جذابيت براي من ندارد و عليرغم علاقمندي او من هيچ ذوقي براي او ندارم و احساس سرخوردگي مي كنم.خيلي اذيت مي شوم چ
RE: احساس سرخوردگي در دوران عقد
سلام majid62 عزیز.
میشه یکم بیشتر توضیح بدید و بگید چه انتظاری از همسر آینده تون دارید که این خانم برای شما جذابیتی ندارد؟
چه ایده آل هایی برای ازدواج داشتید؟
RE: احساس سرخوردگي در دوران عقد
majid62 ucdc عزیز سلام
به تالار همدردی خوش آمدی
شما و نامزدتون چند سالتونه؟
دلیل انتخابتون چی بوده؟
آیا شناخت کافی از نامزدتون دارید؟
منتظر پاسخت هستیم موفق باشی:72:
RE: احساس سرخوردگي در دوران عقد
من 29 و همسرم22 سالشه.دختر خوب و بااخلاقیه.من هم به خاطر همین اخلاقش انتخابش کردم.از اول احساسی بهش نداشتم.عقلم تأییدش می کرد.با مشاور هم که صحبت کردم گفت باید با عقل انتخاب کرد و با عشق زندگی کرد.ولی بعد از 7 ماه هنوز هیچ احساسی پیدا نکرده ام.الان چیزایی برام مهم شدن که اون موقع بهشون دقت نکردم یا اهمیت ندادم.کلا فکر می کنم انتخاب بهتری برام وجود داشت.خیلی دارم اذیت میشم.همسرم خیلی تلاش کرده که نظر منو جلب کنه ولی بی فایده بوده.چکار کنم؟
RE: احساس سرخوردگي در دوران عقد
میشه بگید چه چیزایی براتون اهمیت داره که در ایشون نمیبینید ؟!!
RE: احساس سرخوردگي در دوران عقد
[quote=سنجاب بازیگوش]
میشه بگید چه چیزایی براتون اهمیت داره که در ایشون نمیبینید ؟!!
فكر مي كنم از هر لحاظ (اقتصادي؛تحصيلات؛سطح خانواده و...)من از اون بالاترم و همين كه اونها به راحتي منو پذيرفتند و با شرايطي كه من براي مهريه تعيين كردم كنار اومدند بيشتر اين افكارو تقويت مي كنه البته من به لحاظ اخلاقي از اون راضيم ولي بازم مسايل ظاهري كه قبلا برام مهم بودندو به خاطر اونها خيليا را رد كرده بودم در مورد ايشون به حرف مشاور و اطرافيان كه اخلاق را درموردشون تاييد كرده و بهم گفتند بقيه مسايل زياد اهميت نداره گوش دادم و حالا فكر مي كنم فرصت هاي بهتر رو از دست دادم.اون بنده خدا هم خيلي داره اذيت ميشه چون واقعا منو دوست داره و برا من هر كاري حاضره بكنه ولي به زعم اون من هيچ ذوق و احساسي نسبت بهش ندارم.
RE: احساس سرخوردگي در دوران عقد (همسرم هيچ جذابيتی براي من ندارد)
قبل از هر چیز یک پست از مدیر همدردی رو برای شما می آورم در مورد تعادل میان عقل و احساس:
نقل قول:
یک مثال بزنم و این مفهوم را روش کنم.
فرض کنید در یک بیابانی می خواهید با جمع آوری هیزم آنها را روشن کنید.
اگر صرفا برگها و خاشاک نازک را جمع کنید آنها سریع آتش می گیرند و سریع هم خاموش می شوند.
اما اگر شاخه های قطور درختان را جمع کنید. معمولا آتش نمی گیرند. و هر چه کبریت بزنید نتیجه نمی گیرید.
اما اگر هر دو اینها باشد. خاشاک نازک سریع روشن می شوند و با گرمای خود زمینه اشتعال شاخه های قطور را فراهم می آورد و می توانید آتش با بقایی را داشته باشید.
نقش احساس و منطق با هم دیده می شود نه در برابر هم.
اگر احساس اولیه در ازدواج نباشد، جذبه و دلربایی اولیه غایب باشد معمولا شعله چنین ازدواج برافروخته نمی شود.
اگر هم فقط احساسات باشد، برافروخته می شود ولی پس از ازدواج خاموش می شود.
اما اگر هر دو باش همدیگر را تکمیل می کنند.
یک اشتباه رایج که وجود دارد اینست که افراد احساسات را روبروی منطق قرار می دهند.
احساسات باید به عنوان یک فاکتور اساس در کنار منطق و معیار ازدواج بررسی شود.
یعنی همانطور که بررسی می کنید، فرد مقابل پرخاشگر نباشد، مسئولیت پذیر باشد و ثبات شخصیت داشته باشد. همین طور هم باید بررسی کنید که به دلتان بنشیند و دوستش داشته باشید و علاقمند به زندگی با او بشوید.
بحثی که وجود دارد. اینست که این تنها معیار نباشد. از طرفی به عنوان یک معیار اصلی به هیچ وجه نباید غایب هم باشد. یعنی احساسات نسبت به طرف مقابل شرط لازم هست ، اما شرط کافی نیست.
دوست عزیز او طور که خودتون گفتید در انتخاب ایشون تنها از عقل راهنمایی گرفتید...
این چیزیست که گذشته و مجالی براش نیست. اگر قصدتون اصلاح و آوردن رنگ و روح به رابطه تون هست فکر میکنم در گام اول سعی کنید به این دست افکار در ذهنتون ایست بدید:
"همسرم جذابیتی برام نداره" " در انتخابم اشتباه کردم"و.......
اصلا قصدم این نیست که بگم این افکار اشتباه هستند و همسرتون جذابه و شما صد در صد درست انتخاب کردید...
منظورم اینه که تا وقتی این طرز فکر و احساسات در وجود شما متکلم وحده باشد، نکات مثبت وجود این خانوم هر قدر هم پررنگ باشد از چشم شما پوشیده خواهد بود.
حالا یه خورده از نکات مثبت این خانوم بگید، با جزئییات! مثلا نگید اخلاق خوب! موردی به مواقعی که ایشون رفتار خوب نشان دادند و شما خوشتون اومد اشاره کنید سعی کنید جزئیات رو بخاطر بیارید.
دیگران می توانند ما رو تحت فشار بگذارند با حرف هاشون اما در نهایت این ما هستیم که تصمیم میگیریم و انجام میدیدم مخلص کلام اینکه دیگران به ما فشار می آورند اما ما را مجبور نمیکنند!
پس پای تصمیمی که گرفتید بایستید و تبعات آن را هم بپذیرید.
اینو به این خاطر گفتم که باور کنید اگر کسی بتونه بهتون کمک کنه خودتونید!!!
منتظر جوابتون هستم.
از جواب های کوتاه شما این گونه بر میاد که حوصله ندارید و شاید گاهی سر سری میگذرید خواهش می کنم وقت بگذارید و برای خودتان حوصله به خرج دهید
RE: احساس سرخوردگي در دوران عقد (همسرم هيچ جذابيتی براي من ندارد)
چون خیلی راحت بدستش آوردین و اینکه هر چی شما ناز میکنی خریدار داره! باعث شده شما فکر کنید پس همه اینجوری هستن و من میتونستم خیلی بهتر از اون گیر بیارم؟ :300:
اینکه مرد از لحاظ اقتصادی و تحصیلات از زن بالاتر باشه طبیعی هست چون مسئولیت یک خانواده رو به عهده داره و اینکه از لحاظ سطح خانوادگی منظور شما رو دقیقا نمیدونم! یعنی تمام اعضای خانواده شما تحصیلات دانشگاهی دارن و وضع مالی خوب ولی خانواده همسر بیسواد و ندار هستن؟! (حتی بیسوادی و ندار بودن دلیلی بر بی فرهنگی و بی نزاکت بودن نمیشه حتی بعضی هاشون هم خیلی با فرهنگ تر از اشخاص به اصطلاح مرفه هستن)
دوست عزیز همسر شما سن زیادی نداره میتونی تشویقش کنی ادامه تحصیل بده
از لحاظ ظاهری میتونن با کمی آرایش و تغییر مدل مو و انتخاب لباس مورد علاقه شما خواسته شما رو برآورده کنن و از لحاظ اندام ورزش کردن و باشگاه بدنسازی رفتن کمک زیادی میکنه
شما فکر میکنی همه زن و شوهر های با یک درجه تحصیلات یکسان و از یک سطح خانوادگی (به قول شما) هیچ مشکلی ندارن و با خوبی و خوشی دارن زندگی میکنن؟!
به این فکر کردید ثبت طلاق در شناسنامه باعث میشه بیشتر امتیازهای دوران مجردی رو از دست بدی
اصلا" بر فرض شما همسرت رو طلاق دادی و یک نفر رو از هر جهت که مطابق سلیقه ات هست پیدا کردی چه تضمینی وجود داره در آینده اخلاقتون یکی باشه ؟ و اینکه همین موضوع طلاق باعث بشه در آینده با کوچکترین اختلاف عین پتکی بشه که بر سرتون فرود بیاد و همسر جدید بگه اگه بلد بودی زندگی کنی که یکبار طلاق
نمی گرفتی؟؟
دوست عزیز بیشتر از این فکر کنید با کمی تغییر همسر شما براتون دوست داشتنی میشه
یه وقتی اون روزی نرسه که از خدا بخواین زمان به عقب برگرده و شما همین همسر کوچولو و مهربون خودتون رو داشته باشین ماشالله از اخلاقش هم که راضی هستین.
RE: احساس سرخوردگي در دوران عقد (همسرم هيچ جذابيتی براي من ندارد)
majid62 عزیز :72:
شما به شدت دارید همسرتون رو با دیگران مقایسه میکنید (مخصوصاااااا از لحاظ قیاقه و ظاهر)
یه مقدار خیلی زیاد هم خوب بودن و مهربون بودن خانومتون زده زیر :163:
ببین برادر عزیز من
میدونه چقدر از پسرا و آقایون در آرزوی داشتن همسری مثل همسر شما هستند؟
الان 7-8 ماهه دختر مردمو عقد کردی و اسمت رفته تو شناسنامش و به خودت وابستش کردی حالا باید در برابرش احساس مسولیت کنی..
عزیز دلم ، مردم دخترشون رو که از تو جوب پیدا نکردند
با شرایطت کنار اومدن مگه بده؟؟
اگه مثل خانواده های دیگه میگفتن 5000تا سکه طلا و خونه و ماشین و ویلا به اسم دخترمون و....... خوب بود؟؟؟
هرچند پسرا مثل اینکه بیشتر دنبال این جور دخترا و خانواده ها میدواند...که سخت بگیرند
اگه آسون بگیرند میگن:
حتما یه چیزی بوده که برامون سخت نگرفتند و سنگ جلو پامون ننداختن
بگذریم
بریم سر مشکل شما
اکثر دختر پسرا بعد اینکه به هم میرسند(حتی اوناییکه چند سال برای رسیدن به هم تلاش کردند) دچار یه دلزدگی و رکودی میشن و همش با خودشون میگن:
من حتما از این بهترم گیرم میومد
من زود انتخاب کردم
چرا این مثل فلانی خوشگل و خوشتیپ نیست
چرا
چرا
زودتر از اینحالت بیاین بیرون و خانومتون رو همونطور که هست بپذیرین
انقدر دخترای خوشگل و خوشتیپ هستند که اخلاق ندارند و شوهراشونو بیچاره کردند که نگو
اگر هنوز ارتباط جنسی با خانومت برقرار نکردی و ازش سرد و زده شده، هرچه زودتر باهاش صحبت کن و بگو چه احساسی داری
ولی
اگه باهاش رابطه داشتی دیگه نسبت بهش مسعولی و قضیه فرق میکنه
RE: احساس سرخوردگي در دوران عقد (همسرم هيچ جذابيتی براي من ندارد)
سلام دوست عزیز
من پیشنهاد میکنم سریعا پیش همون مشاوری برین که قبل از عقد پیشش رفتین، چون شناخت کاملی از هر دوی شما داره.
گاهی وقتها ما داشته هامون را نمیبینیم و چون شاید داریمشون و در پیشون نیستیم به چشممون نمیان!
شما میگین همسرتون براتون جذابیت ندارند! آیا شما تلاش کردین که همه تلاشتون را بکنین تا بهترین نامزد یا بهترین شوهر باشین؟
جذابیت براتون چه معنایی میده؟
کیسه بهتر یعنی چی؟
تحصیلات؟ پوله پدر؟ زیبایی؟
در زندگی بیش از خوشبختی و آرامش، جستجو میکنین؟ بیش از شادی، میخواین؟ بیش از حس اعتماد و صداقت، به جفتتون میخواین؟
همسرتون درک مقابل از حرفها و افکار شما ندارند؟ بی ادبند؟ بی قیدن؟
شما که خدا روشکر، همه شرایط، پول، تحصیلات و.... را دارین، پس چرا این چیزها رو در نداشتنهای همسرتون جستجو میکنین؟
تا حالا سعی کردین ادای عاشق بودن رو در بیارین؟
عشق رو چه اندازه میشناسین؟ یا فقط فکر میکنین یه حسه غریبی هست که باید تجربش کنین اما ندارین چون نمیدونین چیه؟
چه قدر برای با هم بودن وقت میزارین؟
چه میزان راضی و خوشحال کردن همسرتون براتون مهمه؟
همسرتون مهمتره یا تاییده دیگران؟
داستانه آرش کمانگیر و میدونین؟
چقدر احساسات و عواطف زنها رو میشناسین؟
جواب سوالاتم رو بدین تا براتون یه داستان تعریف کنم. فکر میکنم مناسب شما باشه.