در مورد علت ترک کارم به خونوادم چی بگم؟؟؟
سلام
خوبید؟؟
همونطور که تو تاپیک حال و احوال گفتم امروز از کارم انصراف دادم..بعد از اون همه عذابی که بخاطر رفتار و گفتار زننده مدیر عاملمون داشتم..تحمل گیر دادناش برام خیلی سخت بود...خیلی اذیت شدم..خیــــــــــــلی.دلم نمیخواس فرار کنم ولی...:(
هر لحظه یه بهونه پیدا میکرد..چرا بهم اخم کردی؟؟؟چرا روی اون مبل عقبی میشینی؟؟چرا فلان مورد (که ابدا به من مربوط نبود و مربوط به خودش بود) یادت رفت؟؟؟
امروزم که ناراحت بودم و خودش بهم گفت خیلی ناراحته که چرا منو ناراحت کرده اما من دیگه نمیکشیدم..
اون کسی رو میخواست که راحت باشه.
میگفت واقعا از قلبا نظر شخصیتی دوست دارم..خیلی دختر خوبی هستی..هر جا رفتم تعریفتو کردم و..
حق و حقوقم رو کامل داد و حتی جبران مدتی که ممکنه بیکار بمونم رو هم کرد..تا لحظات اخر که میخواستم بیام مدام باهام صحبت میکرد..اما من دیگه نمیتونستم..و خودشم فهمیده بود خیلی اذیت شدم.
نمیدونم من بی عرضه ام یا شرایط اونجا واقعا سخت بود؟؟خودش که میگفت قبول داره شرایط سختی بوده..
در هر صورت از اونجا اومدم بیرون و الان نمیدونم به خونوادم چی بگم؟؟بعد یه مدت کوتاه چه بهونه ای بیارم؟؟فقط دلم نمیخواد به چشمشون یه دختر بی عرضه بیام:54:
به بقیه چی بگم؟؟؟:(
اینم لینک تاپیکای قبلیم تو این زمینه برای کسایی که نمیدونن قضیه از چه قراره؟؟
رفتارهای ناخوشایند کارفرما.رعایت نکردن حریمها..برای تصمیم گیری به کمکتون نیاز دارم
رفتارهای ناخوشایند کارفرما
موفق باشید
RE: در مورد علت ترک کارم به خونوادم چی بگم؟؟؟
سلام بهار جان
راستش رو بخوای در تاپیکهای قبلیت خیلی دلم میخواست پیشنهاد بیرون امدن رو بهت بدم.اما وقتی دیدم مصمم هستی تا تلاش کنی و مشکلاتت رو حل کنی این پیشنهاد رو ندادم
الان خیلی خوشحالم که امدی بیرون.کار درسته برای امرار معاشه اما باید ارامش تو هم در اون تضمین بشه.
وقتی شب خسته و کوفته از سرکار میاای حداقل فقط جسمت خسته باشه نه تمام روح و روانت.
من فکر میکنم اگر خانوادت بفهمن تو برای چی از اونجا امدی بیرون کلی هم بهت افتخار میکنن.(نمیدونم گفتی ماجرا رو رو یا میخوای بگی یا کلا نمیخوای بگی ).
اگر نمیخوای واقعیت ماجرا رو بگی...بهشون بگو مثلا اونجا امکان پیشرفت کاری نداشتم.یا بگو میخوام درسم رو بخونم (یادمه گفته بودی میخوای ادامه تحصیل بدی).میتونی بگی کار اونجا حجمش زیاد بود.مسئولیتش زیاد بود و شما رو بیش از حد خسته میکرد.
بهار جان
خیلی هم نظر دیگران برات مهم نباشه.مهم خودت و ارامش روح و روان و جسمته.تو در هر صورت و در هر جا کار کنی اگر کسی بخواد حرفی بزنه مطمئن باش این کار رو میکنه.
تو بهترین شغل رو داشته باشی حرف هست..بیکار هم باشی بازم حرف هست.پس خیلی حساس نباش که دیگران ممکنه چی بگن.
موفق باشی
RE: در مورد علت ترک کارم به خونوادم چی بگم؟؟؟
سلام دوست خوبم
من تابیکهای قبلیتو بیگیری کرده بودم و از این تصمیمت بی نهایت خوشحال شدم.کار کردن تو همچین شرایطی مسلما با روحیه ت سازگار نبود.
به دلت بد راه ندین.شاید عکس العمل اونا اونطوری که تو فکر میکنی نباشه.
فقط در مورد محیطش بگو که مناسبت نبود.اگه بفهمن که از نظر محیط کار و بعضی مزاحمت ها مشکل داشتی صددرصد معقول برخورد میکنن.
یه چیزی
یادت نره که اول خودتی بعد دیگران
RE: در مورد علت ترک کارم به خونوادم چی بگم؟؟؟
به بقیه بفرمایید که شرایط اونجا محیط خشک مردونه بود و برای من تحملش سخت شده بود،
دروغ هم که نیست، به بی عرضگی هم ارتباطی نداره، واقعیت جامعه است،
شما یا باید خودتون رو با شرایط وفق می دادید و کنار می اومدید یا کنار می کشیدید، شما راه دوم را انتخاب کردید.
حالا این مدت برای شما شد یک تجربه کاری و رزومه،
کار بعدی با توجه به این تجربه، شرایط بهتری از هر نظر خواهد داشت.
RE: در مورد علت ترک کارم به خونوادم چی بگم؟؟؟
بهار جونم خیلی ناراحت شدم که مجبور شدی کارتو ول کنی.
یادمه می گفتی می خوای واسه ارشد بخونی. می تونی همینو بگی که ارش گفت و بعدم بگی که داری برای ارشد دادنو اینا فکر می کنی.
توی تاپیک قبلیت نظری ندادم چون خودمم نمی دونم باید توی این موقعیت ها چه کار کرد. هنوزم نمی دونم.
برای اینکه خانوادت خیلی سوال پیچت نکن باید یه رفتاری داشته باشی که ترکیبی از ارامش و اطمینان باشه. یه جوری که خودت با اطمینان به نتیجه رسیدی. دلیلی هم که بعد بهشون می گی خیلی عادی و جاافتاده واسه خودت رفتار کن در مورد اون دلیل. مثلا اگه بابات یا مامانت گفتن که این دلیل اله بله با ارامش و اطمینان به همراه تعجب از اینکه چطور اونا نمی دونن این دلیل کافیه پاسخشونو بده. پاسخ هم کوتاه در حد اه چه عجیب! باشه. خلاصه رو نده که توی خونه هم مختو بخورن الان که اعصاب نداری.
RE: در مورد علت ترک کارم به خونوادم چی بگم؟؟؟
سلام بهار جان
خیلی وقت بود می خواستم برات با پیغام خصوصی شرایطم رو توضیح بدم که محیط کارم برام بوجود اورد.
منم تو سن و سال تو که بودم مثل تو فکر می کردم. در مورد کار خیلی بلندپرواز بودم.
من همیشه فکر می کردم اگه بخوان با نامردی کاری کنن که خودت به میل خودت بری، باید قوی باشی و بجنگی.
اما الان پشیمونم. در چنین شرایطی و در یه محیط نامناسب عمدی یا سهوی نباید موند.
من اگه جای شما بودم، می گفتم که محیط کار مناسب یه خانم نبود. بگو قصد دارم یه کاری پیدا کنم که ضمن اینکه خانم هستم یه مهندس موفق (مهندس بودی دیگه؟) باشم.
برات آرزوی موفقیت می کنم
RE: در مورد علت ترک کارم به خونوادم چی بگم؟؟؟
بهار جان مطمین باش اگه به خانواده بگی محیط مردونه اونجا داشت برات مشکل ایجاد میکرد و هر روز استرس رفتار مدیر رو داشتی اونها بهت افتخار هم میکنن که میتونی برای خودت تصمیم بگیری و مواظب وجود خودت باشی.مطمین باش برای خانوادت هم امن بودن محیط کاریت از همه چی براشون مهمتره
به نظر من هم که پیگیر تاپیکت بودم تصمیم درستی گرفتی. میدونم یه کاری که واقعا مناسبه پیدا میکنی
RE: در مورد علت ترک کارم به خونوادم چی بگم؟؟؟
بر خلاف برخی دوستان من از همون اول گفتم که ادامه کار شما تو اون محیط اشتباه هست
.
خانم بهار اتفاقا شما خیلی هم با عرضه هستین که تو اون شرایط شخص خودتون رو نباختین با اینکه از هر طرف بهتون فشار میومد. هم خانواده هم کارفرما.
.
از اینکه شنیدم استعفا دادین خیلی خوشحال شدم ... امیدوارم شرایط کاری بهتری براتون پیش بیاد ... تو گوشه ذهنتون به کارآفرینی(حتی کوچیک باشه) فکر کنین ...
.
یک دست صدا نداره، سعی کنین با همکاری اعضای خانواده یا دوستان قابل اعتماد کاری رو شروع کنین.
.
همیشه تاپیک های شما رو دنبال میکنم ... مدتی بود (نمیدونم بعلت مشکلات سایت) نمیتونستم پست بزارم.
RE: در مورد علت ترک کارم به خونوادم چی بگم؟؟؟
ازتون خیلی ممنونم..اینو جدی میگم.
الان ساعت نزدیک 1 نصفه شبه و تازه اومدم خونه..مردم واسه کلاه قرمزی صف بسته بودن و من مصر بودم که حتما ببینم..خوب حداقل دو ساعتی خندیدم اماباز دوباره...
نمیدونم چرا حس حماقت بهم دست داده..همش فکر میکنم من خیلی بدبختم که هی اینطور میشه..یا شایدم خیلی مظلومم..یا خیلی ساده..
در هر صورت یه چیز مزخرف هست که باعث میشه اینطوری بشه..
امروزکه بازمدیرعامل همش داشت ازم تعریف میکرد و میگفت خیلی باشخصیتی و قسم میخورد همه جا تعریفمو کرده همش از خودم میپرسیدم پس کجای کار میلنگه؟؟؟
حتی بهم میگفت اگه محیط اینجا رو دوست ندارم تو کارخونه های دیگه برام کار پیدا کنه اما من فکر میکنم لابد اونا هم یکی تو مایه های خودشن لابد..
عجیب حس بدی دارم..تموم عضلاتم منقبضه..نه بخاطرکار..بخاطر تکرار مزخرف یه اتفاق...
اقا سعید ازاینکه تا الان موندم ناراضی نیستم..یه جورایی شخصیتم اب بندی شد.
فقط دعا کنید زود کار پیدا کنم..من بیکار تو این خونه دووم نمیارم بخدا.:(
درس هیچ وقت جای کارو نمیگیره..من ازکار لذت میبرم.
فردا رو به حساب خستگی نمیرم اما بعدش جریانو به پدرم میگم:(..هر چند برام خیلی سخته..راستش اون خیلی سوال میپرسه و یقینا بهش بگم مثلا محیطش مناسب نبود ول نمیکنه و هی میپرسه مثلا چطوری بود؟؟؟میشناسمش و من نمیدونم چطوری باید بگم؟؟..تا ته ماجرا رو در نیاره ول کن نیست.
و این حس بدی بهم میده..لابد بابام با خودش فکر میکنه دخترش یه گیری داره که اینجوری میشه..نه؟؟؟
موفق باشید
RE: در مورد علت ترک کارم به خونوادم چی بگم؟؟؟
بهار عزیز اصلا ناراحت نباش منم مثل شما قبلا جایی کار میکردم که رئیس کارم حتی در مورد سکس و زن و... خیلی راحت حرف میزد منم فقط سکوت میکردم چون پیش خودم فکر میکردم که حتما با سکوتم میفهمه خوشم نمیاد از این مسائل ..
اونجا همشون خانوادگی کار میکردنن حتی به تلفنی که بهم میشد کنجکاو میشدن کیه :311:
بعدها فهمیدم که امتحانم میکردن ولی آخه این امتحان کردنشون و چشم چرانی به چه قیمتی ؟؟؟؟
بعدش متوجه شدم منو واسه پسرشون پسندیدن تا جواب منفی دادم اخراجم کردن :227:
مطمئن باش اینجور جاها واسه منو شما جای مناسبی واسه کار کردن نیست چون آدمای مخصوص به خودشونو میطلبه
به خانوادتون بگید که اونجا مناسب شما نبوده و راحت نبودین چون محیط روی پیشرفت کارم خیلی موثره .البته راهنماییهای دوستانی که نظر دادن هم خیلی به درد میخوره
امیدوارم کار مناسب در شان و شخصیتتون پیدا بشه :72: