سلام.
راستش من یک مدت سرحالم و یک مدت هم خیلی افسرده میشم. دلم میگیره و... ( بیشتر از یک ساله ) همچنین یک مطلب دارم در مورد نوعی احساس حسادت ، که وقتی افسرده میشم بیشتر اون حالت بهم دست میده
اگر همچین بیماری دارم چطوری درمانش کنم؟
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام.
راستش من یک مدت سرحالم و یک مدت هم خیلی افسرده میشم. دلم میگیره و... ( بیشتر از یک ساله ) همچنین یک مطلب دارم در مورد نوعی احساس حسادت ، که وقتی افسرده میشم بیشتر اون حالت بهم دست میده
اگر همچین بیماری دارم چطوری درمانش کنم؟
red_shark عزیز سلام
به تالار همدردی خوش آمدی
بهترین متخصص ها هم با دو خط نوشته نمیتونن بیماری تشخیص بدن شما چطور انتظار داری با دو خط بیماری مشخص و درمان هم احتمالا در یک خط ارائه داده بشه؟
دوست عزیز بیشتر از خودت سن و سالت و موقعیتت بگو و امیدوارم بیمار نباشی
چون روحیه آدم مثه چهار فصل هست گاهی میخنده گاهی ناراحتی....
پیشنهاد دارم به راحتی به خودتون بیمار نگید
منتظر پست کاملتر هستیم
موفق باشید:72:
بهتره یک تاپیک را دنبال کنید من الان تاپیک قبلیتو دیدم
برای نتیجه درست یک تاپیک را پیگیری بفرمایید
این حالتهایی که گفتین رو همه دارند و خیلیم طبیعی هست.
چه اصراری دارین روی خودتون اسم میذارین؟ دوقطبی!!
همه یه وقتایی شادند و میخندند..یه وقتایی غم دارند و دلتنگند و احساس افسردگی میکنند..یه وقتایی حسادت میکنند...یه وقتایی خشمگینند..یه وقتایی احساس عاشقی میکنند...یه وقتایی هیجان زده اند...یه وقتایی دوست دارند تو جمع باشند و دوروبرشون شلوغ باشه... یه وقتایی حتی حوصله خودشونم ندارن ... الی آخر
خب در واقع نمیخوام اسم بیمار بزارم رو خودم. اما شنیدم کسی که زود به زود حالت غمگین و شادی پیدا میکنه مشکل داره!
19 سالم و پسرم. نسبتن بین یک تا دو هفته خوبم و بعد غمگین میشم. همینجوری تکرار میشه ( یمدته خیلی اینجوری میشم ).
چیز مهمی نیست برادر من...
شما که وضعت خوبه...یکی دوهفته خوبی بعدش یکی دوهفته غمگین و افسرده
من حتی شده وسط خنده یهو حالت افسردگی و غم بهم دست میده و گریه میکنم.
چیز مهمی نیست و کاملا طبیعی هست
زیاد بهش فکر نکنو ذهنتو بیمار نکن
دلیل داری واسه ناراحتیت خوشحالیت یا هرچی؟
من پزشك هستم و الانم تو بخش.روانپزشكي مشغول دوره ام هستم.دوقطبي اينجوري نيست كه شما داريد.اما احتمالش هست كه سايكلوتايميا داشته باشيد.و براي تشخيصش دوسال حداقل بايد اينطوري باشيد.يعني دوره هاي متناوب خلق پايين و افسردگي خفيف و بعدش هايپومانيك يا خلق بالا.اگه ازين مسئله رنج ميبريد توصيه ميكنم به روانپزشك مراجعه كنيد.
مرسی از اینکه امیدواری دادین. یمقدار نگران بودم.نقل قول:
نوشته اصلی توسط نادیا-7777
فکر کنم زیاد دلیل ندارم! به مرور اینجوری میشم و خودم هم احساس میکنم.نقل قول:
نوشته اصلی توسط meinoush
وقتی که خوبم، یک سری حرف ها که دوست ندارم از یک نفر بشنونم را بهم بگه حالم بد نمیشه! اما وقتی ناراحتم میشم حتی وقتی باهام حرف میزنه اون شخص ( مهمه اون شخص برام ) یجورا میخوام تردش کنم از خودم. و هر حرفی که بگه ( حرف های عادی ) بیشتر اذیتم میکنه.
سلامنقل قول:
نوشته اصلی توسط wrecked
در مورد اینی که گفتین بیشتر توضیح میدین؟ روانپزشک که برم دارو میده یا با صحبت حل میکنه؟ چون یکی از دوستان همین انجمن گفتن داروها باعث میشن مغز کمتر فکر کنه! فکر کنم خوب باشه اینجوری؟
سلام دوست عزیز.فکر میکنم اگه این تاپیک رو بخونید متوجه بشید که این بیماری رو دارید یا نه.که من فکر نمیکنم اینطور باشه و شما افسردگی دوقطبی داشته باشید.بعید میدونم :303:
http://www.hamdardi.net/thread-24066-post-223673.html#pid223673
اسم تاپیک اینه : درمورد افسردگی دوقطبی بیشتر بدانید
تا فردا و پس فردا قسمت های بعدی مطلب رو هم تو اون تاپیک میذارم.
من نمیدونم چه جوری لینک میدن که به جای آدرس اسم تاپیک و نشون میده :302:
تاپيك راحيل خانومو بخونيد بهتون كمك ميكنه.اما در مورد درمان درمانهاي طبي به شما كمك ميكنه كه به اصظلاح جمعو جور بشيد در كنارش روان درماني كمك.ميكنه كه رفتارهاي بهتري در پاسخ به مشكلات زندگيتون داشته باشيد و اصولا هردو اينها دركنارهم توصيه ميشود چون كسايي كه از مشكلات عصبي رنج ميبرند هم ازلحاظ ژنتيكي اين استعدادو دارند و يه سري انتقال دهنده عصبي تو مغزشون كم هست كه با دارو جبران ميشه هم بطور اكتسابي در برخورد با مشكلات زندگي واكنش مناسبي بروز نميدند واز پسش بر نمياند كه اينم با روان درماني درست ميشه