طلاق برایم مرگ است (عصبی بودن همسرم و دعواهای ما)
سلام به همه دوستان گلم
من یه مشکل تکراری دارم که مطمئنم مشکل خیلی دیگه از دوستان بوده و هست، همسرم خیلی زود از کوره در می ره ولی فقط عصبیه و اگه من کاری به کارش نداشته باشم هیچ کاری نمی کنه ولی من نم دونم چرا نمی تونم کاری بهش نداشته باشم، هی به پرو پاش می پیچم و گیر میدم که چته و اونم بدتر عصبی می شه و داد و بیداد می کنه و چیز می شکنه. 4 سال از زندگیم می گذره و من دائمن این کارو تکرار کردم و بعد از کلی مشاجره آخرش عذرخواهی منو قبول می کرد و می بخشید و بعد از چند روز دوباره همه چی از نو شروع می شد. تا دو هفته پیش که باز دعوامون شد گفت دیگه زدم به سیم آخر، فقط طلاق. ازش قول گرفتم که یه فرصت دیگه بهم بده که جبران کنم و اونم قبول کرد. ولی چند روز پیش باز سر همین مساله دعوا کردیم و دیگه هیچ رقمه کوتاه نمیاد. اینقد داد زده که صداش بالا نمیاد. می گه فقط طلاق.
ولی من اصلن شرایط طلاق ندارم. نه کاری دارم. نه پس انداز و سرمایه ای و نه خانواده ای که حمایتم کنن. پس بنابراین فقط یه راه دارم خودکشی. می خوام جوری باشه که اسباب زحمت کسی نشم. دوستان به خدا ثواب داره می خوام خودسوزی کنم ولی می ترسم. راستش نمی دونم چرا اینجا تاپیک زدم من تصمیم خودم رو گرفتم ولی باز یه چیزی ته دلم گفت شاید یکی بتونه کمکم کنه
ممنون
RE: طلاق برایم مرگ است (عصبی بودن همسرم و دعواهای ما)
سلام دوست عزیزم
رفتارهای شما دقیقا عین رفتارهای خواهر منه...اونم چند سال اول زندگیش به همین منوال گذشت....
اول از همه اینو بهت بگم ککه طلاق اگر یه طرف راضی نباشه حداقل یکی دو سالی دوندگی داره...انقدر امروز و فردا میکنن و هزار چیز رو بهونه میکنن که زن و شوهر پشیمون میشن و برمیگردن سر خونه زندگیشون...
زندگی به همین راحتیا نمیپاشه...نترس..ما همه این راها رو رفتیم.
فقط زیاد دور و برش نپلک...الان نمیدونم کجایی؟ همسرت میاد خونه؟غذا میخوره؟
شما اگر منزلی کارای خونه رو خیلی معمولی انجام بده و رفتارت خیلی معمولی باشه...عز و التماس بهش نکن...بیشتر عصبیش میکنه...اخم و تخم هم بهش نکن
تو عصبانیت تصمیم گرفته...مطمئن باش کارتون به طلاق نمیکشه(اینو بهت قول میدم ).
چون از این موردا زیاد دیدم....
انشالله وقتی همسرت اروم شد بهت میگیم چه کارای برای بهتر شدن زندگی کنی
توکل به خدا کن
ما همه برات دعا میکنیم
RE: طلاق برایم مرگ است (عصبی بودن همسرم و دعواهای ما)
قبل از هر چیزی از همه دوستان ممنونم که توجه می کنن و وقت می زارن و جواب می دن.
در جواب گلنوش عزیز که گفته باید صبر کنی تا آروم شه بعد حرف دلت رو بهش بگی، قبول دارم این حرفت درسته، ما دوشنبه دعوامون شد ولی من تا سه شنبه شب همش گیر می دادم که اشتباه می کنی. ولی الان دو روزه کارای باهاش ندارم.
از آقای حامد هم ممنونم که با این مقالات راهنماییم کردن، ولی همسرم دلیل تمام عصبانیت هاش رو من می دونه، مثلن ببینید اگه من بیرون باشم و چندبار زنگ بزنه و من به هر دلیلی (صدای تلفنم رو نشنوم، نتونم صحبت کنم. خط ها قاطی باشن و....) اون قهر می کنه و بعدش چون من نمی دونم از چی ناراحته. باز دعوا می شه. البته خودش بارها می گه من عصبی ام و دارم تمام تلاشم رو می کنم که تغییر کنم ولی من واقعن تلاشی ازش نمی بینم. اینم بگم که من اگه واقعن بدونم از چی ناراحته به خدا کاری به کارش ندارم تا آروم بشه، همیشه اینطوری بوده. ولی وقتی نمی فهمم چشه خودم هم عصبی می شم و گیر می دم. با تمام این تفاسیر من اصلن فکر نمی کنم طلاق تنها راه ما باشه، فکر نکنید اینو به این خاطر که می دونم بعد از طلاق آواره می شم می گم، نه به هیچ وجه، چون همسرم رو دوست دارم و مهمتر از این حرفا من برای این زندگی دل خونوادمو شکستم. پس دلم نمی خاد به این راحتی از دستش بدم. ولی وقتی اون می گه طلاق من چه کاری می تونم بکنم؟
از توجه mr و مریم عزیز هم ممنونم، الان دارم همین کارو می کنم. کاری به کارش ندارم ولی غذا درس می کنم، خونه رو تمیز می کنم، اونم غذا می خوره، حتی هنوز توی یه بشقاب غذا می خوریم. ولی لام تا کام حرف نمی زنه. اینم بگی پیش هم نمی خوابیم.
مریم جان همسرم می گه باید طلاق بگیری و اگه بگی نمی خوام می رم و پشت سرم رو هم نگاه نمی کنم. می گه حق نداری کسی رو در جریان بزاری. البته من ماجرا رو برای یکی از دوستاش که خیلی با هم صمیمی هستن تعریف کردم. اونم گفت یه هفته صبر کن اگه اوضاع همین بود همچنان گفت طلاق میام باهاش صحبت می کنم. نظر شما چی دوستان، اصلا اومدن دوستش و صحبت کردن باهاش صحیحه؟ چه مشکلاتی ممکنه پیش بیاد
یه چیز دیگه دوستان، اونایی که می گن خودکشی درست نیست، منم می دونم، ولی برای یک لحظه خودتون رو بزارید جای من، بی پول، بی پناه، بی خانواده، یه زن تنها، راهی هست به نظر شما؟
RE: طلاق برایم مرگ است (عصبی بودن همسرم و دعواهای ما)
سلام
دوست عزیز
انقدر عجولانه تصمیم نگیر...
ببین تو خودت میدونی همسرت یه ادم عصبیه..یعنی شناخت داری ازش..پس زمینه عصبانیتش رو فراهم نکن..
خوب هر مردی چند بار زنگ بزنه به همسرش و اون گوشی رو( به هر دلیلی) جواب نده دلخور میشه..اصلا ممکنه شک بکنه به طرف مقابل..
پستهایی که برات میذاریم رو سر سری نخون.بهت گفتیم اوضاع خونه رو اروم نگه دار.
زن و شوهر وقتی دعوا میکنن باید یکی دو روزی کاری به کارهم نداشته باشن وگرنه نتیجه میشه این مشکلات شما.
دوست عزیز
یکمی صبورررررر باش
کار درستی نکردی دوستش رو در جریان گذاشتی...اونم بعد از 3 روز !
شاید همسرت از این کار خوشش نیاد و وضعیت بدتر بشه...اگر امدی تاپیک باز کردی و کمک میخوای به حرفها گوش کن
نه اینکه هرکاری که دلت خواست بکنی و بیای اینجا و بگی من فلان کار رو کردم..حالا چیکار کنم !؟
اگر همیچنان میخوای خودت هرکاری فکر میکنی درسته انجام بدی بگو تا ما هم بدونیم و بیخود خودمونو خسته نکنیم
RE: طلاق برایم مرگ است (عصبی بودن همسرم و دعواهای ما)
مریم جان شما دیگه چرا عصبی می شید! معلومه که می خوام کمکم کنید. دوستش که گفته پنج روز دیگه میاد. و اگه واقعن شما منو قانع کنید که من حتی اگه ماها هم صبر کنم ولی آخرش درس می شه، به دوستش می گم که فعلن صبر کنه، هر وقت دیدم واقعن صبر کردن بی فایده اس می گم بیاد باهاش اتمام حجت کنه.
به خدا من الان دو روزه کاری باهاش ندارم. سلام می دم جواب نمی ده، ولی من کار خودمو می کنم و اصلان هم سر به سرش نمی زارم.
مریم عزیز اگه به راهنمایی هاتون احتیاج نداشتم اصلن اینجا نمی اومدم
ممنون
RE: طلاق برایم مرگ است (عصبی بودن همسرم و دعواهای ما)
عزيزم آروم باش همه ما دوست داريم زودتر مشكلت حل بشه و خندون به جمع ما برگردي.
از دوستاي عزيزم هم خواهش ميكنم كمي با مراجع ملايم تر برخورد كنن.
ما اينجاييم تا اگه بتونيم مرحم همديگه باشيم:72: