به دلایل واهی کسی که میگه دوسم داره ازم جدا شد
سلام
من دختری 24 ساله هستم و 15 ماه پیش با پسری 27 ساله آشنا شدم.مادر واقع از طریق اینترنت آشنا شدیم.اوایل دوستی معمولی داشتیم ولی کم کم به هم علاقه مند شدیم.من لیسانس دارم و اون امسال دکترا قبول شده.مشکل ما فقط دور بودن از هم بود.من اصفهان زندگی میکنم و اون تهران و خانوادش همدان.و این دوری باعث شده بود که زیاد نتونیم همدیگه رو ببینیم،5 بار تو 15 ماه.
ما شناخت خوبی از همدیگه بدست آوردیم،شناختی به دور از احساس و تو خیلی از زمینه ها باهم تفاهم داشتیم.از نظر اعتقاد مذهبی،علایق،سرگرمی ها و ...
بعد از مدتی بحث ازدواج پیش اومد ولی چون اون بیکار بود دل دل می کرد برای جدی کردن موضوع.مشکل دیگه ای که داشتیم این بود که نمیدونستیم چطور موضوع رو با خانواده ها مطرح کنیم چون همه باهامون مخالفت میکردن.این بود که تصمیم براین شد که تلاش کنیم هر دو (من برای ارشد و اون برای دکترا)تو یه شهر قبول بشیم تا به خانواده ها بگیم از این طریق آشنا شدیم.اما نشد.اون تهران قبول شد دوباره و من نه.
چند هفته که از مشخص شدن نتیجه ها گذشت، بهم گفت که باید رابطمون کم بشه و نهایتا تموم بشه.من از این حرفش جا خوردم و دلیلش رو ازش پرسیدم و متوجه شدم ظاهرا از ازدواج منصزف شده ولی هرکاری کردم نفهمیدم دلیلش چیه.میگفت من خیلی دوست دارم و این دوری رو نمیتونم تحمل کنم.چندروزی رابطه همچنان با همین بحثا ادامه داشت و من دلیل جدایی رو متوجه نمیشدم.از اینکه ابراز علاقه میکرد و همچنان تاکید میکرد که من به عشقم نسبت به تو شک ندارم گیج شده بودم.میگفتم اگه اینقدر که ادعا داری من رو دوست داری پس چرا داری جدا میشی؟و اون میگفت این سوالا بی جوابن و خودم هم جوابی واسشون ندارم.
از اینکه میخواست آروم آروم دل بکنه و من نمی تونستم،اذیت میشدم.واسه همین گفتم بهتره یه دفعه تموم شه.تموم شد و من موندم و سوالات بی جواب.
حالم خیلی بد بود.12 روزی گذشت و هرروز حالم بدتر میشد.یه روز بهش زنگ زدم تا منطقی صحبت کنیم.گفت من دوست دارم و از طرفی نمیتونم به ازدواج فکر کنم.ازش خواستم بگه چرا قبلا به ازدواج فکر میکرد ولی حالا نه.گفتم اصلا بگو معیارات واسه ازدواج چیه.
حرفایی که زد به نظرم بهونه اومدن.گفت میخوام خانوادش از لحاظ فرهنگی مثل خودمون باشه،خانوادش مثل خودمون شلوغ باشه،گفت دوست دارم 3تا بچه داشته باشم.
درسته خانواده ها از هم دور بودن ولی از لحاظ فرهنگی خیلی نزدیک.از نظر مالی،اعتقاد مذهبی،آداب و رسوم خیلی به هم نزدیک هستیم.به همین خاطر حرفاش به نظرم بهونه اومدن و فکر نمیکنم اینکه بخواد همسرش خواهر برادرای زیادی داشته باشه موضوع مهمی باشه(البته از نظر من) که به خاطرش منو ول کنه.
باز بدون نتیجه جدا شدیم.الان 2هفته میگذره و من نمیتونم فراموشش کنم.مشکلم اینه که ما باهم خیلی مچ بودیم و فکر نمیکنم بتونم کسی رو تا این اندازه نزدیک به خودم پیداکنم.ودیگه اینکه اون تا آخرین لحظه ها به من گفت دوسم داره،پس چرا ما که همدیگه رو دوست داریم باید جدا بشیم؟خیلی دلم میخواد رابطمون دوباره مثل قبل بشه.چکار باید بکنم؟
RE: به دلایل واهی کسی که میگه دوسم داره ازم جدا شد
بهار جان
سلام
به همدردی خوش امدی....
خب این مسائل طبیعیه و تا به رابطه به جایی نرسه نباید انقدر دل بست .این دقیقا یکی از مصادیق آسیبهای روابط قبل از ازدواجه.
شما برای بدست اوردن شناخت باید حتما زا ایشون میخواستی که به طور رسمی بیاد جلو شناخت رو زیر نظر خانواده ها بدست بیارید.
نمیدونم چرا..اما بعضی از شما دخترخانومهای گل خیلی ساده هستید.!
خیلی از اقایون (90 درصد به بالا) اگر گزینه ای رو برای ازدواج انتخاب کنند اصلا باهاش به دوستی و ...نمیکنن و سریع خانواده ها رو میذارن در جریان.
بهار جان
میدونم که حسابی وابسته شدی و برات دل کندن سخته...اما الان دل بکنی خیلی بهتره که فردا روزی با وجود یک بچه دل بکنی...
یادت باشه ایشون اگر قلبا شما رو میخواست هیچ وقت این چنین برخوردی باهات نمیکرد.
اتفاقا به نظرم شما اصلا باهم مچ نبودید...:
شما سرشار از احساسات و ساده دل و ....بودید اما ایشون خیلی جدی و محکم بودن و اصلا روی این رابطه حساب نمیکردن...
این یعنی شما باهم مچ نبودید .
یه ضرب المثل خوبی هست که میگه با حلوا حلوا کردن دهن شیرین نمیشه.ایشون دوستت داره؟خوب باید اقدامی میکرد..قدمی برمیداشت....نه اینکه 15 ماه شما رو در نظر داشته باشه و در نهایت هم به دلایل بهانه های واهی بگه نه !
حتی به شما دلیل محکمی نگفت تا انقدر فکر شما بهم ریخته نباشه و هر لحظه چرا چرا نکنی....
بهار جان...مدتی سختی میکشی...غصه میخوری...چرا چرا میکنی...اما تموم میشه....اگر دوستت داشت اینطور رهات نمیکرد.
چشمات رو رو به واقیعت باز کن.کسی رو دوست داشته باش که عاشقانه دوستت داشته باشه....
ازش توقع منطق نداشته باش...اگر منطقی بود اولا اینکه شما رو 15 ماه معطل خودش نمیکرد و دوما اینکه دلایل جداییش رو خیلی واضح بهت میگفت
احتمال خیلی زیاد (مطمئن نیستم) اما ایشون به دلیل اختلاف تحصیلی تصمیم به جدایی گرفته...واقعا دوست داری با ادمی که شما رو برای تحصیلاتت میخواد ادامه بدی؟؟؟؟
اگر خودت رو برای خودت میخواست ایا این رفتار رو میکرد؟
اگر میخواد شما رو برای تحصیلاتت بخواد پس بهتر الان بره...
من کسی رو میشناختم که مثل شما بودن..البته خانوم تحصیلاتش سوم ابتدایی بود و اقا دیپلم.ازدواج کردن و اقا درس خوند و الان یکی از موفق ترین مهندسان برق هستش..اما به محض قبول شدنش در مقطع دکترا زنش رو که یک عمر بچه داری کرده بود و کمکش کرده بود تا به اینجا برسه رو طلاق داد و رفت با یه خانوم دکتر ازدواج کرد...
الان اون اون خانوم حدود 60 سالشه و داره با دو تا بچه اش زندگی میکنه....که زندگی سختی هم دارن انصافا
دوست داری مثل اون خانوم بشی؟!
اون خانوم همیشه میگه کاش جوون که بودم زودتر از این زندگی امده بودم بیرون....
عمرش رفت و براش یه عمر موند حسرت...
تحصیلات...زیبایی...پول...اینه برای هیچکس موندنی نیست....
اگر کسی شما رو برای این موارد میخواد مطمئن باش یک روزی هم برای همینها میذارتت کنار
RE: به دلایل واهی کسی که میگه دوسم داره ازم جدا شد
نقل قول:
نوشته اصلی توسط bahar_N
rama و falg عزیز من هم مثل شما.شرایط شما رو تجربه کردم.فقط با این تفاوت که چند هفته بیشتر از رفتنش نمیگذره وتا آخرین لحظه ها میگفت دوسم داره ولی میگفت باید جدا بشیم.هر روز حالم داره بدتر میشه.از اینکه میبینم شما بعد از 5 ماه هنوز فراموش نکردین خیلی میترسم...
نکنه نتونم فراموشش کنم؟ :302:
اونم تا اخرین لحظات منو عشقش میدونست
دقت کن اخرین حرفشو:ولنتاین مبارک عشقم
شما نباید به خودت بگی فراموشش کن،فراموشش کن
باید بذاری موضوع خودبه خود حل شه
خودتو تحت فشار نذار،موضوعو بسپر به زمان
من تاحدی دارم فراموشش میکنم،فقط شبهارو با گریه میخوام.
خودمو درگیر کار کردم،ویه سری مسائل دیگه.
ولی بدتر هرچی میگذره،بیشتر از خدا میخوام که برش گردونه :302:
RE: به دلایل واهی کسی که میگه دوسم داره ازم جدا شد
عزیزم اینکه ایشون میگفته دوست داره توی خانواده پر جمعیت باشه و ... یه سری معیارهای مختلف تازه رو بیان می کرده، اولین فکری که به نظر من میرسه اینه که ایشون همچین کسی رو پیدا کرده
دوری راه خیلی وقتها باعث گرایش ادم ها به کسی دیگه میشه حتی اگه دوست داشتنم باشه، و فکر می کنم این برمیگرده به پر کردن خلا ملاقات. و هم اینکه مردها از طریق دیدن جذب میشن و خانم ها از راه شنیدن. پس این رابطه برای شما عاطفه و کشش بیشتری به همراه داشته تا ایشون
این رو هم بدونید که هر چقدر شما سمت ایشون برید، ایشون دورتر میشه. ازشون فاصله بگیرید، اگر بفهمه که شما کیس مناسب ایشون بودید برمیگرده. شما غرور خودتون رو حفظ کنید و انرژیتون رو برای کسایی بذارید که همه جوره دوستون دارن.
به کسی به راحتی اعتماد نکنید، سعی کنید برگردید به زمانی که ایشون هنوز نیومده بودن. ادم مناسب شما هیچ وقت از پیش شما نمیره
RE: به دلایل واهی کسی که میگه دوسم داره ازم جدا شد
بله. دوری یکی از عوامل سردی نسبت به طرف مقابل هست.
bahar_N بعضی تصمیم ها رو واقعا نمیشه با کلمات توجیه و توصیف کرد.
خیلی عوامل میتونه باعث این تصمیم شده باشه ولی باید حقیقت رو قبول کرد.
RE: به دلایل واهی کسی که میگه دوسم داره ازم جدا شد
وقتی پسری قبل از خواستگاری رسمی بهت گفت برو و نرفتی...
بعد از ازدواج هرچی زد تو سرت که خودت خواستی حقته ...و نباید کسی رو جز خودت سرزنش کنی!!!!!!!
RE: به دلایل واهی کسی که میگه دوسم داره ازم جدا شد
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mr6262
این رو هم بدونید که هر چقدر شما سمت ایشون برید، ایشون دورتر میشه. ازشون فاصله بگیرید،
ممنون از راهنماییتون.منم به این موضوع واقفم و تصمیم ندارم دیگه باهاش ارتباطی برقرار کنم هرچند گاهی واقعا صبرم لبریز میشه و وسوسه میشم واسه اینکار...
از اینکه کسی نیومده تو زندگیش هم مطمئن هستم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط maryam123
احتمال خیلی زیاد (مطمئن نیستم) اما ایشون به دلیل اختلاف تحصیلی تصمیم به جدایی گرفته...واقعا دوست داری با ادمی که شما رو برای تحصیلاتت میخواد ادامه بدی؟؟؟؟
البته فکر نمیکنم موضوع این باشه،چون من 3 سال ازش کوچکترم و خودش هم میدونس که من تصمیم به ادامه تحصیل دارم.3 سال دیگه من هم جایی ایستادم که الان اون ایستاده.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط maryam123
خیلی از اقایون (90 درصد به بالا) اگر گزینه ای رو برای ازدواج انتخاب کنند اصلا باهاش به دوستی و ...نمیکنن و سریع خانواده ها رو میذارن در جریان.
من این حرف رو قبول ندارم.90%؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!
می شناسم زوج های جوونی رو که حتی 2-3 سال باهم دوست بودن،خانواده هاشون هم در جریان نبودن و بعد ازدواج کردن و الان هم خوشبخت هستن و مشکلی باهم ندارن.
RE: به دلایل واهی کسی که میگه دوسم داره ازم جدا شد
بهار جان باز هم سلام
شما فقط ظاهر زندگیها رو میبینی....اون زوجهای جوونی که شما میشناسی..دیگه از ریز مشکلاتشون که اگاه نیستی....!
سعی کن دید عمیق تر و وسیع تری به زندگی داشته باشی...
یادت باشه...همیشه بین کسی که میرن خواستگاریش و انتخابش میکنن (سنتی) با کسی که میره و مدتی دوست میشه و میره و میاد خیلی فرقه..شاید اندازه یه دنیا فرق باشه...!
موفق باشی
RE: به دلایل واهی کسی که میگه دوسم داره ازم جدا شد
رابطه جسمی مثل لمس کردن و اینا برقرار کرده بودین؟
RE: به دلایل واهی کسی که میگه دوسم داره ازم جدا شد
Maryam123 من این حرف رو از روی ظاهر زندگی نمیگم.اتفاقا این زوج های جوونی که گفتم از نزدیکان هستن! نمیدونم چرا اصرار دارین بگین ازدواجی که با دوستی شکل گرفته استحکام نداره.
چه ازدواج سنتی و چه ازدواج غیر سنتی میتونه موفق بشه یا شکست بخوره و این بستگی به درستی انتخاب داره و نه نحوه آشنایی.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط گوشت تلخ
رابطه جسمی مثل لمس کردن و اینا برقرار کرده بودین؟
ما که از هم دور بودیم و زیاد همدیگه رو نمیدیدم و رابطه جسمی در حد این بود که کنار هم می نشستیم و گاهی دستمون به دست هم میخورد.