نمایش نسخه قابل چاپ
با سلام خدمت سروران عزیز
بنده 10 روز هست که ازدواج کردم از دخترای فامیل هست.من عاشق همسرم هستم بعد از ثبت ازدواجمون بود که فهمیدم ناتوانی جنسی یا به نوعی غریزه جنسی خیلی ضعیفی دارد و اصلا احساسی نمیشود.به من میگه هیچ حسی نداره و ازم خواسته اگر در زندگیمون مشکلی بوجود بیاره به زودی ازش جدا شم ولی من قبول نمیکنم واقعا عاشقشم. از رفتن به دکتر هم میترسه که نتیجه نده . چکار کنم دوستان یک راه حلی بهم نشون بدید
آقا ساسان به همدردی خوش اومدید
برای مشکلات جنسی بهتره به سایت www.tanzimekhanevadeh.com
مراجعه کنید.
موفق باشید
ساسان
همونطور که دوستمون گفتن به سایت تنظیم خانواده مراجعه کن.
فقط یه چیزیو بدون
نگرانیت از پایه بی مورده. خیلی از خانومها هستن که بعد از ازدواج مدتی طول میکشه تا این حس توشون بیدار بشه. من خودم به عینه موارد زیادی دور و برم دیدم.
شما که تازه 10 روزه عقد کردید.
بهش فرصت بدید و رفتارهای عاشقانه و نوازش و محبت رو حتما حتما انجام بدید. خانومها با نوازش و لمس های عاشقانه این حس توشون تقویت میشه.
من دوستی داشتم که تا 1.5 سال اول ازدواجش همینطوری بود ولی همونطور که گفتم این حس یواش یواش توی وجودش رشد کرد و تکامل یافت. حالا کاملا نرمال هستش و از رابطه اش کاملا لذت میبره
افشره گل سرخ از داروخانه واسش بگیر تا بخوره.
به اون سایت هم حتما سر بزن خیلی مفیده
با توجه به فامیل بودنتون قبل از ازدواج رفت و آمد داشتید؟در بچگی همبازی بودید؟
به احتمال زیاد ازت خجالت می کشه.شما در قدم اول سعی کن صمیمیت عاطفی بر قرار کنی.
آقای ساسان،
این مساله در مورد خانمها یک کمی پیچیده تر از آقایون است.
بسته به فضا و فرهنگ خانواده هم ممکنه که کمی ناشناخته باشه برای خود فرد.
یک کم صبر کنید. در این مورد مطالعه کنید و از خودش هم بخواهید که مطالعه کنه.
شما و ایشون چند ساله هستید؟
10 روز هست که عقد کردید یا عروسی؟
مدت نامزدی و آشنایی و ... چقدر بوده؟
شما در عرض 10 روز به چطور به این نتیجه رسیدین که همسرتون ناتوان جنسی هستند
برادر من یکم به خودتون و زندگیتونو همسرتون فرصت بدین؟؟؟ انقدر زود به همسرتون برچسب نزنید؟؟
دنیای یک خانوم تو مسائل جنسی با دنیای یک مرد کاملا متفاوته ؟؟؟
شما نباید انتظار داشته باشین که خانمتون در مورد این مسائل همانند شما رفتار کنه
باید اجازه بدین ایشون آمادگی لازم برای برقراری ارتباط را بدست بیارن
در این زمینه هم خود شما بزرگترین کمک رو می‌تونید به ایشون بکنید
با سپاس از لطفتوننقل قول:
نوشته اصلی توسط پیدا
من 28 سالمه و خانمم 20 سالشه
کاملا طبیعیه
بهشون زمان بدید و اصلا تلقین بد بهشون نکنید
این مسئله زمان بر هست و نیاز به صبوری داره
ایشون و شما باید خیلی چیز ها رو یاد بگیرید
سلام آقا ساسان!
قبل از ازدواج نامزد و عقد نبودين؟
يعني اصلا رابطه معمولي هم نداشتين؟
به نظر من در يه شرايط آروم و عشقولانه با همسرتون يه فيلم رمانتيك ببينيد و در حين تماشاي فيلم به همسرتون ابراز احساسات كنين مثلا نوازش و بوسه و بغل كردن . بهتره كه نخواين سريع برين سر اصل موضوع و يه مدتي فقط محبت و ارتباط تماسي داشته باشين.
اميدوارم مشكلتون حل بشه.:323:
سلام ساسان
دقت کن
در جامعه ایرانی نیاز جنسی بنا بر باور فرهنگی و سنتی و مذهبی در خیلی از آدم ها سرکوب شده است و نه تنها سرکوب می شه که در بسیاری از موارد با کلمه ی زشت و بد و ................مورد عنایت قرار می گیرد .
در نتیجه ی این سرکوب و این فرمول سنتی و.............
فرد درگیر احساسات متناقض درونی و بیرونی است و به نجابتی معتقد می شه که براش اشتباه تعریف شده .
خود فرد هم نیازهاش رو نمی شناسه چون خودش رو کشف نکرده . چرا که براش اینگونه تعریف شده که دختر نجیب یا پسر نجیب نباید بدن خودش را کشف کند چه برسد به یک بدن دیگری . اجازه ی فکر کردن - حرف زدن - تخیل - فانتزی - ارتباط گیری با بدن و ...............از فرد گرفته شده است .
در نتیجه این می شه که فرد وقتی وارد دنیای ارتباط با همسر میشه همه ی این ترس ها و سرکوب ها رو با خودش سرجهازی میازه خونه ی بخت .
و از اینجا به بعد یکباره احساسی که تا به امروز سرکوب شده و ناشناخته بود مورد عنایت و توجه همگانی قرار می گیره .
از زن یا مرد توقع میره با این شرایط بهترین سرویس جنسی و احساسی را به فرد مقابل ارائه بده و با سرعت و تخت گاز هم اینکار را بکنه و جالبه که در این میان درک افراد به پائین ترین حد سقوط می کنه . یعنی یادمون میره که ما با زندگی جنسی این آدم طی زمان چه کرده ایم و امروز این آدم را از جهتی دیگر تحت فشار می گذاریم و می گوئیم بیا یک شبه این سرکوب بیست ساله رو فراموش کن و باز دستور دیگری صادر میشه بیا یک شبه هم شگوفا شو و هم راه و رسم را یاد بگیر .
و اما خلاصه اینکه
این مشکل کلی است و خیلی از خانواده ها را در بدو شروع زندگی و حتی در سالهای پس از ازدواج در بر می گیره . مشکل شما به تنهایی نیست .
با همسرت حرف بزن . گفتگو . بگذار ابتدا تابوی نجابتی که براش تعریف شده بشکند . در وضعیت سئوال و جواب قرارش بده و اجازه بده او هم حرف بزنه تا مثلا خجالتی که بهش طی بیست سال تزریق شده فرو بریزه و بعد دست احساسات و فانتزی های جنسی اش را بگیر و با خودت بکش بالا . ................
حواست باشه که خودت با یک حرف بی ربط . با یک عمل ناخودآگاه و ............تخریبش نکنی که زندگی جنسی یک آدم و رشد آن به دستان تو گره خورده ...................( تازه در خوشبینانه ترین حالت اگر خودت بدونی و بلد باشی که داستان از چه قرار است و بیشتر باعث تخریب شخصیت جنسی این دختر جوان نشوی ) میتوانی از مشاور کمک بگیری .
ضمن اینکه دکتر مهرداد افتخاری در این راستا خیلی می تونه کمک کنه . شماره تلفن و آدرسش را در بیمارستان روزبه در گوگل سرچ کن و سعی کن وقت شرکت در سمینار های جنسی اش رو بگیری . موفق باشی :72: