شوهرم میخواد جدا بشه اما من میخوام زندگیمو حفظ کنم
سلام به همه
هفته پیش هم من مشکلمو مطرح کردم اما چون عنوان تاپیک مناسب نبود جوابهای زیادی برام نوشته نشد واسه همین هم دوباره مشکلمو مطرح میکنم امیدوارم منو راهنمایی کنین و باهام دوست بشین چون شدیدا تنهام
من 4/5 که ازدواج کردم البته با نامزدی وعقد حدودا 7 سال میشه
تو این مدت 3بار مشکل با مادرشوهرم داشتم که 2بارش خالشون باعث شده و1 بار هم خود مادر شوهرم
از طرفی من به شوهرم فشار میاوردم که باید از من پشتیبانی کنی..از اون طرف هم مادر شوهرم بهش میگفته تو عرضه نداری که زنت با ما این کارو میکنه
اینارو اضافه کنید به 20میلیون ضرر مالی که خود شوهرم باعثش شده و من بعد از 2 سال حالا فهمیدم....اینارو گفتم که بدونین تحت فشار بوده
جدیدا شوهرم تمایل به جدایی داره و میگه بهت احساسی ندارم
من اوایل خیلی گریه میکردم و خیلی ابراز علاقه کردم اما باز سرد و افسرده بود
دلش میخواد رضایت بدم و جدا بشیم
من نمیخوام از دستش بدم
مشاوره رفتیم میگه بهش ابراز علاقه نکن که فکر کنه تو گدای عشقی...و میگه فعلا کناره گیری عاطفی کن اما کارههای خونه رو مثل قبل انجام بده
اما مادر شوهرم میگه اگه کم محلی کنی اون به این نتیجه میرسه که تو قبول کردی وولش کردی اون هم بیشتر دور میشه
میگه من با شوهر خودم هم همین مسئله رو داشتم و با محبت حلش کردم
نمیدونم چیکار کنم خواهش میکنم راهنماییم کنین
من و شوهرم همسن هستیم و27 سالمونه
من تصمیم گرفتم که حرف هردو درسته محبت دارم .کارهای خونه انجام میدم.خودمو شاد میگیرم با وجود اینکه شدیدا افسرده شدم اما ابراز علاقه نمیکنم ....رابزه سکس هم داریم
شوهذم میگه ما تفاهم اخلاقی نداریم اما وقتی میگم چه اختلاف سلیقه ای داریم تا حل بشه میگه نمیشه....فایده نداره
الان هم شدیدا سرد و ساکته البته اگه حرف بزنم جواب میده
خواهش میکنم کمکم کنین یه چند تا سرنوشت اینزوری خوندم که با صبر زیاد حل میشه اما باز نگرانم
بگم که با مادر شوهرم دیگه مشکلی ندارم و اون شدیدا منو به صبر دعوت میکنه و میگه درست میشه
تو بعضی چیزا موندم چی درسته
مثلا یه جا خوندم اگه مردها اگه زنشونو دوست نداشته باشن باهاش رابطه برقرار نمیکنن یه جای دیگه نوشته این غریضه هست و وجود سکس نمیتونه نشون دهنده علاقه باشه
اینو هم بگم که سعی کردم که خودمو سرگرم کنم
جدیدا سرکار میرم تا کمتر فکر کنم هیچ گیری دیگه بهش نمیدم خودمو شاد و سرحال جلوه میدم اما میترسم برعکس بشه و پیش خودش بگه به نظر من احترام نمیذاره که میخوام جدا بشم
:302::302:
RE: شوهرم میخواد جدا بشه اما من میخوام زندگیمو حفظ کنم
سلام عزیزم
به نظرم تصمیمی که گرفتی خوب باشه
یعنی ابراز علاقه زبانی و فیزیکی نکن
ولی سعی کن طوری که اون دوست داره باشی
و فضای خونه رو ارامش بخش کنی
مثلا طبق سلیقه اون آشپزی کنی و به خودت برسی
دقیقا خودت نمی دونی مشکل سر چیه؟
یعنی واقعا تفاهم اخلاقی ندارید یا داره بهونه می گیره؟
RE: شوهرم میخواد جدا بشه اما من میخوام زندگیمو حفظ کنم
دوست من از رابطه بین خودت و شوهرت بگو ؟
اختلافاتی باهم داشتین ؟
چی باعث شده به اینجا برسه ؟
در جریان ضرر مالیش عکس العملت چی بود؟
بچه دارین ؟ چند سالشه؟
RE: شوهرم میخواد جدا بشه اما من میخوام زندگیمو حفظ کنم
نازنین جان ممنون که جواب دادی
به نظر من ادمیه که به جای حل کردن مشکلات داره سعی میکنه اونارو پاک کنه
میخواد منو پاک کنه تا تمام کارهای اشتباهش پاک بشه
از این ناراحتم که 4 تا دعوای درستو حسابی با هم نداشتیم که بگم اختلاف سلیقه داریم
البته اختلاف سلیقه داریکم اما زنو شوهر که نباید همه چیزشون مثل هم باشه
یکی از دوستاش که بینمونو میگیره میگه که شوهرم گفته دوست ندارم که چیزی رو به خاطر من تحمل کنه دوس دارم خودش با اون چیز مشکل نداشته باشه
اخه این حرفه؟ نمیفهمه همین که من به خاطر اون با بعضی چیزا کنار میام باید ممنون باشه
باز هم مرسی که جواب :46:دادی
maryجون بچه نداریم
27 سالشه
خودش با ندونم کاری و اعتماد بیجا به دوستش 10 میلیون پول به دوستش داده که سرمایه گذاری کنن اونم برداشته از ایران رفته
باید 20 میلیون پس بده
2سال با عذاب وجدان شدید از من مخفی کرده و قسط میداده ما خیلی مشکل مالی داشتیم این پول توی زندگی ما خیلی از مشکلاتو میتونس برطرف کنه واسه همین ناراحت بوده
من به خاطر زندگیمون هی گفتم اشکال نداره خدا بزرگه و ازاین حرفا وازش قول گرفتم که دیگه پنهان کاری نکنه
اما چنان شرایط روحیش بد بود که میگفت همینه که هست اگه میتونی با این موضوع کنار بیای زندگی کن
در واقع اصلا حق نداشتم چیزی بهش بگم
RE: شوهرم میخواد جدا بشه اما من میخوام زندگیمو حفظ کنم
سلام عزیزم امیدوارم خوب باشی. خیلی ناراحت شدم برات. ولی شاید شوهرت بخاطر مشکل مالی که پیدا کرده به نوعی میخواد از خود گذشتگی کنه و از تو جدا بشه که شما عذاب نکشی. ولی به نظرم اگه شوهرتو واقعا دوست نداری زود تسلیم نشو. انشااله خدا کمکت میکنه . راستی با شوهرت مشاوره رفتی؟؟ خب شوهرت جواب منطقی به مشاور داد یانه؟؟ اگه تنها رفتی حتما با شوهرت برو مشاوره.
RE: شوهرم میخواد جدا بشه اما من میخوام زندگیمو حفظ کنم
msminos عزیز ورودت را به تالار همدردی خوش امد می گم.
دلیل اینکه همسرتون می خواد جدا بشه چیه؟
از چه زمانی این زمزمه جدایی شروع شده؟ برخورد شما چگونه بوده؟
مشاجراتی که با مادر همسرتون داشتید و آن را عنوان کردید آیا در این تصمیمی که همسرتون گرفتند ربطی داشته ؟
از لحاظ مالی الان در چه شرایطی هستید؟
اوقات فراغت همسرتون چگونه سپری می شه؟
RE: شوهرم میخواد جدا بشه اما من میخوام زندگیمو حفظ کنم
بی نهایت عزیز
ممنون که جواب دادی
راستش تمام مشکلاتمو نوشتم جز مشکل اصلی که خیلی بخاطرش زجر میکشم
میگه دیگه حسی به من نداره
جلوی دیگران خوب و معمولیه اما تو خونه توخودشه و سرده
میگفت چون دیگه حسی بهت ندارم ادامه ندیم ..میگفت تو اینده ای با من نداری و من نمیتونم بهت ابراز علاقه کنم
میگم چرا اینجوری شدی؟ من که دوست دارم
میگه ما اختلاف سلیقه داریم و از این حرفا
یه تحقیقاتی کردم متوجه شدم خیلی از مردا بعد چند سال زندگی اینجوری میشن و جا میزنن و اگه باهاشون عادی برخورد بشه ابراز علاقه نباشه اما تلخی هاشون تحمل بشه درست میشن
فعلا امید دارم درست بشه
عید داریم میریم مکه
فقط دارم دعا میکنم
زمزمه جدایی رو وقتی شروع کرد که اوج دعوا با مادرش بود
الان وضعیت مالیمون معمولیه مشکل حادی نداریم اما خوب هم نیس
اوقات فراغت کمی داره و معمولا ترجیح میده بخوابه
ساناز جان هم به من هم به مشاور میگه حسی ندارم میگه من خیلی سعی کردم این زندگیو درست کنم اما نشد حالا کم اوردم
اخه مگه من سرنوشت و جوونیمو از سر راه اوردم
چرا باید بعد 5 سال ابراز علاقه اینجوری بگه
یعنی واقعا فکر میکنه اشتباه کرده
تو این سایت سرگذشت چکامه رو کامل خوندم مشکل اون با صبر درست شده
برام دعا کنین
هیچ وقت فکر نمیکردم حسرت زوج هایی که تو خیابون دست همو گرفتن بخورم
هیچ وقت فکر نمیکردم ارزوم باشه شوهرم بهم ابراز علاقه کنه
من خیلی خالی شدم احساس میکنم هیچی ندارم
سعی میکنم قوی باشم اما وقتی شوهرم تو خونه ساعتها گرفته و توهمه اما وقتی یکی میاد خونمون معمولیه دلم میخواد بمیرم
واقعا دوست دارم بمیرم
دلم میخواد برم یه جایی که هیچ کسی نباشه
:316:
RE: شوهرم میخواد جدا بشه اما من میخوام زندگیمو حفظ کنم
دوست عزیزم
متاسفام از اینکه برات مشکلی به وجود امده و مطمئن باش درکت میکنم
شما دوست داری زندگیتو حفظ کنی پس باید محکم هم باشی
زندگی فراز و نشیب زیاد داره عزیزم
همه بچه های تالار مشکلات دارن و هرکسی یه جورایی درگیره...
من در این مورد تجربه ای ندارم که خدمتت ارائه کنم ولی از صمیم قلب برای حل مشکلت دعا میکنم.
راستی رفته مکه ما رو هم فراموش نکن
خوش به حالت که خدا طلبیدتت.به نظرم مکه نزدیکترین محل به خداست
حسابی دعا کن.از اونجا هیچ کس دست خالی برنمیگرده
ما دست به دامن امام رضا و امام حسین (ع) و ..میشیم و حاجت میگیریم.حالا فکرشو بکن شما داری میره دم در خونه افریدگار امام حسین....
دلم روشنه که مشکلت حل میشه
RE: شوهرم میخواد جدا بشه اما من میخوام زندگیمو حفظ کنم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط maryam123
دوست عزیزم
متاسفام از اینکه برات مشکلی به وجود امده و مطمئن باش درکت میکنم
شما دوست داری زندگیتو حفظ کنی پس باید محکم هم باشی
زندگی فراز و نشیب زیاد داره عزیزم
همه بچه های تالار مشکلات دارن و هرکسی یه جورایی درگیره...
من در این مورد تجربه ای ندارم که خدمتت ارائه کنم ولی از صمیم قلب برای حل مشکلت دعا میکنم.
راستی رفته مکه ما رو هم فراموش نکن
خوش به حالت که خدا طلبیدتت.به نظرم مکه نزدیکترین محل به خداست
حسابی دعا کن.از اونجا هیچ کس دست خالی برنمیگرده
ما دست به دامن امام رضا و امام حسین (ع) و ..میشیم و حاجت میگیریم.حالا فکرشو بکن شما داری میره دم در خونه افریدگار امام حسین....
دلم روشنه که مشکلت حل میشه
کعبه یک سنگ نشانیست که ره گم نشود.... حاجی احرام دگر بند ببین یار کجاست
از دست من که فقط دعا برمیاد
ولی یه سوال
مادرشوهرت دیگه باهات بد نیست درسته ؟ ینی اون داره بهت کمک میکنه ؟
RE: شوهرم میخواد جدا بشه اما من میخوام زندگیمو حفظ کنم
مریم جان مرسی ممنون که برام دعا میکنی
منم حتما کنار خانه خدا وحرم پیامبر برای تو و سایر خانواده ها دعا میکنم
مرسی عزیزم
myheavenstar2 عزیز
بله دیگه مشکلی نداریم و اون همش میگه صبور باش حل میشه
به خدا وقتی ازم میپرسه رابطتون چطوره خجالت میکشم بگم هنوز باهام سرده
از اینکه بگم شوهرم دوسم نداره خیلی خجالت میکشم
فکر میکنم مادرش عذاب وجدان گرفته که این همه پسرشو واسه من شیر میکرد
اخه همش فکر میکرد پسرش خیلی مظلوم واقع شده چون اون ارومه و من شیطون و شلوغ
همش میگفت اینجوری کن ......
حالا فهمیده پسرش جنبه گله و شکایت نداشته