یه کم به خودمون بیایم(لطفا بخونید)
سلام بچه ها
من نمی دونم تو این زمونه چه اتفاقی داره می افنه تو جامعه ما که واقعا داره منو زجر میده احتمالا چیزایی که میخوام بگم حتما شما هم به چشمتون خورده:302:
نمی دونم از کجا شروع کنم راستش الان مردم دیگه همه عوض شدن هیچکی به هیچکس رحم نداره همه دنبال این هستن که همدیگه رو خراب کنن یا به قول خودمون زیر اب طرف رو بزنن که چی بتونن با این کارشون پیشرفت داشته باشن اخه تا کی؟
دیگه کوچکتر ها به بزرگتر ها احترام نمی زارن و برعکس بزرگتر ها با جوانتر ها طوری برخورد میکنن که انگار طلبی از اونا دارن انگار نه انگار که بابا بیچاره خوب جوونه اگه کاری هم میکنه رو خامیش بزارین
دیگه از چشم هم چشمی نگم که دلم خونه بابا مرد بیچاره 300 هزار تومن حقوق داره باید همه چیزشو قسطی بگیره ماشین لیزینگی- نمیدونم تلویزیون 40 اینچ قسطی ووووووووو
مردها به زناشون خیانت میکنن و زنها هم به مردها خیانت میکنن که اخرشم به قتل و .... زنا هم که ماشااله
تو خیابون راننده ها یه کم گذشت ندارن طرف می بینه که راننده روبرو حق تقدم با اونه اما پاشو همچین رو گاز فشار میده که.......
دیگه از صف وایستادنا و کمک نکردن به همنوع و توجه نکردن به همسایه و ...... نگم که خودتون میدونید
بابا مرگی هم هست قارون با اون ثروتش هم مرد باغ شداد و ارم هم از بین رفت امامان معصوم ما هم با اون همه بزرگیشون حالا بین ما نیستن
ما هم میریم دیر و زود داره اما سوخت و سوز نداره چرا ماها اینجوری شدیم یه کم به خودمون بیایم ایمانا ضعیف شده خلاصه اینو بگم ما وقتی به خودمون رحم نمیکنیم نباید از خدا هم بخواهیم به ما رحم کنه ( همین بلایا ی طبیعی هم نشونه همین چیز هاست زلزله چین -خشکسالی دنیا -یا بارون های سیل اسا ووووو
RE: یه کم به خودمون بیایم(لطفا بخونید)
سلام به آقا عارف عزیز...
ببخشید دیر شد....چند بار اومدم اینجا و مطلب رو خوندم ولی وقت نکردم منم درد دلی بکنم راجع به موضوع....
واقعا ...چه دنیائی شده....
به قول شما کسی به کسی رحم نمیکنه....
به عنوان مثال خاله من دخترشو عروس کرده قرار شد یک مجلس نامزدی برای اونها در حال حاضر بگیرن.... دیروز که با خالم صحبت میکردیم خالم میگفت خانواده داماد باید کادوی نامزدی سرویس طلا بیارن... من گفتم خاله جون با این قیمت گرون طلا شما نباید انتظار سرویس داشته باشین... ولی کو گوش شنوا..
آدمها چشم و هم چشمی میکنن...حسادت میکنن..برای رضایت بقیه زندگی میکنن..... آخه این عمر کوتاه.... عزیز من خودت راضی باش ... اینقدر مقایسه نکنیم.... این ریشه حسادت رو بخوشکونیم/...
گذشت و کمک به دیگران لذتی داره که تا طعمشو نچشیم نمیفهمیم...
من کتاب به سوی او(جی پی واسوانی )رو یک مدت صبح زود توی مسیر محل کارم میخوندم...
تاثیر فوق العاده ای روم داشت.. بسیار آروم شده بودم و با همه مهربون و صبور بودم///ای کاش همینطور بتونیم روزمون را با تکرار جملات زیبایی اینچنین آغاز کنیم و تا شب به اون عمل کنیم..
موفق و سعادتمند باشین
RE: یه کم به خودمون بیایم(لطفا بخونید)
سلام
من هم خیلی متاسفم از اینکه آدمها اینقدر بی احساس و گناهکارند
من نمی دونم جامعه باید چه بلایی سرش بیاد ولی از خدا میخوام به همه کمک کنه که ان اتفاقها توی جامعه نیفته:203:
RE: یه کم به خودمون بیایم(لطفا بخونید)
واقعا که چه دنیای بدی شده. داداشم میگه اونایی که مشروب می فروشن رو میگیرن ولی اونایی که مواد می فروشن رو کاری ندارن. به نظر من که همش تقصیر دولته. امان از این چشم هم چشمی که همه خانواده ها رو مخصوصا آقایون بیچاره کرده. به نظر من اگه همه خودشونو درست کنن جامعه مون میشه بهشت ولی کو گوش شنوا همه میگن اول باید اطرافیانمون خودشونو درست کنن بعد ما.حالا مگه میخواد چی بشه که ادما اول خودشونو درست کنن. کسی که ادم می کشه دزدی میکنه 1000 تا کار دیگه میکنه آدم خوبیه مهمه ولی کسی که سرش تو کار خودشه به کسی کاری نداره میگن امله عقب افتادست.همش فکر میکنم نصف جونای مملکتمون معتاد نصف شون اقکارشون خرابه با این حال آینده سازای مملکتم ما هستیم دیگه این جامعه چه شود
RE: یه کم به خودمون بیایم(لطفا بخونید)
سلام ممنونمم از لطفتون
راستش به نظر منم اول باید از خودمون شروع کنیم هر وقت تونستیم که حسد -کینه - خشم - رو تو خودمون بکشیم و مهربونی رو پرورش بدیم ان موقع هست که ماها حتما می تونیم به خودمون بیام
دست رو دلم نذارین که خونه
RE: یه کم به خودمون بیایم(لطفا بخونید)
:305:
مگر بدی چیست؟
جز خوبی ، که از گرسنگی و تشنگی خود رنج می برد ؟
آری !
خوبی ، گاه گرسنگی !
حتی در دخمه های تاریک نیز دنبال غذای خود می گردد.
و گاه تشنگی ، حاضر است از آب بویناک مرداب نیز بنوشد .
RE: یه کم به خودمون بیایم(لطفا بخونید)
سلام به عارف عزیز و دوستان عزیزم
حرفاتون درسته اما این شامل همه ی مردم نمیشه. هنوز هستند آدمای خوبی که واقعا اینگونه که شما میگید نیستن. شاید تعدادشون کم باشه ولی هستن. بهتره یه کم هم خوشبین باشیم به آینده و بدونیم که این مشکلات در همه جای دنیا هست و فقط شامل کشور ما نمیشه. بهتره کمی هم به داشته هامون نگاه کنیم و همش دم از نداشته هامون نزنیم.
خوشبین و امیدوار باشید. در نومیدی بسی امید است پایان شب سیه سفید است
RE: یه کم به خودمون بیایم(لطفا بخونید)
سلام دوستان
مطلب جالبیه، چیزیه که همه باهاش دست در گریبانیم اما واقعا همونطور که گفته شد باید از خودمون شروع کنیم. کاری که نمی کنیم و یا می ذاریم برای آخر سر. خیلی راحت پامون رو می ذاریم روی سر یکی دیگه و میریم بالا خیلی راحت در مورد هم قضاوت می کنیم. خیلی راحت حق و ناحق می کنیم ، دل همدیگه رو می شکنیم و به روی مبارک هم نمی آریم.
باید از کارهای کوچیک شروع کنیم و از خودمون .
RE: یه کم به خودمون بیایم(لطفا بخونید)
اینم یه داستان کوچیک که فکر کنم بی ربط نباشه:
بهشت و جهنم
يک مردِ روحاني، روزي با خداوند مکالمه اي داشت: "خداوندا! دوست دارم بدانم بهشت و جهنم چه شکلي هستند؟"
خداوند آن مرد روحاني را به سمت دو در هدايت کرد و يکي از آنها را باز کرد؛ مرد نگاهي به داخل انداخت. درست در وسط اتاق يک ميز گرد بزرگ وجود داشت که روي آن يک ظرف خورش بود؛ و آنقدر بوي خوبي داشت که دهانش آب افتاد!
افرادي که دور ميز نشسته بودند بسيار لاغر مردني و مريض حال بودند. به نظر قحطي زده مي آمدند. آنها در دست خود قاشق هايي با دسته بسيار بلند داشتند که اين دسته ها به بالاي بازوهايشان وصل شده بود و هر کدام از آنها به راحتي مي توانستند دست خود را داخل ظرف خورش ببرند تا قاشق خود را پُر کنند. اما از آن جايي که اين دسته ها از بازوهايشان بلند تر بود، نمي توانستند دستشان را برگردانند و قاشق را در دهان خود فرو ببرند.
مرد روحاني با ديدن صحنه بدبختي و عذاب آنها غمگين شد. خداوند گفت: "تو جهنم را ديدي!"
آنها به سمت اتاق بعدي رفتند و خدا در را باز کرد. آنجا هم دقيقا مثل اتاق قبلي بود. يک ميز گرد با يک ظرف خورش روي آن، که دهان مرد را آب انداخت!
افرادِ دور ميز، مثل جاي قبل همان قاشق هاي دسته بلند را داشتند، ولي به اندازه کافي قوي و تپل بوده، مي گفتند و مي خنديدند. مرد روحاني گفت: "نمي فهمم!"
خداوند جواب داد: "ساده است! فقط احتياج به يک مهارت دارد! مي بيني؟ اينها ياد گرفته اند که به همديگر غذا بدهند، در حالي که آدم هاي طمع کار تنها به خودشان فکر مي کنند!"
RE: یه کم به خودمون بیایم(لطفا بخونید)
واقعا انسانها خيلي تغيير كردند ديگه اون محبت پاك و قلبهاي مهربون رو ندارن همه به فكر خودشون هستند البته جامعه عوض نشده شايد پيشرفته تر شده ولي اين آدمهاي توي جامعه هستند كه عوض شدند اونهايي كه با نفرت و حسادت مانع پيشرفت يكديگر مي شوند اينهمه قتل و ادم كشي توي اين دنيا ... گاهي وقتا كه روزنامه رو باز مي كنم از اينهمه حوادث گوناگون سرم درد مي گيره از اينكه مي بينم كودكي يتيم به جاي درس و مدرسه توي كوچه پس كوچه ها يا خيابونها مشغول فروش آدامس يا واكس زدن كفش هاي زنان و مرداني كه تا به حال طعم فقر رو نچشيدن واقعا متاثر مي شم مي گم چه دنياييه همه دم از انسان دوستي و خير خواهي و نيكوكاري مي زنند ولي هيچ وقت حتي درك نمي كنند يك شب گرسنه خوابيدن يعني چه ؟؟
فقط مي توانم بگويم ...
خدايا ظهور امام زمان را نزديك بگردان تا جهان پر از عدل و داد شود
خدايا ما را از پيروان آن امام قرار بده
خدايا
خدايا ....