شوهرم داره از من سرد می شه نمی دونم چرا

سلام من 4 سال هست که ازدواج کردم
من چادری هستم و شوهرم هم از نظر اعتقادی معمولی هست اما به شدت اصرار داشت همسرش چادری باشه و هیچ دوست پسری نداشته باشه که من این شرایط رو داشتم
اون از نظر قیافه مرد جذابی هست
چند ماه بعد از عقدمون متوجه تماس های مشکوک البته اس ام اس شدم
و وقتی کنجکاوی کردم شوهرم به من چیزی نگفت خودم فهمیدم که دختری که قبلا باهاش دوست بوده الان تقاضای ازدواج کرده از شوهرم و شوهرم بعد از این که ازش اعتراف گرفت که (دختره بهش گفت دوسش داره و پشیمون هست) شوهرم بهش گفت که ازدواج کرده و براش آرزوی خوشبختی کرد اما از من عصبانی شده بود که چرا تو کارش فضولی کردم
بعد مشابه این موضوع دست کم 4 بار برای ما ایجاد شد که توی همشون اول sms بازی هاشو می کرد
بعد سردی نشون می داد تا دختره بی خیال شه
من هر دفعه می فهمیدم و با هم مشاجره داشتیم اون به من می گفت تو چرا به من اعتماد نداری
من هم می گفتم تو چرا اگر واقعا میلی به زابطه با اونا نداری از همون اول نمی گی مزاحم نشن ؟
تا این که با آخرین مورد قرار هم گذاشته بود و وقتی من از تلفنهاش مشک.ک شدم گفتم که برا همیشه می خوام برم
اون هم قول داد دیگه با هیچ کی نه sms نه تلفن نه حضوری حرف نزنه
7 ماه می گذره و واقعا چیزی نشده من امروز مشکوک شدم بهش وقتی داشتم رهیاب اینترنت ر. چک می کردم که بیبینم با ماشینش کجاها رفته منو دید و به شدت عصبانی شد منم بهش گفتم این سرگرمی منه اگه ناراحت می شی از این کار چرا نام کاربری و پسورد رهیاب رو به من دادی اما اون داد زد گمشو برو بیرون
به شدت بدش می یاد کسی کنترلش کنه
حالا اتفاقی هست که افتاده من چه جوری درستش کنم ؟؟؟؟
تر خدا کمکم کنید

در مرحله اول اصلا نگران نباش

خودتو مقصر ندون
به هر حال ااین همسرت بوده که اشتباه کرده و تو رو حساس کرده
سعی نکن باش حرف بزنی بزار آروم شه بعد

غذا یی که دوس داره درس کن آرایشی که دوس داره و لباسی که دوس داره بپوش
بعدم خیلی صمیمی باش حرف بزن
بش بگو دوسش داری و برای همین روش حساسی میخوای فقط اون برای تو باشه


البته من نظر شخصیمه و از رو تجربه و شنیده هام نه کارشناسی

سلام
با تشکر از جوابی که دادین
این کارها رو من دفعه های ثبل انجام میدادم آرایش و غذا و صحبت کردن دقیقا همون جمله هایی که گفتید اما این حرف اون رو عصبانی تر می کنه آخرین بار بهم گفت که می دونم اگر هیچ اتفاقی هم نیفته باز تو به من شک داری
من اصلا بهش گیر نم یدم فقط همین چک کردنه که موجب می شه بفهمم دور و برم چه خبره اما اون الان با من حرف نمی زنه و محل کار رو هم ترک کرده ما با هم همکاریم
موبایلش رو هم جا گذاشته خونه و خاموشه
نمی دونم چه کنم

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

تر خدا کمکم کنید
چیکار کنم آرامش به زندگیمون برگرده کمکم کنید

اینکه همسرت دوست نداره کنترل شه در باره ی همه آقایون صدق می کنه.هیچ کی دوست نداره کنترل شه.این تماس ها و اس ام اس ها مربوط به افرادیست که همسرتون قبل ازدواج باهاشون رابطه داشته؟یا بعد ازدواج باهاشون رابطه برقرار کرده؟
الان واسش کم می ذاری؟

به هیچ عنوان براش کم نمی ذارم طوری که خودش می گه دوستام بهم می گن تو زن گرفتن شانس آوردی

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

بیشترش مربوط به قبل از ازدواج بود یعنی افرادی که قبلا می شناخت فقط 1 مورد مربوط به بعد از ازدواج بود

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

خسته شدم از بس درکش کردم کوتاه اومدم سعی کردم عصبانی نشه
فکر می کنم خودش هم باید کمی به فکر من باشه

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

بلاخره باید من چه کنم

مشاورای محترم خواهش می کنم جواب بدید؟؟؟؟؟؟؟

عزیزم تقصیر شوهرتون هست که باعث شده شما بهش شک داشته باشید.بزارید اوضاع آروم بشه.درست میشه اگر میتونید یه زمان و موقعیتی رو ترتیب بدید که باهاش خیلی منطقی صحبت کنی و ناراحتی هاتون و ...رو بهش بگید.از این به بعد اگه خواستید چکش کنید موقعیت رو بسنجید و خیییلی نا محسوس این کار رو انجام بدین.هیچ شکی نیست که همه اشتباهات از طرف همسرتون بوده بعد از این که باهاش صحبت کردید و اوضاع خوب شد بهش اعتماد کنید و همون طور که گفتم نااااا محسوس چکش کنید:163:

باهاش اتمام حجت کنید.دست از کنترلش بردارید.

با اجازه اساتیدوحترم وبزرگترها.
[color=#FF1493]دوست عزیز من نظر شخصیم را میگم .خوب دقت کنید ببینید کجای کارتون کم گذاشین .که شوهرتون به سمت کس دیگه ای رفته.وسواس هستیدد. کنترول زیادی هم باعث این مشکل بیشتر تجدیدبشه چون مردها لجبازن هرچی بیشتر کنترول بشن بیشتر به کارشون ادامه میدن.با همسرتون رفیق بشید بزاریدحرف دلش را بهتون بزنه.حتی تا این حدرفاقت داشته باشید که شما بجای شوهرتون پیام بدید اینجوری متوجه میشد که شوهرتون مشکل داره یا اونهایی که پیام میدن.ودرآخر میتونید ازش بخوای خطشو عوض کنه.

بیشتر از اون چیزی که فکر کنید تلاش کردم همه اون چیزی باشم که اون می خواد اما می ترسم دیروز که این اتفاقها افتاد ساعت 12 اومد خونه مردم از دلهره