برگردم تو زندگی یا جدا شم؟؟ کمکم کنید
سلام به همه دوستان
من الان دانشجو هستم و 1 ساله که ازدواج کردم 4 ماهه حامله ام و 1-2 هفته بعد از بارداریم با شوهرم دعوام شد:302:
تقریبا 3 ماهه که دارم تو خونه پدر مادرم زندگی میکنم. دلیل درگیری رو نمیدونم اما الان کلی پرونده تو دادگاه داریم
فکر میکنم شوهرم دیگه دلش نمیخواد برگردیم سر خونه زندگیمون احساس میکنم از اولم منو نمیخواست چون خیلی با هم اختلاف عقیدتی داریم ما از خونواده مذهبی هستیم اما اونا نه زیاد شایدم بهتره بگم اصلن
الان رفته دادخواست الزام به تمکین داده که چند وقت دیگه دادگاه داریم
به نظر شما باهاش برم یا نه؟؟؟ فکر میکنم به خاطر ندادن نفقه این دادخواستو داده
من میگم اگه واقعا میخواست زندگی کنیم خوب میومد دنبالم چرا رفته دادگاه؟؟؟ اشتباه میگم؟؟؟!!!
من خودم تو شکم که برگردم یا نه ؟ اگه برگردم عاقبت زندگیم چی میشه؟
کمکم کنید تا بتونم درست تصمیم بگیرم ممنون:325:
RE: برگردم تو زندگی یا جدا شم؟؟ کمکم کنید
سلام
به تالار همدردی خوش اومدی.:72:
عزیزم از مشکلاتت با همسرت دقیق تر بگو . سر چی قهر کردی و الان به 3 ماه کشیده شده؟
توی این سه ماه از همسرت خبر داری ؟ زنگی ؟ چیزی؟
اختلافاتتون بیشتر سر چه مسائلی بوده؟
یکم بیشتر توضیح بده تا دوستان و کارشناسان عزیز بتونن بهتر راهنماییت کنن.
RE: برگردم تو زندگی یا جدا شم؟؟ کمکم کنید
عزیزم تو که یادت رفت به ما بگی مشکلت چیه؟ سن و سالت چیه؟ یه سری اطلاعات لازم رو باید به ما بدی که ما بتونیم حداقل نظرمون را بگیرم اگر راهنمایی هم نباشه .
RE: برگردم تو زندگی یا جدا شم؟؟ کمکم کنید
تو ماه رمضون بود که فهمیدم باردار شدم خوب نمیدونستم باردارم روزه گرفته بودم و بدنم ضعیف شده بود بعدش با اینکه روزه نبودم بدنم ضعف داشت؛ حالت تهوع و...
یه چند روزی مامانم میومد خونمون کارامو انجام میداد غذا درست میکرد و... اما دید که وسایل خونم جور نیست ناراحت شد و زنگ زد شوهرم که یه ذره بیشتر هوامو داشته باشه بعدشم به شوهرم گفتم با موافقت او رفتیم خونه مامانم
یه چند باری برم خونه بیام خونه مامانم اینا شد شبا دیر میومد خونه یعنی موقع افطار که پرنده تو خیابونا پر نمیزنه میگفت کار دارم
پاساژ شلوغه مغازه مشتری داره!! مغازه ای که وقت عادیش 2تا مشتری نداشت چه برسه موقع افطار:311: از دروغاش لجم میگرفت
چند روزی حالت سر سنگین خونه مامانم اینا بودم
که یه دفعه یه اسمس عشقولانه داد (تو عمرش از اینکارا نمیکرد) منم بهش دادم
اما فکرکنم اسمسمو ندید زنگ زد شروع کرد به دادو بیدادو فحش .... اصلن نمیدونم چی شد مامانم گفت ولش کن عصبانی بوده یه چی گفته داشتیم میرفتیم بیرون که دیدیم قوم الظالمین(مادر شوهر +پدر شوهر +برادر شوهر) جلوو درمونن
درگیری و دعوا پلیس بازی....
RE: برگردم تو زندگی یا جدا شم؟؟ کمکم کنید
عزیزم یه ذره نامفهوم میگی .
نگفتی اختلافاتون چی بوده؟
همسرت می دونه بارداری؟
واسه چی خانوادش سر راهتون سبز شدن حرفشون چی بود؟
یعنی همینطوری قهر کردی ؟ یا یه چیزی شد که دوست نداشتی بر گردی خونه خودت؟
ممنون میشم کامل تر بگی.
RE: برگردم تو زندگی یا جدا شم؟؟ کمکم کنید
خودمم دقیقا یادم نیست که چی شد من اول حاملگیم بود بچه نمی خواستم و از اینکه حامله شده بودم عصبی شده بودم
شوهرم عاشق بچه بود منم انتظار داشتم حالا که فهمیده دادریم بچه دار میشیم کلی ذوق کنه و منو تحویل بگیره اما برخلاف انتظارم رفتار میکرد
وقتی نصفه شب حالم بد شد بود بهم غر میزد که اهههههه حالمو بهم زدی من خوابم میاد و از این چیرا
من فقط به خاطر او بچه دار شده بودم شنیدن این حرفا واسم سخت بود ازش دلخور بودم با دلخوری خونه مامانم رفتم
مامانم که رفتار شوهرمو دیدبه مادر شوهرم زنگ زد که بگه این چه رفتاریه که پسرت میکنه اما اون از پسزش دفاع میکرد و میگفت من دارم دروغ میگم
مامانم عصبانی شد و تلفن و قطع کرد
نمیدونم همون شب بود یا چند شب بعدش که اونا اومدن پشت درمون از نیتشون خبر ندارم ولی فکر کنم میخواستن مارو بترسونن
با رفتار اون شب اونا بازم رفتم تو خونه اما بازم با شوهرم دعوام شد اون منو از خونه بیرون کرد
منم احساس کردم ازش متنفر شدم
بعضیا میگن ویار بارداری بوده نمیدونم الان بعضی وقتا دلم براش تنگ میشه اما احساس میکنم اون اصلن دلش منو نمیخواد حتی یه تک زنگم نمیزنه
تو کلانتری که بودیم دستم که به دستش خورد داد زد سرم که دستتو به من نزن !!!
RE: برگردم تو زندگی یا جدا شم؟؟ کمکم کنید
سلام به دوستان
1 هفته بیشتر وقت ندارم تا تصمیمم رو بگیرم خواهش میکنم کمک کنید
گفتنی ها چیه که من باید بگم تا بتونید راهنماییم کنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
RE: برگردم تو زندگی یا جدا شم؟؟ کمکم کنید
مشکل اصلیتون با همسرتون چیه؟
یعنی تمامش همین دلخوریهای ساده بود؟
شما چه عکس العملهایی نشون دادین؟ درخواست مهریه و از این قبیل؟
RE: برگردم تو زندگی یا جدا شم؟؟ کمکم کنید
سلام ممنون خانوم امیدوار
کمکم داشتم نا امید میشدم!
مشکل اصلی ما اختلاف عقیده ای بین من و شوهرم و خانواده هامون با همه این رو از دوران عقد فهمیدم بعد از تحقیق به این نتیجه رسیدم که باید به عقاید هم احترام بذارید با هم بحث نکنید
من خیلی سعی میکردم که بحث نکنم اما اون همش بی خودی بحث سیاسی راه مینداخت و دین و سیاست و همه چیزو میبرد زیر سوال بدتر از همه این بود که این بحث و تو حمع فامیل و بیشتر جلو پدرم که حساس تره شر.ع میکرد و با همه کس کار داشت
میگفتت ایران باید مثل ترکیه باشه یا چه فرقی بین شاه و پیغمبر هست هر دوتاشون حرمسرا داشتن که اینا واقعا عصبیم میکرد اما اکثر مواقع سک.ت میکردم . تو بحث شرکت نمیکردم
اما اون داش میخواست تاییدش کنم !
مشکل دیگمون این بود که با درس خوندن من و کار در اینده من مخالف بود اهل سیگار و قلیون بود دلش میخواست تا دیروقت بیرون باشه با دوستاش!
این بحثارو قبل ازدواج کرده بودیم اما همش و دروغ گفته بود به قول هایی که داده بود عمل نمیکرد
همش دلش میخواست با امر ونهی کردن و محدود کردن من بگه من مردم!!! وای که چقدر از کلمه "من مردم" بدم میاد
مردی به داشتن ریش و سبیل نیست!!!!!!!!!!!!!!!!
RE: برگردم تو زندگی یا جدا شم؟؟ کمکم کنید
دوست عزیزم نگفتید عکس العمل شما چی بود؟
من بازم دقیقا نمیتونم قبول کنم فقط به خاطر اختلاف عقاید این قدر مشکل پیش بیاد مگر این که مدام این اختلاف عقاید مسائل دیگه ای رو ایجاد کرده باشه.
کمی هم از برخوردهای خودتون بگید + با دقت تمام مسائلتونو بررسی کنید و مشکلاتتونو دسته بندی شده بگید مثلا تا اینجا من اینها رو برداشت کردم:
1.اختلاف عقاید
2.مخالفت با کار و ادامه تحصیل
3.میل به ابراز وجود به عنوان یک مرد
حالا شما چه واکنشهایی در این موارد نشون دادید؟