نمایش نسخه قابل چاپ
سلام دوستای خوبم عبادتاتون قبول باشه ، بازم به مشکل برخوردم و می خواهم کمکم کنید می خواهم باید رابطه ای که تو دوران دانشجویی داشتیم را به خواستگارمون بگیم؟من با هیچ پسری دوست نبودم ولی دوستام وقتی با دوست پسراشون بیرون می رفتن منم به زور می بردن و از آن جمع دوستی ها یک سری عکس بین ما ماست نمی دونم باید این موضوع را به خواستگارم بگم یا نه؟من با آن پسرها اصلا هیچ رابطه ای نداشتم و با کسی نبودم می ترسم اگر بگم طرف مقابلم دچار سوء تفاهم بشه ممنون میشم کمکم کنید
نگو!:163:
سلام
بستگی داره که ایشون چه سؤالی از شما بپرسن
اگه از شما پرسیدن که قبلاً با کسی رابطه داشتید، همون طوری که خودتون هم گفتید بگید نه.
اگر هم در مورد عکس ها از شما پرسیدن به نظر من واقعیتو بهشون بگید. کار بدی انجام ندادید که نگرانتون کنه.
فقط یه انسان راستگو میتونه انتظار صداقتو از طرف مقابل داشته باشه.
:72::72::72::72::72:
سلام سارای عزیزم.:72:
به نظر من آدم از هر چیزی بیش از حد نگران باشه براش دردسر درست میکنه.
اول از همه باید نگرانی رو از خودت دور کنی.
نمیدونم چقدر نظرم درسته. اما به نظرم باید خیلی عادی برخورد کنی. چون بین شما و اونا چیزی نبوده.
اگه وقت گفتن این موضوع خیلی نگران باشی هر کسی جلوت باشه فکر میکنه میخوای چیزی رو پنهان کنی و میشه قضیه ی آش نخورده و دهن سوخته!
به نظر منم نباید پنهان کنی. چون شاید بعدا خودش متوجه بشه و فکر کنه چیزی بوده که بهش نگفتی.
:72:
سلام سارا خانم
شما باید بدونید که یک اصل در زندگی خیلی مهمه اونم اصل صداقت و صمیمیت هست و اگر اون از ابتدا بخواد بین زن و مرد از بین بره دیگه وای به عاقبتش شما در نظر داشته باشید که اگر پای زندگیتون رو بر دروغ بنا کنید بعد ها با مشکل مواجه میشوید هر چند که موضوع شما اصلا هم موضوع حادی نیست ( حتی به نظر من اگر با پسر هم کلاسی خودتون هم گاها توی دانشگاه رابطه بسیار کنترلی و دوستی درسی فقط در حد سر کلاس داشته باشید چیز قابل فهمی هست که البته از لحاظ شرعی و عرفی در جامعه زیاد قابل قبول نیست ولی در مورد شما همون طور که برای ما شرح دادین برای نامزدتون هم شرح بدین مطمئن باشید که مشکلی پیش نخواهد امد زیرا جوانان امروزی با سبک زندگی امروزی اشنا هستن ... امیدوارم دغدغه شما حل بشه .....
سلام سارا جان نمیخواد ولی اگه عذاب وجدان داری در بین صحبتهات مطرح کن که مثلا فلان جا با دوستم و دوست پسرش رفتیم البته شاید عکس العمل خوبی نشون نده شایدم بی تفاوت باشه
بستگی به شخصیتشون داره
تحصیلات دانشگاهی دارن؟ آدم منطقی هستن؟ مذهبین؟
نمیخوام ناراحتت کنم ولی شما قبلا که میرفتی به ازدواجت فکر میکردی که پشیمون بشی یا الان اینجوری شدی؟
به هیچ وجه نگو. ذهنش الکی خراب می شه. شما که می گی کاری نکردم پس گفتن نداره.
درودنقل قول:
نوشته اصلی توسط sara20
چی رو بهش بگید؟رفتید بیرون همکلاس بودید عکس گرفتید!خنده داره!:311:
نگران چی هستید مثلن؟؟؟خیلی ها خیلی جاها عکس داره!
چیزی نیست که بخواید بگید.:310:
ممنون از همه شما دوستان خوب ، همدم 96 عزیز بله من از همون ابتدا با ناراحتی می رفتم و گاهی وقتا با دوستام دعوا هم می کردم که من نمیام ولی به زور می بردنم چندبار آخر که درسمون داشت تموم می شد با هاشون نرفتم و همین شد یک مسئله دعوا بین چندتا دوست با اینکه من اونجت هیچ نقشی نداشتم و حتی همه افراد در آن جمع به من می گفتن که من خیلی مومنم که با کسی نیستم و باهاشون هیچ شوخی نمی کنم شاید در مجموع تو 2-3ساعتی که با هم بودیم من ده دقیقه کمتر حرف می زدم و اینقدر معذب بودم که خود دوست پسراشون می گفتن معلوم بود سارا خیلی ناراحته ولی هربار اصرار به حضور من داشتن و منم می بردن البته از این ماجراها حدود یک سالی می گذره و من باهیچ کدومشون ارتباط ندارم و مشکلی برام پیش نیومده ولی می ترسم یه روزی همسرم بفهمه و بگه چرا بهم نگفتی
دانوب عزیز ایشون اصلا درباره این موضوع حرف نزدن من خودم باید سر این بحث را باز کنم
همدم جان ایشون تحصیلات ذانشگاهی داره ولی من نمی دونم برخوردش راجع به این موضوع چیه؟
من چطوری این بحث را شروع کنم که به مشکل هم نخورم؟
موضوع تاپیک را به آیا خطای گذشته را باید بیان کنم؟
سلام عزیزم من به عنوان یه دوست که حالا چند سالیه ازدواج کرده بهت میگم برای آقایون مهمترین چیز صداقته آقایون دوست ندارند همسرشون چیزی رو از اونها مخفی کنه البته به نظر من همه چیز رو نباید با همسر مطرح کرد اما این مورد شما با اینکه مسئله حادی نیست اما به نظرم مسئله ای است که بعدا اگه رو بشه ممکنه سوء تفاهم ایجاد کنه پس بهتره خودت مسئله رو خیلی عادی و بدون ایجاد حساسیت بهش بگی