می ترسم اشتباهی کنم که قابل جبران نباشه!
من 28 سالمه لیسانس و کارمند هستم. همسرم 30 سالشه دیپلمه و شغل اش آزاده. من همیشه دوست داشتم یک ازدواج گرم و صمیمی داشته باشم و هیچ چیز دیگه ای از همسرم نخواستم ولی کاملا برعکس شده و اون همه چیز برام تامین کرده به جز گرمی و صمیمیت. همین باعث شده نسبت بهش سرد بشم:47: و بخوام ازاش دوری کنم. واقعا تحمل اش رو ندارم و همه اش می خوام که دیرتر بیاد خونه.
از طرف دیگه توی دلم همه اش به آدم های دیگه فکر می کنم و اینکه چطور می تونم این خلا ایجاد شده رو پر کنم. می دونم این احساسی که دارم اشتباهه ولی نمی تونم کنترل اش کنم و می ترسم یه موقعی یه اشتباهی کنم که بعدا نتونم جبران اش کنم.
[align=center]:162:
:33:[/align]
RE: می ترسم اشتباهی کنم که قابل جبران نباشه!
شاید یکی از دلایل سردی هم انتظار شما باشه؟یعنی منظورم اینه که شما هم سعی کردی این صمیمت رو ایجاد کنی؟شاید باید از خودتون شروع کنید به جای اینکه انتظار بکشین و منتظر همسرتون باشین
RE: می ترسم اشتباهی کنم که قابل جبران نباشه!
عزیزم می تونم ازت بپرسم این احساسی که داری مربوط میشه به پر کردن این خلا توسط همجنس یا با جنس مخالف؟ یعنی تمایل به برقراری رابطه عاطفی با جنس مخالف داری ؟ اگر دوست داشتی حواب بده شاید راه حلی به نظرمون برسه.
RE: می ترسم اشتباهی کنم که قابل جبران نباشه!
خودم خیلی سعی کردم به همسرم نزدیک بشم و با وجودیکه خودش هم می گه چرا با من صمیمی نمی شی، هر وقت که سعی کردم بهش نزدیک بشم، انقدر برخوردش سرد بوده که بدتر شده و باز هم از هم دور شدیم.:162:
راستش اعتراف اش برام سخته چون حتی وقتی فکرش توی ذهن ام میاد سعی می کنم از خودم و ذهن ام فرار کنم. ولی با این وجود نمی تونم خودم رو کنترل کنم و به راه های مختلف برای رفع نیازهای مختلفی که دارم فکر می کنم که البته یک آقا خیلی بهتر می تونه برطرفشون کنه.:47:
RE: می ترسم اشتباهی کنم که قابل جبران نباشه!
به نظر میاد که هر دوی شما به خوبی می دونید که مشکلی وجود داره ولی نمی دونید مشکلتون چیه!
امیدوارم اینجا بتونید مشکلتون رو پیدا کنید و حل اش کنید. :303:
می شه ازات بپرسم همسرت چجور آدمیه؟ آیا می پذیره به مشاور مراجعه کنید؟ آیا در ساختن زندگی و رفع مشکلات همکاری می کنه؟
RE: می ترسم اشتباهی کنم که قابل جبران نباشه!
در اولین فرصت شما باید درخواستتان را از همسرتان کاملا واضح و البته با محبت و احترام بیان کنید
به او بگویید که دوست دارید با شما چطور رفتار بکند .
البته این نکته را هم در نظر داشته باشید که نباید روی اعتماد بنفس جنس مذکر انگشت بگذارید
RE: می ترسم اشتباهی کنم که قابل جبران نباشه!
با سلام
بهترین کار این است که به اتفاق همسرتان به یک مشاور خانواده مراجعه کنید و موضوع را بررسی کرده و راهکارهای لازمه را برای بهبود رابطه دریافت دارید .
موفق باشید
.
RE: می ترسم اشتباهی کنم که قابل جبران نباشه!
ممنون از همه تون
اگر می شد به مشاور مراجعه کرد شاید کارها خیلی راحت تر می شد ولی هم من و هم همسرم عملا نمی تونیم به مشاور مراجعه کنیم. البته هر دو مشاور رو قبول داریم و می دونیم که خیلی خیلی مهم و موثر هست.:72:
فکر می کنم همسرم چون خجالت می کشه نمیاد و من هم شخصا به چند مشاور مراجعه کردم ولی نتونستم باهاشون ارتباط برقرار کنم و همونطور که در پست دیگه ای نوشتم مشاور بیشتر از چند جلسه نتونست باهام صحبت کنه، وقتی جلوی مشاور قرار می گیرم همه حرف هام یادم می ره و احساس می کنم ناراحتی هام بی اساس هستند. "تالار گفتگوی همدردی" اولین جاییه که تونستم مشکل ام رو بیان کنم.
لطفا کمک ام کنید تا بفهمم چرا اینطور شدیم؟ :325:
در مورد همسرم پرسیدید و اینکه چجور آدمیه...همسرم دوست نداره به مشاور مراجعه کنه با این وجود شنونده خوبیه و خیلی سعی می کنه به خواسته های من عمل کنه، ولی راستش من نمی دونم خواسته ام چیه، البته فکر می کنم یه زمانی می دونستم ولی الان خیلی گیج شدم. یه چیزهایی ازاش می خوام، مثلا اینکه به من احترام بذاره یا قبول ام داشته باشه و ... همسرم هم یه چیزهایی رو توی رفتارهاش عوض می کنه ولی هیچی درست نمی شه. مثل این می مونه که من از اون آب بخوام و اون برام بهترین غذا رو بیاره...
ببخشید اگر در هم و برهم نوشتم نمی دونم تونستم منظورام رو درست برسونم یا نه؟
RE: می ترسم اشتباهی کنم که قابل جبران نباشه!
نگار،
در اولين فرصت يه كاغذ بذاريد جلوتون و هر آنچه مي خواهيد رو روي اون كاغذ بنويسيد... اصلا مهم نيست مهمه يا نه! و قرار هم نيست اين كاغذ رو نشون همسرتون بديم... فقط بنويسيد! هر چي به ذهنتون رسيد...هر چي كه فكر كرديد مسئله شماست! همه مسائل مهم هستند..سانسورشون نكنيد! هر چي از شوهرتون انتظار داريد رو بنويسيد... هر چي كه شوهرتون از شما انتطار داره رو هم بنويسيد...
اونها رو محدود كنيد، در هم ادغام كنيد، و دو فهرست محدود شده رو اينجا بنويسيد تا كمكتون كنيم
RE: می ترسم اشتباهی کنم که قابل جبران نباشه!
نقل قول:
وقتی جلوی مشاور قرار می گیرم همه حرف هام یادم می ره
خب شما می توانید قبل از جلسه خوب فکرهاتون رو بکنید که راجع به چه مسائلی می خواهید صحبت کنید.
فکرهاتون رو روی کاغذ بیاورید و یادداشت هاتون رو با خودتون ببرید سر جلسه تا دیگر چیزی رو از قلم نیاندازید.
از اونجا که همسر شما به گفته خودتون خیلی برای شما زحمت می کشد، پس خیلی شما رو دوست دارد.
شما هم که او رو دوست داری، فقط موفق نشدی اون محبتی که می خواهی رو ازش بگیری. شاید همسر شما هم الآن همینطور باشد.
نقل قول:
احساس می کنم ناراحتی هام بی اساس هستند
خب ببینید، خدا رو شکر کنید که مشکلات بزرگ ندارید.
و این خیلی خوب هست که شما می خواهید رابطه تون رو بهتر کنید و در زندگی پیشرفت بکنید.
من فکر می کنم کمی با هم مشکل ارتباطی دارید و تا به حال نتوانستید اون طور که باید با هم صمیمی بشوید.
همینطور که فرشته مهربان گفتند، باید به مشاور حضوری بروید. یک مشاور خیلی می تواند به شما کمک کند.