نگرانی تفاوت دیدگاه درباره تجملات

سلام
من دختری تجملاتی نیستم ولی شیک بودن و آراسته بودن در همه موارد برایم اهمیت دارد. نامزدم و خانواده اش تا حدی تجملاتی هستند. خودشون کمتر ولی مادرشون خیلی بیشتر اهل تجملات هستند(مادرشون درآمد جداگانه دارند ).این قضیه رو خوشون می دانند و به من هم گفتند که ترکها اکثرا اهل چشم و هم چشمی و تجملات هستند. من در خانواده ای بزرگ شدم که همیشه در رفاه بوده ام ولی خانواده اهل تجملاتی نداشتم. این مساله، مدتی است ذهن من را به خود مشغول کرده است که این تفاوت تا چه حد جای نگرانی دارد؟ما هنوز ارتباط خانوادگی را شروع نکرده ایم که به شناخت خانوادگی برسیم و من این شناخت را از صحبت های ایشون متوجه شدم.
ایشون تا حالا چند بار نظر من را راجع به مهریه خواستند و احساس می کم نگران این مساله بودن که من مهریه خیلی بالا در نظر داشته باشم و بر عکس من اصلا با مقدار بالا موافق نیستم ولی نگرانی ایشون من را تا حدی حساس می کرد.اول به ایشون گفتم اصلا مهریه نمی خواهم فرمودند که نمیشه و یه رسمه من هم دوست دارم که مهریه را تعین کنی ولی منطقی، من می خواستم ببینم ایشون چی تو ذهنشون هست صبر کردم خودشون بگویند که مثلا می گفتند به نشونه 124000 پیامبر 124 تا و یا در این حدود، من نمی خواهم خانواده ام فکر کنند شما فردی مادی هستی.می خواهم بدانند که من را به خاطر خودم انتخاب کرده ای. من و نامزدم از نظر مسافتی خیلی فاصله داریم ایشون آذربایجان هستند و ترک ومن اهل جنوب. از طرفی برایشون نیز اهمیت داره که ما چه جور جهیزیه میدهمیم.میگن که جهیزیه برای خانوادشون خیلی اهمیت داره.و می خواهند من این رو بدونم.
من اولش بهم برخورد که راجع به این مسایل صحبت کردند و احساس کردم خیلی مادی فکر می کنند بهشون گفتم،گفتند من شما رو خیلی دوست دارم و می دونم که برای خانواده ام اهمیت داره و نمی خوام پس فردا پشت سرت حرفی باشه دوست دارم همه چیز کامل باشه .من تو را با این همه دور بودن از نظر مکانی انتخاب کردم و سر انتخابم هم موندم چون شما اون کسی بودید که من می خواستم از نظر فکری-شخصیتی-احساسی و ... . اگه فقط مادیات برایم اهمیت داشت توی شهر خودمون هر کسی رو انتخاب می کردم بهبم نه نمی گفت پس اشتباه فکر نکن.
ولی گاهی این تجملات من رو می ترسونه .مثلا چند روز پیش دوباره اشاره کردند که مادرم رفتند فرش دستباف 6 میلیونی خریدن من نمی دونستم انقدر فرش گرونه؟من گفتم آره فرش دستباف گرونه ولی فرش دستباف رو معمولا جایی که زیاد پا نخوره میگذاردن چون حیفه....گفت ما که اکثرا دستباف می خریم ندیدم ماشینی کسی بخره....مامان بزرگم هم حرف عروسی شد گفت تو جهیزیه دختر فرش و تخت خواب و ... خیلی مهمه. من حرف رو عوض کردم ولی بهم بر خورد.نمی دونستم چی باید بگم که ایشون رو حساس تر نکنم و دعوا نشه برای همین بحث رو عوض کردم تا بعد در یک فرصت مناسب صحبت کنیم.
داشتم فکر می کردم که دوست دارند من مهریه ام کم باشه تا جنبه مادی نداشته باشه(حتی من پیشنهاد نصف دارای مرد را برای مهریه دادم گفتند خیلی مادیه و دوست ندارم.) ولی جهیزیه رو انقدر وسواس دارند.این تفاوت نشونه چی هست؟
خوشحال می شوم اگر در این زمینه از مشورت شما عزیزان استفاده کنم تا بتوانم درست و عقلانی برخورد کرده و تصمیم بگیرم.
سعی کردم خلاصه و گویا بنویسم اگر ابهام و یا سوالی بود من در خدمتم.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط موج دریا

سلام

سلام دوست عزیز

من دختری تجملاتی نیستم ولی شیک بودن و آراسته بودن در همه موارد برایم اهمیت دارد.

کار درست همینه:104:

نامزدم و خانواده اش تا حدی تجملاتی هستند. خودشون کمتر ولی مادرشون خیلی بیشتر اهل تجملات هستند(مادرشون درآمد جداگانه دارند ).این قضیه رو خوشون می دانند و به من هم گفتند که ترکها اکثرا اهل چشم و هم چشمی و تجملات هستند. من در خانواده ای بزرگ شدم که همیشه در رفاه بوده ام ولی خانواده اهل تجملاتی نداشتم. این مساله، مدتی است ذهن من را به خود مشغول کرده است که این تفاوت تا چه حد جای نگرانی دارد؟ما هنوز ارتباط خانوادگی را شروع نکرده ایم که به شناخت خانوادگی برسیم و من این شناخت را از صحبت های ایشون متوجه شدم.

تا اینجا من متوجه شدم که شما درواقع نامزد نیستید بلکه با هم ارتباط دارید به قصد ازدواج.البته از طرف شما اینطوره اما اون آقا رو باید به اطمینان برسی!

ایشون تا حالا چند بار نظر من را راجع به مهریه خواستند و احساس می کم نگران این مساله بودن که من مهریه خیلی بالا در نظر داشته باشم و بر عکس من اصلا با مقدار بالا موافق نیستم ولی نگرانی ایشون من را تا حدی حساس می کرد.اول به ایشون گفتم اصلا مهریه نمی خواهم فرمودند که نمیشه و یه رسمه من هم دوست دارم که مهریه را تعین کنی ولی منطقی، من می خواستم ببینم ایشون چی تو ذهنشون هست صبر کردم خودشون بگویند که مثلا می گفتند به نشونه 124000 پیامبر 124 تا و یا در این حدود، من نمی خواهم خانواده ام فکر کنند شما فردی مادی هستی.می خواهم بدانند که من را به خاطر خودم انتخاب کرده ای.

خود این اقا دقیقا دارند خلاف اننظاری که از شما دارند عمل میکنند!
از طرفی میگه خانواده ام تجملاتی هستند و از طرفی میگه مهریه پایین(البته کاری به اینکه 124 سکه کمه یا زیاد ندارم .اما با توجه به تجملاتی بودنشون به قول خودش برای چنین خانواده ای کمه!)

من و نامزدم از نظر مسافتی خیلی فاصله داریم ایشون آذربایجان هستند و ترک ومن اهل جنوب.

شما چطور با هم اشنا شدید؟ تلفنی ؟ توی نت ؟ یا ؟

از طرفی برایشون نیز اهمیت داره که ما چه جور جهیزیه میدهمیم.میگن که جهیزیه برای خانوادشون خیلی اهمیت داره.

چه جالب! شما هم میگفتید مهریه برای خانواده من بسیار بسیار اهمیت داره و از طرفی نمیخوام خانواده ام فکر کنند شما مادی هستید و منو به خاطر جهیزیه میخواید!!.یعنی حرف خودش رو به خودش تحویل می دادید

و می خواهند من این رو بدونم.
من اولش بهم برخورد که راجع به این مسایل صحبت کردند و احساس کردم خیلی مادی فکر می کنند بهشون گفتم،گفتند من شما رو خیلی دوست دارم

ولی کارها و خواسته هاش اینو نشون نمیده مراقب باش!

و می دونم که برای خانواده ام اهمیت داره و نمی خوام پس فردا پشت سرت حرفی باشه دوست دارم همه چیز کامل باشه .

حتی مهریه؟

من تو را با این همه دور بودن از نظر مکانی انتخاب کردم و سر انتخابم هم موندم چون شما اون کسی بودید که من می خواستم از نظر فکری-شخصیتی-احساسی و ... . اگه فقط مادیات برایم اهمیت داشت توی شهر خودمون هر کسی رو انتخاب می کردم بهبم نه نمی گفت پس اشتباه فکر نکن.

این دقیقا بهانه ست و برای منحرف کردن ذهن شما! خب اگه راست میگه دختری از شهر خودشون با مهریه کم! و جهیزیه بسیار بگیره تا پشت سرش هم حرفی نباشه و از نظر تجملاتی هم همسان باشند!

ولی گاهی این تجملات من رو می ترسونه

حق دارید نگران بشید اما به نظر من که اصلا تجملاتی در کار نیست بلکه ایشون قصد سوء استفاده داره(ببخشید) اگر تجملاتی بودند که باید تو در و همسایه و فامیل مهر شما هم سنگین باشه تا به تجملاتشون حفظ بشه.

.مثلا چند روز پیش دوباره اشاره کردند که مادرم رفتند فرش دستباف 6 میلیونی خریدن من نمی دونستم انقدر فرش گرونه؟من گفتم آره فرش دستباف گرونه ولی فرش دستباف رو معمولا جایی که زیاد پا نخوره میگذاردن چون حیفه....گفت ما که اکثرا دستباف می خریم ندیدم ماشینی کسی بخره....مامان بزرگم هم حرف عروسی شد گفت تو جهیزیه دختر فرش و تخت خواب و ... خیلی مهمه.

اگر ایشون واقعا قصد ازدواج هم داشته باشه، بسیار بسیار مادیه و ظاهر بین.

من حرف رو عوض کردم ولی بهم بر خورد.نمی دونستم چی باید بگم که ایشون رو حساس تر نکنم و دعوا نشه برای همین بحث رو عوض کردم تا بعد در یک فرصت مناسب صحبت کنیم.
داشتم فکر می کردم که دوست دارند من مهریه ام کم باشه تا جنبه مادی نداشته باشه(حتی من پیشنهاد نصف دارای مرد را برای مهریه دادم گفتند خیلی مادیه و دوست ندارم.) ولی جهیزیه رو انقدر وسواس دارند.این تفاوت نشونه چی هست؟

گفتم که یا داره با شما بازی میکنه(فقط در حد ارتباط و بدون قصد ازدواج) یا اگر هم قصد ازدواج داره بسیار فرد مادی و ظاهر بینی هست و قصد سوء استفاده مالی داره!

خوشحال می شوم اگر در این زمینه از مشورت شما عزیزان استفاده کنم تا بتوانم درست و عقلانی برخورد کرده و تصمیم بگیرم.
سعی کردم خلاصه و گویا بنویسم اگر ابهام و یا سوالی بود من در خدمتم


خواهر عزیز!
نظر من اینه که این آقا مناسب شما برای ازدواج نیست، همین
موفق باشید:72:

---

سلام فرانک عزیز
ممنون از وقتی که برای خواندن و پاسخ دادن گذاشتید.
ما در سفر با هم آشنا شدیم و با خانواده ایشون آشنا شدم من به همراه دوستم و ایشون به همراه خانواده شون بودند.قصدشون ازدواج بود ولی باید زمان میگذاشتیم و همدیگر را می شناختیم با اطلاع خانواده این آشنایی صورت گرفت البته آشنایی بین خودمون بود و الان به توافق رسیده ایم از نظر شخصیت-مذهب-علایق-اخلاق تا حد زیادی به تفاهم رسیده ایم و خدا را شکر مشکلی پیش نیامده و معیارهای اصلی بنده را برای زندگی ایشون دارا هستند..خوشبختانه قصد سو استفاده ای وجود نداره و اطمینان کامل دارم از قصدشون.از نظر مالی وضعیت بسیار خوبی دارند وفکرنمی کنم قصد سو استفاده مالی داشته باشند.فکر نمی کنم با توجه به فاصله ای که بینمون هست و سن های هر دو (30 سالگی) و مدت زمانی که از شناخت گذشته(8 ماه) قصد سرکار گذاشتن وجود داشته باشه.
ولی این تناقض مهریه و جهیزیه ذهن من رو مشغول کرده . و دوست دارم برایم شفاف بشه.ولی دوست دارم از راهش وارد بشم تا نتیجه بگیرم.به زودی نیز قرار است نامزدی رسمی صورت بگیره و تا قبل از اون دوست دارم این موضوع برایم روشن شود.

سلام موج درياي عزيز
اول يه سوال بپرسم شما اول گفتي مهريه نيمخام بعد گفتي نصف دارايي مرد؟
مي دوني تفاوت اين دوتا چفدره؟
به نظر من حتما هرچه زودتر همراه با خانواده ها روي اين دو مساله توافق كنيد چون من خيلي مورد ديدم كه دو نفر با صرف وقت زياد و بوجود اومدن علاقه به خاطر اينكه سر مهريه به توافق نرسيدن همه چي بهم خورده
توي بعضي شهرهاي ايران رسمه كه جهيزيه رو كامل زن نميده
مثلا توي تبريز تا جايي كه مي دونم فرش رو داماد مياره

ممنون از راهنماییتون.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط khoda khaili mehrabone

سلام موج درياي عزيز
اول يه سوال بپرسم شما اول گفتي مهريه نيمخام بعد گفتي نصف دارايي مرد؟
مي دوني تفاوت اين دوتا چفدره؟
می خواستم عکس العمل ایشون رو بدونم.
به نظر من حتما هرچه زودتر همراه با خانواده ها روي اين دو مساله توافق كنيد چون من خيلي مورد ديدم كه دو نفر با صرف وقت زياد و بوجود اومدن علاقه به خاطر اينكه سر مهريه به توافق نرسيدن همه چي بهم خورده
ایشون میگن که دوست دارم خودمون سر این مسایل به توافق برسیم.
توي بعضي شهرهاي ايران رسمه كه جهيزيه رو كامل زن نميده
مثلا توي تبريز تا جايي كه مي دونم فرش رو داماد مياره
من اهل بندر عباس هستم و ما هم رسم داریم که جهیزیه کامل بدیم.
بیشتر دغدغه ذهنی من این است که با این حرفها جای نگرانی باید وجود داشته باشه یا خیر؟؟

---

من ندیدم مرد اینقد تو مسایل جهیزیه دخالت کنه. اون هم زمانی که شما هیچ نستبی ندارید و فقط دوست هستید. این همه حساسیت را جدی بگیر. دوست پسر آدم در مورد فرش جهیزیه باهاش صحبت کنه، هشدار بزرگیه ...

موج درياي عزيز شايد ايشون يه همچين تجربه اي دارن كه كسي قبلا تو خانوادشون يا فاميلشون بوده كه جهيزيه زيادي(البته از نظر اونا) به خونه فاميل اين اقا نياورده و بعدا اين موضوع براش باعث مشكل شده و شايد حتي بابتش ملامت شده
شايد به خاطر اينه كه اين اقا اينجوري برخورد ميكنن
شايد هم چون به قول شما تجملاتي هستن نميخوان نسبت به بقيه فاميلشون كم بيارن و ميخوان نشون بدن در حد اونا هستند
ولي يه مورد ديگه شما گفتيد كه با هم توافق داريد تو زمينه شخصیت-مذهب-علایق-اخلاق
ولي در مورد فرهنگ هم شما با هم سنخيت نسبي داريد؟
البته من اونقدر كه فرانك جون بدبينه بدبين نيستم ولي خوب چون شما يكي جنوبي و يكي ترك هستيد اين ميتونه اختلاف زيادي باشه البته بايد ببينين فرهنگ خانوادگيتون چطوريه شايد هم كاملا هم سنخ باشين
ولي اين موضوع فرهنگ چون رو روابط خانواده ها با هم هم تاثير ميذاره مهمه

سلام به نظره من نباید بحث رو عوض کنی وقتی ناراحت می شی از چیزی. من هم تونامزدی اونقدر از این کارا کردم و گذشت کردم و به روی خودم نیاوردم.الان بعضی چیزا عقده شده برام یاداوریشون عذابم میده.باهاش بشین منطقی صحبت کن بگو به نظرم باید مهریه و جهیزیه در یه حد باشه.هر دو در یه حد معقول.تازه جهزیه رو نباید اونا تعیین کنند ولی مهریه رو باید شما تعیین کنید
در ضمن دوستان چرا این طور راحت دلسردش می کنید؟یعنی چی که به درد هم نمی خورید.
الان نامزدتون تحت تاثیر خانوادشون یه حرفایی می زنن فقط باید بهشون بگید که دوست دارید خودتون هر چقدر خواستید جهزیه بیارید.فقط یه نکته این که خانوادشون این طور دخالت می کنن زنگ خطره برای دخالت های آینده. این موضوع رو هم حل کنید

خیلی ممنون از آقای محسن و خانم آرام جان...ازینکه منطقی با این مساله برخورد کردید.
از نظر فرهنگ تا حدی شباهت داریم ولی جزییات آن باید در ارتباطات خانوادگی مشخص بشه.خوشبختانه معیارهایی که وجود دارند خیلی خوب و مثبت هستند .آرام جان عزیز من کوتاه نیومدم ولی قبلا در این مساله با هم صحبت کرده بودیم و همانطور که آقای محسن فرمودند دقیقا همانطور بوده.یعنی ایشون به من گفتند که من نمی خواهم کسی پشت سرت حرف بزنه چون فامیلمون رو می شناسم متاسفانه خیلی روی جهیزیه حساس هستند من شما رو به خاطر این مسایل نمی خوام حتی اگه به من باشه می گم جهیزیه نمی خوام بیاری ولی نمی خوام تو روی کسی بایستم.
با این وجود من کمی نگران شدم ولی حرفهای شما و آقای محسن خیلی روی من تاثیر گذاشت اینکه شاید من حساسیتم فعلا نباید انقدر زیاد باشه و وقتی خودشون دلیل اصلی این مورد رو گفتند من باید درک کنم.

با سلام
دیروز با نامزدم صحبت کردیم،مهریه ای با مقدار خیلی بالا پیشنهاد دادند که من موافق نبودم ولی عمدا قبول کردم بعد هم گفتند من دوست ندارم جهیزیه بیارید،من مستقل هستم و اوزم خونه هم کامل دارم اگه احیانا خوشتون نیومد می تونید عوض کنیم یا بخریم...من کلی تعجب کرده بودم...گفتم پس منظورتون از حرفهایی که قبلا زده بودید چی بود؟گفتند که می خواست امتحانتون کنم!!!آخر هفته اگه خدا بخواهد قراره مراسم نامزدی باشه....تشریف بیارید!
ممنون از راهنمایی هاتون.