چرا زنم به مشکلات من توجه ندارد؟

:325:سلام
لطفا من را راهنمایی کنید
من 33 سال دارم و 8 سال با همسرم زندگی می کنم که یک پسر 6 ساله هم داریم
همسرم توجه بسیار بسیار کمی به من دارد و در کارها بسیار کم انگیزه است و وضایف خانه داری و شوهرداری را به تنبلی و در حد رفع تکلیف انجام می دهد.
این باعث شده که عشق من به او کم شود و تنها دوستش داشته باشم . همیشه گرفته و خسته و خواب آلود است من هیچ انرِژِی مثبتی ازش نمی گیرم.
همیشه به مشکلات خانواده اش مخصوصاً مادرش فکر می کند و ناراحت است و یا تلویزیون می بیندو کار زیادی با من و مشکلاتم ندارد
دیگر خسته شده ام
حتی بخاطر اینکه در نگهداری پسرمان هم کوتاهی می کند دیگر نمی خواهم بچه دار شوم تا به موجود دیگری ظلم نکنم.
من تحملم زیاد است ولی راهی باید پیدا کنم . لطفا راهنمایی کنید ؟
من سعی میکنم وضعیت خوبی در منزل از جهت تفریح و امکانات برایش فراهم کنم.
وضع مالی بدی نداریم.
فرستادمش دانشگاه رشته مطالعات خانواده درس می خواند .
تن به ورزش کردن نمی دهد.
27 سالش است.

دوست عزیز سلام
من جزو کارشناسان این سایت نیستم، جزو مراجعان هستم
وقتی مطلبتونو خوندم غافلگیر شدم
همه به من میگن همسرمو به حال خودش بزارم و همینطوری بپذیرمش، و من اعتقاد دارم تو زندگی مشترک دو طرف باید کاملا به همدیگه اهمیت بدن و در جهت خواسته های همدیگه حرکت کنن
ولی بقیه میگن اگه مردا رو به حال خودشون بزاری راحتت ترن و انگیزه برای جذب شدن به همسر پیدا میکنن و ...

حالا شما شکایت دارین چرا همسرتون بهتون اهمیت نمیده؟ چرا به حال خودتون رهاتون کرده؟
من واقعا گیج شدم

یکی مثل شما دنبال توجه خانمشه
یکی مثل همسر من دنبال فرار از توجه خانمش
حاضرم قسم بخورم همسرم آرزو داره جای شما باشه

سلام

به تالار خوش آمدید:328:



چنین مشکلاتی بدون حضور طرفین حل نخواهد شد.از آنجا که حل چنین مشکلی نیازمند سوال و جواب کردن های طولانی و حضور دو طرف در کنار هم است ، محیط مجازی قادر به حل آن نمی باشد.من به شما پیشنهاد می کنم که به اتفاق همسرتان به یک مشاور قابل اعتماد مراجعه فرمایید


ولی به عنوان راهکار های موقت :

امکان ندارد که به کسی مهربانی کنید و وی بی اعتنا باشد.به وی محبت کنید ، احترام بگذارید ، در کار ها نظر ایشان را جویا شوید ، به مسافرت روید و به تفریحات خود و ایشان اهمیت دهید ، در منزل می توانید فیلم های کمدی و شاد ، و موسیقی های انرژی بخش بگذارید و در آخر سعی کنید در مسایل جنسی ایشان را راضی نگه دارید.

همچنین توجه داشته باشید که صبر کردن یک اصل مهم است.انتظار نداشته باشید که با یک بار مسافرت رفتن همه چیز 180 درجه تغییر کند



باز هم اگر مورد خاصی به ذهنتان رسید که فکر می کنید دلیل این سردی همسرتان می باشد ، خوشحال می شویم با ما در میان بگذارید

ارادتمند


:72::72::72:

من هر در هر تعطیلات مسافرت می روم ولی به جایی که ایشان دوست دارد یعنی شهری که مادرش در آن زندگی می کند. در 8 سال زندگی 800 بار به آن شهر رفته ام ولی 8 بار مسافرت واقعی نرفتم چون زنم نمی خواهد
رابطه جنسی هم موفق نیست زیرا میزان نیاز من با ایشان متفاوت است و من بیشتر وقتها راضی نیستم مشکل ایشان اگر نارضایتی داشته باشد زیادی خواهی من در این مسایل است
حتی پارک هم با اصرار من و کم می آید ؛ ابتداً به هر پیشنهادی پاسخ منفی می دهد
گفتم که صبر من زیاد است لطفا یک راه حل های بیشتری بدهید
با تشکر

سلام دوست عزیز
به همدردی خوش اومدید
آیا همسر شما از اول زندگی همینطوری بود و یا بعد ها اینطور شد؟
اگر پاسختون مثبته از کی اینطوری رفتارش تغییر کرد و بی انگیزه شد؟چه اتفاقی افتاد؟
چه مواقعی و چه چیزی و چه رفتاری از شما ایشون رو شاد می کنه؟
آیا در خانواده ش مشکلی وجود داره که ایشون غمگین هستند و حساس روی خانواده شون؟؟
شما رفتارتان در منزل به جز تامین نیازهای مالی چطور بوده؟ آیا ابراز محبت کلامی دارید و زبانی می گید که دوستت دارم؟
آیا رفتارهاتون با ایشون توام با مهر و محبت بوده؟

باید یک مطلب را بیشتر توضیح دهم
ایشان نارضایتی جدی از من ندارد و رابطه کلامی و محبت من را داشته و دارد
من در شاد کردن او نسبتا موفق هستم
ریشه مشکلات فکری ایشان مربوط به مادرش است
همیشه غصه توهمات خود و مادرش را می خورد
من رابطه خوبی با خانواده ایشان دارم
. ولی همین نزدیکی بیش از حد منشاء رفتار خانمم نیست بلکه وابستگی زیاد ایشان به خانواده و مخصوصا مادرش باعث شد تا من نتوانم فاصله بگیرم و من هم با محبت تمام با خانواده اش در ارتباطم .
توهمات در فکر ایشان و مادرش باعث غیر فعال بودن ایشان است و ضررش را من می کشم دیگر طاقت ندارم
برخودش با من انفعالی شده
توقع دارد همه و حتی خودم را برای مادرش از بین ببرم .
من بعد از 8 سال محبت خالصانه کردن تازه در جایگاه هم عرض مادرش یک رتبه پایین تر قرار گرفته ام
خسته ام نیاز به توجه زنم ارم
دوست دارم محبت آشکارا و بارز به من داشته باشد

چرا کسی من را راهنمایی نمی کند
پس سایت مشاوره چرا تاسیس می کنید

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط miri

چرا کسی من را راهنمایی نمی کند
پس سایت مشاوره چرا تاسیس می کنید

---

اي بابا! مي بينيد كه سايت خلوته! مثلا تعطيليه!
اول به يك سوال ساده من جواب بديد لطفا! تا حالا مستقيما اين چيزي كه از ما پرسيديد از خانمتون خواستيد؟
دقيقا به همون مضمون:
" خانم من! عزيز من! اينجانب شوهر شما به محبت جنابعالي نياز دارم. ميشه يكم به منم بيشتر توجه كني؟ اگر خطا از طرف منه كه شما به من توجه نداري بهم گوشزد كن و اگر نيست بايد بهت بگم كه سطح توقع من از شما نسبت به اونچه كه انجام ميدي يك كم بالاتره. آيا راهي هست از جام مي عشق همسر عزيزم بيشتر بنوشم؟:43:"
به همين سادگي!

نقل قول:

---

چرا کسی من را راهنمایی نمی کند
پس سایت مشاوره چرا تاسیس می کنید

---

قربان من که در پست سوم خدمتتان عرض کردم :

نقل قول:

---

چنین مشکلاتی بدون حضور طرفین حل نخواهد شد.از آنجا که حل چنین مشکلی نیازمند سوال و جواب کردن های طولانی و حضور دو طرف در کنار هم است ، محیط مجازی قادر به حل آن نمی باشد.من به شما پیشنهاد می کنم که به اتفاق همسرتان به یک مشاور قابل اعتماد مراجعه فرمایید

---

وبسایت یک کشش محدود دارد.معجزه نمی تواند بکند.مشکل شما عمیق تر از آنست که ما برای شما یک نسخه بپیچیم و سپس همه چیز حل شود.در این مورد حضور خانمتان الزامی است تا ما مشکلات را از زبان ایشان هم بشنویم



موفق باشید


:72::72::72:

اقاي ميري عزيز اين امكانو داري كه همسرت بياد و اين تاپيكو بخونه؟البته اتفاقي
نه با اشاره شما
فكر كنم موثر باشه
البته پيشنهاد ميكنم يه تاپيك ديگه باز كني و از خوبي هاشم تعريف كني بعد اخرشم بگي كه محبت بيشتري واسه گرمي بيشتر زندگي ميخاي