-
کشمکش بین پدر و شوهر
سلام دوستان خوب همدردی
بله من همون سبزه هستم که مشکلش اوج پیدا میکنه و دوباره اروم میشه اما تبدیل شده به اتیش زیر خاکستر هر از چند گاهی خودشو بدجور نشون میده
یک هفته ی دیگه قراره برگردم ایران بلیطمو برای تهران گرفتم که اول همسرمو ببینم همسرم برنامه ریزی کرده که وقتی رسیدم یه هفته بریم شمال و همه کارهای هتل و بلیط رو هم انجام داده امروز که از خونه بهم زنگ زدن گفتم که بلیطم به اجبار برای تهران شد و برای شهرستان نداشت(دوست داشتم اول شوهرمو ببینم) بعد از اونم یه هفته میرم شمال بعدش میام خونه چنان مامانم عصبانی شد که حد نداشت گفت بابات میگه اگه مستقیم اومد شهرستان که اومد اگه نیومد میرم تهران میارمش و حرف شمال رو نزن که بابات خون به پا میکنه اول باید با شوهرت بیاید اینجا حرفامونو بزنیم تو فعلا عقدی و اختیارت دست پدرته از اون طرف هم من به شوهرم گفتم چند روز بیا شهرستان میگه نخواه که غرور من شکسته شه من فقط دو -سه روز قبل از عروسی میام شهرستان و پاشو کرده تو یه کفش و کوتاه نمیاد الان هم اگه بگم خونوادم نمیزارن بیام شمال که دیگه هیچی از هر دو طرف طرد میشم خواهش میکنم به من بگید راه درست چیه .
-
RE: کشمکش بین پدر و شوهر
سلام سبزه جون من تایپیکهای دیگه تو رو خوندم تا جواب بدم. راستش شما خودتون در اینباره بی تقصیر نیستید. شما باید از اول بجای اینکه مدام حرف پدر و مادرتو پر وبال بدید طوری شوهرتونو توی دلشون میکردید یعنی مثلا اگه میگن چرا ایشون وقتی کار دارند زنگ میزنند بگید اتفاقا خودش هم بهم گفته که روم نمیشه زنگ بزنم وقتی هم زنگ میزنم برای کاره ... یا هر چیزی که به ابتکار خودتون به ذهنتون میاد. حتی اگر یکبار خیلی قبل از پدرتو یا مادرتون تعریف کردند رو بهشون بگید. زیاد هم مسائل خصوصیتون رو باز نکنید. الان هم چون هنوز عروسی نکردید خیلی سخته که با پدرتون مخالفت کنید سعی کنید دلشون رو به دست بیارید که رضایت بدن بالاخره یک رگ خوابی دارند. توضیح بدید که ایشون رو دوست دارید و به شوهرتون هم علاقه دارید و نمیخواین کدورتی برای هیچ کدوم پیش بیاد و بگید مثلا من و شوهرم خیلی از هم دور بودیم و مسافرت شمال هم پیشنهاد خودم بوده و اگه بهم بزنم ممکنه فکر کنه قدرت تصمیم گیری ندارم ... بالاخره باید این وسط دل باباهرو بدست بیارید. اگر هم نشد خوب نباید بابا رو با شوهر بد کنید. یک بهانه دیگه بتراشید که نه خودتون خراب بشید نه پدرتون. اصلا و اصلا نگید که پدرم مخالفت کرده یا اگر میخواین بگید طور دیگه ای بگید. مثلا پدرم میگه بهتره مسافرتها رو بگذارید بعد از عروسی. الان یکم دنبال برنامه ریزی باشید. یا بگید پدرم دوست داره بیای خونشون و دلشون برات تنگ شده. خلاصه هر دو طرف را با عشق حتی شده ساختگی طرف مقابل برای دیدن یکدیگ مشتاق کنید. که یا شمال رو برید یا روابط رو خوب کنید. در ضمن همونطور که خودتون هم فهمیدید باید با رفتارهایی که با مادرش دارید ایشون رو تشویق کنید و حتی اگر چیزهایی هست که با خانواده شما در همسرتون متفاوت است بهش بگید و حتما هم تذکر بدید که این نشانه ضعف نیست و فقط دارید نحوه ارتباط برقرار کردن را بهشون میگید وحتی شده قبل از اون یک راهارتباطی با مادر همسرتون رو ازش یاد بگیرید اینطوری تعامل بوجود میاد و هر دو راضی و خشنود میشید.
-
RE: کشمکش بین پدر و شوهر
عزیزم فکر می کنم اگر من هم جای پدر شما بودم خیلی ناراحت می شدم. یعنی بعد از این دوری طولانی نمی خواستی اونا رو ببینی.
بهتره دل پدر مادر رو نشکونی. اونا الان پیش خودشون فکر می کنن دخترمون چه زود ما رو فروخت. در ضمن در طولانی مدت هم شوهرتون فکر می کنه شما پیوند محکمی با خانوادت نداری و خدای ناکررده سوئ استفاده می کنه.
بهتره به همسرت بگی که من بعد از این دوری طولانی خیلی دوست دارم یه مدت با هم تنها باشیم تا جبران این دلتنگی بشه اما واقعا دلم برای پدر و مادر هم تنگ شده و برای اینکه این مسافرت بیشتر بهمون خوش بگذره اول باید اونها رو هم ببینم و دیداری تازه کنم.
بعد با پدر و مادرت صحبت کن. خودت بهتر می دونی اونا چطور راضی می شن ولی پدر مادر معمولا علاوه بر صلاح فرزندشون احترام و توجه می خوان (چیزی که خودشون در کودکی به فرزندشون دادن رو بعد از ازدواج فرزندانشون از اونا می خوان نا خواسته).
موفق باشی.
-
RE: کشمکش بین پدر و شوهر
ضمن تائید صحبت دوستان
سعی نکن وسط ارتباط شوهر و پدرتون قرار بگیری. آروم آروم خودت رو از این وسط بیار بیرون. بذار فرصت ساختن رابطه شون رو هرجور که دوست دارن ، داشته باشن.
بنظر من اول دیدن پدر و مادرتون بهتر باشه. برنامه شمالتون رو هم برید اما با تاخیر. هیچ اتفاقی نمی افته و قرار هم نیست کسی ضایع بشه. همسرتون هم باید بدونه که با مشورتو دیدن جوانب کار ، برنامه ریزی کنه.
-
RE: کشمکش بین پدر و شوهر
[color=#9400D3]دوستان عزیز سلام
من عازم ایران هستم با ترسی که همه ی وجودم رو گرفته . توی این مدت همه ی تلاشم رو کردم که از تالار و تاپیک های مختلف نهایت استفاده رو در جهت بالا بردن مهارت های خودم ببرم احتمالا تا مدتی از اینترنت و تالار دور باشم اما همه ی شما رو دوست دارم و میخوام که واسم دعاکنید:46:
-
RE: کشمکش بین پدر و شوهر
نگران نباش . انشالله سفر خوبي داشته باشي و همه چيز به بهترين حالت ممكن پيش خواهد رفت .
مديريت و جديت توام با صميميت و تاثيرگزاري مي طلبد .
و تو مي تواني موفق بشوي . :72:
-
RE: کشمکش بین پدر و شوهر
[/color]قرار شمال کنسل شد و قراره خونواده و همسر محترم هر دو بیان فرودگاه اما با خشم و عصبانیت هرچه تمام تر.
این وسط حرف و حدیث هایی پیش اومده که واقعا نمیدونم کی راست میگه کی دروغ ، هر دو طرف یک سری انتظارات رو مطرح میکنن که همه رو هم به من انتقال میدن بدون اینکه لجبازی رو کنار گذاشته و باهم محترمانه مطرح کنن پدرم که کلا میخواد طلاقمو بگیره شوهرم هم با زیرکی تمام کارهایی میکنه که به من نشون بده مقصر من نیستم و در واقع از اونها آتو بگیره
[color=#FF0000][b]من بنابر توصیه ی بی بی عزیز سعی کردم خودم رو بی طرف نشون بدم اما خونوادم پیش من در مورد همسرم با بی احترامی حرف میزنن که من نمیتونم تحمل کنم و دفاع میکنم
پر از استرسم
دوست ندارم پام برسه ایران
لجبازیهاشون میترسم کار دستم بده...
آنی عزیز پست آخرم با پست شما همزمان شد واقعا پستتون برام آرامش بخش بود ممنونم
میخوام قبل از رفتن اگه مطلب خاصی یا تاپیکی در این زمینه هست که قراره به من کمک بیشتری کنه در زمینه ی نحوه ی مدیریت و جدیتی که فرمودید مطالعه کنم که در واقع به عملکرد هر دوطرف اشراف داشته باشم که رودست نخورم و بتونم اون طوری که میخوام قضیه رو پیش ببرم نه اون طوری که طرفین میخوان:72:
-
RE: کشمکش بین پدر و شوهر
از پيش توي پيش فرض و مكالمه نرو .
اگر در مورد همسرت بد صحبت كردند خيلي مودبانه و قاطع و بسيار " جدي اما توام با صميميت " بگو : از شما خواهش كرده بودم كه به او احترام بگذاريد و محترمانه صحبت كنيد . شما وقتي به او احترام نمي گذاريد بعني به من و انتخاب من بي احترامي مي كنيد و در نتيجه اگر واقعا اين روش را ادامه بدهيد به من توهين مي كنيد و گمان نمي كنم شما قصد ناراحت كردن و ادامه دادن اين روش را داشته باشيد كه منجر به دلخوري و رفتارهاي نامناسب بشود و....
در مورد حرف و حديث هم بگو ابدا نمي خواهم بشونم و حال و روزم را خراب كنم وقتي شما بلد نيستيد با هم ارتباط متمدنانه اي برقرار كنيد چرا به من انتقال مي دهيد . من چه كمكي مي توانم به شما بكنم ؟! در حالي كه نه بوده ام و نه مي دانم كه جريان چيست . هر كس از نگاه خودش به موضوع نگاه مي كند و عذرخواهي كن و .......
بچه هم كه نيستي كه پدرت بخواهد طلاقت را بگيره . خيلي منفعل داري برخورد مي كني .مواظب باش . به هر دو طرف احترام بگذار . با سياست باش و قاطع .
-
RE: کشمکش بین پدر و شوهر
[align=justify]سلام سبزه جان،
در مورد پدر و مادرت راحت می تونی نرمشون کنی. کافیه دلشون رو به رحم بیاری.
اگه در مورد همسرت با کلمات یا لحن توهین آمیز صحبت می کنند و احترام لازم رو نمی گذارن، به جای تایید یا مخالفت کردن با صحبت هاشون، چهره غم زده به خودت بگیر... غم چیزیه که اونها طاقت نمیارن درنگاهت ببینن، و از موضعشون عقب نشینی می کنن (البته به شرط اینکه براشون جا بندازی که اونها هستند که دارن به سمت این غم سوقت می دن).
به جای هر گونه اظهار نظری در مورد تصمیم پدرت، زندگیت رو بعنوان یه زن مطلقه جلو چشمش توصیف کن، و تا می تونی پیاز داغشو زیاد کن...باید باور کنن نمی تونی اون زندگی رو هندل کنی...
به جای اینکه بهشون راهکار ارائه بدی که چطور همسرت رو راضی نگهدارن، بهشون اثبات کن که طاقت طلاق رو نداری، مطمئن باش خودشون به این نتیجه می رسن که باید تغییر رویه بدن، و راهکارهای لازم رو پیدا و اعمال می کنن.
در کل موضعت این باشه که طرف همسرت رو بیشتر نگهداری. چون پدر و مادر اگه ازت دلخور هم بشن، می بخشنت، اما زندگیت اگه از هم بپاشه، دیگه ممکنه راه بازگشتی نباشه. و اون وقت پدر و مادرت هم همراه با تو آسیب خواهند دید.
خلاصه اینکه بهتره راهی پیدا بشه که نه دل پدر و مادرت برنجه، و نه همسرت، اما اگه چاره ای جز انتخاب نبود، سمت همسرت وایسا، که خدا جای تو رو در کنار اون قرار داده، نه هیچ جای دیگه.:72:[/align]
-
RE: کشمکش بین پدر و شوهر
سلام عزیزم چه خبر؟
اوضاع خوب شد؟ اومدی؟ :43:
[size=large] اومدی بازم یک جور خبر بده که چه کردی باشه!:46: