بيشتر از سهم خود تلاش كردن شده عادتم
با سلام به همه دوستان
من عضو جديدم ،دخترم و 26 سالمه نامزدم 27 سالس و تا چند ماهه آينده قرار عقد داريم ،رابطمون حدود 6 ماه كه حالت رسمي پيدا كرده يعني مراسم خواستگاري و بله بران انجام شده من و نامزدم باهم هملاسي بوديم و مدت زياديه كه باهم در ارتباطيم البته كاملا با ضابطه از اول هم هدف نامزدم براي شروع رابطه ازدواج بود كه به دليل مهيا نبودن شرايط هر دو صبر كرديم كه خدارو شكر جواب هم گرفتيم از صبرمون .مادرم هم از ابتدا در جريان بود. حالا مشكل من اينه با اين كه اون خيلي مهربون و احساساتيه و همه جوره هوامو داره ولي وقتي مشكلي پيش مياد چه من مقصر من باشم چه اون ناراحت ميشه و حرف نمي زنه و متاسفانه من هميشه بعد از گذشت چند ساعت با اين حرفها كه بايد گذشت داشتو اين بحث و جدل ها نبايد بينمون فاصله بندازه پاپيش ميذارم البته اون هم استقبال مي كنه ولي اين موضوع كه هميشه من پاپيش ميذارم خيلي آزارم ميده ، به خودش هم گفتم قبول ميكنه ولي تو شرايط بعدي بازم به همون روش قبل عمل مي كنه و صبر ميكنه تا من تماس بگيرم باهاش .
راهنمايييم كنيد لطفا
سپاس:72:
RE: بيشتر از سهم خود تلاش كردن شده عادتم
hiraعزیز بهت تبریک میگم وامیدوارم خوشبخت باشین درکنارهم:43:
بهت توصیه میکنم کتاب های روانشناسی رو بخونی و اطلاعاتت رو درباره "غار تنهائی مردان"بالا ببری این عکس العمل عادی هست که مردا نشون میدن وتوباید بتونی قدرت تحملت رو بالا ببری و بدون مشکل تو اینجا اینه که بهش وقت نمیدی به سمتت بیاد تا قبل ازاینکه بخواد ازغار تنهائیش بیاد بیرون تو پاپیش میزاری امتحان کن خیلی خیلی سخته میدونم (چون خودمم این تجربه رو داشتم )ولی وقتی میخواد تنها باشه بهش فرصت بده وخیلی عادی برخورد کن سرخودت روباکارهای دیگه گرم کن که همش منتظرش نباشی تا وقت بگذره مطمئن باش وقتی مشکلش حل شد خیلی مشتاق تر پیش تو برمیگرده از این نترس که شاید دیگه نیاد این ترس اشتباه باعث میشه که عجله کنی عزیز:72:
RE: بيشتر از سهم خود تلاش كردن شده عادتم
ساراي عزيز ممنونم از راهنماييت
بسيار بسيار سپاسگزار و خوشحالم كه شما اولين ياريگر من در تالار بوديد و اميدوارم محبتتون رو از من دريغ نكنيد.
از ديگر اعضاي تالار هم مي خوام كه منو كمك كنن لطفا، متاسفانه نامزدم اخلاقه بدي كه داره اينه كه خيلي كم عصباني ميشه ولي وقتي اين اتفاق ميفته هميشه اصل رابطه رو زير سئوال ميبره با حرفاش مثلا 2 روز پيش بعد مدت ها من انتقادهايي ازش كردم و اون هم عصباني شد و گفت كه دوسم نداره و ازم سيره و از اين مدل حرفا... و هميشه بعد 1 ساعت هم پشيمون ميشه و ميگه من عصباني بودم تو اهميت نده و من هم هميشه بخشيدمش ولي از امروز صبح دارم فكر ميكنم كه شايد به خاطر همين رفتارش بايد تصميمم رو براي زندگي باهاش تغيير بدم .
ميدونم كه تصميمگيريه بسيار سخت و حساسي هست راهنماييم كنيد لطفا
RE: بيشتر از سهم خود تلاش كردن شده عادتم
با سلام
زمانهای شناخت زمانهای طلایی هست. زمانهای پیشگیری از مشکلات هست. زمانهای آماده سازی و کسب مهارت برای زندگی هست. زمان انتخاب صحیح هست. در این زمان می توان هزینه بسیاری از مسائل را کاهش داد.
به نظرم قبل از اینکه عقد کنید. یک دوره چند جلسه ای به صورت حضوری به همراه همسرتان جلسات مستمر با یک مشاور خانواده داشته باشید.
در این جلسات مشاوره قبل از ازدواج:
یکم:
خود آگاهی خودتون را بالا ببرید. (شخصیت، علاقمندی ها، عادتها، حساسیت ها، واکنش ها و ...)
دوم:
ملاک ها و معیارهای انتخابتان را بهتر بشناسید و تصحیح کنید.
سوم:
ارزیابی و شناخت دقیق نسبت به این میعارها در وجود یکدیگر کسب کنید.
چهارم:
اگر نقطه ضعفی در تطابق با یکدیگر دارید بررسی کنید که آیا قابل اصلاح هست یا نه ؟ اگر نیاز به مهارت دارد باید کسب کنید. و قبل از اینکه وارد سختی های زندگی شوید از هم اکنون بتوانید این مسائل را حل کنید.
پنجم:
انتظارات و توقعات خود را از زندگی و باورهای خود را به ازدواج زیر نظر متخصص کاملا اصلاح کنید و انتظارات و ایده آلهای فضایی از زندگی نداشته باشید.
ششم:
توجه کنید آنچه که قبل از عقد یک سرنخ از مشکل هست. پس از ازدواج چهره واقعی خودش را به عنوان یک مشکل بصورت برجسته نشان خواهد داد. سرنخهای قبل از عقد را از مشکلات جدی گرفته و قبل از ورود به زندگی سعی در حل آنان نمائید.
هفتم:
به هر حال اگر در این دوران هر مشکل آزارنده ای وجود داشته باشد و نتوانید با توجه به موارد بالا حل کنید، مطمئن باشید که در بطن زندگی چند برابر خواهد شد و بعدا یا حل نمی شود یا به سختی حل می شود.
RE: بيشتر از سهم خود تلاش كردن شده عادتم
سلام
hira ی عزیز به تلار خوش آمدید:328:
ببینید برخی افراد به این صورت اند که وقتی قصوری می بینند ، از آن می گذرند ولی این اتفاق برای مدت زیادی در پس ذهنشان باقی می ماند.وقتی این ناراحتی ها روی هم انباشته می شوند به یکباره واکنش نشان می دهند.
:82:
شما ظرفی در بسته را تصور کنید که مدام به آن حرارت می دهید ، به یکباره منفجر می شود!
همه ی افراد ایراداتی دارند.نه شما ، نه ایشان و نه هیچ کس دیگری از این قاعده مستثنی نیست.به همین خاطر است که قبل ازدواج طرفین باید یکدیگر را کاملا بشناسند و تصمیم گیری کنند که : این آقا/خانم با تمام خوبی ها و ایراداتش مناسب ازدواج هست و یا خیر.
شما می توانید بخش بزرگی از این مساله را مهار کنید (ولی نه به طور کامل) . در حقیقت فرض کنید که ما در آن ظرف در حال داغ شدن ، قبل منفجر شدن یک سوراخ باز کنیم.این طور دیگر منفجر نخواهد شد!
:82:
از اینکه پس از رفتارشان از شما عذر خواهی می کنند می توان فهمید که ایشان دوست ندارند شما را ناراحت کنند.ولی ایشان به تنهایی نمی توانند جلو این روند را بگیرند چون این جزو خصوصیات اخلاقی ایشان است و تغییر در آن زمان بر است.مادامی که این ناراحتی ها در ذهن ایشان ذخیره شود هر چند وقت یکبار یک انفجار خواهیم داشت.برای رفع این مشکل شما در این زمینه خیلی می توانید موثر باشید
در حقیقت شیوه ی کار به این صورت است که ایشان ناراحتی را ذخیره می کنند.در اوقات تنهایی ناراحتی را تحلیل می کنند.به صد ها شیوه ی مختلف این ناراحتی را بررسی می کنند و مدام این ناراحتی در ذهن ایشان تشدید می شود.ناراحتی های دیگر هم مدام اضافه می شوند و افکار منفی ، سو تفاهم ها و نگرانی ها مدام رشد می کنند.به این صورت بعد مدتی ممکن است از یک اتفاق کوچک کوهی بزرگ ساخته شود که این کوه هر چند وقت یکبار نیاز به تخلیه خواهد داشت
:303:
راه حل هایی که می توانید در پیش بگیرید:
راحت ترین ، کم دردسر ترین و کم هزینه ترین راه حل استفاده ی زیاد از کلمه ی "ببخشید" است.در حقیقت فقط کافی است که پس از هر اتفاق (حتی اتفاق های خیلی کوچک) به محض اینکه حس کردید آقا ممکنه ناراحت شوند یک عذرخواهی مختصر بکنید.طبیعت آقا به این صورت است که در مقابل این ناراحتی ها هیچ نمی گویند که اگر می گفتند این ناراحتی ذخیره نمی شد.پس شما می توانید پیش دستی کنید و به ایشان با این "ببخشید" ثابت کنید که قصدتان ناراحت کردن ایشان نبوده.لذا همان جا ایشان این ناراحتی را فراموش می کنند و این مساله طولانی نمی شود
راه دیگری که می توانید پیش بگیرید سوال از ایشان است.این کار کمی سخت تر است.ولی اگر در آن موفق شوید خیلی در رابطه تان پیشرفت خواهید کرد.هدف این است که سعی کنید به نحوی از ایشان بپرسید که تا حال از چه کارهایتان ناراحت شده اند.در حقیقت هدف این است که قبل از انفجار ، شما این ناراحتی ها را تخلیه کنید.سختی این کار به این است که معمولا از ایشان پاسخ : "نه من هیچ مشکلی در تو نمی بینم ، همه چیز عالی است و ... " را دریافت می کنید.این دیگر به مهارت و استعداد شما بستگی دارد که چطور از ایشان این غم را بیرون بکشید و ایشان را مجبور به تخلیه ی این بار بکنید.به اصطلاح باید "قلق ایشان دستتان بیاید"
به هر حال شما هرچقدر هم که دقت کنید باز هم اتفاق های ناراحت کننده به وقوع می پیوندند.تا زمانی که این ناراحتی ها ( حال به هر شیوه ای ) به کلام گفته شوند ، مورد بحث قرار گیرند و نمود پیدا کنند ، مشکلی به وجود نخواهد آمد ولی اگر در سینه حفظ شوند مشکل ساز خواهد شد.چراکه علاوه بر این مشکلات ، شادی و نشاط آقا و به تبع آن شما رفته رفته کم می شود
امیدوارم که توانسته باشم کمکی بکنم
برایتان آرزوی خوشبختی می کنم
:72::72::72:
RE: بيشتر از سهم خود تلاش كردن شده عادتم
مدير عزيز
خيلي خيلي ممنونم كه به اين سرعت به تاپيك سر زديد و راهنمايي كرديد .
من حدود 1 سال هست كه اينجا رو ميشناسم و از راهنماييهاتون استفاده مي كنم ولي متاسفانه متاسفانه و متاسفانه دقيقا برعكس من نامزدم هيچ اعتقادي به مشاور و مشاوره نداره حتي اگه الان بدونه كه من اين سايتو مي خونم ناراحت ميشه . اوايل رابطه من بر اساس راهنمايي هاي شما در همين سايت رفتم پيشه مشاور و ايشون رو هم بعده 3 جلسه با خواهش و التماس با خودم همراه بردم و همون لحظه اول به مشاور گفت كه من فقط به خاطره نامزدم اومدم و اعتقادي به شما و حرفاتون ندارم و هيچگونه همكاري هم نكرد بعد از اون هم بارها ازش خواستم ولي هرگز هرگز و هرگز به هيچ روشي نتونستم راضيش كنم .يكي از ارزوهامه كه اينطور كه شما بيان كرديد ما مسيره شناخت رو طي كنيم
RE: بيشتر از سهم خود تلاش كردن شده عادتم
دوستانه باتجربه تالار
از همه شما خواهش ميكنم به تاپيك من سر بزنيد و روش هاي شناخت نامزدم تا حد ممكن رو كه به هيچ روشي پيش مشاور نمياد به من بگيد لطفا.
عزيزان تالار آني ،دل ،بي بي ، كيوان ، بالهاي صداقت ، فرشته ومهربان و ديگر عزيزاني كه نظراتتون رو در تاپيك هاي ديگر اعضا خوندم و از اونها بهره بردم ،خواهش ميكنم سري به تاپيك من بزنيد و منو از تجاربتون بهره مند كنيد
RE: بيشتر از سهم خود تلاش كردن شده عادتم
سلام
در دوران نامزدی خوبی ها مضاعف نشان داده می شوند و مشکلات فقط به صورت یک سر نخ !
در حقیقت مشکلاتی که در این دوره مشاهده می شود تکه ی کوچکی از یک پازل بزرگتر اند که بی دقتی به آن ها می تواند پشیمانی به بار آورد.پس دقت کنید که از این سرنخ ها به راحتی عبور نکنید
همچنین یکی از مسایل تعیین کننده در موفقیت ازدواج شناخت شما از خود است.سعی کنید که خودتان را ارزیابی کنید و بررسی نمایید که دقیقا چه معیار هایی را از همسر آینده ی خود انتظار دارید.سپس تصور ایده آلتان را با واقعیت مقایسه کنید و تصمیم بگیرید
و به عکس.یعنی بپرسید که آقا برای ازدواجشان چه معیار هایی دارند و معیار های ایشان را با خودتان مقایسه نمایید
اگر آقا اخلاق خاصی دارند که در مورد مشکل ساز بودنش مطمعن نیستید می توانید همین جا مطرح نمایید و مشورت بگیرید.منتها همیشه به یاد داشته باشید که مشورت کردن خوب است ولی تصمیم گیرنده ی نهایی خود شما هستید
باز هم صبر کنید ، دوستان می آیند و بیشتر راهنمایی می کنند
ارادتمند
:72::72::72:
خب من یک سری تاپیک پیدا کردم که مطالعه شان مفید است :
http://www.hamdardi.net/thread-4821.html
http://www.hamdardi.net/thread-7585.html
http://www.hamdardi.net/thread-11288.html
http://www.hamdardi.net/thread-579.html
http://www.hamdardi.net/thread-760.html
http://www.hamdardi.net/thread-1262.html
http://www.hamdardi.net/thread-1416.html
http://www.hamdardi.net/thread-505.html
http://www.hamdardi.net/thread-5638.html
http://www.hamdardi.net/thread-4922.html
http://www.hamdardi.net/thread-577.html
http://www.hamdardi.net/thread-8816.html
http://www.hamdardi.net/thread-629.html
تمامی مقالات بالا توسط وبسایت همدردی تایید شده اند و می توانند دید خوبی نسبت به شناخت و ادامه ارتباط با نامزدتان به شما بدهند.مقالات ابتدایی مربوط به شناخت طرفین و سپس در مورد مهارت های ارتباطی طرفین می باشند
موفق باشید
:72:
RE: بيشتر از سهم خود تلاش كردن شده عادتم
arix عزيز
از همراهي و توجه شما ممنونم
من با مشكلات رفتاري نامزدم آشنا هستم و اونها رو ميبينم البته اون هم سعي در مخفي كردن اونها نداره هيچوقت،فقط موضوعي كه هست اينه كه من ميدونم كه هيج كس كامل نيست و هر فردي معايب و محاسن رفتاري داره كه خب اين معايب در نامزدم هست ممكنه در ديگري اينها نباشه ولي جنبه هاي ديگري باشه .اينو گفتم كه دوستان فكر نكنند من عاشق و كورم .چيزي كه ميخوام بدونم اينه كه اين رفتارها چقد حاد ميشه در آينده و سهم من در كاهش يا افزايش اونها چيه ؟كلا تحليل دوستان چي هست؟
در ادامه اين تاپيك مثالي زنده از تعاملمون با هم رو ميارم تا دوستان هم آشنا شن و هم تحليل كنند
با سپاس:72:
همونطور كه در پست هاي اولم توضيح دادم چند روز پيش ما با هم دعوا كرديم و همينطور حرف هايي كه تو عصبانيت به من زد و باز پشيمون شد رو براتون شرح دادم ،ديشب اومد دنبالم و ما رفتيم بيرون من مثل هميشه سرحال و سرزنده نبودم كه البته دليلش هم كاملا مشخص بود ولي اون سرحال و مهربون و خندان منو رسوند خونه و بدون هيچ مشكلي خداحافظي كرديم شب كه رفت خونه زنگ زد كه تو چرا اينجوري بودي چرا ناراحت بودي چرا نميخندي !!!!! در حالي كه مثل روز روشن بود چرا !
در آخر هم وقتي ديد من هنوز سرد برخورد ميكنم باز عصباني شد و گفت من با تو ارضا نيستم ديگه به اميد تو نميمونم ،تعهدي ندارم ،ميرم دنباله خوشيه خودم و از اين مدل حرفا منم گفتم اگه ارزش من و رابطمون برات در همين حده برو !
البته اصلا همچين آدمي نبوده تا حالا ! ولي خب شايد بشه در آينده!
اين رو هم بگم كه من دليل آشفتگي روحي و ناراحتيم رو با يه نامه براش كاملا شرح داده بودم بعده اون دعوا .
RE: بيشتر از سهم خود تلاش كردن شده عادتم
خواهش مي كنم.نظر لطفتان است.فرموده بوديد:
نقل قول:
همونطور كه در پست هاي اولم توضيح دادم چند روز پيش ما با هم دعوا كرديم و همينطور حرف هايي كه تو عصبانيت به من زد و باز پشيمون شد رو براتون شرح دادم ،ديشب اومد دنبالم و ما رفتيم بيرون من مثل هميشه سرحال و سرزنده نبودم كه البته دليلش هم كاملا مشخص بود ولي اون سرحال و مهربون و خندان منو رسوند خونه و بدون هيچ مشكلي خداحافظي كرديم شب كه رفت خونه زنگ زد كه تو چرا اينجوري بودي چرا ناراحت بودي چرا نميخندي !!!!! در حالي كه مثل روز روشن بود چرا !
در آخر هم وقتي ديد من هنوز سرد برخورد ميكنم باز عصباني شد و گفت من با تو ارضا نيستم ديگه به اميد تو نميمونم ،تعهدي ندارم ،ميرم دنباله خوشيه خودم و از اين مدل حرفا منم گفتم اگه ارزش من و رابطمون برات در همين حده برو !
البته اصلا همچين آدمي نبوده تا حالا ! ولي خب شايد بشه در آينده!
اين رو هم بگم كه من دليل آشفتگي روحي و ناراحتيم رو با يه نامه براش كاملا شرح داده بودم بعده اون دعوا .
خب اين طور كه من برداشت كردم :
از ديد آقا : ايشان مي دانستند كه شما از ايشان ناراحتيد.روشي كه براي در آوردن شما از ناراحتي پيش گرفتند اين بوده كه با روي خوش و لبخند به دنبال شما بيايند و سعي كنند كه با خنده و شوخي شما را از ناراحتي در بياورند.ولي موفق نشدند و سپس از شما به خاطر اينكه هنوز هم ناراحتيد و به تلاش ايشان پاسخ نداده ايد دلگير شدند
از ديد شما : توقع داشتيد كه بعد از فرستادن نامه آقا با شما تماس بگيرند و درباره مساله با شما صحبت كنند و سعي كنند كه اين مساله را به طور مستقيم حل كنند كه چون اين اتفاق نيفتاد ناراحت شديد
در حقيقت هدف آقا هم حل مشكل بود منتها با "فراموش كردن آن" . خب اين برمي گردد به همان اخلاقي كه در پست سوم از آن ياد كرديد.متاسفانه يا خوشبختانه اخلاق آقا به اين صورت است كه دوست ندارند درباره مشكلات صحبت كنند و ترجيح مي دهند كه اين مشكلات را در سينه نگه دارند و در تنهايي ِ خودشان آن ها را مرور كنند.به عبارت ديگر ايشان يك جورايي علاقه مندند كه صورت مساله را پاك كنند و همه چيز را خوب جلوه دهند.(احتمالا دليل موافق نبودن ايشان براي مراجعه به مشاور هم همين است چراكه حس مي كنند با مراجعه به مشاور اعتراف كرده اند كه مشكلي در رابطه وجود دارد ولي ايشان مي خواهند همه چيز خوب جلوه كند)
:82:
همان طور كه مي بينيد ايشان برخلاف گفته شان سعي در برقراري يك رابطه ي موفق با شما داشته اند و اين خود نشانه ي ارزش اين رابطه براي ايشان است.
:82:
ايشان نيز طي اين رابطه از شما دلگير شده اند ولي به روي خودشان نياورده اند و در عوض آن را حفظ كرده اند.وقتي شما از چيزي ناراحت مي شويد و به وي تذكر مي دهيد ، او اين ناراحتي شما را كه احتمالا يك ناراحتي كوچك و مقطعي است ، با حجم بزرگ ناراحتي كه او از شما در ذهن خود تلنبار كرده است مقايسه مي كند و به نظرشان ناراحتي شما در مقابل ناراحتي ايشان هيچ است و به عبارت ديگر به اين نتيجه مي رسند كه "شما حق ناراحت شدن را نداريد".لذا بخشيده شدنشان از جانب شما را "حق" خويش مي داند و بي توجه به اينكه آيا شما وي را بخشيده ايد يا نه ، موضوع را فراموش مي كنند.هنگامي كه درمي يابند كه شما همچنان ايشان را نبخشيده ايد دچار تناقض شده و تصور مي كنند كه "شما به حق خود قانع نيستيد و به ايشان ظلم روا مي داريد".پس به همين شكل مايوس شده و كل رابطه را زير سوال مي برند ، چراكه حس مي كنند "به ايشان ظلم شده است"
:72: